پاسخ : صفحه ی 353 از قرآن کریم شامل آیات 19 تا 29 از سوره ی تکویر و سوره ی انفطار و آیات 1 تا 9 از سوره ی مطففین
(آيه 4)
سپس در باره مرحله دوم رستاخيز و تجديد حيات جهان و تجديد حيات مردگان مىفرمايد: «و آن زمان كه قبرها زير و رو گردد» (و اذا القبور بعثرت). و مردگان بيرون آيند و براى حساب آماده شوند.
(آيه 5)
و بعد از ذكر اين نشانهها كه قبل از رستاخيز و بعد از آن صورت مىگيرد، سخن نهائى را چنين بيان مىكند: در آن زمان «هر كس مىداند آنچه را كه از پيش فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است» (علمت نفس ما قدمت و اخرت).
آرى! آن روز حجابها كنار مىرود، پردههاى غرور و غفلت دريده مىشود، و حقايق جهان عريان و آشكار مىگردد، آنجاست كه انسان تمامى اعمال خود را مىبيند و از نيك و بد آن آگاه مىشود، چه اعمالى را كه از قبل فرستاده، و چه كارهائى كه آثارش بعد از او در دنيا باقى مانده مانند خيرات و صدقات جاريه، و بناها و آثارى كه براى مقاصد رحمانى يا شيطانى ساخته، و از خود به جا نهاده است، و يا كتابها و آثار علمى و غير علمى كه براى مقاصد نيك و بد تحرير يافته، و بعد از او مورد بهرهبردارى ديگران قرار گرفته است، همچنين سنتهاى نيك و بد كه اقوامى را به دنبال خود كشانيده.
اينها نمونههائى است از كارهائى كه نتايجش بعد از انسان به او مىرسد و مصداق «اخّرت» در آيه فوق است.
در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «بعد از مرگ انسان، پرونده اعمال او بسته مىشود، و اجر و پاداشى به او نمىرسد مگر از سه طريق (و در روايت ديگرى اين امور شش چيز شمرده شده:) بناها و اشياء مفيدى كه براى استفاده مردم از خود به يادگار گذارده، فرزند صالح، قرآنى كه آن را تلاوت مىكند، چاهى كه حفر كرده، درختى كه غرس نموده، تهيه آب، و سنّت حسنهاى كه بعد از او باقى مىماند و مورد توجه قرار مىگيرد.»
(آيه 6)
اى انسان! چه چيز تو را مغرور ساخته؟ در تعقيب آيات گذشته كه پيرامون معاد سخن مىگفت، در اينجا براى بيدار كردن انسان از خواب غفلت، و توجه او به مسؤوليتهايش در برابر خداوند، نخست او را مخاطب ساخته، و با يك استفهام توبيخى شديد و در عين حال توأم با نوعى لطف و محبت مىفرمايد: «اى انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته»؟ (يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم).
به مقتضاى ربوبيتش پيوسته او را در كنف حمايت خود قرار داده، و تربيت و تكامل را بر عهده گرفته، و به مقتضاى كرمش او را بر سر خوان نعمت خود نشانده، و از تمام مواهب مادى و معنوى برخوردار ساخته است.
در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله آمده است كه هنگام تلاوت اين آيه فرمود: «غرّه جهله جهل و نادانيش او را مغرور و غافل ساخته است»! و از اينجا روشن مىشود هدف اين است كه با تكيه بر مسأله ربوبيت و كرم خداوند غرور و غفلت و جهل انسان را در هم بشكند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread554.html
پاسخ : صفحه ی 353 از قرآن کریم شامل آیات 19 تا 29 از سوره ی تکویر و سوره ی انفطار و آیات 1 تا 9 از سوره ی مطففین
(آيه 7)
سپس براى بيدار ساختن اين انسان غافل به گوشهاى از كرم و الطافش به او در چهار مرحله اشاره كرده، مىفرمايد: «همان خدائى كه تو را آفريد، و سامان داد و منظم ساخت» (الذى خلقك فسواك فعدلك).
(آيه 8)
«و در هر صورتى كه مىخواست تو را تركيب نمود» (فى اى صورة ما شاء ركبك).
