پاسخ : گونه های در حال انقراض
مارخور یکی از گونههای بزرگجثّهٔ بز کوهی است که در شمال شرقی افغانستان، پاکستان، جنوب تاجیکستان و جنوب ازبکستان زندگی میکند. این حیوان در ردهٔ بهشدت در معرض خطر انقراض قرار دارد و برآورد میشود که جمعیت آن در حیات وحش کمتر از ۲۵۰۰ رأس است.
این نوع بز ۶۵ تا ۱۱۵ سانتی متر تا شانههایش طول دارد. وزن متوسط آن ۴۰ تا ۱۱۰ کیلوگرم میباشد. گونه ماده آن معمولاً به رنگ قهوهای مایل به زرد با شکم سفید رنگ و پاهای سفید و سیاه است. گونه نر نیز همرنگ ماده میباشد ولی رنگ روشنتری دارند. نرها همچنین صورتی سیاه رنگ دارند و قسمت گردن و سینهشان با موهای سفید بسیار بلند که تا زانویشان رشد کرده، پر شدهاست. هم گونه نر آن و هم گونه ماده دارای شاخ بلند و مارپیچی هستند که در نرها تا ۱۶۰ سانتی متر و در مادهها تا ۲۰ سانتیمتر رشد میکند. مارخورها در مناطقی با ارتفاع ۵۰۰ تا ۳۵۰۰ متر از سطح دریا، جایی که بتوانند علف و برگ گیاه لازم جهت تغذیه بیابند، زندگی میکنند. این گونه از بزها، برای چیدن برگ درختان بر روی پاهای خود میایستند.
مارخورها حیوانات فعالی هستند و گونههای ماده آن به صورت گلههای حدوداً نه تایی و گونههای نر آن به صورت انفرادی زندگی میکنند. مارخور حیوان ملی پاکستان است. نام این حیوان از زبان فارسی گرفته شده و به معنای خورنده مار است. اکثر جمعیت مارخورها در شمال پاکستان به ویژه نواحی چیترال، قیزار وهونزا زندگی میکنند. حدود ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ رأس از این نوع حیوان در دنیای وحش زندگی میکنند.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%...AE%D9%88%D8%B1
پاسخ : گونه های در حال انقراض
دوستان درباره پلنگ پنتر همین رو فقط تونستم پیدا کنم
پلنگ پنتر
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1.../91957_887.jpg
پلنگ پنتر عضو خانواده گربه سانان و کوچکترین گربه از چهار گونه موجود است. سه گونه دیگر شامل ببر، شیر و جاگوار است.
منبع:http://vahsh.ir/%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D...1%D8%A7%D8%B6/
پاسخ : گونه های در حال انقراض
پاسخ : گونه های در حال انقراض
روباه سرخ (نام علمی: Vulpes vulpes) که به نام روباه معمولی نیز معروف است در بسیار از نقاط دنیا از جمله آسیا و شمال آفریقا و اروپا و آمریکا و حتی دراسترالیا پراکنده شده است. این روباه فراوانترین گونه سگسانان است که در ایران مخصوصاً به علت فرهنگ غلط عامه در مورد رفتار این حیوان، بسیار مورد آزار و اذیت و کشتار قرار گرفتهاست. با این حال این کشتارها خوشبختانه هنوز باعث تهدید نسل این حیوان به صورت جدی نشدهاست. این حیوان دشمنان بسیاری دارد که بجز انسان که یکی از اصلیترین دشمنان این حیوان است میتوان به خرس ، گربه وحشی ، پلنگ ، گرگ و همچنین به پرندگان شکاری مانند عقاب وجغد اشاره نمود که بعضاً خود این حیوان یا تولههایش را شکار میکنند. این حیوان در تمامی زیستگاهها زندگی میکند اما معمولاً از مناطق بسیار خشک و جنگلهای انبوه دوری میکند به طور مثال تنها در ایران در جنگلهای گلستان دیده نشدهاست.
شکل ظاهریاین روباه از گونههای دیگر روباهها بزرگتر میباشد وزنش بین ۳ تا ۱۱ کیلوگرم و ارتفاع از شانه بین ۲۵ تا ۴۵ سانتیمتر است همچنین طول سر و بدن این حیوان بین ۴۶ تا ۸۶ سانتیمتر است و طول دم آن ۵۵.۵ تا ۳۰.۵ سانتیمتر است. رنگش بیشتر به رنگ سرخ زنگ زده که به سرخ تمایل دارد و در تیره پشت پررنگ تر و در کنارهها ی بدن کم رنگ تر است. کناره بدن تا زیر شکم خاکستری مخلوط با قهوهای روشن است و در برخی قسمتها روشنتر و در برخی قسمتها تیرهتر است. دم بسیار پر مو و پرپشت است و نوک آن معمولاً سفید است و گوشها نسبت به بدن بزرگ و سه گوش و نوک دار است و پشت آن سیاه میباشد. زیر گونهای از روباه سرخ در آمریکای شمالی و شمال آسیا به رنگ سیاه وجود دارند. برای تشخیص نر از ماده بدون معاینه میتوان به کمک دم آن نر یا ماده بودن را تشخیص داد. در روباه نر سفیدی انتهای دم بیشتر از ماده است و گاهی اوقات مادهها در انتهای دم سفیدی ندارند. معمولاً دم روباه نر بلند و به زمین نزدیک است. جثهی جنس ماده از نر کوچکتر است.
