پاسخ : صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک
(آيه 19)
به اين پرندگان بالاى سر خود بنگريد! در آيات آغاز اين سوره به هنگامى كه بحث از قدرت و مالكيت خداوند بود سخن از آسمانهاى هفتگانه و ستارگان و كواكب آنها به ميان آمد، در اين آيه همين مسأله قدرت با ذكر يكى از موجودات به ظاهر كوچك عالم هستى تعقيب مىشود، مىفرمايد: «آيا به پرندگانى كه بالاى سرشان است و گاه بالهاى خود را گسترده و گاه جمع مىكنند نگاه نكردند؟! (ا و لم يروا الى الطير فوقهم صافات و يقبضن). همه پرواز مىكنند اما هر كدام برنامه مخصوصى دارند.
اين اجسام سنگين بر خلاف قانون جاذبه از زمين برمىخيزند، و به راحتى تمام بر فراز آسمان، ساعتها، و گاه هفتهها و ماهها پشت سر هم به حركت سريع و نرم خود ادامه مىدهند، بىآنكه هيچ مشكلى داشته باشند.
چه كسى بدن آنها را به گونهاى آفريده كه به راحتى در هوا سير مىكنند؟! و چه كسى اين قدرت را به بالهاى آنها بخشيده؟
لذا در پايان آيه مىافزايد: «جز خداوند رحمان كسى آنها را بر فراز آسمان نگه نمىدارد، چرا كه او به هر چيز بيناست،» و نياز هر مخلوقى را مىداند (ما يمسكهن الا الرحمن انه بكل شىء بصير).
اوست كه وسائل و نيروهاى مختلف را براى پرواز در اختيار آنها گذارده، نگهدارنده پرندگان در آسمان، همان نگهدارنده زمين و موجودات ديگر است و هر زمان اراده كند نه پرنده قدرت پرواز دارد و نه زمين آرامش خود را حفظ مىكند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html
صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم
[golrooz] صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَمَّنْ هَٰذَا الَّذِي هُوَ جُندٌ لَّكُمْ يَنصُرُكُم مِّن دُونِ الرَّحْمَٰنِ إِنِ الْكَٰفِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ(20)
يا آن كسي كه خود براي شما [چون] سپاهي است كه ياريتان مي كند جز خداي رحمان كيست كافران جز گرفتار فريب نيستند(20)
أَمَّنْ هَٰذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَل لَّجُّوا۟ فِي عُتُوٍّ وَنُفُورٍ(21)
يا كيست آن كه به شما روزي دهد اگر [خدا] روزي خود را [از شما] باز دارد [نه] بلكه در سركشي و نفرت پافشاري كردند(21)
أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَيٰ وَجْهِهِۦٓ أَهْدَيٰٓ أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَيٰ صِرَٰطٍ مُّسْتَقِيمٍ(22)
پس آيا آن كس كه نگونسار راه مي پيمايد هدايت يافته تر است يا آن كس كه ايستاده بر راه راست مي رود(22)
قُلْ هُوَ الَّذِيٓ أَنشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَٰرَ وَالْأَفِْٔدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ(23)
بگو اوست آن كس كه شما را پديد آورده و براي شما گوش و ديدگان و دلها آفريده است چه كم سپاسگزاريد(23)
قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ(24)
بگو اوست كه شما را در زمين پراكنده كرده و به نزد او [ست كه] گرد آورده خواهيد شد(24)
وَيَقُولُونَ مَتَيٰ هَٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ(25)
و مي گويند اگر راست مي گوييد اين وعده كي خواهد بود(25)
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَآ أَنَا۠ نَذِيرٌ مُّبِينٌ(26)
بگو علم [آن] فقط پيش خداست و من صرفا هشدار دهنده اي آشكارم(26)
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيَٓٔتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ(27)
و آنگاه كه آن [لحظه موعود] را نزديك ببينند چهره هاي كساني كه كافر شده اند در هم رود و گفته شود اين است همان چيزي كه آن را فرا مي خوانديد(27)
قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَمَن مَّعِيَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن يُجِيرُ الْكَٰفِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ(28)
بگو به من خبر دهيد اگر خدا مرا و هر كه را با من است هلاك كند يا ما را مورد رحمت قرار دهد چه كسي كافران را از عذابي پر درد پناه خواهد داد(28)
قُلْ هُوَ الرَّحْمَٰنُ ءَامَنَّا بِهِ وَعَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ(29)
بگو اوست خداي بخشايشگر به او ايمان آورديم و بر او توكل كرديم و به زودي خواهيد دانست چه كسي است كه خود در گمراهي آشكاري است(29)
قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَآؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَآءٍ مَّعِينٍۭ(30)
بگو به من خبر دهيد اگر آب [آشاميدني] شما [به زمين] فرو رود چه كسي آب روان برايتان خواهد آورد(30)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
نٓ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ(1)
نون سوگند به قلم و آنچه مي نويسند(1)
مَآ أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ(2)
[كه] تو به لطف پروردگارت ديوانه نيستي(2)
وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ(3)
و بي گمان تو را پاداشي بي منت خواهد بود(3)
وَإِنَّكَ لَعَلَيٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ(4)
و راستي كه تو را خويي والاست(4)
فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ(5)
به زودي خواهي ديد و خواهند ديد(5)
بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ(6)
[كه] كدام يك از شما دستخوش جنونيد(6)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ(7)
پروردگارت خود بهتر مي داند چه كسي از راه او منحرف شده و [هم] او به راه يافتگان داناتر است(7)
فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ(8)
پس از دروغزنان فرمان مبر(8)
وَدُّوا۟ لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ(9)
دوست دارند كه نرمي كني تا نرمي نمايند(9)
وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَّهِينٍ(10)
و از هر قسم خورنده فرو مايه اي فرمان مبر(10)
هَمَّازٍ مَّشَّآءٍۭ بِنَمِيمٍ(11)
[كه] عيبجوست و براي خبرچيني گام برمي دارد(11)
مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ(12)
مانع خير متجاوز گناه پيشه(12)
عُتُلٍّۭ بَعْدَ ذَٰلِكَ زَنِيمٍ(13)
گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است(13)
أَن كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ(14)
به صرف اينكه مالدار و پسردار است(14)
إِذَا تُتْلَيٰ عَلَيْهِ ءَايَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِيرُ الْأَوَّلِينَ(15)
چون آيات ما بر او خوانده شود گويد افسانه هاي پيشينيان است(15)
سَنَسِمُهُ عَلَي الْخُرْطُومِ(16)
زودا كه بر بيني اش داغ نهيم [و رسوايش كنيم](16)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم
(آيه 20)
در اين آيه به اين معنى اشاره مىكند كه كافران در برابر قدرت خداوند هيچ گونه يار و مددكارى ندارند، مىفرمايد: «آيا اين كسى كه لشكر شماست مىتواند شما را در برابر خداوند رحمان يارى دهد»؟! (امن هذا الذى هو جند لكم ينصركم من دون الرحمن).
نه تنها نمىتوانند شما را در گرفتاريها يارى دهند، بلكه اگر بخواهد همانها را مأمور عذاب و نابودى شما مىكند.
«ولى كافران تنها گرفتار فريبند» (ان الكافرون الا فى غرور).
پرده هاى غرور و جهل بر عقلهاى آنها افتاده، و به آنان اجازه نمىدهد اين همه درس عبرت را بر صفحات تاريخ يا در گوشه و كنار زندگى خود ببينند.
(آيه 21)
باز براى تأكيد بيشتر مىافزايد: «يا آن كس كه شما را روزى مىدهد اگر روزيش را باز دارد» چه كسى مىتواند نياز شما را تأمين كند؟ (امن هذا الذى يرزقكم ان امسك رزقه).
هرگاه به آسمان دستور دهد نبارد، و زمينها گياهى نروياند، و يا آفات مختلف نباتى محصولات را نابود كنند، چه كسى توانائى دارد غذائى در اختيار شما بگذارد؟ و يا اگر روزيهاى معنوى و وحى آسمانى را از شما قطع كند چه كسى توانائى راهنمائى شما را دارد؟
اينها حقايقى است آشكار، ولى لجاجت و خيره سرى، حجابى است در برابر درك و شعور آدمى، و لذا در پايان آيه مىفرمايد: «بلكه آنها در سركشى و فرار از حقيقت لجاجت مىورزند» (بل لجوا فى عتو و نفور).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html
پاسخ : صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم
(آيه 22)
راست قامتان جاده توحيد! در تعقيب آيات گذشته، پيرامون كافران و مؤمنان، در اين آيه وضع حال اين دو گروه را در ضمن مثال جالبى منعكس ساخته، مىفرمايد: «آيا كسى كه به رو افتاده حركت مىكند، به هدايت نزديكتر است، يا كسى كه راست قامت در صراط مستقيم گام بر مىدارد» و پيش مىرود.
