پاسخ : صفحه ی 335 از قرآن کریم شامل آیات 4 تا 12 از سوره ی تحریم
(آيه 11)
سپس دو مثال براى افراد با ايمان ذكر كرده، مىگويد: «و خداوند براى مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام كه گفت: پروردگارا! خانهاى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش» (و ضرب الله مثلا للذين آمنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لى عندك بيتا فى الجنة و نجنى من فرعون و عمله و نجنى من القوم الظالمين).
معروف اين است كه نام همسر فرعون «آسيه» و نام پدرش «مزاحم» بوده است، گفتهاند هنگامى كه معجزه موسى عليه السّلام را در مقابل ساحران مشاهده كرد اعماق قلبش به نور ايمان روشن شد، و از همان لحظه به موسى ايمان آورد او پيوسته ايمان خود را مكتوم مىداشت، هنگامى كه فرعون از ايمان او با خبر شد بارها او را نهى كرد، ولى اين زن با استقامت هرگز تسليم خواسته فرعون نشد.
سر انجام فرعون دستور داد دست و پاهايش را با ميخها بسته، در زير آفتاب سوزان قرار دهند، و سنگ عظيمى بر سينه او بيفكنند، هنگامى كه آخرين لحظههاى عمر خود را مىگذراند دعايش اين بود «پروردگارا! براى من خانهاى در بهشت در جوار خودت بنا كن و مرا از فرعون و اعمالش رهائى بخش و مرا از اين قوم ظالم نجات ده»! خداوند نيز دعاى اين مؤمن پاكباز فداكار را اجابت فرمود و او را در كنار بهترين زنان جهان مانند مريم قرار داد.
در روايتى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم: «برترين زنان اهل بهشت چهار نفرند «خديجه» دختر خويلد و «فاطمه» دختر محمد صلّى اللّه عليه و آله و «مريم» دختر عمران و «آسيه» دختر مزاحم همسر فرعون».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread528.html
پاسخ : صفحه ی 335 از قرآن کریم شامل آیات 4 تا 12 از سوره ی تحریم
(آيه 12)
سپس به دومين زن با شخصيت كه الگوئى براى افراد با ايمان محسوب مىشود اشاره كرده، مىفرمايد: و نيز خداوند مثلى زده است به «مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت» (و مريم ابنت عمران التى احصنت فرجها).
«و ما از روح خود در آن دميديم» (فنفخنا فيه من روحنا).
و او به فرمان خدا بدون داشتن همسر، فرزندى آورد كه پيامبر اولوا العزم پروردگار شد.
سپس مىافزايد: «او سخنان پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد» و به همه آنها ايمان آورد (و صدقت بكلمات ربها و كتبه).
«و از مطيعان فرمان خدا بود» (و كانت من القانتين).
از نظر ايمان در سر حد اعلى قرار داشت، و به تمام كتب آسمانى و اوامر الهى مؤمن، و از نظر عمل پيوسته مطيع اوامر الهى بود، و بندهاى بود جان و دل بر كف، و چشم بر امر و گوش بر فرمان داشت.