در اين آيات و بسيارى ديگر از آيات قرآن خداوند اين انسان فراموشكار و مغرور را وادار به عرفان خويشتن مىكند از آغاز آفرينش در رحم مادر، تا لحظه تولد، و از آنگاه تا نمو و رشد كامل، وجود خويش را مورد بررسى دقيق قرار دهد، و ببيند در هر گام، و در هر لحظه، نعمت تازهاى از سوى آن منعم بزرگ به سراغش آمده، تا خود را سراپا غرق احسان او بيند و از مركب غرور و غفلت پايين آيد و طوق بندگى حق را بر گردن نهد.
(آيه 9)
سپس به منشأ غرور و غفلت آنها اشاره كرده، مىفرمايد: «آن گونه كه شما مىپنداريد نيست بلكه شما روز جزا را منكريد» (كلا بل تكذبون بالدين).
نه مسأله كرم خداوند مايه غرور شماست، و نه لطف و نعمتهاى او، بلكه ريشه اصلى را در عدم ايمان به روز رستاخيز بايد بيابيد.
(آيه 10)
سپس براى از ميان بردن عوامل غرور و غفلت و تقويت ايمان به معاد مىافزايد: «و بىشك نگاهبانانى بر شما گمارده شده ...» (و ان عليكم لحافظين).
(آيه 11)
نگاهبانانى كه در نزد پروردگار «والا مقام و نويسنده» اعمال نيك و بد شما هستند (كراما كاتبين).
(آيه 12)
«كه مىدانند شما چه مىكنيد» (يعلمون ما تفعلون). حتى از اراده و تصميم باطنى شما به هنگام گناه يا كار نيك با خبرند.
منظور از «حافظين» در اينجا فرشتگانى هستند كه مأمور حفظ و نگهدارى اعمال انسانها اعم از نيك و بد هستند كه در آيه 17 سوره ق از آنها تعبير به «رقيب و عتيد» شده است: «انسان هيچ سخنى را تلفظ نمىكند مگر اين كه نزد او فرشتهاى است مراقب و آماده براى انجام مأموريت».
و در همان سوره ق آيه 16 مىفرمايد: «به خاطر بياوريد هنگامى را كه دو فرشته از راست و چپ كه ملازم شما هستند اعمال شما را تلقى و ثبت مىكنند».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread554.html
پاسخ : صفحه ی 353 از قرآن کریم شامل آیات 19 تا 29 از سوره ی تکویر و سوره ی انفطار و آیات 1 تا 9 از سوره ی مطففین
(آيه 13)
به دنبال بحثى كه در آيات گذشته پيرامون ثبت و ضبط اعمال انسانها به وسيله فرشتگان آمد، در اينجا به نتيجه اين حسابرسى، و مسير نهائى نيكان و بدان اشاره كرده، مىفرمايد: «به يقين نيكان در نعمتى فراوانند» (ان الابرار لفى نعيم).
(آيه 14)
«و بدكاران در دوزخند»! (و ان الفجار لفى جحيم).
اين كه مىفرمايد: «نيكوكاران در بهشت، و بدكاران در دوزخند» ممكن است به اين معنى باشد كه آنها هم اكنون نيز در بهشت و دوزخ وارد شدهاند، و در همين دنيا نيز نعمتهاى بهشتى و عذابهاى دوزخى آنها را فرا گرفته، همان گونه كه در آيه 54 سوره عنكبوت مىخوانيم: «دوزخ كافران را احاطه كرده است».
و نيز جمعى گفتهاند كه اين گونه تعبيرها اشاره به آينده حتمى است- ولى معنى اول با ظاهر آيه سازگارتر است.
(آيه 15)
در اين آيه توضيح بيشترى در باره سرنوشت فاجران داده، مىافزايد: «روز جزا وارد آن مىشوند و مىسوزند» (يصلونها يوم الدين).
هرگاه معنى آيه گذشته چنين باشد كه آنها هم اكنون داخل دوزخند اين آيه نشان مىدهد كه در روز قيامت ورود بيشتر و عميقترى در اين آتش سوزان مىيابند و اثر آتش را به خوبى احساس مىكنند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread554.html
پاسخ : صفحه ی 353 از قرآن کریم شامل آیات 19 تا 29 از سوره ی تکویر و سوره ی انفطار و آیات 1 تا 9 از سوره ی مطففین
(آيه 16)
و باز براى تأكيد بيشتر مىفرمايد: «و آنان هرگز از آن غايب و دور نيستند» (و ما هم عنها بغائبين).
