صفحه ی 333 از قرآن کریم شامل آیات 15 تا 18 از سوره ی تغابن و آیات 1 تا 5 از سوره ی طلاق
[golrooz] صفحه ی 333 از قرآن کریم شامل آیات 15 تا 18 از سوره ی تغابن و آیات 1 تا 5 از سوره ی طلاق [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّمَآ أَمْوَٰلُكُمْ وَأَوْلَٰدُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ(15)
اموال شما و فرزندانتان صرفا [وسيله] آزمايشي [براي شما]يند و خداست كه نزد او پاداشي بزرگ است(15)
فَاتَّقُوا۟ اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا۟ وَأَطِيعُوا۟ وَأَنفِقُوا۟ خَيْرًا لِّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(16)
پس تا مي توانيد از خدا پروا بداريد و بشنويد و فرمان ببريد و مالي براي خودتان [در راه خدا] انفاق كنيد و كساني كه از خست نفس خويش مصون مانند آنان رستگارانند(16)
إِن تُقْرِضُوا۟ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَٰعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ(17)
اگر خدا را وامي نيكو دهيد آن را براي شما دو چندان مي گرداند و بر شما مي بخشايد و خدا[ست كه] سپاس پذير بردبار است(17)
عَٰلِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَٰدَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(18)
داناي نهان و آشكار [و] ارجمند سنجيده كار است(18)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَٰٓأَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَآءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا۟ الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنۢ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّآ أَن يَأْتِينَ بِفَٰحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَٰلِكَ أَمْرًا(1)
اي پيامبر چون زنان را طلاق گوييد در [زمان بندي] عده آنان طلاقشان گوييد و حساب آن عده را نگه داريد و از خدا پروردگارتان بترسيد آنان را از خانه هايشان بيرون مكنيد و بيرون نروند مگر آنكه مرتكب كار زشت آشكاري شده باشند اين است احكام الهي و هر كس از مقررات خدا [پاي] فراتر نهد قطعا به خودش ستم كرده است نمي داني شايد خدا پس از اين پيشامدي پديد آورد(1)
فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا۟ ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا۟ الشَّهَٰدَةَ لِلَّهِ ذَٰلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا(2)
پس چون عده آنان به سر رسيد [يا] به شايستگي نگاهشان داريد يا به شايستگي از آنان جدا شويد و دو تن [مرد] عادل را از ميان خود گواه گيريد و گواهي را براي خدا به پا داريد اين است اندرزي كه به آن كس كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارد داده مي شود و هر كس از خدا پروا كند [خدا] براي او راه بيرون شدني قرار مي دهد(2)
وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَٰلِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا(3)
و از جايي كه حسابش را نمي كند به او روزي مي رساند و هر كس بر خدا اعتماد كند او براي وي بس است خدا فرمانش را به انجام رساننده است به راستي خدا براي هر چيزي اندازه اي مقرر كرده است(3)
وَالَِّٰٓٔي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَآئِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَٰثَةُ أَشْهُرٍ وَالَِّٰٓٔي لَمْ يَحِضْنَ وَأُو۟لَٰتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا(4)
و آن زنان شما كه از خون ديدن [ماهانه] نوميدند اگر شك داريد [كه خون مي بينند يا نه] عده آنان سه ماه است و [دختراني] كه [هنوز] خون نديده اند [نيز عده شان سه ماه است] و زنان آبستن مدتشان اين است كه وضع حمل كنند و هر كس از خدا پروا دارد [خدا] براي او در كارش تسهيلي فراهم سازد(4)
ذَٰلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَئَِّاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا(5)
اين است فرمان خدا كه آن را به سوي شما فرستاده است و هر كس از خدا پروا كند بديهايش را از او بزدايد و پاداشش را بزرگ گرداند(5)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 333 از قرآن کریم شامل آیات 15 تا 18 از سوره ی تغابن و آیات 1 تا 5 از سوره ی طلاق
(آيه 15)
در اين آيه به يك اصل كلى ديگر در مورد اموال و فرزندان اشاره كرده، مىفرمايد: «اموال و فرزندانتان فقط وسيله آزمايش شما هستند»نما اموالكم و اولادكم فتنة).
و اگر در اين ميدان آزمايش، از عهده برآئيد «اجر و پاداش عظيم نزد خداوند (از آن شما) خواهد بود» الله عنده اجر عظيم).