تغذیه
تغذیه روباه بسته به محل زندگیاش و چیزی که میتواند بخورد دارد این حیوان میتواند از پرندگان و جوجههای آنها، از جوندگان مثل خرگوش و موش یا حتی از دوزیستانی مثل قورباغه یا از آبزیان مثل ماهی و خرچنگ یا از نرمتنانی مثل حلزون و از حشرات و کرمها و حیوانات اهلی و حتی از گیاهان و میوهها تغذیه کند که این انطباق با طیف وسیعی از غذاها باعث ازدیاد نسل این حیوان شده است. دیده شده که این حیوان مثلاً در ترکمن صحرا (در ایران) در تابستانها از هندوانه نیز تغذیه نموده است و حتی میوههایی مانند توت و خرما و غلات تازه رسیده و گیاهان سبز نیز در سبد غذایی این حیوان قرار گرفتهاند. حیوان غذای اضافی را در زیر خاک پنهان میکند. همچنین این حیوان از توله های شیطان تاسمانی تغذیه می کند. به مواد شیرین علاقه زیادی دارد. دیده شده که شکلات و آبنبات و پاستیل و پنیر نیز می خورد.
تولید مثل
نوع ماده این حیوان تنها در سال بمدت ۶ روز آماده جفت گیری است و فصل جفت گیری این حیوان از اواسط زمستان شروع شده و تا اوایل بهار ادامه پیدا میکند. در این مدت روباه ماده در یک مکان استقرار پیدا میکند و روباه نر از بوی ادرار نوع ماده وی را پیدا میکند. روباه ماده ممکن با چند نر نیز جفت گیری کند. دوران آبستنی این روباه معمولاً بین ۵۱ تا ۶۳ روز است و تعداد تولهها بین ۳ تا ۸ عدد است و معمولاً ۴ عدد است نوزادان در بدو تولد دارای موهای قهوهای و خاکستری هستند. نوزادان ۹ تا ۱۴ روز از اول تولد چشمانشان بستهاست و تا ۲۴ روز نمیتوانند از لانه خارج شوند. از بیست روزگی شروع به خوردن گوشت میکنند و تا ۴ ماهگی کنار والدینشان زندگی میکنند و در ۱۰ ماهگی توانایی تولید مثل پیدا میکنند. روباه ماده نیز تا ۳ هفته بعد از زایمان از لانه خارج نمیشود و روباه نر برای او غذا میبرد. روباهها ۱۰ سال عمر میکنند و معمولاً در طول عمر خود مهاجرت طولانی و دور نمیکنند بجز مواردی که یک روباه جوان برای بدست آوردن جفت یا ناحیه زندگی مجبور به مهاجرت به مکانهای دورتر شود. روباهها در انتشار بیماری میان انسانها و حیوانات نقش زیادی دارند که یکی از این بیماریها هاری است که یکی از علل شایع مرگ میر در میان این حیوان است.
عادات
روباه حیوانی است شبگرد که معمولاً در روز استراحت میکند و در سه نوبت یعنی غروب و نیمه شب و صبح زود فعال است اما اگر مریض باشد یا در فصل جفتگیری یا بهدنبال غذا باشد در روز نیز مشاهده میشود.
روباه حیوان اجتماعی نیست و به صورت تکی و منفرد زندگی میکند و فقط در زمان جفتگیری و مراقبت از بچهها زندگی جمعی دارد. لانهاش را معمولاً خودش حفر میکند اما در برخی موارد در لانه متروکه خرگوش و یا گورگن نیز زندگی میکند.روباه معمولاً دو لانه دارد که در هنگام خطر بچههایش را از یک لانه به لانه دیگر حمل میکند و همچنین این لانهها چند خروجی اضطراری برای مواقع خطر دارند. روباه معمولاً برای استراحت فقط در لانهاش میماند اما اگر هوا مساعد باشد در بیرون از لانه زیر بوتهها و درخچهها و حتی برخی موارد در محوطه باز نیز به استراحت میپردازد. بعد از تولید مثل مقداری از موهای بدنش میریزد.
تربیت در اسارت
تربیت این جانور بسیار دشوار است و برای این کار یا باید از سنین پایین حدود دو ماهگی شروع کرد یا اگر بزرگ باشند باید از آنها نسل کشی کرد و سپس تولهها را تربیت کرد. اساسیترین کار برای تربیت گرسنه نگه داشتن آنها است. در اولین قدم باید با دست به آنها غذا بدهید و سپس جایی را انتخاب کنید که برای غذا خوردن به آنجا برود. بهتر است که برای این کار تا زمانی که کاملاً رام شوند از دستکشهای مقاوم استفاده کنید.
این روش برای روباه های بالغ تا حدودی انجام پذیر است.
پراکندگی در ایران
این نوع روباه در اکثر نقاط ایران یافت میشود از جمله سواحل خلیج فارس، آذربایجان، گرگان، فارس، خراسان و خوزستان. سفیدی انتهای دم و سیاهی نیمه بالایی گوش این روباه وی را از سایر گونههای موجود در ایران متمایز میکند. در مناطق خشک و گرم به رنگ حنایی است و در مناطق سرد به رنگ قرمز.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%...B3%D8%B1%D8%AE
پاسخ : گونه های در حال انقراض
پنگوئن ماژلان (نام علمی: Spheniscus magellanicus) یکی از گونههای پنگوئن آمریکای جنوبی است که در نواحی ساحلی آرژانتین، شیلی و جزایر فالکلندزیسته و گروهی از آنان نیز به برزیل مهاجرت کردهاند. پنگوئنهای ماژلان، پرشمارترین پنگوئنهای سردهٔ Spheniscus یا پنگوئنهای نواردار محسوب میشوند و نزدیکترین خویشاوندان آنها، پنگوئن آفریقایی، پنگوئن هامبولت و پنگوئن جزایر گالاپاگوس میباشد.