(ا فمن يمشى مكبا على وجهه اهدى امن يمشى سويا على صراط مستقيم).
در اينجا افراد بىايمان و ظالمان لجوج مغرور، به كسى تشبيه شدهاند كه از جادهاى ناهموار و پرپيچ و خم، مىگذرد، در حالى كه به رو افتاده، و با دست و پا، يا به سينه حركت مىكند، نه راه را به درستى مىبيند، و نه قادر بر كنترل خويشتن است، نه از موانع با خبر است و نه سرعتى دارد؟ كمى راه مىرود و درمانده مىشود.
ولى مؤمنان را به افراد راست قامتى تشبيه مىكند كه از جادهاى هموار و صاف و مستقيم با سرعت و قدرت و آگاهى تمام، به راحتى پيش مىرود.
چه تشبيه جالب و دقيقى؟ كه آثار آن در زندگى اين دو گروه كاملا نمايان است و با چشم خود مىبينيم.
(آيه 23)
در اين آيه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را مخاطب ساخته، مىافزايد: «بگو: او كسى است كه شما را آفريد، و براى شما گوش و چشم و قلب قرار داد، اما كمتر سپاسگزارى مىكنيد» (قل هو الذى انشاكم و جعل لكم السمع و الابصار و الافئدة قليلا ما تشكرون).
خداوند، هم وسيله مشاهده و تجربه را در اختيار شما قرار داد (چشم) و هم وسيله آگاهى بر نتيجه افكار ديگران (گوش) و هم وسيله انديشيدن در علوم عقلى (قلب) را، خلاصه تمام ابزار لازم براى آگاهى به علوم عقلى و نقلى را در اختيار شما گذارده است، اما كمتر كسى سپاس اين همه نعمتهاى بزرگ را به جا مىآورد، زيرا شكر نعمت آن است كه هر نعمتى در مسير هدفى كه به خاطر آن آفريده شده است به كار گرفته شود.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html
پاسخ : صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم
(آيه 24)
بار ديگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را مخاطب ساخته، مىفرمايد: «بگو: او كسى است كه شما را در زمين آفريد و به سوى او محشور مىشويد» (قل هو الذى ذراكم فى الارض و اليه تحشرون).
پيام اين سه آيه اين است كه: در راه راست و صراط مستقيم ايمان و اسلام گام برداريد، و از تمام ابزار شناخت بهره گيريد، و به سوى زندگى جاويدان حركت كنيد.
(آيه 25)
سپس در همين رابطه، به گفتار منكران معاد و پاسخ آنها پرداخته، مىفرمايد: «آنها (از روى استهزاء) مىگويند: اگر راست مىگوئيد اين وعده قيامت چه زمانى است»؟! (و يقولون متى هذا الوعد ان كنتم صادقين).
(آيه 26)
در اين آيه به آنها چنين پاسخ مىگويد: «به آنها بگو: علم آن تنها نزد خداست، و من تنها بيم دهنده آشكارى هستم» (قل انما العلم عند الله و انما انا نذير مبين).
و بايد چنين باشد چرا كه اگر تاريخ قيامت معلوم بود هرگاه فاصله زيادى داشت مردم در غفلت فرو مىرفتند، و اگر فاصله كم بود حالتى شبيه به اضطرار پيدا مىكردند، و در هر حال، هدفهاى تربيتى ناتمام مىماند.
(آيه 27)
در اين آيه، مىافزايد: «هنگامى كه آن (وعده الهى) را از نزديك مىبينند صورت كافران زشت و سياه مىگردد» به گونهاى كه آثار غم و اندوه از آن مىبارد (فلما راوه زلفة سيئت وجوه الذين كفروا).
«و به آنها گفته مىشود: اين همان چيزى است كه تقاضاى آن را داشتيد»! (و قيل هذا الذى كنتم به تدعون).
منبع: http://www.qurangloss.ir/thread529-2.html
پاسخ : صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم
(آيه 28)
اين آيه و دو آيه بعد كه آخرين آيات سوره «ملك» است و همه با كلمه «قل» خطاب به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شروع مىشود ادامه بحثهائى است كه در آيات قبل با كفار شده، كه جنبههاى ديگرش در اين آيات، منعكس است.