در آيه گذشته تنها سخن از عداوت بعضى از همسران و فرزندان نسبت به انسان بود كه او را از راه اطاعت خدا منحرف ساخته، به گناه، و گاهى به كفر مىكشانند، ولى در اينجا سخن از همه فرزندان و اموال است كه وسيله آزمايش انسانند.
در واقع اين دو موضوع، بيش از هر چيز ديگر وسيله امتحان است، و به همين دليل در روايتى از امير مؤمنان على عليه السّلام مىخوانيم كه فرمود: «هيچ كس از شما نگويد: خداوندا! من به تو پناه مىبرم، از امتحان و آزمايش، چرا كه هر كس داراى وسيله آزمايشى است (و حد اقل مال و فرزندى دارد و اصولا طبيعت زندگى دنيا، طبيعت آزمايش و بوته امتحان است) و لكن كسى كه مىخواهد به خدا پناه برد، از امتحانات گمراه كننده پناه برد چه اين كه خداوند مىگويد. بدانيد اموال و اولاد شما وسيله آزمون است».
(آيه 16)
در اين آيه، به عنوان نتيجهگيرى مىفرمايد: «پس تا مىتوانيد تقواى الهى پيشه كنيد و گوش دهيد و اطاعت نماييد و انفاق كنيد كه براى شما بهتر است» (فاتقوا الله ما استطعتم و اسمعوا و اطيعوا و انفقوا خيرا لانفسكم).
نخست دستور به اجتناب از گناهان مىدهد- چرا كه تقوا بيشتر ناظر به پرهيز از گناه است- و سپس دستور به اطاعت فرمان و شنيدنى كه مقدمه اين اطاعت است و از ميان طاعات بخصوص روى مسأله انفاق كه از مهمترين آزمايشهاى الهى است تكيه مىكند و سر انجام هم مىگويد: سود تمام اينها عائد خود شما مىشود.
در پايان آيه به عنوان تأكيدى بر مسأله انفاق مىفرمايد: «و كسانى كه از بخل و حرص خويشتن مصون بمانند رستگارانند» (و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون).
اين دو صفت رذيله از بزرگترين موانع رستگارى انسان، و بزرگترين سدّ راه انفاق و كارهاى خير است.
در حديثى مىخوانيم كه امام صادق عليه السّلام از شب تا صبح طواف خانه خدا به جا مىآورد و پيوسته مىفرمود: «اللّهمّ ق شحّ نفسى خداوندا! مرا از حرص و بخل خودم نگاهدار».
يكى از يارانش عرض مىكند: فدايت شوم، امشب نشنيدم غير از اين دعا، دعاى ديگرى كنى! فرمود: «چه چيز از بخل و حرص نفس مهمتر است در حالى كه خداوند مىفرمايد: و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread526-2.html
پاسخ : صفحه ی 333 از قرآن کریم شامل آیات 15 تا 18 از سوره ی تغابن و آیات 1 تا 5 از سوره ی طلاق
(آيه 17)
سپس براى تشويق به انفاق و جلوگيرى از بخل و شحّ نفس مىفرمايد: «اگر به خدا، قرض الحسنه دهيد، آن را براى شما مضاعف مىسازد، و شما را مىبخشد، و خداوند شكر كننده و بردبار است» (ان تقرضوا الله قرضا حسنا يضاعفه لكم و يغفر لكم و الله شكور حليم).
چه تعبير عجيبى خدائى كه آفريننده اصل و فرع وجود ما، و بخشنده تمام نعمتهاست از ما وام مىطلبد! و در برابر آن وعده «اجر مضاعف و آمرزش» مىدهد، و نيز از ما تشكر مىكند، لطف و محبت بالاتر از اين تصور نمىشود.
(آيه 18)
و بالاخره در آخرين آيه، مىفرمايد: «او داناى پنهان و آشكار است و او عزيز و حكيم است» (عالم الغيب و الشهادة العزيز الحكيم).
از اعمال بندگان مخصوصا انفاقهاى آنها، در نهان و آشكار، با خبر است، و اگر از آنها تقاضاى قرض مىكند، نه به خاطر نياز و عدم قدرت است بلكه به خاطر كمال لطف و محبت است، و اگر اين همه پاداش در برابر انفاقها به آنها وعده مىدهد، اين نيز مقتضاى حكمت اوست.