مشخصات
پنگوئنهای ماژلان دارای جثهای متوسط بوده و قدی بین ۶۱ تا ۶۷ سانتیمتر و وزنی بین ۲،۷ تا ۶،۵ کیلوگرم دارند. پنگوئنهای نر از مادهها بزرگترند و هر دو پرنده به هنگم پرورش جوجهها بخشی از وزن خود را از دست میدهند.
پشت پنگوئنهای ماژلان بالغ سیاه و شکمشان سفید رنگ است و دو نوار سیاه رنگ بین سر و سینهشان قار دارد که نوار پایینی شبیه نعل اسب وارونه است. سر پرنده نیز سیاه بوده و یک نوار پهن سفیدرنگ از بالای چشمها تا زیر گلو کشیده شده است.
عمر پنگوئنهای ماژلان در طبیعت به ۲۵ سال و در اسارت به ۳۰ سال نیز میرسد.
تغذیه
پنگوئن ماژلان در آب تغذیه کرده و به صورت گلههای بزرگ شکار ماهیان مرکب، ساردین، کریل و دیگر سختپوستان میپردازد. از آنجایی که این پرندگان همراه با شکار خود آب شور اقیانوس را نیز فرو میدهند، غدهای نیز در بدنشان برای تصفیهٔ نمک بوجود آمده است.
تولید مثل
پنگوئنهای ماژلان در فصل تولید مثل اقدام به لانهسازی به صورت کلونی در سواحل آرژانتین، جنوب شیلی و جزایر فالکلند میکنند که این مناطق گنجایش ۲۰ لانه در هر ۱۰۰۰ متر مربع را دارند. یکی از بزرگترین این کلونیها را میتوان در شبهجزیرهٔ پونتا تومبو واقع در جنوب آرژانتین در اقیانوس اطلس مشاهده نمود. لانهها در زیر بوتهها و یا در زیر زمین ساخته میشوند و پنگوئن ماده دو تخم در آنها میگذارد. ۳۹ تا ۴۲ روز طول میکشد تا تخمها به جوجه تبدیل شوند و هر دو پرندهٔ نر و ماده در شیفتهای ۱۰-۱۵ روزه بر روی تخمها مینشینند تا آنها را گرم نگه دارند. پس از تولد جوجهها والدین به مدت ۲۹ روز از آنها مراقبت کرده و هر ۲-۳ روز به آنها غذا میدهند.
پنگوئنهای ماژلان هرساله با همان جفت همیشگیشان اقدام به جفتگیری مینمایند. پرندهٔ نر در لانهٔ سال پیش به انتظار جفت مادهاش مینشیند و پرندهٔ ماده از روی صدای پنگوئن نر جفت خود را تشخیص میدهد.
وضعیت بقا
باوجودیکه هنوز میلیونها پنگوئن ماژلان در سواحل شیلی و آرژانتین زندگی میکنند اما گونهٔ آنها در معرض تهدید قرار دارد. لکههای نفتی جدیترین تهدید برای کلونیهای آنها به شمار میرود و سالانه موجب مرگ ۲۰ هزار پنگوئن بالغ و ۲۲ هزار پنگوئن جوان در سواحل آرژانتین میشود. همچنین کاهش جمعیت ماهیان و شکار شدن جوجهپنگوئنها توسط شیرهای دریایی و مرعهای باران عظیمالجثه نیز تأثیر سویی بر جمعیت پنگوئنها داشته است.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%...84%D8%A7%D9%86
پاسخ : گونه های در حال انقراض
همینو پیدا کردم:
گرگ هیمالیان
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1.../91960_513.jpg
گرگ هیمالیان از خانواده سگ سانان، یکی از گونههای در حال انقراض است. شمار این گونه حدود ۳۵۰ عدد است.
منبع:http://vahsh.ir/%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D...1%D8%A7%D8%B6/
پاسخ : گونه های در حال انقراض
منقار شاخی نارکوندام
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1.../91961_325.jpg
منقار شاخی نارکوندام که از خانواده Bucerotidae است در جزایر نارکوندام هند زندگی میکند.
منبع:http://vahsh.ir/%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D...1%D8%A7%D8%B6/
پاسخ : گونه های در حال انقراض
سمور پستانداری گوشتخوار است که سرده جداگانه ای از راسویان را بنام سموریان تشکیل می دهد. پوست این جانور در تهیه پوستین (خز) کاربرد دارد.پوست سمور نرم و لطیف و گرانبهاست.
از انواع آن می توان به سمور آبی و سمور سنگی اشاره نمود. سمور شناگر قابلی است و کمتر در نزدیکی محل سکونت انسانها زندگی می کند. برخی از انواع سمور جزء گونههای در معرض خطر محسوب شده و در ایران بخاطر پوست آن شکار می شود.در بسیاری از کشورهای جهان از سمور محافظت می شود.