بسيارى از مفسران اين جمله را دليلى بر خلود و جاودانگى عذاب «فجار» گرفتهاند، و چنين نتيجهگيرى كردهاند كه منظور از «فجّار» در اين آيات كفّارند. چرا كه «خلود» و جاودانگى جز در مورد آنها وجود ندارد بنابر اين فجّار كسانى هستند كه پردههاى تقوا و عفاف را به خاطر عدم ايمان و تكذيب روز جزا دريدهاند. نه به خاطر غلبه هواى نفس در عين داشتن ايمان.
ضمنا آيه فوق اين حقيقت را نيز بازگو مىكند كه عذاب دوزخيان هيچ گونه فترتى ندارد، و حتى براى ساعت و يا لحظهاى از آن دور نمىشوند.
(آيه 17)
بعد براى بازگو كردن اهميت آن روز بزرگ مىافزايد: «تو چه مىدانى روز جزا چيست»؟ (و ما ادراك ما يوم الدين).
(آيه 18)
«باز چه مىدانى روز جزا چيست»؟ (ثم ما ادراك ما يوم الدين).
جائى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله با آن آگاهى وسيع از قيامت و علم فوق العاده او نسبت به مبدأ و معاد، حوادث آن روز بزرگ و اضطراب و وحشت عظيمى را كه بر آن حاكم است به خوبى نداند تكليف بقيه روشن است.
(آيه 19)
سپس در يك جمله كوتاه و پر معنى يكى ديگر از ويژگيهاى آن روز را كه در حقيقت همه چيز در آن نهفته است مطرح كرده، مىفرمايد: «روزى است كه هيچ كس قادر بر انجام كارى به سود ديگرى نيست، و همه امور در آن روز از آن خداست» (يوم لا تملك نفس لنفس شيئا و الامر يومئذ لله). البته در اين جهان نيز همه كارها به دست قدرت اوست، و همگان به او نيازمندند، ولى در آن روز اين مالكيت و حاكميت صورى و مجازى انسانها نيز برچيده مىشود و حاكميت مطلقه خداوند و مالكيت او بر هر چيز از هر زمان آشكارتر است.
«پايان سوره انفطار»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread554.html
پاسخ : صفحه ی 353 از قرآن کریم شامل آیات 19 تا 29 از سوره ی تکویر و سوره ی انفطار و آیات 1 تا 9 از سوره ی مطففین
سوره مطفّفين [83]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 36 آيه است.
محتواى سوره:
بحثهاى اين سوره بر پنج محور دور مىزند:
1- هشدار و تهديد شديدى نسبت به كم فروشان.
2- اشاره به اين مطلب كه گناهان از عدم ايمان راسخ به رستاخيز سر چشمه مىگيرد.
3- بخشى از سرنوشت «فجّار» در آن روز بزرگ.
4- قسمتى از مواهب عظيم و نعمتهاى روح پرور نيكوكاران در بهشت.
5- اشارهاى به استهزاى جاهلانه كافران نسبت به مؤمنان و معكوس شدن اين كار در قيامت.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم: «هر كس سوره مطففين را بخواند خدا او را از شراب طهور زلال و خالص كه دست احدى به آن نرسيده در آن روز سيراب مىكند».
و در حديثى از امام صادق عليه السّلام آمده است: «هر كس در نمازهاى فريضه خود سوره مطففين را بخواند خداوند امنيت از عذاب دوزخ را در قيامت به او عطا مىكند، نه آتش دوزخ او را مىبيند و نه او آتش دوزخ را» پيداست اين همه ثواب و فضيلت و بركت براى كسى است كه خواندن آن را مقدمهاى براى عمل قرار دهد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread555.html
پاسخ : صفحه ی 353 از قرآن کریم شامل آیات 19 تا 29 از سوره ی تکویر و سوره ی انفطار و آیات 1 تا 9 از سوره ی مطففین
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
شأن نزول:
«ابن عباس» مىگويد: هنگامى كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله وارد مدينه شد بسيارى از مردم سخت آلوده كم فروشى بودند، خداوند اين آيات را نازل كرد و آنها پذيرفتند و بعد از آن كم فروشى را ترك كردند.
در حديث ديگرى آمده است كه: بسيارى از اهل مدينه تاجر بودند و در كار خود كم فروشى مىكردند، و بسيارى از معاملات آنها معاملات حرام بود، اين آيات نازل شد و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آنها را براى اهل مدينه تلاوت فرمود سپس افزود: «پنج چيز در برابر پنج چيز است»! عرض كردند: اى رسول خدا! كدام پنج در مقابل كدام پنج است؟
فرمود: «هيچ قومى عهدشكنى نكردند مگر اين كه خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلّط ساخت.