«پايان سوره تغابن»
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread526-2.html
پاسخ : صفحه ی 333 از قرآن کریم شامل آیات 15 تا 18 از سوره ی تغابن و آیات 1 تا 5 از سوره ی طلاق
سوره طلاق [65]
اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 12 آيه است.
محتواى سوره:
محتواى اين سوره به دو بخش عمده تقسيم مىشود.
بخش اول هفت آيه نخستين سوره است كه پيرامون طلاق و مسائل مربوط به آن سخن مىگويد.
بخش دوم كه در حقيقت انگيزه اجراى بخش اول است از عظمت خداوند، و عظمت مقام رسول او، و پاداش صالحان، و مجازات بدكاران، بحث مىكند، و مجموعه منسجمى را براى ضمانت اجراى اين مسأله مهم اجتماعى ارائه مىدهد، ضمنا اين سوره نام ديگرى نيز دارد و آن سوره «نساء قصرى» (بر وزن و معنى صغرى) در مقابل سوره معروف نساء است كه «نساء كبرى» مىباشد.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله آمده است: «هر كس سوره طلاق را بخواند (و آن را در برنامههاى زندگى خود به كار بندد) بر سنت پيامبر از دنيا مىرود».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread526-2.html
پاسخ : صفحه ی 333 از قرآن کریم شامل آیات 15 تا 18 از سوره ی تغابن و آیات 1 تا 5 از سوره ی طلاق
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)
شرايط طلاق و جدائى: در نخستين آيه روى سخن را به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله به عنوان پيشواى بزرگ مسلمانان كرده سپس يك حكم عمومى را با صيغه جمع بيان مىكند، مىفرمايد: «اى پيامبر! هر زمان خواستيد زنان را طلاق دهيد در زمان عدّه آنها را طلاق گوييد» (يا ايها النبى اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن).
يعنى، صيغه طلاق در زمانى اجرا شود كه زن از عادت ماهيانه پاك شده، و با همسرش نزديكى نكرده باشد.
و اين نخستين شرط طلاق است.
سپس به دومين حكم كه مسأله نگهداشتن حساب عدّه است پرداخته، مىفرمايد: «و حساب عدّه را نگه داريد» (و احصوا العدة).
دقيقا ملاحظه كنيد كه سه بار زن، ايّام پاكى خود را به پايان رساند و عادت ماهيانه ببيند، هنگامى كه سومين دوران پاكى پايان يافت، و وارد عادت ماهيانه سوّم شد، ايّام عدّه سر آمده و پايان يافته است.
قابل توجه اين كه: مخاطب به نگهدارى حساب عدّه، مردان هستند، اين به خاطر آن است كه مسأله «حقّ نفقه و مسكن» بر عهده آنهاست، و همچنين «حق رجوع» نيز از آن آنان است، و گر نه زنان نيز موظفند كه براى روشن شدن تكليفشان حساب عدّه را دقيقا نگه دارند.
بعد از اين دستور، همه مردم را به تقوا و پرهيزكارى دعوت كرده، مىفرمايد:
«و از خدائى كه پروردگار شماست بپرهيزيد» (و اتقوا الله ربكم).
او پروردگار و مربى شماست، و دستوراتش، ضامن سعادت شما مىباشد، بنابر اين فرمانهاى او را به كار بنديد و از عصيان و نافرمانيش بپرهيزيد.
بعد به «سومين» و «چهارمين» حكم- كه يكى مربوط به شوهران و ديگرى مربوط به زنان است- پرداخته، مىفرمايد: «نه شما آنها را از خانههايشان، بيرون كنيد و نه آنها (در دوران عدّه) بيرون روند» (لا تخرجوهن من بيوتهن و لا يخرجن).
گرچه بسيارى از بىخبران، اين حكم اسلامى را به هنگام طلاق اصلا اجرا نمىكنند، و به محض جارى شدن صيغه طلاق، هم مرد به خود اجازه مىدهد كه زن را بيرون كند، و هم زن خود را آزاد مىپندارد كه از خانه شوهر خارج شود و به خانه بستگان بازگردد، ولى اين حكم اسلامى فلسفه بسيار مهمى دارد، زيرا علاوه بر حفظ احترام زن، غالبا زمينه را براى بازگشت شوهر از طلاق، و تحكيم پيوند زناشوئى، فراهم مىسازد.