http://upload.wikimedia.org/wikipedi...50px-Sable.gif
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%85%D9%88%D8%B1
پاسخ : گونه های در حال انقراض
سمندر غول پیکر چینی (نام علمی: 'Andrias davidianus') بزرگترین سمندر در جهان است. طول بعضی از آنها حتی به ۱۸۰سانتی متر (۶فوت) هم میرسد. هر چند امروزه به ندرت به این اندازه میرسند.این سمندر بیشتر به خاطر ایجاد صداهای بلند، پارس کردن، ناله، صدای خش خش و یا صداهای گریه مانند شناخته شدهاست. برخی از این صداها شباهتهای قابل توجه به گریه یک کودک دارد، و به همین دلیل است که در زبان چینی به آن به آن "ماهی نوزادان" می گویند. این سمندر در سال ۲۰۰۸ به عنوان یکی از گونههای در معرض انقراض معرفی شدهاست.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%...8C%DA%A9%D8%B1
پاسخ : گونه های در حال انقراض
ادامه سمندر چینی جهت تکمیل:
سمندر چینی: سمندر غولپیکر چینی یا اندریاس داویدیانوس، بزرگترین دوزیست ساکن زمین است که طول آن تا 1.8 متر هم میرسد. البته وقتی با بزرگترین دوزیست، یعنی پریونوسوچز 9 متری،که منقرض شده، مقایسه کنیم، خیلی هم بزرگ نیست. این سمندر غولپیکر به دلیل از دست دادن محل زندگی، آلودگی و شکار به خاطر طب چینی، به شدت در خطر انقراض قرار دارد. اما هنوز تحت تاثیر قارچهای کشنده بی.بی، بیماری فراگیری که دارد جان دوزیستان سراسر دنیا را میگیرد، قرار نگرفته است.
منبع:http://khabaronline.ir/detail/228641/science/nature
پاسخ : گونه های در حال انقراض
وَشَق ایبری∗، (Lynx pardinus) که ممکن است به نادرست، سیاه گوش ایبری هم خوانده شود، پستانداری است از تیره گربهایان و سرده وَشَقها که باشنده و بومی شبه جزیره ایبری در جنوب اروپا است. زیستگاه این وشق، که زمانی پهناور بود، اینک به مناطقی چند در اسپانیا و پرتغال محدود گشته است. هرچند، وشق ایبری خویشاوند نزدیک وشق اوراسیایی (همان وشق بومی ایران و آسیای میانه) است و در گذشته آن را زیرگونه ای از وشق اوراسیایی میدانستند، اما از نگر برخی از مشخصات ظاهری مانند پوشش تن و خال تفاوتهایی با وشق اوراسیایی دارد.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%...A8%D8%B1%DB%8C
پاسخ : گونه های در حال انقراض
وَشَق∗ اوراسیایی، (نام علمی: Lynx lynx)، که ممکن است به نادرست، سیاهگوش اوراسیایی هم خوانده شود، نوعی گربهسان بومی اروپا، سیبری و بخشهایی دیگر از آسیا مانند آسیای میانه، ایران و هیمالیا است که بزرگترین گونه در میان وَشَقها به حساب میآید.
مشخصات جسمی
طول بدن وَشَق اورآسیا بین ۸۰ تا ۱۳۰ سانتیمتر، طول دم آن بین ۵ تا ۱۹ سانتیمتر و ارتفاع قامت آن از شانه به حدود ۷۰ سانتیمتر میرسد. رنگ آن نیز بین قهوهای و خاکستری روشن به همراه خالهای سیاه روی بدن است. گوشهای مشکی بلند و کاکلدار و دو رشته ریش سیاهرنگ نیز در زیر گلو مشخصات دیگر این حیوان هستند. پنجههای پوستکلفتی نیز دارد که مانند کفش زمستانی در هنگام راه رفتن روی برف یاریاش میکنند.
تولید مثل
وَشَقهای اورآسیا چند همسر هستند و در هر زایمان ۱ تا ۴ فرزند بهدنیا میآورند. فصل تولد تولهها از اوایل زمستان و تا اواسط بهار است. چشم بچهها پس از ۱۰ تا ۱۷ روز باز میشود، بین ۲۵ تا ۲۸ روز پس از تولد قادر به راه رفتن هستند و تا حدود ۱ سالگی به مادر وابستهاند.
رفتار
وَشَقها بیشتر در هوای گرگ و میش هنگام طلوع و غروب خورشید فعالند. جانوران قلمروطلبی هستند. تراکم جمعیتی آنها وابسته به تعداد شکارهای موجود در منطقه است و در بهترین حالت به ۴۶ رأس در ۲۵۰ کیلومتر مربع میرسد.
طعمه
انواع جوندگان، خرگوش، گوسفند وحشی و انواع گوزن مهمترین منابع تغذیه وَشَقاند. آنها قادرند علفخوارانی تا ۴ برابر اندازهٔ خود (مانند گوزن شمالی) را شکار کنند. وَشَق اوراسیا تنها گونهٔ وَشَق است که بیشتر غذای آن از شکار سمداران تأمین میشود، هرچند در مناطقی که سمداران جمعیت کمتری دارند بیشتر به شکار جانوران کوچکتر میپردازد. در روسیه اروپایی و غرب سیبری که شوکا زندگی نمیکند، شکار اصلی وی خرگوش کوهی و سیاهخروس است. خرگوشها و پرندگان درآسیای میانه هم که محیط خشکتر و کمتر جنگلی دارد از طعمههای مهم وَشَق بهشمار میروند. اندازهٔ سمدارانی که شکار وَشَق میشوند از آهوی ختن ۱۵ کیلویی تا مرال ۲۲۰ کیلویی متغیر است، البته ترجیح غذایی او گونههای کوچکتر است.
وضعیت کنونی
شکار بیش از اندازه، تخریب زیستگاه و کمبود غذا از مهمترین خطرات پیش روی این حیوان است که در فهرست سرخ اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست(خطرِ کمِ انقراض) قرار دارد. در اکثر نواحی اروپای غربی به جز چند منطقه حفاظت شده نسل آنان از بین رفته است. اما در سالهای اخیر تعدادی وَشَق برای احیای نسل این حیوان در چندین کشور اروپایی مانند سوئیس، اسلوونی، ایتالیا، جمهوری چک، اتریش، آلمان و فرانسه رهاسازی شدهاند.