«پايان سوره تحريم»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread528-2.html
صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک
[golrooz] صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَبَٰرَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(1)
بزرگوار [و خجسته] است آنكه فرمانروايي به دست اوست و او بر هر چيزي تواناست(1)
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَوٰةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ(2)
همانكه مرگ و زندگي را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد و اوست ارجمند آمرزنده(2)
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَٰوَٰتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَيٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِن تَفَٰوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَيٰ مِن فُطُورٍ(3)
همان كه هفت آسمان را طبقه طبقه بيافريد در آفرينش آن [خداي] بخشايشگر هيچ گونه اختلاف [و تفاوتي] نمي بيني بازبنگر آيا خلل [و نقصاني] مي بيني(3)
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ(4)
باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سويت بازگردد(4)
وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَآءَ الدُّنْيَا بِمَصَٰبِيحَ وَجَعَلْنَٰهَا رُجُومًا لِّلشَّيَٰطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ(5)
و در حقيقت آسمان دنيا را با چراغهايي زينت داديم و آن را مايه طرد شياطين [= قواي مزاحم] گردانيديم و براي آنها عذاب آتش فروزان آماده كرده ايم(5)
وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا۟ بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ(6)
و كساني كه به پروردگارشان انكار آوردند عذاب آتش جهنم خواهند داشت و چه بد سرانجامي است(6)
إِذَآ أُلْقُوا۟ فِيهَا سَمِعُوا۟ لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ(7)
چون در آنجا افكنده شوند از آن خروشي مي شنوند در حالي كه مي جوشد(7)
تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَآ أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَآ أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ(8)
نزديك است كه از خشم شكافته شود هر بار كه گروهي در آن افكنده شوند نگاهبانان آن از ايشان پرسند مگر شما را هشدار دهنده اي نيامد(8)
قَالُوا۟ بَلَيٰ قَدْ جَآءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَٰلٍ كَبِيرٍ(9)
گويند چرا هشدار دهنده اي به سوي ما آمد و[لي] تكذيب كرديم و گفتيم خدا چيزي فرو نفرستاده است شما جز در گمراهي بزرگ نيستيد(9)
وَقَالُوا۟ لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصْحَٰبِ السَّعِيرِ(10)
و گويند اگر شنيده [و پذيرفته] بوديم يا تعقل كرده بوديم در [ميان] دوزخيان نبوديم(10)
فَاعْتَرَفُوا۟ بِذَنۢبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَٰبِ السَّعِيرِ(11)
پس به گناه خود اقرار مي كنند و مرگ باد بر اهل جهنم(11)
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ(12)
كساني كه در نهان از پروردگارشان مي ترسند آنان را آمرزش و پاداشي بزرگ خواهد بود(12)
وَأَسِرُّوا۟ قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا۟ بِهِۦٓ إِنَّهُ عَلِيمٌۢ بِذَاتِ الصُّدُورِ(13)
و [اگر] سخن خود را پنهان داريد يا آشكارش نماييد در حقيقت وي به راز دلها آگاه است(13)
أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ(14)
آيا كسي كه آفريده است نمي داند با اينكه او خود باريك بين آگاه است(14)
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا۟ فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا۟ مِن رِّزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ(15)
اوست كسي كه زمين را براي شما رام گردانيد پس در فراخناي آن رهسپار شويد و از روزي [خدا] بخوريد و رستاخيز به سوي اوست(15)
ءَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَآءِ أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ(16)
آيا از آن كس كه در آسمان است ايمن شده ايد كه شما را در زمين فرو برد پس بناگاه [زمين] به تپيدن افتد(16)
أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَآءِ أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ(17)
يا از آن كس كه در آسمان است ايمن شده ايد كه بر [سر] شما تندبادي از سنگريزه فرو فرستد پس به زودي خواهيد دانست كه بيم دادن من چگونه است(17)
وَلَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ(18)
و پيش از آنان [نيز] كساني به تكذيب پرداختند پس عذاب من چگونه بود(18)
أَوَلَمْ يَرَوْا۟ إِلَي الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَٰٓفَّٰتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَٰنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍۭ بَصِيرٌ(19)
آيا در بالاي سرشان به پرندگان ننگريسته اند [كه گاه] بال مي گسترند و [گاه] بال مي آنند جز خداي رحمان [كسي] آنها را نگاه نمي دارد او به هر چيزي بيناست(19)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک
آغاز جزء 29 قرآن مجيد
سوره ملك [67]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 30 آيه است.
محتواى سوره:
سوره ملك- كه نام ديگرش «منجيه» (نجاتبخش) و نام سومش «واقيه» يا «مانعه» است زيرا تلاوت كننده خود را از عذاب الهى يا عذاب قبر نگاه مىدارد- از سورههاى بسيار پرفضيلت قرآن مىباشد، و مسائل زيادى در آن مطرح شده كه عمدتا بر سه محور دور مىزند.