پشت پا زدن به اين حكم مهم اسلامى كه در متن قرآن مجيد آمده است سبب مىشود بسيارى از طلاقها به جدائى دائم منتهى شود، در حالى كه اگر اين حكم اجرا مىشد، غالبا به آشتى و بازگشت مجدّد منتهى مىگشت.
ولى از آنجا كه گاهى شرائطى فراهم مىشود كه نگهدارى زن بعد از طلاق در خانه طاقتفرساست، به دنبال آن پنجمين حكم را به صورت استثناء اضافه كرده، مىگويد: «مگر اين كه كار زشت آشكارى انجام دهند» (الا ان يأتين بفاحشة مبينة).
مثلا آنقدر ناسازگارى، بدخلقى، و بد زبانى با همسر و كسان او كند كه ادامه حضور او در منزل، باعث مشكلات بيشتر گردد.
به دنبال بيان اين احكام به عنوان تأكيد مىافزايد: «اينها حدود و مرزهاى الهى است و هر كس از حدود الهى تجاوز كند به خويشتن ستم كرده» (و تلك حدود الله و من يتعد حدود الله فقد ظلم نفسه).
چرا كه اين قوانين و مقررات الهى ضامن مصالح خود مكلفين است.
در پايان آيه ضمن اشاره لطيفى به فلسفه عدّه، و عدم خروج زنان از خانه و اقامتگاه اصلى، مىفرمايد: «تو نمىدانى شايد خداوند بعد از اين، وضع تازه (و وسيله اصلاحى) فراهم كند» (لا تدرى لعل الله يحدث بعد ذلك امرا).
با گذشتن زمان، طوفان خشم و غضب كه غالبا موجب تصميمهاى ناگهانى در امر طلاق و جدائى مىشود فرو مىنشيند، و حضور دائمى زن در خانه در كنار مرد در مدّت عدّه، و يادآورى عواقب شوم طلاق، مخصوصا در آنجا كه پاى فرزندانى در كار است، و اظهار محبت هر يك نسبت به ديگرى، زمينهساز رجوع مىگردد.
در حديثى از امام باقر عليه السّلام مىخوانيم: «زن مطلّقه در دوران عدّهاش مىتواند آرايش كند، سرمه در چشم نمايد، و موهاى خود را رنگين، و خود را معطر، و هر لباسى كه مورد علاقه اوست بپوشد، زيرا خداوند مىفرمايد: شايد خدا بعد از اين ماجرا وضع تازهاى فراهم سازد، و ممكن است از همين راه زن بار ديگر قلب مرد را تسخير كرده و مرد رجوع كند».
طلاق منفورترين حلالها
اصل مسأله طلاق يك ضرورت است، اما ضرورتى كه بايد به حد اقل ممكن تقليل يابد، و تا آنجا كه راهى براى ادامه زوجيت است كسى سراغ آن نرود.
به همين دليل در روايات اسلامى، شديدا از طلاق مذمت گرديده، در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «چيزى از امور حلال، در پيشگاه خدا مبغوضتر از طلاق نيست».
چرا كه طلاق مشكلات زيادى براى خانوادهها، زنان و مردان و مخصوصا فرزندان به وجود مىآورد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread527.html
پاسخ : صفحه ی 333 از قرآن کریم شامل آیات 15 تا 18 از سوره ی تغابن و آیات 1 تا 5 از سوره ی طلاق
(آيه 2)
يا سازش يا جدائى خدا پسندانه! در ادامه بحثهاى مربوط به «طلاق» در اين آيه به چند حكم ديگر اشاره مىكند، نخست مىفرمايد: «و چون عدّه آنها سر آمد، آنها را بطرز شايستهاى نگه داريد يا بطرز شايستهاى از آنان جدا شويد» (فاذا بلغن اجلهن فامسكوهن بمعروف او فارقوهن بمعروف).
منظور از «بلغن اجلهنّ» (رسيدن به پايان مدت) رسيدن به اواخر مدت است. و گر نه رجوع كردن بعد از پايان عده جايز نيست مگر اين كه نگهدارى آنها از طريق عقد جديد صورت گيرد.