بیشترین جمعیت این گونه در جنوب سیبری در شرق روسیه از رشتهکوه اورال تا سواحل اقیانوس آرام سکونت دارد. جمعیت این گونه در روسیه ۳۰ تا ۳۵ هزار قلاده (۲۰۰۳) برآورد میشود. هرچند بخش بزرگی از زیستگاه این حیوان در چین قرار دارد ولی اطلاعات چندانی از وضعیت این گونه در چین در دست نیست و مقامات چینی جمعیت آن را رو به کاهش اعلام میکنند. حضور این حیوان در مغولستان داخلی چین قطعی نیست اما در کشور مغولستان جمعیت آن حدود ۱۰ هزار برآورد شدهاست.
جمعیت وَشَق در اروپا (بهجز روسیه) حدود ۸ هزار قلاده برآورد میشود. وَشَقهای مرکز و جنوب اروپا در گروههای کوچک و جداافتاده از یکدیگر بهسر میبرند. اما گروههای ساکن فینواسکاندیا (سوئد، نروژ و فنلاند) و کشورهای حوزه دریای بالتیک بزرگترند. در کل ۱۰ زیرجمعیت از وَشَق در اروپا حضور دارند.
در آسیا این حیوان در نواحی کوهستانی ایران، ترکیه، قفقاز جنوبی، ارمنستان، ترکستان جنوبی و آسیای میانه هم زندگی میکند. در ایران در نواحی جنگلی و بیشهای و همچنین در کوهستانهای باز و صخرهای دیده میشود. پراکندگی آن از آذربایجان شروع میشود و در امتداد رشتهکوه البرز ادامه یافته تا نواحی زنجان، قزوین، نزدیکی تهران و جنوب گرگان ادامه مییابد. در سال ۱۳۸۸ در پارک ملی تندوره در خراسان رضوی هم مشاهده شد که شرقیترین مرز پراکندگی این گونه در ایران است.
ارتباط با انسان
وَشَق بسیار زود اهلی میشود و از همین رو در گذشته به شکل حیوانی دستآموز و کمکی برای شکار نگهداری میشد. حتی هنوز هم در برخی روستاها وَشَق در خانهها نگهداری میکنند. این حیوان در کنار انسان همچون گربه خانگی بسیار بازیگوش است و در صورت داشتن جفت در اسارت هم زادوولد میکند.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%...A7%DB%8C%DB%8C
پاسخ : گونه های در حال انقراض
مرال یا گوزن قرمز یا گاو کوهی (Cervus elaphus) یکی از بزرگترین انواع گوزن است که بومی اروپا، آسیای صغیر، غرب آسیا و آسیای میانه و شمال آفریقامیباشد.
تا سال ۲۰۰۴ واپیتی یا اِلک (Cervus canadensis) گوزن بومی شرق آسیا و آمریکای شمالی یکی از انواع مرال محسوب میشد؛ این باور بر اساس دورگههای باروری که از آمیزش این دو جانور در اسارت به دست آمده بود، اتخاذ شده بود ولی مطالعات ژنتیکی اخیر بر روی صدها نمونه از زیرگونههای مختلف مرال و الک و همچنین دیگر گونههای خانوادهٔ گوزنهای Cervus مشخص کرده که این دو گونههای مستقلی به شمار میروند. مرال بر اثر فعالیتهای انسانی به کشورهای دیگری چونآرژانتین، استرالیا و نیوزیلند هم وارد شده و به جهت آسیبی که به حیات وحش بومی این مناطق وارد کرده در فهرست بدترین ۱۰۰ گونه مهاجم دنیا قرار دارد.
مرال یکی از بزرگترین انواع گوزن و بزرگترین گوزن بومی ایران است و با این که در گذشته جمعیت بسیار زیادی در اغلب نواحی جنگلی سواحل دریای خزر، ارتفاعاتالبرز و دامنههای زاگرس داشت، امروزه تنها در برخی از ارتفاعات دور از دسترس البرز مرکزی و شرقی پیدا میشود.
مرال به طور کلی با توجه به جمعیت مناسب و زیستگاه وسیع در خطر انقراض قرار ندارد اما برخی از انواع آن در برخی مناطق با خطر انقراض روبرو بوده و یا هستند.اتحادیه بینالمللی حفاظت محیط زیست ۹ زیرگونه مختلف را برای مرال تعیین کرده که سه تای آنها در معرض خطر (دومین درجه حفاظتی)، یکی آسیبپذیر(سومین درجه) و یکی در آستانه تهدید (چهارمین و پائینترین درجه حفاظتی) قرار دارند.
ویژگیهای جسمی
مرال از بزرگترین انواع گوزن است و در برخی کشورها مانند انگلستان و ایرلند بزرگترین پستاندار وحشی محسوب میشود. دودیسی جنسی در این گونه شدید است و نرها با داشتن شاخ و اندازهٔ بزرگتر از مادهها متمایزند. وزن جنس نر این حیوان بهطور میانگین ۱۶۰ تا ۲۴۰ کیلوگرم، طول بدن ۱۷۰ تا ۲۳۰ سانتیمتر است. در جنس ماده وزن بین ۱۲۰ تا ۱۷۰ کیلوگرم و طول بدن ۱۶۰ تا ۲۱۰ سانتیمتر است. ارتفاع در ناحیه شانه ۱۰۵ تا ۱۲۰ سانتی متر و دم حدود ۱۲ تا ۱۹ سانتیمتر است. البته زیرگونههای مختلف این حیوان تفاوت زیادی از نظر اندازه دارند. مرالهای عظیمالجثه و شاخکوتاه رشتهکوه کارپات تا ۵۰۰ کیلو رشد میکنند و مرالهای جزیره کرس فقط حدود ۸۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم وزن دارند. مرالهای بومی ایران هم از انواع بزرگ مرال محسوب میشوند که جنس نر آنها به طور میانگین ۲۵۰ کیلوگرم وزن و ۱۴۰ سانتیمتر ارتفاع شانه دارد.