نخست به آنها كه غالبا انتظار مرگ پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و يارانش را داشتند و گمان مىكردند كه با مرگ وى آئين او برچيده مىشود و همه چيز پايان مىيابد- و غالب دشمنان شكست خورده در باره رهبران راستين هميشه همين انتظار را دارند- مىفرمايد: «بگو: به من خبر دهيد اگر خداوند مرا و تمام كسانى كه با من هستند، هلاك كند، يا مورد ترحم قرار دهد چه كسى كافران را از عذاب دردناك پناه مىدهد»؟ (قل ا رايتم ان اهلكنى الله و من معى او رحمنا فمن يجير الكافرين من عذاب اليم).
كافران مكه، به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و مسلمانان نفرين مىكردند و تقاضاى مرگ او را داشتند به گمان اين كه اگر آن حضرت از دنيا برود، دعوتش نيز برچيده مىشود، آيه فوق نازل شد و به آنها پاسخ داد.
(آيه 29)
و در ادامه همين سخن مىافزايد: «به آنها بگو: او خداوند رحمان است، ما به او ايمان آورده، و بر او توكل كردهايم، و به زودى مىدانيد چه كسى در گمراهى آشكار است» (قل هو الرحمن آمنا به و عليه توكلنا فستعلمون من هو فى ضلال مبين).
يعنى، اگر ما به خدا ايمان آوردهايم، و او را ولى و و كيل و سرپرست خود برگزيدهايم، دليلش روشن است، او خداى رحمان است، رحمت عامش همه جا رسيده، و فيض انعامش دوست و دشمن را فرا گرفته، اما معبودهاى شما چه كارى كردهاند؟!
(آيه 30)
در آخرين آيه به عنوان ذكر يك مصداق از رحمت عام خداوند كه بسيارى از مردم از آن غافلند، مىگويد: «به آنها بگو: به من خبر دهيد اگر آبهاى (سرزمين) شما در زمين فرو رود چه كسى مىتواند آب جارى و گوارا در دسترس شما قرار دهد»؟! (قل ا رايتم ان اصبح ماؤكم غورا فمن يأتيكم بماء معين).
در رواياتى كه از ائمه اهل بيت عليهم السّلام به ما رسيده، آيه اخير به ظهور حضرت مهدى- عج- و عدل جهان گستر او تفسير شده است كه همه از باب «تطبيق» است، و به تعبير ديگر ظاهر آيه مربوط به آب جارى است كه مايه حيات موجودات زنده است، و باطن آيه مربوط به وجود امام و علم و عدالت جهان گستر اوست كه آن نيز مايه حيات جامعه انسانى است.
«پايان سوره ملك»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529-2.html
پاسخ : صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم
سوره قلم [68]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 52 آيه است.
محتواى سوره:
محتواى آيات اين سوره كاملا هماهنگ با سورههاى «مكّى» است چرا كه بيش از هر چيز بر محور مسأله نبوت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله، و مبارزه با دشمنانى كه او را مجنون مىخواندند، و دعوت به صبر و استقامت، و انذار و تهديد مخالفان به عذاب الهى، دور مىزند.
روى هم رفته مباحث اين سوره را مىتوان در هفت بخش خلاصه كرد:
1- نخست به ذكر قسمتى از صفات ويژه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مخصوصا اخلاق برجسته او مىپردازد، و آن را با قسمتهاى مؤكدى تأكيد مىكند.
2- سپس قسمتى از صفات زشت و اخلاق نكوهيده دشمنان او را بازگو مىنمايد.
3- در بخش ديگرى داستان «اصحاب الجنّة» كه در حقيقت هشدارى است به مشركان زشت سيرت بيان شده.
4- در قسمت ديگرى مطالب گوناگونى راجع به قيامت و عذاب كفار در آن روز آمده است.
5- در بخش ديگرى انذارها و تهديدهائى نسبت به مشركان بازگو شده.
6- در بخش ديگرى به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله دستور مىدهد كه در برابر دشمنان سرسخت، استقامت و صبر نشان دهد.
7- سر انجام در پايان سوره نيز سخن از عظمت قرآن و توطئههاى مختلف دشمنان بر ضد پيامبر به ميان آورده.