1- بحثهائى پيرامون «مبدأ» و صفات خداوند، و نظام شگفتانگيز خلقت مخصوصا آفرينش آسمانها و ستارگان، و آفرينش زمين و مواهب آن، و همچنين آفرينش پرندگان، و آبهاى جارى و آفرينش گوش و چشم و ابزار شناخت.
2- بحثهائى پيرامون «معاد» و عذاب دوزخ، و گفتگوهاى مأموران عذاب با دوزخيان، و مانند آن.
3- انذار و تهديد كافران و ظالمان به انواع عذابهاى دنيا و آخرت.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از امام باقر عليه السّلام مىخوانيم كه فرمود: «سوره ملك سوره «مانعه» است، يعنى از عذاب قبر ممانعت مىكند، و در تورات به همين نام ثبت است، كسى كه آن را در شبى بخواند بسيار خوانده، و خوب خوانده، و از غافلان محسوب نمىشود».
البته اين همه آثار عظيم مربوط به خواندن بدون فكر و عمل نيست، هدف خواندنى است آميخته با الهام گرفتن براى عمل.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html
پاسخ : صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)
اين سوره با مسأله مهم مالكيت و حاكميت خداوند و جاودانگى ذات پاك او آغاز مىشود كه در واقع كليد همه بحثهاى اين سوره است.
مىفرمايد: «پر بركت و زوال ناپذير است كسى كه حكومت جهان هستى به دست اوست، و او بر هر چيز تواناست» (تبارك الذى بيده الملك و هو على كل شىء قدير).
(آيه 2)
در اين آيه به هدف آفرينش مرگ و حيات انسان كه از شؤون مالكيت و حاكميت خداست اشاره كرده، مىفرمايد: «آن كسى كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك از شما بهتر عمل مىكنيد» (الذى خلق الموت و الحياة ليبلوكم ايكم احسن عملا).
منظور از آزمايش خداوند نوعى پرورش است، به اين معنى كه انسانها را به ميدان عمل مىكشد تا ورزيده و آزموده و پاك و پاكيزه شوند. و لايق قرب خدا گردند.
به اين ترتيب عالم ميدان آزمايش بزرگى است براى همه انسانها و وسيله آزمايش، مرگ و حيات، و هدف اين آزمون بزرگ رسيدن به حسن عمل، كه مفهومش «تكامل معرفت، و اخلاص نيّت، و انجام هر كار خير» است.
و از آنجا كه در اين ميدان آزمايش بزرگ، انسان گرفتار لغزشهاى فراوانى مىشود و نبايد اين لغزشها او را مأيوس كند، و از تلاش و كوشش براى اصلاح خويش باز دارد، در پايان آيه به بندگان وعده يارى و آمرزش داده مىگويد: «و او شكست ناپذير و بخشنده است» (و هو العزيز الغفور).
(آيه 3)
بعد از بيان نظام مرگ و زندگى، به نظام كلى جهان پرداخته، و انسان را به مطالعه مجموعه عالم هستى دعوت مىكند، تا از اين طريق خود را براى آن آزمون بزرگ آماده كند، مىفرمايد: «همان كسى كه هفت آسمان را بر فراز يكديگر آفريد» (الذى خلق سبع سماوات طباقا).
و به دنبال آن مىافزايد: «در آفرينش خداوند رحمان هيچ تضاد و عيبى نمىبينى» (ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت).
با تمام عظمتى كه عالم هستى دارد هر چه هست نظم است و استحكام، و انسجام، و تركيبات حساب شده، و قوانين دقيق و اگر بىنظمى در گوشهاى از جهان راه مىيافت آن را به نابودى مىكشيد.
و در پايان آيه براى تأكيد بيشتر مىفرمايد: «بار ديگر نگاه كن (و عالم را با دقت بنگر) آيا هيچ شكاف و خلل و اختلافى (در جهان) مشاهده مىكند»؟! (فارجع البصر هل ترى من فطور).