زیستگاه
مرال در ایران در گذشته در جنگلهای شمال کشور از ساحل دریای خزر تا ارتفاعات البرز و جنگلهای بلوط حاشیه زاگرس از آذربایجان تا استان فارس زندگی میکرد اما امروزه نسل آن در شمال غرب و غرب کشور بهکلی نابود شده و آخرین بار ۵۰ سال پیش در جنگلهای ارسباران مشاهده شد. در جنگلهای ساحلی دریای خزر نیز به جز در یک یا دو منطقهٔ حفاظت شده نسل آن منقرض شدهاست. در کرانههای غربی دریای خزر هم منقرض شده یا بسیار نادر است و تنها در جنگلهای کوهستانی دور از دسترس البرز مرکزی و شرقی جمعیت مناسبی دارد.
مرال در رشتهکوه اطلس در الجزایر، تونس و مراکش هم حضور دارد و تنها نوع گوزن بومی قاره آفریقا است. البته جمعیت این حیوان در این منطقه رو به کاهش است. آلبانی، اسرائیل، اردن، لبنان، سوریه و ترکمنستان کشورهاییاند که نسل این گوزن در آنها منقرض شدهاست. نسل این حیوان در مراکش، قراقستان و یونان هم در گذشته منقرض شده بود اما دوباره احیا شد.
دشمن طبیعی
مهمترین دشمنان طبیعی مرال در اروپا گرگ خاکستری و پس از آن خرس قهوهای است. سیاهگوش اورآسیا و گراز هم گاهی بچه مرالها را شکار میکنند. در ایران دشمن طبیعی اصلی این حیوان پلنگ و سپس گرگ و خرس قهوهای است.
مرال و انسان
شکار مرال در بسیار از کشورها مشتاقان فراوانی دارد. یکی از محبوبترین روشهای شکار این حیوان در گذشته تقلید صدای جنس نر این حیوان در فصل جفتگیری برای فریب دادن گوزنهای دیگر و کشانیدن آنها به سوی خود بود. با این حال این روش خطرات خاص خود را داشت از جمله اینکه گاه بهجای مرال، ببر را که شکارچی اصلی مرال بود به سوی انسان میکشاند.
آرایهشناسی زیستی
تا سال ۲۰۰۴ واپیتی یا اِلک (Cervus canadensis) گوزن بومی شرق آسیا و آمریکای شمالی یکی از انواع مرال محسوب میشد؛ این باور بر اساس دورگههای باروری که از آمیزش این دو جانور در اسارت به دست آمده بود، اتخاذ شده بود، ولی مطالعات ژنتیکی اخیر بر روی صدها نمونه از زیرگونههای مختلف مرال و الک و همچنین دیگر گونههای خانوادهٔ گوزنهای Cervus مشخص کرده که این دو گونههای مستقلی به شمار میروند.
برخی منابع بر اساس همین مطالعات ژنتیکی مرال را یک «گروه گونهای» (و نه یک گونه مستقل) شامل گونههای مختلف مرال و واپیتی محسوب کردهاند، اما در مورد تعداد گونههای موجود در این گروه گونهای اتفاق نظری وجود ندارد. از گونههای مستقلی که برای آن پیشنهاد شده؛ گوزن آسیای مرکزی، گوزن کُرسی، گوزن منچوریو گوزن تبتی است. بر این اساس گوزن آسیای مرکزی شامل «مرال یارکندی» yarkandensis و «مرال بلخی» bactrianus و شاید «مرال کشمیری» hanglu میشود. برخی دیگر نیز «مرال بربری» (بومی شمال آفریقا) barbarus و «مرال کرسی» corsicanus را یک گونه مستقل با نام گوزن بربری و مرال گانسو kansuensis و مرال سیچوان macneilli در تبت و مرکز چین را هم گونه مستقل دیگری با نام C. wallichii و مرالهای بومی شرق دور روسیه و شمال شرق چین را هم گونه مستقل دیگری با نام C. xanthopygus محسوب میکنند. با پذیرفتن این تقسیمبندی مرال اصلی فقط شامل مرالهای بومی اروپای قارهای، آناتولی، قفقاز و ایران میشود و واپیتی هم شامل گوزنهای بومی آمریکای شمالی.
در جدول زیر از تقسیمبندیای پیروی شدهاست که گوزن آسیای مرکزی و گوزن کرسی را از زیرگونههای مرال محسوب میکند و واپیتی بومی آمریکای شمالی، گوزن منچوری و گوزن تبتی در آن جای نمیگیرند.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%84
پاسخ : گونه های در حال انقراض
خفاش گوشموشی بزرگ (نام علمی: Myotis myotis) گونهای خفاش از تیره خفاشناهیدیان با جثه بزرگ است که در مناطق گستردهای از قاره اروپا، ترکیه، و شمال غربی ایران در استان آذربایجان غربی زندگی میکند.