و هيچ جمعيتى به غير حكم الهى حكم نكردند مگر اين كه فقر در ميان آنها زياد شد.
و در ميان هيچ ملّتى فحشا ظاهر نشد مگر اين كه مرگ و مير در ميان آنها فراوان گشت! هيچ گروهى كم فروشى نكردند مگر اين كه زراعت آنها از بين رفت و قحطى آنها را فرو گرفت! و هيچ قومى زكات را منع نكردند مگر اين كه باران از آنها قطع شد»!
(آيه 1)
واى بر كم فروشان! در آغاز سوره قبل از هر چيز كم فروشان را مورد تهديد شديدى قرار داده، مىفرمايد: «واى بر كم فروشان»! (ويل للمطففين).
اين در حقيقت اعلان جنگى است از ناحيه خداوند به اين افراد ظالم و ستمگر و كثيف كه حق مردم را به طرز ناجوانمردانهاى پايمال مىكنند.
قابل توجه اين كه در روايتى از امام صادق عليه السّلام آمده كه خداوند «ويل» را در باره هيچ كس در قرآن قرار نداده مگر اين كه او را كافر نام نهاده همان گونه كه در آيه 37 سوره مريم، مىفرمايد: «واى بر كافران از مشاهده روز بزرگ».
از اين روايت استفاده مىشود كه كم فروشى بوى كفر مىدهد!
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread555.html
پاسخ : صفحه ی 353 از قرآن کریم شامل آیات 19 تا 29 از سوره ی تکویر و سوره ی انفطار و آیات 1 تا 9 از سوره ی مطففین
(آيه 2)
سپس به شرح كار مطففين و كم فروشان پرداخته، مىفرمايد:
«آنان كه وقتى براى خود پيمانه مىكنند حق خود را بطور كامل مىگيرند» (الذين اذا اكتالوا على الناس يستوفون).
(آيه 3)
«اما هنگامى كه مىخواهند براى ديگران پيمانه يا وزن كنند كم مىگذارند»! (و اذا كالوهم او وزنوهم يخسرون).
البته بعيد نيست با استفاده از الغاى خصوصيت «كم فروشى» كم گذاردن در خدمات را نيز فراگيرد، فى المثل كارگر و كارمندى چيزى از وقت خود بدزدد در رديف «مطففين» و كم فروشانى است كه آيات اين سوره سخت آنها را نكوهش كرده است. حتى بىتناسب نيست اگر هرگونه تجاوز از حدود الهى و كم و كسر گذاشتن در روابط اجتماعى و اخلاقى را مشمول آن بدانيم.
(آيه 4)
سپس آنها را با اين جمله استفهام توبيخى، مورد تهديد قرار مىدهد:
«آيا آنها گمان نمىكنند كه برانگيخته مىشوند»؟! (ا لا يظن اولئك انهم مبعوثون).
(آيه 5)
«در روزى بزرگ» (ليوم عظيم). روزى كه عذاب و حساب و خبر او و هول و وحشتش همه عظيم است.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread555.html
پاسخ : صفحه ی 353 از قرآن کریم شامل آیات 19 تا 29 از سوره ی تکویر و سوره ی انفطار و آیات 1 تا 9 از سوره ی مطففین
(آيه 6)
«روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان مىايستند» (يوم يقوم الناس لرب العالمين).
يعنى اگر آنها قيامت را باور مىداشتند و مىدانستند حساب و كتابى در كار است، و تمام اعمالشان براى محاكمه در آن دادگاه بزرگ ثبت مىشود، هرگز چنين ظلم و ستم نمىكردند، و حقوق افراد را پايمال نمىساختند.
در حديثى از امام باقر عليه السّلام نقل شده است: «هنگامى كه امير مؤمنان على عليه السّلام در كوفه بود همه روز صبح در بازارهاى كوفه مىآمد و بازار به بازار مىگشت و تازيانهاى (براى مجازات متخلفان) بر دوش داشت در وسط هر بازار مىايستاد و صدا مىزد: «اى گروه تجّار! از خدا بترسيد»! هنگامى كه بانگ على را مىشنيدند هر چه در دست داشتند بر زمين گذاشته و با تمام دل به سخنانش گوش فرا مىدادند، سپس مىفرمود:
«از خداوند خير بخواهيد، و با آسان گرفتن كار بر مردم بركت بجوئيد، و به خريداران نزديك شويد، حلم را زينت خود قرار دهيد، از سوگند بپرهيزيد، از دروغ اجتناب كنيد، از ظلم خوددارى نماييد، و حق مظلومان را بگيريد، به ربا نزديك نشويد، پيمانه و وزن را بطور كامل وفا كنيد، و از اشياء مردم كم نگذاريد، و در زمين فساد نكنيد»! و به اين ترتيب در بازارهاى كوفه گردش مىكرد، سپس به دار الاماره باز مىگشت و براى دادخواهى مردم مىنشست.»
