دل من شاید امشب پرترین دل دنیاست. در تاریکی که میروم، چشم میدوانم تا یک کنج پیدا کنم.
تا همان جا در تاریکی، امشب، دلم را از سینه بیرون بکشم. شاید آرام شوم. شاید...
نمایش نسخه قابل چاپ
دل من شاید امشب پرترین دل دنیاست. در تاریکی که میروم، چشم میدوانم تا یک کنج پیدا کنم.
تا همان جا در تاریکی، امشب، دلم را از سینه بیرون بکشم. شاید آرام شوم. شاید...
شعری که شهاب حسینی در مدار صفر درجه خواند:
تو را به جای همه ی کسای که نشناخته ام دوست میدارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمیزیسته ام دوست میدارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب میشود و برای خاطر نخستین گل ها
تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم
تو را به جای همه ی کسای که دوست میدارم دوست میدارم
دلم یک گوش میخواد. گوشی که فقط بشنوه. درک کنه. بفهمه.
دلم صبر میخواد. صبری که در مقابل مشکلات کمر خم نکنه.
دلم عشق میخواد. عشقی که تا ابد موندگار باشه. هوس نباشه.
دلم. ... دلم میخواد به همه اونایی که زجرم دادن و تحمت زدن بفهمونم. منم خدایی دارم.
دلم میخواد. به همه دنیا بفهمونم. که ادم از روی یک حرف. یک کار نمیشه شناخت. اگر مردی/ جاش باش.
ببین چی به سر روزگارش اومده. وچی شده. بعدش حرف بزن... تحمت بزن.
دلم میخواد. انقدر در مقابل حرفای مردم تحمل داشته باشم. که بتونم. بهشون ثابت کنم. که من میتونم. که من بهترینم.
اخ. دلم که چها نمیخواد. اما اینجا نمیشه.نوشت................
خدایا به حق نامردی نا مردان قسم خوردم که نامردی کنم در حق نامردان.
نیمکت با هم بودنمان تنهاستمن دل نشستن ندارم
تو دلیل نشستن باش
قدرتِ کلماتت را بالا ببر نه صدایت را
این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق !
دستهای تنهایم شوق زیستنم را به یغما برده اند
تنها یادگاری که از تو باقیست خط خطی هاییست که بر سفید خیالم میکشند
اگر بیایی !
هیـــــچ نمیخواهم !
تنها یک جعبه مدادِ رنگی از مهربانیت....
م.ت
کاش این قدر دیوانگی نکرده بودم
کاش الان فقط کارم حرص خوردن از دست خودم نبود
معذرت میخوام بخاطر گندهایی که زدم ولی منو بخشیدی
کاش هیچ وقت اشتباه نمیکردم
کاش فقط میتونستم بخاطر حماقت هام تو روی همه لبخند بزنم
من خیلی خیلی از خودم بیزارم
کاش میتونستم یه جور خودم رو تنبیه کنم که دیگه از جام بلند نشم
کا ش میتونستم جبران کنم این اتفاقای نحس زندگیم رو
کاش خدا نمیذاشت تازه که دارم پیشرفت میکنم بزرگترین اشتباهم رو انجام بدم
کاش حداقل میتونستم یه ذره خودمو ببخشم
کاش میشد بخاطر حماقت ساده ولی بزرگم اشک نریزم
کاش زمان متوقف بشه و من بتونم خودمو عوض کنم یکی که بتونه تصمیم درست بگیره
" دیگر بهانه ات را نمیگیرم "
خیالت همه جا با من است
و زندگی زیباست
فقط از اینکه دیگران دیوانه صدایم میکنند
کمی آزرده ام ....
امروز آفتاب دراومد .......دیدم سرخ شده ...ازش پرسیدم علتشو ........گفت یه ماه پیشم بود قدرشو ندونستم حالا هم ازش دور شدم
گفتم اصلا همدیگرو نمیبینین ....گفت نه.........گفتم اشکال نداره هرسال یه بار همدیگرو میبینین ولی هیچ کسی شمارو نمیبینه ....اونموقع حرفاتونو بزنین [golrooz]
چهار چیز است که نمیتوان آنها را بازگرداند
سنگ … پس از رها کردن!
حرف … پس از گفتن!
موقعیت… پس از پایان یافتن!
و زمان … پس از گذشتن!