خفاش گوشموشی بزرگ یکی از بزرگترین اعضای تیره خفاشناهیدیان است و طول سر و تنه آن به ۸۰ تا ۸۵ میلیمتر میرسد. این خفاش دارای گوشکِ بلند و نوکدار است که آن را با خفاش جنگلی بزرگ و خفاش سروتین متمایز میکند، اگرچه همانندی طاهری بسیاری به آن دو گونه دارد.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%...B2%D8%B1%DA%AF
پاسخ : گونه های در حال انقراض
قاقُم (معرب kākom پهلوی) یا آس یکی از جانوران طعمهخوار پستاندار است. قاقم حیوانی است از خانوادهٔ راسویان (Mustelidae) شبیه سنجاب و دارای پوستی نرم و سفید که گرانبها است.
قاقم کمابیش در سراسر نیمکره شمالی و مناطق شمالگانی و زیرشمالگانی یافت میشود. برای مهار افزایش جمعیت خرگوشها، قاقم را به نیوزیلند نیز وارد کردهاند که این ترفند موفقیتآمیز نبودهاست.
قاقمها شبرو و پگاهرو هستند ولی گاه در روز همه به بیرون میآیند. قاقم به هنگام تعقیب شکار خود به صورت مارپیچی حرکت میکند. و نسبت به جثهاش سرعت بالایی دارد. قاقم شناگر ماهری نیز هست و توانستهاست جمعیت خود را به جزایر نزدیک به ساحل را نیز گسترش دهد. قاقم یکی از معدود گونههای جانوری است که به خاطر بدن باریک و دراز خود میتواند حیوانات نقبزن را در دالانهای لانههای خودشان دنبال کند.
قاقم برای جبران این شکل از بدن، پاهایی کوتاه، گوشهایی کوچک، سوختوسازی سریع و در زمستان خزی پرپشت پیدا کردهاست. قاقم نر تا ۳۰ سانتیمتر رشد میکنند و نرهای آن بسیار بزرگتر از مادهها هستند.
خز قاقم
از خز قاقم در پوستیندوزی استفاده میشود. پوست سفید و نرم شکم آن خز گرانبهایی است. در داستانهای شاهنامه نخستین شکار قاقم برای بهرهگیری از پوست آن به هوشنگ نسبت داده شدهاست.
در قدیم در زبان فارسی پوست قاقم که با دم باشد را «قاقم انگشتنما» مینامیدند زیرا قسمت دم در این پوست به شکل انگشت دیده میشود. دم داشتن خز قاقم نشانه اصالت آن بود.در ادبیات فارسی قاقم نشانهٔ سپیدی رنگ است چنانکه قاقمنما به معنی سپیدنما، قاقمعارض به معنای سپیدچهره و قاقمپوش در معنای سپیدپوش بهکار رفتهاست.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%82%D9%85
پاسخ : گونه های در حال انقراض
خرگوش اروپایی گونهای از خرگوش بومی جنوب غربی اروپا (اسپانیا و پرتغال) و شمال غربی آفریقا است. کاهش جمعیت خرگوشهای اروپایی باعث کاهش متقابل جمعیت شکارچیهای وابسته مانند سیاهگوش ایبری و عقاب شاهی اسپانیایی شده است.
خرگوشهای اروپایی با ایجاد حفرههایی در سطح زمین لانهسازی میکنند و بیشتر وقت خود را که مشغول تغذیه نیستند در آنها میگذرانند.
شکل ظاهری
خرگوشهای اروپایی پستاندارانی قهوهای رنگ با طول ۳۴-۴۵ سانتیمتر و وزن تقریبی ۱٫۳-۲٫۲ کیلوگرم هستند.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%...A7%DB%8C%DB%8C
پاسخ : گونه های در حال انقراض
موش چوب (نام علمی: Apodemus sylvaticus) یک جونده است که بومی اروپا و شمالغرب آفریقا است. این موش از وابستگان موش گردن زرد است با این تفاوت که فاقد خز زرد بر روی گردن خود میباشد و گوشهایش اندکی کوچکتر هستند و در کل جثه کوچکتری (در حدود ۹۰ میلیمتر) دارد. این موش در اغلب مناطق اروپا یافت میشود و گونهای کاملاً شناخته شده و با پراکندگی گسترده میباشد. موش چوب یک جانور همغذا با انسان است و گاهی آن را به عنوان آفت میشناسند.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%...86%D9%88%D8%A8
پاسخ : گونه های در حال انقراض
گوسفند وحشی (نام علمی: Ovis aries orientalis) گونهای گوسفند است که در سرده گوسفندیان قرار دارد. این گونه وحشی به نظر میرسد یکی از نیاکانگوسفند امروزی است.
ظاهر
گوسفند وحشی دارای پشم قرمز-قهوهای و کوتاه با خطوط و نوارهای سیاه در پشت است. بر روی کمر این گونه یک لکه یا پهنه به رنگ روشن موجود است. جنس نر و ماده شاخ دارند ولی نمونههای بدون شاخ ماده هم دیده شده است. در جنس قوچ (نر)، تقریباً" شاخ به شکل یک منحنی و چرخش کامل هست (درازا: بیشینه تا ۸۵ سانتی متر). پهنای کتف گوسفند وحشی تا ۹۰ سانتی متر میرسد. وزن جنس نر حدود ۵۰ و ماده ۳۵ کیلوگرم میباشد.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%...AD%D8%B4%DB%8C
پاسخ : گونه های در حال انقراض
دلفین دندانسخت گونهای دلفین به نسبت بزرگجثه است که در آبهای گرم و ژرف سراسر جهان زندگی میکند. این جانور نخستین بار توسط ژرژ کوویه، زیستشناس سوئیسی، در سال ۱۸۲۳ توصیف شد.