همان گونه كه زندگى مشترك بايد روى اصول صحيح و طرز انسانى و شايسته باشد، جدائى نيز بايد خالى از هر گونه جار و جنجال و دعوى و نزاع و بدگوئى و ناسزا و اجحاف و تضييع حقوق بوده باشد، چرا كه ممكن است در آينده اين زن و مرد بار ديگر به فكر تجديد زندگى مشترك بيفتند، ولى بدرفتاريهاى هنگام جدائى چنان جوّ فكرى آنها را تيره و تار ساخته كه راه بازگشت را به روى آنها مىبندد، از سوى ديگر بالاخره هر دو مسلمانند و متعلق به يك جامعه، و جدائى توأم با مخاصمه و امور ناشايست نه تنها در خود آنها اثر مىگذارد كه در فاميل دو طرف هم اثرات زيانبارى دارد، و گاه زمينه همكاريهاى آنها را در آينده بكلى بر باد مىدهد.
سپس به دومين حكم اشاره كرده، مىافزايد: «و (هنگام طلاق و جدائى) دو مرد عادل از خودتان را گواه گيريد» (و اشهدوا ذوى عدل منكم). تا اگر در آينده اختلافى روى دهد، هيچ يك از طرفين، نتوانند واقعيتها را انكار كنند.
و در سومين دستور، وظيفه شهود را چنين بيان مىكند: «و شهادت را براى خدا برپا داريد» (و اقيموا الشهادة لله).
مبادا تمايلى قلبى شما به يكى از دو طرف، مانع شهادت به حق باشد.
سپس به عنوان تأكيد در باره تمام احكام گذشته مىافزايد: «اين چيزى است كه مؤمنان به خدا و روز قيامت به آن اندرز داده مىشوند»! (ذلكم يوعظ به من كان يؤمن بالله و اليوم الآخر).
و از آنجا كه گاهى مسائل مربوط به معيشت و زندگى آينده و يا گرفتاريهاى ديگر خانوادگى سبب مىشود كه دو همسر به هنگام طلاق يا رجوع، و يا دو شاهد به هنگام شهادت دادن از جادّه حق و عدالت منحرف شوند در پايان آيه مىفرمايد:
«و هر كس از خدا بپرهيزد و ترك گناه كند خداوند براى او راه نجاتى قرار مىدهد» و مشكلات زندگى او را حل مىكند (و من يتق الله يجعل له مخرجا).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread527.html
پاسخ : صفحه ی 333 از قرآن کریم شامل آیات 15 تا 18 از سوره ی تغابن و آیات 1 تا 5 از سوره ی طلاق
(آيه 3)
«و او را از جائى كه گمان ندارد روزى مىدهد» (و يرزقه من حيث لا يحتسب).
«و هر كس بر خداوند توكل كند (و كار خود را به او واگذارد خدا) كفايت امرش را مىكند» (و من يتوكل على الله فهو حسبه).
«خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند و خدا براى هر چيزى اندازهاى قرار دادهاست» (ان الله بالغ امره قد جعل الله لكل شىء قدرا).
به اين ترتيب به زنان و مردان و شهود هشدار مىدهد كه از مشكلات حق نهراسند، و مجرى عدالت باشند، و گشايش كارهاى بسته را از خدا بخواهند چرا كه خداوند تضمين كرده كه مشكل پرهيزكاران را بگشايد.
آيات فوق از اميد بخشترين آيات قرآن مجيد است كه تلاوت آن دل را صفا و جان را نور و ضيا مىبخشد، پردههاى يأس و نوميد را مىدرد، و به تمام افراد پرهيزكار با تقوا وعده نجات و حل مشكلات مىدهد.
در حديثى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل شده كه در تفسير اين آيه فرمود: «خداوند پرهيزكاران را از شبهات دنيا و حالات سخت مرگ و شدائد روز قيامت رهائى مىبخشد».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread527.html
پاسخ : صفحه ی 333 از قرآن کریم شامل آیات 15 تا 18 از سوره ی تغابن و آیات 1 تا 5 از سوره ی طلاق
(آيه 4)
احكام زنان مطلّقه و حقوق آنها از جمله احكامى كه از آيات گذشته استفاده شد لزوم نگهداشتن عده بعد از طلاق است، و از آنجا كه در آيه 228 سوره بقره حكم زنانى كه عادت ماهيانه مىبينند در مسأله عده روشن شده است كه بايد سه بار پاكى را پشت سر گذاشته عادت ماهانه ببينند هنگامى كه براى بار سوم وارد عادت ماهانه شدند عدّه آنها پايان يافته، ولى در اين ميان افراد ديگرى هستند كه به عللى عادت ماهانه نمىبينند و يا باردارند، آيه مورد بحث حكم اين افراد را روشن ساخته و بحث عدّه را تكميل مىكند.
