dissolved oxygen : اکسیژن محلول ;;)
نمایش نسخه قابل چاپ
dissolved oxygen : اکسیژن محلول ;;)
novelist=رمان نویس
tension: تیرگی روابط . کشش. هیجان. تنش.
total : کلی
liver: کبد. جگر سیاه
reverse osmosis : اسمز معکوس ;;)
selfish=خودخواه
heavy rainfall : بارندگی سنگین {worried}
loot=غارت{i dont want to see}
thermonuclear bomb : بمب گرما هسته ای