منظور اين است كه هر چه انسان در جهان آفرينش دقت كند كمترين خلل و ناموزونى در آن نمىبيند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html
پاسخ : صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک
(آيه 4)
و لذا در اين آيه براى تأكيد همين معنى مىافزايد: «بار ديگر به عالم هستى بنگر، سر انجام چشمانت به سوى تو باز مىگردد در حالى كه خسته و ناتوان شده» و در جستجوى خلل و نقصان در اين عالم بزرگ ناكام مانده است! (ثم ارجع البصر كرتين ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير).
(آيه 5)
اين آيه، نظرى به صفحه آسمان افكنده، و از ستارگان درخشنده و زيبا سخن به ميان آورده، مىگويد: «ما آسمان پايين را با چراغهاى فروزانى زينت بخشيديم، و آنها [- شهابها] را تيرهائى براى شياطين قرار داديم، و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختيم» (و لقد زينا السماء الدنيا بمصابيح و جعلناها رجوما للشياطين و اعتدنا لهم عذاب السعير).
اين آيه بار ديگر اين حقيقت را تأكيد مىكند كه تمام ستارگانى كه ما مىبينيم همه بخشى از آسمان اول است، آسمانى كه از ميان آسمانهاى هفتگانه به ما نزديكتر مىباشد، و به همين دليل به عنوان «السماء الدنيا» (آسمان نزديك و پائين) از آن تعبير شده است.
(آيه 6)
از آنجا كه در آيات گذشته سخن از نشانههاى عظمت و قدرت خدا و دلائل آن در عالم آفرينش بود، در اينجا سخن از كسانى مىگويد كه اين دلائل را ناديده گرفته، و راه كفر و شرك را پيش مىگيرند، و همچون شياطين، عذاب الهى را به جان مىخرند.
نخست مىفرمايد: «براى كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند عذاب جهنم است و بدفرجامى است» (و للذين كفروا بربهم عذاب جهنم و بئس المصير).
(آيه 7)
سپس به شرح گوشهاى از اين عذاب وحشتناك پرداخته، مىافزايد: «هنگامى كه (كفّار) در آن افكنده شوند صداى وحشتناكى از آن مىشنوند و اين در حالى است كه پيوسته مىجوشد» (اذا القوا فيها سمعوا لها شهيقا و هى تفور).
آرى! هنگامى كه آنها با نهايت ذلت و حقارت در آن پرتاب مىشوند فرياد وحشتناك و طولانى جهنم بر مىخيزد، و تمام وجود آنها را در وحشت فرو مىبرد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html
پاسخ : صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک
(آيه 8)
سپس براى مجسم ساختن شدت خشم «دوزخ» مىافزايد: «نزديك است از شدت غضب پاره پاره شود»! (تكاد تميز من الغيظ).
درست همانند ظرف عظيمى كه روى آتش فوق العاده پرحرارتى گذاردهاند و چنان مىجوشد و زير و رو مىشود كه هر زمان بيم متلاشى شدن آن مىرود.
سپس ادامه مىدهد: «هر زمان كه گروهى در آن افكنده مىشوند نگهبانان دوزخ (از روى تعصب و توبيخ) از آنها مىپرسند (مگر شما رهبر و راهنما نداشتيد؟) مگر بيم دهنده الهى به سراغ شما نيامد»؟ پس چرا به اين روز سياه افتادهايد؟! (كلما القى فيها فوج سالهم خزنتها ا لم ياتكم نذير).
(آيه 9)
ولى آنان در پاسخ «مىگويند: آرى بيم دهنده به سراغ ما آمد، ولى ما او را تكذيب كرديم و گفتيم: خداوند هرگز چيزى نازل نكرده (تا به هواى نفس خويش ادامه دهيم، حتى به آنها گفتيم) شما در گمراهى عظيمى هستيد»! (قالوا بلى قد جاءنا نذير فكذبنا و قلنا ما نزل الله من شىء ان انتم الا فى ضلال كبير).