نخست مىفرمايد: «و از زنانتان آنان كه از عادت ماهانه مأيوسند اگر در وضع آنها (از نظر باردارى) شك كنيد عدّه آنان سه ماه است» (و اللائى يئسن من المحيض من نسائكم ان ارتبتم فعدتهن ثلاثة اشهر).
«و همچنين آنها كه عادت ماهانه نديدهاند» آنها نيز بايد سه ماه تمام عدّه نگهدارند (و اللائى لم يحضن).
سپس به سومين گروه اشاره كرده، مىافزايد: «و عدّه زنان باردار اين است كه بار خود را بر زمين بگذارند» (و اولات الاحمال اجلهن ان يضعن حملهن).
به اين ترتيب حكم سه گروه ديگر از زنان در آيه فوق مشخص شده است، دو گروه بايد سه ماه عدّه نگهدارند، و گروه سوم يعنى، زنان باردار با وضع حمل عدّه آنان پايان مىگيرد، خواه يك ساعت بعد از طلاق وضع حمل كنند يا مثلا هشت ماه.
منظور از جمله «ان ارتبتم» (هر گاه شك و ترديد كنيد) احتمال و شكّ در وجود «حمل» است، به اين معنى كه اگر بعد از سن يأس (سن پنجاه سالگى در زنان عادى و شصت سالگى در زنان قرشى) احتمال وجود حمل در زنى برود بايد عدّه نگهدارد، اين معنى هر چند كمتر اتفاق مىافتد ولى گاه اتفاق افتاده است.
و بالاخره در پايان آيه مجددا روى مسأله تقوا تكيه كرده، مىفرمايد:
«و هر كس تقواى الهى پيشه كند خداوند كار را بر او آسان مىسازد» (و من يتق الله يجعل له من امره يسرا).
هم در اين جهان و هم در جهان ديگر مشكلات او را- چه در رابطه با مسأله جدايى و طلاق و احكام آن و چه در رابطه با مسائل ديگر- به لطفش حل مىكند.
(آيه 5)
در اين آيه باز براى تأكيد بيشتر روى احكامى كه در زمينه طلاق و عدّه در آيات قبل آمده، مىافزايد: «اين فرمان خداست كه بر شما نازل كرده است» (ذلك امر الله انزله اليكم).
«و هر كس تقواى الهى پيشه كند (و از مخالفت فرمان او بپرهيزد) خداوند گناهانش را مى بخشد، و پاداش او را بزرگ مى دارد» (و من يتق الله يكفر عنه سيئاته و يعظم له اجرا).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread527.html
صفحه ی 334 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 12 از سوره ی طلاق و آیات 1 تا 3 از سوره ی تحریم
[golrooz] صفحه ی 334 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 12 از سوره ی طلاق و آیات 1 تا 3 از سوره ی تحریم [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا۟ عَلَيْهِنَّ وَإِن كُنَّ أُو۟لَٰتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا۟ عَلَيْهِنَّ حَتَّيٰ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا۟ بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَيٰ(6)
همانجا كه [خود] سكونت داريد به قدر استطاعت خويش آنان را جاي دهيد و به آنها آسيب [و زيان] مرسانيد تا عرصه را بر آنان تنگ كنيد و اگر باردارند خرجشان را بدهيد تا وضع حمل كنند و اگر براي شما [بچه] شير مي دهند مزدشان را به ايشان بدهيد و به شايستگي ميان خود به مشورت پردازيد و اگر كارتان [در اين مورد] با هم به دشواري كشيد [زن] ديگري [بچه را] شير دهد(6)
لِيُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّآ ءَاتَيٰهُ اللَّهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَآ ءَاتَيٰهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا(7)
بر توانگر است كه از دارايي خود هزينه كند و هر كه روزي او تنگ باشد بايد از آنچه خدا به او داده خرج كند خدا هيچ كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكليف نمي كند خدا به زودي پس از دشواري آساني فراهم مي كند(7)
وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَٰهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَعَذَّبْنَٰهَا عَذَابًا نُّكْرًا(8)
و چه بسيار شهرها كه از فرمان پروردگار خود و پيامبرانش سر پيچيدند و از آنها حسابي سخت كشيديم و آنان را به عذابي [بس] زشت عذاب كرديم(8)
فَذَاقَتْ وَبَالَ أَمْرِهَا وَكَانَ عَٰقِبَةُ أَمْرِهَا خُسْرًا(9)
تا كيفر زشت عمل خود را چشيدند و پايان كارشان زيان بود(9)