انتخاب نام «قلم» براى اين سوره به تناسب نخستين آيه آن است، بعضى نيز نام آن را سوره «ن» ذكر كردهاند، و از بعضى از روايات كه در فضيلت اين سوره آمده استفاده مىشود كه نام آن سوره «ن و القلم» است.
فضيلت تلاوت سوره:
از پيغمبر گرامى اسلام نقل شده كه فرمود: «كسى كه سوره «ن و القلم» را تلاوت كند خداوند ثواب كسانى را كه داراى حسن اخلاقند به او مىدهد».
در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «كسى كه سوره ن و القلم را در نماز واجب يا نافله بخواند خداوند او را براى هميشه از فقر در امان مىدارد، و هنگامى كه بميرد او را از فشار قبر پناه مىدهد».
اين ثوابها تناسب خاصى با محتواى سوره دارد، و نشان مىدهد كه هدف تلاوتى است كه توأم با آگاهى و به دنبال آن عمل باشد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread530.html
پاسخ : صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)
اين سوره تنها سورهاى است كه با حرف مقطع «ن» آغاز شده است، مىفرمايد: «ن» (ن).
سپس به دو موضوع از مهمترين مسائل زندگى بشر سوگند ياد كرده، مىافزايد: «سوگند به قلم و آنچه مىنويسند» (و القلم و ما يسطرون).
در واقع آنچه به آن در اينجا سوگند ياد شده است ظاهرا موضوع كوچكى است: يك قطعه نى، و يا چيزى شبيه به آن، و كمى ماده سياه رنگ، و سپس سطورى كه بر صفحه كاغذ ناچيز رقم زده مىشود.
اما در واقع اين همان چيزى است كه سر چشمه پيدايش تمام تمدنهاى انسانى، و پيشرفت و تكامل علوم، و بيدارى انديشهها و افكار، و شكل گرفتن مذهبها، و سر چشمه هدايت و آگاهى بشر است، تا آنجا كه دوران زندگى بشر را به دو دوران تقسيم مىكند «دوران تاريخ» و «دوران قبل از تاريخ»، دوران تاريخ بشر از زمانى شروع مىشود كه خط اختراع شد، و انسان توانست ماجراى زندگى خود را بر صفحات نقش كند، عظمت اين سوگند هنگامى آشكارتر مىشود كه توجه داشته باشيم آن روزى كه اين آيات نازل گشت، نويسنده و ارباب قلمى در آن محيط وجود نداشت، و اگر كسانى مختصر سواد خواندن و نوشتن را داشتند تعداد آنها در كل سرزمين «مكّه» كه مركز عبادى و سياسى و اقتصادى حجاز بود به بيست نفر نمىرسيد، آرى سوگند به قلم ياد كردن در چنين محيطى عظمت خاصى دارد.
(آيه 2)
سپس به چيزى كه سوگند براى آن ياد شده پرداخته، مىفرمايد:
«به (بركت) نعمت پروردگارت تو مجنون نيستى» (ما انت بنعمة ربك بمجنون).
ديوانه آنها هستند كه مظهر عقل كل را متهم به جنون مىكنند، و رهبر و راهنماى انسانها را با اين نسبت ناروا از خود دور مىسازند.
(آيه 3)
و به دنبال آن مىافزايد: «و براى تو پاداشى عظيم و هميشگى است» (و ان لك لاجرا غير ممنون).
«ممنون» از ماده «من» يعنى، اجر و پاداشى كه هرگز قطع نمىشود و دائما باقى است.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread530.html
پاسخ : صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم
(آيه 4)
اين آيه در توصيف ديگرى از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مىگويد: «و تو اخلاق عظيم و برجستهاى دارى» (و انك لعلى خلق عظيم).
اخلاقى كه عقل در آن حيران است لطف و محبتى بىنظير صفا و صميميتى بىمانند، صبر و استقامت و تحمل و حوصلهاى توصيف ناپذير.
اگر مردم را به بندگى خدا دعوت مىكنى تو خود بيش از همه عبادت مىنمائى، و اگر از كار بد باز مىدارى تو قبل از همه خوددارى مىكنى آزارت مىكنند و تو اندرز مىدهى، ناسزايت مىگويند و براى آنها دعا مىكنى، بر بدنت سنگ مىزنند و خاكستر داغ بر سرت مىريزند و تو براى هدايت آنها دست به درگاه خدا بر مىدارى!