توصیف ظاهری
ویژگی اصلی این گونه دلفین سر مخروطی شکل و بینی بلند و باریک آن است. بالههای کناری آن در مقایسه با دیگر دلفینها بیشتر به سوی عقب بدن کشیده شدهاند. این دلفین در دریا میتواند با دلفین چرخان، دلفین خالدار گرمسیری و دلفینهای پوزهبطری اشتباه گرفته شود.
لبها، حلق و شکم به رنگ صورتی-سفید هستند. کنارهها به رنگ خاکستری روشن و پشت و بالهی پشتی به رنگ خاکستری تیره اند. این دلفین تا ۲٫۵ متر طول رشد میکند و وزنش به ۱۵۰ کیلوگرم میرسد.
جمعیت و گستره
دلفین سختدندان اجتماعی است و در گروه زندگی میکند. اندازه گروهها معمولا نزدیک به ۵۰ عضو است که گروههایی تا ۱۰۰ عضو نیز دیده شدهاند.
جمعیت و گسترهی این جانوران کمتر مورد بررسی قرار گرفته. بیشتر بررسیهای صورت گرفته مربوط به کارهای انجام شده در شرق اقیانوس آرام است که جمعیتی بالغ بر ۱۵۰٬۰۰۰ عدد تخمین زده شدهاند. گروههای دیگری از این دلفین با جمعیتهای نامشخص در مدیترانه، دریای کارائیب، اقیانوس اطلس و اقیانوس هند دیده شدهاند. دیده شدن این جانور در سراسر جهان در آبهای فراکرانه و به دور از فلات قاره گزارش شده است.
وضعیت بقا و اسارت
به نظر نمیآید که جمعیت این گونه در معرض خطر از سوی فعالیتهای انسانی باشد. تعداد کمی از آنها گاه توسط نیزههای شکارچیان نهنگ در ژاپن کشته میشوند. همچنین تعدادی از آنها در تورهای ماهیگیری برای شکار ماهی تن به دام میافتند.
دلفینهای سختدندان با محیط اسارت خو میگیرند و ثابت شده است که باهوش و خلاق هستند. تعداد کمی از دلفینهای سختدندان در پارکهای نمایشی سراسر جهان نگهداری میشوند.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%...AF%D8%A7%D9%86
پاسخ : گونه های در حال انقراض
خفاش سبیلدار (نام علمی: Myotis mystacinus) گونهای خفاش است که در مناطق گستردهای از اروپا، شمال ترکیه، منطقه قفقاز، و غرب روسیه زندگی میکند. در ایران، این خفاش از گرگان تا آذربایجان، کرمانشاه و تهران دیده شده است.
خفاش سبیلدار یکی از کوچکترین خفاشها است. رنگ بدن این پستاندار در قسمت پشتی خاکستری متمایل به قهوهای و در زیر بدن روشنتر و متمایل به زرد است. اندازه بدن در بخش سر و تنه در این خفاش میان ۳۸ تا ۵۰ میلیمتر و دم میان ۳۰ تا ۴۰ میلیمتر است. وزن آن نیز ۵،۴ تا ۱۳ گرم است.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%...AF%D8%A7%D8%B1
پاسخ : گونه های در حال انقراض
خفاش گوشبلند (نام علمی: Plecotus austriacus) گونهای خفاش از تیره خفاشناهیدیان با جثه به نسبت کوچک است که در مناطق گستردهای از قاره اروپازندگی میکند. این خفاش همچنین در کوههای سبلان و رشتهکوه زاگرس در ایران دیده شده است.
طول کلی بدن این پستاندار ۷۸ تا ۱۱۷ میلیمتر است و وزن آن به ۵ تا ۱۳ گرم میرسد.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%...84%D9%86%D8%AF
پاسخ : گونه های در حال انقراض
خفاش جنگلی کوچک (نام علمی: Nyctalus leisleri) گونهای خفاش است که در بخشهای گستردهای از اروپا، قفقاز، شمال غربی هند، و بخشهای محدودی ازایران زندگی میکند.
این خفاش همانندی بسیاری به خفاش جنگلی معمولی دارد، اگرچه جثهاش کوچکتر است. موهای پشت این پستاندار قهوهای رنگ و ته آنها تیره است. موهای زیر بدن نیز سفیدند. طول بدنش در بخش سر و تنه میان ۵۴ تا ۶۴ میلیمتر است و دمش ۳۹ تا ۴۹ میلیمتر. وزن متوسط آن نیز میان ۱۴ تا ۲۰ گرم است.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%...88%DA%86%DA%A9
پاسخ : گونه های در حال انقراض
خفاش برفکی (نام علمی: Vespertilio murinus) گونهای خفاش با جثه متوسط است که در مناطق پهناوری از آسیای مرکزی، روسیه، و اروپا زندگی میکند.
این خفاش دارای گوش و گوشک گرد و پهن است و همانندی زیادی به خفاش شمالی و سروتین دارد. تفاوتش اما با این دو در آن است که قسمت آزاد دم کوتاه است و به جز مهره آخر آن، بقیه را پرده دمی پوشانده است، موهای بدن این پستاندار انبوه و نرم هستند. از آنجا که رنگ موهای پشت بدن قهوهای تیره با نوک نقرهای است و این به جانور ظاهری برفکوار میدهد، آن را با نام خفاش برفکی میخوانند. رنگ موهای زیر بدن سفید شیری است، از این رو اختلاف رنگ زیر بدن و پشت کاملاً مشخص است. رنگ پرده پوستی نیز بسیار تیره است.
طول سر و تنه خفاش برفکی ۸۵ تا ۱۰۸ میلیمتر است و وزن آن میان ۱۲ تا ۱۴ گرم.
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%...81%DA%A9%DB%8C