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا۟ اللَّهَ يَٰٓأُو۟لِي الْأَلْبَٰبِ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا(10)
خدا براي آنان عذابي سخت آماده كرده است پس اي خردمنداني كه ايمان آورده ايد از خدا بترسيد راستي كه خدا سوي شما تذكاري فرو فرستاده است(10)
رَّسُولًا يَتْلُوا۟ عَلَيْكُمْ ءَايَٰتِ اللَّهِ مُبَيِّنَٰتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ مِنَ الظُّلُمَٰتِ إِلَي النُّورِ وَمَن يُؤْمِنۢ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَٰلِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا(11)
پيامبري كه آيات روشنگر خدا را بر شما تلاوت مي كند تا كساني را كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند از تاريكيها به سوي روشنايي بيرون برد و هر كس به خدا بگرود و كار شايسته كند او را در باغهايي كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است درمي آورد جاودانه در آن مي مانند قطعا خدا روزي را براي او خوش كرده است(11)
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَٰوَٰتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوٓا۟ أَنَّ اللَّهَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًۢا(12)
خدا همان كسي است كه هفت آسمان و همانند آنها هفت زمين آفريد فرمان [خدا] در ميان آنها فرود مي آيد تا بدانيد كه خدا بر هر چيزي تواناست و به راستي دانش وي هر چيزي را در بر گرفته است(12)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَٰٓأَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَٰجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(1)
اي پيامبر چرا براي خشنودي همسرانت آنچه را خدا براي تو حلال گردانيده حرام مي كني خدا[ست كه] آمرزنده مهربان است(1)
قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَٰنِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَيٰكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ(2)
قطعا خدا براي شما [راه] گشودن سوگندهايتان را مقرر داشته است و خدا سرپرست شماست و اوست داناي حكيم(2)
وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَيٰ بَعْضِ أَزْوَٰجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنۢ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنۢبَأَكَ هَٰذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ(3)
و چون پيامبر با يكي از همسرانش سخني نهاني گفت و همين كه وي آن را [به زن ديگر] گزارش داد و خدا [پيامبر] را بر آن مطلع گردانيد [پيامبر] بخشي از آن را اظهار كرد و از بخشي [ديگر] اعراض نمود پس چون [مطلب] را به آن [زن] خبر داد وي گفت چه كسي اين را به تو خبر داده گفت مرا آن داناي آگاه خبر داده است(3)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 334 از قرآن کریم شامل آیات 6 تا 12 از سوره ی طلاق و آیات 1 تا 3 از سوره ی تحریم
(آيه 6)
اين آيه توضيح بيشترى در باره حقوق زن بعد از جدائى مىدهد، هم از نظر «مسكن» و «نفقه» و هم از جهات ديگر.
نخست در باره چگونگى مسكن زنان مطلّقه، مىفرمايد: «آنها را هر جا خودتان سكونت داريد و در توانايى شماست سكونت دهيد» (اسكنوهن من حيث سكنتم من وجدكم).
سپس به حكم ديگرى پرداخته، مىگويد: «به آنها زيان نرسانيد تا كار را بر آنان تنگ كنيد» و مجبور به ترك منزل شوند (و لا تضآروهن لتضيقوا عليهن).
مبادا كينه توزيها و عداوت و نفرت، شما را از راه حق و عدالت منحرف سازد، و آنها را از حقوق مسلّم خود در مسكن و نفقه محروم كنيد، و آن چنان در فشار قرار گيرند كه همه چيز را رها كرده، فرار كنند! در سومين حكم در مورد زنان باردار مىگويد: «و اگر باردار باشند نفقه آنها را بپردازيد تا وضع حمل كنند» (و ان كن اولات حمل فانفقوا عليهن حتى يضعن حملهن).
زيرا مادام كه وضع حمل نكردهاند در حال عدّه هستند، و نفقه و مسكن بر همسر واجب است.