(آيه 7)
تو نمىدانى «سجّين» چيست؟ در تعقيب بحثى كه در آيات گذشته در باره كم فروشان، و رابطه گناه با عدم ايمان راسخ به روز رستاخيز آمده بود، در اينجا به گوشهاى از سرنوشت بدكاران و فاجران در آن روز اشاره كرده، مىفرمايد: «چنين نيست كه آنها (در باره قيامت) مىپندارند به يقين نامه اعمال بدكاران در سجّين است» (كلا ان كتاب الفجار لفى سجين).
(آيه 8)
«تو چه مىدانى سجّين چيست»؟ (و ما ادراك ما سجين).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread555.html
پاسخ : صفحه ی 353 از قرآن کریم شامل آیات 19 تا 29 از سوره ی تکویر و سوره ی انفطار و آیات 1 تا 9 از سوره ی مطففین
(آيه 9)
«نامهاى است رقم زده شده و سرنوشتى است حتمى» (كتاب مرقوم).
در تفسير اين آيات عمدتا دو نظريه وجود دارد:
1- منظور از «كتاب» همان نامه اعمال انسانهاست كه هيچ كار كوچك و بزرگ و صغيره و كبيرهاى نيست مگر اين كه آن را احصا كرده، و همه چيز بىكم و كاست در آن ثبت است.
و منظور از «سجّين» كتاب جامعى است كه نامه اعمال همه بدكاران بطور مجموعى در آن گردآورى شده است. و به تعبير ساده مانند دفتر كلى است كه حساب هر يك از بستانكاران و بدهكاران را در صفحه مستقلى در آن ثبت مىكنند.
و تعبير از آن به عنوان «سجين» شايد به خاطر اين باشد كه محتويات اين ديوان سبب زندانى شدن آنها در جهنّم است، يا خود اين ديوان در قعر جهنّم جاى دارد، به عكس كتاب ابرار و نيكان كه در «اعلى عليين» بهشت است.
2- تفسير دوم اين است كه «سجين» به همان معنى مشهور و معروف يعنى «دوزخ» است كه زندان عظيمى است براى همه بدكاران، و يا محل سختى از دوزخ مىباشد، و منظور از «كتاب فجار» همان سرنوشتى است كه براى آنها رقم زده شده.
بنابر اين، معنى آيه چنين است: «سرنوشت مقرّر و مسلم بدكاران در جهنم است».
جمع ميان اين دو تفسير نيز مانعى ندارد، چرا كه سجّين در تفسير اول به معنى ديوان كل اعمال بدكاران است، و در تفسير دوم به معنى دوزخ يا قعر زمين و معلوم است كه اينها علت و معلول يكديگرند، يعنى هنگامى كه نامه عمل انسان در ديوان كل اعمال بدكاران قرار گرفت همان سبب مىشود كه او را به پستترين مقام و قعر دوزخ بكشاند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread555.html
صفحه ی 354 از قرآن کریم شامل آیات 10 تا 36 از سوره ی مطففین و آیات 1 تا 11 از سوره ی انشقاق
[golrooz] صفحه ی 354 از قرآن کریم شامل آیات 10 تا 36 از سوره ی مطففین و آیات 1 تا 11 از سوره ی انشقاق [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ(10)
واي بر تكذيب كنندگان در آن هنگام(10)
الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ(11)
آنان كه روز جزا را دروغ مي پندارند(11)
وَمَا يُكَذِّبُ بِهِۦٓ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ(12)
و جز هر تجاوزپيشه گناهكاري آن را به دروغ نمي گيرد(12)
إِذَا تُتْلَيٰ عَلَيْهِ ءَايَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِيرُ الْأَوَّلِينَ(13)
[همان كه] چون آيات ما بر او خوانده شود گويد [اينها] افسانه هاي پيشينيان است(13)
كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَيٰ قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا۟ يَكْسِبُونَ(14)
نه چنين است بلكه آنچه مرتكب مي شدند زنگار بر دلهايشان بسته است(14)
كَلَّآ إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ(15)
زهي پندار كه آنان در آن روز از پروردگارشان سخت محجوبند(15)
ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصَالُوا۟ الْجَحِيمِ(16)
آنگاه به يقين آنان به جهنم درآيند(16)
ثُمَّ يُقَالُ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ(17)
سپس [به ايشان] گفته خواهد شد اين همان است كه آن را به دروغ مي گرفتيد(17)
كَلَّآ إِنَّ كِتَٰبَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ(18)
نه چنين است در حقيقت كتاب نيكان در عليون است(18)
وَمَآ أَدْرَيٰكَ مَا عِلِّيُّونَ(19)