نه تنها آنها را تصديق نكرديم، و به پيام حيات بخششان گوش فرا نداديم، بلكه به مخالفت برخاسته، و اين طبيبان روحانى را گمراه خوانديم، و از خود رانديم.
(آيه 10)
بعد به دليل اصلى بدبختى و گمراهى خود اشاره كرده «و مىگويند: اگر ما گوش شنوا داشتيم، و يا تعقل مىكرديم، در ميان دوزخيان نبوديم»! (و قالوا لو كنا نسمع او نعقل ما كنا فى اصحاب السعير).
(آيه 11)
آرى «اينجاست كه به گناه خود اعتراف مىكنند، دور باشند دوزخيان از رحمت خدا»! (فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعير).
از يكسو خداوند گوش شنوا عقل و هوش داده، و از سوى ديگر پيامبرانش را با دلائل روشن فرستاده، اگر اين دو با هم ضميمه شوند سعادت انسان تأمين است.
و گر نه بدبختى و دورى از رحمت خدا نصيب انسان خواهد شد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html
پاسخ : صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک
(آيه 12)
به دنبال بحثهائى كه در آيات گذشته پيرامون كفّار و سرنوشت آنها در قيامت بيان شد، قرآن در اينجا به سراغ مؤمنان و پاداشهاى عظيم آنها مىرود.
نخست مىفرمايد: «كسانى كه از پروردگارشان در نهان مىترسند مسلما آمرزش و پاداش بزرگى دارند»! (ان الذين يخشون ربهم بالغيب لهم مغفرة و اجر كبير).
(آيه 13)
سپس براى تأكيد مىافزايد: «گفتار خود را پنهان كنيد يا آشكار (تفاوتى نمىكند) او به آنچه در سينههاست آگاه است» (و اسروا قولكم او اجهروا به انه عليم بذات الصدور).
بعضى از مفسران شأن نزولى براى اين آيه از «ابن عباس» نقل كردهاند كه جمعى از كفار يا منافقان پشت سر پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله سخنان ناروائى مىگفتند و جبرئيل به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خبر مىداد، بعضى از آنها به يكديگر گفتند: «سخنان خود را پنهانى بگوئيد تا خداى محمّد نشنود»!
آيه فوق نازل شد و گفت: چه آشكار بگوئيد و چه پنهان، خدا از آن آگاه است.
(آيه 14)
اين آيه در حقيقت به منزله دليلى است براى آنچه در آيه قبل آمد، مىفرمايد: «آيا آن كسى كه موجودات را آفريده از حال آنها آگاه نيست؟ در حالى كه او (از اسرار دقيق) با خبر و آگاه است» (ا لا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html
پاسخ : صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک
(آيه 15)
به دنبال بحثهائى پيرامون دوزخيان و بهشتيان، و كافران و مؤمنان كه در آيات پيشين گذشت در اينجا براى ترغيب و تشويق به پيوستن به صفوف بهشتيان، و بر حذر بودن از راه و رسم دوزخيان، به ذكر بخشى از نعمتهاى الهى، و سپس به قسمتى از عذابهاى او، اشاره كرده، مىفرمايد: «او كسى است كه زمين را براى شما رام كرد» (هو الذى جعل لكم الارض ذلولا).
«بر شانههاى آن راه برويد، و از روزيهاى پروردگار بخوريد، و (بدانيد) بازگشت و اجتماع همه به سوى اوست» (فامشوا فى مناكبها و كلوا من رزقه و اليه النشور).