و در چهارمين حكم در مورد حقوق «زنان شيرده» مىفرمايد: «و اگر براى شما (فرزند را) شير مىدهند، پاداش آنها را بپردازيد» (فان ارضعن لكم فآتوهن اجورهن).
اجرتى متناسب با مقدار و زمان شير دادن بر حسب عرف و عادت.
و از آنجا كه بسيار مىشود نوزادان و كودكان مال المصالحه اختلافات دو همسر بعد از جدائى واقع مىشوند در پنجمين حكم، يك دستور قاطع در اين زمينه صادر كرده، مىفرمايد: در باره سرنوشت فرزندان كار را «با مشاوره شايسته انجام دهيد» (و أتمروا بينكم بمعروف).
مبادا اختلافات دو همسر ضربه بر منافع كودكان وارد سازد از نظر جسمى و ظاهرى گرفتار خسران شوند، و يا از نظر عاطفى از محبت و شفقت لازم محروم بمانند، پدر و مادر موظفند خدا را در نظر گيرند، و منافع نوزاد بىدفاع را فداى اختلافات و اغراض خويش نكنند.
و از آنجا كه گاهى توافق لازم ميان دو همسر بعد از طلاق براى حفظ مصالح فرزند و مسأله شير دادن حاصل نمىشود در ششمين حكم مىفرمايد: «و اگر هر كدام بر ديگرى سخت گرفتيد و به توافق نرسيديد زن ديگرى شير دادن آن بچه را بر عهده مىگيرد» تا كشمكشها ادامه نيابد (و ان تعاسرتم فسترضع له اخرى).
اشاره به اين كه اگر اختلافها به طول انجاميد خود را معطل نكنيد، و كودك را به ديگرى بسپاريد
(آيه 7)
اين آيه هفتمين و آخرين حكم را در اين زمينه بيان كرده، مىافزايد: «آنان كه امكانات وسيعى دارند، از امكانات وسيع خود انفاق كنند، و آنها كه تنگدستند، از آنچه كه خدا به آنها داده انفاق نمايند، خداوند هيچ كس را جز به مقدار توانايى كه به او داده، تكليف نمىكند» (لينفق ذو سعة من سعته و من قدر عليه رزقه فلينفق مما آتاه الله لا يكلف الله نفسا الا ما آتاها).
دستور انفاق به اندازه توانائى هم مربوط به زنانى است كه بعد از جدائى، شير دادن كودكان را بر عهده مىگيرند، و هم مربوط به ايام عدّه است كه در آيات قبل بطور اجمال اشاره شده بود.
به هر حال آنها كه توانائى كافى دارند، بايد مضايقه و سختگيرى نكنند، و آنها كه تمكن مالى ندارند، بيش از توانائى خود مأمور نيستند، و زنان نمىتوانند ايرادى به آنها داشته باشند.
و در پايان آيه، براى اين كه تنگى معيشت، سبب خارج شدن از جاده حق و عدالت نگردد، و هيچ يك زبان به شكايت نگشايند، مىفرمايد: «خداوند به زودى بعد از سختيها، آسانى قرار مىدهد» (سيجعل الله بعد عسر يسرا).
يعنى، غم مخوريد، بيتابى نكنيد، دنيا به يك حال نمىماند، مبادا مشكلات مقطعى و زود گذر رشته صبر و شكيبائى شما را پاره كند.
(آيه 8)
سر انجام دردناك سركشان شيوه قرآن اين است كه در بسيارى از موارد بعد از ذكر يك سلسله از دستورات عملى اشاره به وضع امتهاى پيشين مىكند، تا مسلمانان نتيجه «اطاعت» و «عصيان» را در سرگذشت آنها با چشم ببينند، و مسأله شكل حسى به خود گيرد.
لذا در اين سوره نيز بعد از ذكر وظائف مردان و زنان در موقع طلاق و جدائى به سراغ همين معنى رفته، و به عاصيان و گردنكشان هشدار مىدهد.
نخست مىفرمايد: «چه بسيار شهر و آباديها كه اهل آن از فرمان پروردگار و رسولانش سرپيچى كردند، و ما به شدت به حسابشان رسيديم و به مجازات كم نظيرى گرفتار ساختيم»! (و كاين من قرية عتت عن امر ربها و رسله فحاسبناها حسابا شديدا و عذبناها عذابا نكرا).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread527.html