و تو چه داني كه عليون چيست(19)
كِتَٰبٌ مَّرْقُومٌ(20)
كتابي است نوشته شده(20)
يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ(21)
مقربان آن را مشاهده خواهند كرد(21)
إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ(22)
براستي نيكوكاران در نعيم [الهي] خواهند بود(22)
عَلَي الْأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ(23)
بر تختها [نشسته] مي نگرند(23)
تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ(24)
از چهره هايشان طراوت نعمت [بهشت] را درمي يابي(24)
يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ(25)
از باده اي مهر شده نوشانيده شوند(25)
خِتَٰمُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَٰفِسُونَ(26)
[باده اي كه] مهر آن مشك است و در اين [نعمتها] مشتاقان بايد بر يكديگر پيشي گيرند(26)
وَمِزَاجُهُ مِن تَسْنِيمٍ(27)
و تركيبش از [چشمه] تسنيم است(27)
عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ(28)
چشمه اي كه مقربان [خدا] از آن نوشند(28)
إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا۟ كَانُوا۟ مِنَ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ يَضْحَكُونَ(29)
[آري در دنيا] كساني كه گناه مي كردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند مي گرفتند(29)
وَإِذَا مَرُّوا۟ بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ(30)
و چون بر ايشان مي گذشتند اشاره چشم و ابرو با هم رد و بدل مي كردند(30)
وَإِذَا انقَلَبُوٓا۟ إِلَيٰٓ أَهْلِهِمُ انقَلَبُوا۟ فَكِهِينَ(31)
و هنگامي كه نزد خانواده[هاي] خود بازمي گشتند به شوخ طبعي مي پرداختند(31)
وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوٓا۟ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَضَآلُّونَ(32)
و چون مؤمنان را مي ديدند مي گفتند اينها [جماعتي] گمراهند(32)
وَمَآ أُرْسِلُوا۟ عَلَيْهِمْ حَٰفِظِينَ(33)
و حال آنكه آنان براي بازرسي [كار]شان فرستاده نشده بودند(33)
فَالْيَوْمَ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ(34)
و[لي] امروز مؤمنانند كه بر كافران خنده مي زنند(34)
عَلَي الْأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ(35)
بر تختها[ي خود نشسته] نظاره مي كنند(35)
هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوا۟ يَفْعَلُونَ(36)
[تا ببينند] آيا كافران به پاداش آنچه مي كردند رسيده اند(36)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا السَّمَآءُ انشَقَّتْ(1)
آنگاه كه آسمان زهم بشكافد(1)
وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ(2)
و پروردگارش را فرمان برد و [چنين] سزد(2)
وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ(3)
و آنگاه كه زمين كشيده شود(3)
وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ(4)
و آنچه را كه در آن است بيرون افكند و تهي شود(4)
وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ(5)
و پروردگارش را فرمان برد و [چنين] سزد(5)
يَٰٓأَيُّهَا الْإِنسَٰنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَيٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَٰقِيهِ(6)
اي انسان حقا كه تو به سوي پروردگار خود بسختي در تلاشي و او را ملاقات خواهي كرد(6)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَٰبَهُ بِيَمِينِهِۦ(7)
اما كسي كه كارنامه اش به دست راستش داده شود(7)
فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا(8)
بزودي اش حسابي بس آسان كنند(8)
وَيَنقَلِبُ إِلَيٰٓ أَهْلِهِ مَسْرُورًا(9)
و شادمان به سوي كسانش باز گردد(9)
وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَٰبَهُ وَرَآءَ ظَهْرِهِۦ(10)
و اما كسي كه كارنامه اش از پشت سرش به او داده شود(10)
فَسَوْفَ يَدْعُوا۟ ثُبُورًا(11)
زودا كه هلاك [خويش] خواهد(11)
صدق الله العلي العظيم