«ذلول» به معنى «رام» جامعترين تعبيرى است كه در باره زمين ممكن است بشود. چرا كه اين مركب راهوار با حركات متعدد و بسيار سريعى كه دارد آن چنان آرام به نظر مىرسد كه گوئى مطلقا ساكن است، بعضى از دانشمندان مىگويند: زمين چهارده نوع حركت مختلف دارد كه سه قسمت آن حركت به دور خود، و حركت به دور خورشيد، و حركت همراه مجموعه منظومه شمسى در دل كهكشان است، اين حركات كه سرعت زيادى دارد چنان نرم و ملايم است كه تا براهين قطعى بر حركت زمين اقامه نشده بود كسى باور نمىكرد حركتى در كار باشد! از سوى ديگر، پوسته زمين نه چنان سفت و خشن است كه قابل زندگى نباشد، و نه چنان سست و نرم است كه قرار و آرام نگيرد، بلكه كاملا براى زندگى بشر رام است.
از سوى سوم، فاصله آن از خورشيد نه چندان كم است كه همه چيز از شدت گرما بسوزد، و نه چندان دور است كه همه چيز از سرما بخشكد، فشار هوا بر كره زمين آن چنان است كه آرامش انسان را تأمين كند، جاذبه زمين نه آنقدر زياد است كه استخوانها را در هم بشكند، و نه آن قدر كم است كه با يك حركت انسان از جا كنده شود و در فضا پرتاب شود! خلاصه از هر نظر «ذلول» و رام و مسخر فرمان انسان است.
در عين حال تا گامى برندارد و تلاشى نكند بهره اى از روزيهاى زمين نخواهد داشت! ولى بدانيد اينها هدف نهائى آفرينش شما نيست، اينها همه وسائلى است در مسير «نشور» و رستاخيز و حيات ابدى شما.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html
پاسخ : صفحه ی 336 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 19 از سوره ی ملک
(آيه 16)
به دنبال اين تشويق و تبشير به سراغ تهديد و انذار مىرود، و مىافزايد: «آيا خود را از عذاب كسى كه حاكم بر آسمان است در امان مىدانيد كه دستور دهد زمين بشكافد و شما را در خود فرو برد، و دائما به لرزش خود ادامه دهد»؟! بطورى كه حتى قبر شما هم آرام نباشد (أ امنتم من فى السماء ان يخسف بكم الارض فاذا هى تمور).
آرى! اگر او دستور دهد اين زمين ذلول و آرام طغيان مىكند، و به صورت حيوان چموشى در مىآيد، زلزلهها شروع مىشود، شكافها در زمين ظاهر مىگردد و شما و خانهها و شهرهايتان را در كام خود فرو مىبلعد، و باز هم به لرزه و اضطراب خود ادامه مىدهد.
(آيه 17)
سپس مىافزايد: لازم نيست حتما زلزلهها به سراغ شما آيد بلكه مىتواند اين فرمان را به تندبادها دهد «آيا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان مىدانيد كه تندبادى پر از سنگريزه بر شما فرستد» و شما را زير كوهى از آن مدفون سازد؟! (ام امنتم من فى السماء ان يرسل عليكم حاصبا).
«و به زودى خواهيد دانست تهديدهاى من چگونه است»! (فستعلمون كيف نذير).
(آيه 18)
در حقيقت آيات فوق به اين معنى اشاره مىكند كه عذاب آنها منحصر به عذاب قيامت نيست، در اين دنيا نيز خداوند با مختصر تكان زمين، يا حركت بادها، مىتواند به زندگى آنها پايان دهد، و بهترين دليل اين امكان، وقوع آن در امتهاى پيشين است.
لذا در اين آيه مىگويد: «كسانى كه پيش از آنان بودند (آيات الهى و رسولان او را) تكذيب كردند، اما (ببين) مجازات من چگونه بود»؟! (و لقد كذب الذين من قبلهم فكيف كان نكير).
گروهى را با زلزله هاى ويرانگر، و اقوامى را با صاعقهها، و جمعى را با طوفان يا تندباد مجازات كرديم، و شهرهاى ويران شده و خاموش آنها را به عنوان درس عبرتى باقى گذارديم.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread529.html