در حديثى آمده است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «انّما بعثت لأتمّم مكارم الاخلاق من براى اين مبعوث شدهام كه فضائل اخلاقى را تكميل كنم».
و در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «مؤمن با حسن خلق خود به درجه كسى مىرسد كه شبها به عبادت مىايستد، و روزها روزهدار است».
(آيه 5)
و به دنبال آن مىافزايد: «به زودى تو مىبينى و آنان نيز مىبينند» (فستبصر و يبصرون).
(آيه 6)
«كه كداميك از شما مجنونند»! (بايكم المفتون).
حركتها و موضعگيرى تو در آينده و پيشرفت و نفوذ سريع اسلام در سايه آن نشان خواهد داد كه تو منبع بزرگ عقل و درايتى، ديوانه خفاشانى هستند كه با نور اين آفتاب به ستيز برخاستند.
و البته در قيامت اين حقايق باز هم روشنتر و آشكارتر خواهد بود.
(آيه 7)
باز براى تأكيد بيشتر مىافزايد: «پروردگارت بهتر از هر كس مىداند چه كسى از راه او گمراه شده و او هدايت يافتگان را نيز بهتر مىشناسد» (ان ربك هو اعلم بمن ضل عن سبيله و هو اعلم بالمهتدين).
چرا كه راه، راه اوست و او بهتر از هر كس راه خود را مىشناسد، و به اين ترتيب به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله اطمينان بيشتر مىدهد كه او در مسير هدايت و دشمنانش در مسير ضلالتند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread530.html
پاسخ : صفحه ی 337 از قرآن کریم شامل آیات 20 تا 30 از سوره ی ملک و آیات 1 تا 16 از سوره ی قلم
(آيه 8)
از آنها كه داراى اين صفاتند پيروى مكن بعد از ذكر اخلاق عظيم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در اينجا به ذكر اخلاق دشمنان او مىپردازد تا در يك مقايسه، فاصله ميان اين دو كاملا روشن شود.
نخست مىفرمايد: «از تكذيب كنندگان (ى كه خدا و پيامبر و روز رستاخيز و آئين او را تكذيب مىكنند) اطاعت مكن» (فلا تطع المكذبين).
(آيه 9)
سپس به تلاش و كوشش آنها براى به سازش كشيدن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اشاره كرده، مىافزايد: «آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها (هم) نرمش نشان دهند» نرمشى توأم با انحراف از مسير حق (ودوا لو تدهن فيدهنون).
(آيه 10)
سپس بار ديگر از اطاعت آنها نهى كرده و صفات نه گانه مذمومى را كه هر يك به تنهائى مىتواند مانع اطاعت و تبعيت گردد بر مىشمرد، مىفرمايد:
«و از هر كسى كه بسيار سوگند ياد مىكند و پست است اطاعت مكن» (و لا تطع كل حلاف مهين).
(آيه 11)
سپس مىافزايد: «كسى كه بسيار عيبجوست و به سخن چينى آمد و شد مىكند» و در اين كار اصرار دارد. (هماز مشاء بنميم).
(آيه 12)
در پنجمين و ششمين و هفتمين وصف مىگويد: كسى كه «بسيار مانع كار خير و تجاوزگر گناهكار است» (مناع للخير معتد اثيم).
نه تنها خودكار خيرى نمىكند و راه خيرى ارائه نمىدهد، بلكه سدى است در مقابل خير و بركت ديگران، به علاوه انسانى است متجاوز از حدود الهى و حقوقى كه خدا براى هر انسانى تعيين كرده، و اضافه بر اين صفات، آلوده هرگونه گناهى نيز هست، بطورى كه گناه جزء طبيعت او شده است.
(آيه 13)
و سر انجام به هشتمين و نهمين صفات آنها اشاره كرده، مىفرمايد: «علاوه بر اينها كينهتوز و پرخور، و خشن و بدنام است» (عتل بعد ذلك زنيم).
به اين ترتيب قرآن روشن مىسازد كه مخالفان اسلام و قرآن و مخالفان شخص پيامبر صلّى اللّه عليه و آله چگونه افرادى بودهاند، افرادى دروغگو، پست، عيبجو، سخن چين، متجاوز گنهكار، بىاصل و نسب، و به راستى از غير چنين افرادى مخالفت با چنان مصلح بزرگى انتظار نمىرود.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread530.html