کسی چــه میــداند امــروز چنــد بار فــرو ریختــمــ ..
از دیدنــ کسی کــه ،
تنهــا لبــاسش شبیــه به " تــو " بــود!
نمایش نسخه قابل چاپ
کسی چــه میــداند امــروز چنــد بار فــرو ریختــمــ ..
از دیدنــ کسی کــه ،
تنهــا لبــاسش شبیــه به " تــو " بــود!
چه تلخ است ...
با گریه بنویسی .. با خنده بخوانند ..................
موجودات غريبى هستيم!
نه طاقت دروغ را داريم....
و نه تحمل حقيقت را!!
آســـــــــــ مان هـمـ گــاهــــــ ی دلــش مـی گیـــ رد!! ..
مـَـــــــ ن کــه آدمــــــ م .....
بدترین جوابی که یه بی لیاقت میتونه در جواب اعتمادت بده:همینی که هست...
تمام روزهایم
تمام واژه هایم
و تمام رویاهایم تلخ شده اند
حتی در کنارت بودن هم از این تلخی نمیکاهد
http://www.khorshidak.com/img/HLIC/2...55cfd355fc.jpg
- - - به روز رسانی شده - - -
http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:A...8ZEUorPYQyzkzk
یه وقتایی دیگران رو بزرگ می کنی ولی خودت کوچیک می شی یه وقتایی هم دیگران تو رو کوچیک می کنند ولی تو بزرگ می شی ...
یه وقتایی پیروز می شی اما احساس پیروزی نمی کنی یه وقتایی هم می بازی اما انقدر حریفت بزرگه که به همبازی بودن باهاش افتخار می کنی ...
یه وقتایی از گناهی که کردی احساس شرم می کنی یه وقتایی هم شرم می کنی که چرا فلان گناه رو نکردی تا هزار تا ثواب بکنی ...
از کنار تنــــــــهایی من که میـــــــــگذریگوش هایت را بگـــــــیر اینجا سکــــــــوت گوش ها را کــــــــــــــر می کند...
چقدر خوشحال بود شیطان ...
وقتی سیب را چیدم !!!
.....
گمان میکرد فریب داده است مرا ....
نمی دانست تو پرسیده بودی :
" مرا بشتر دوست داری یا ماندن در بهشت را ؟! ...."
گاهی باید کسانی رو از گذشته مون فراموش کنیم ....
به یک دلیل :
اونا به آینده مون تعلق ندارن !!!!
تسبیحی بافته ام ....
نه از سنگ ...
نه از چوب ...
نه از مروارید ...
بلور اشکهایم را به نخ کشیده ام ...
تا برای شادمانیت دعا کنم ....
دوست دارم دستم به اوني كه دوستش دارم برسه ...
بگيرمش و يه عالمه كتكش بزنم ....
_ يهو وسط كتك زدن _ بزنم زير گريه و بگم :
آخه ديووووونه !!!! دلم واست تنگ ميشه ...
اينقدر ازم دور نباش ....
هراس ....
یعنی ... من باشم !!!!
و ... تو باشی !!!!
و حرفی برای گفتن ............ نباشد!!!
دخترک کنارپنجره ایستاده بود.سیگارمی کشید.
خسته بود...
آن قدر که یادش رفت باید سیگاررا به جای خودش به پایین پرت می کرد...
http://gallery.avazak.ir/albums/user...2810371%29.jpg
حتما نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو از او بیزار باشی. آدم هایی یافت می شوند که راه
رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان، در تو بیزاری می رویاند...
زلال که باشی دیگران سنگ های کف رودخانه ات را می بینند بر میدارند و نشانه میرونددرست سوی خودت
ببین خدا پشت پنجره احساس چشم به راه تو نشسته است!
پنجره را باز کن!
و فقط دستی تکان بده!
تا او با همه عظمتش به سویت بیاید.....!
خاطرت باشد
وقتی که دلت غمگین است
بر دلت بارِ غمی سنگین است
یا تک و تنهائی
چهرهات از غم اندوه کسان پر چین است
بازهم غصه نخور!
عاشقان میدانند
زندگی شیرین است!
عشق همسایهی دیوار به دیوار خداست...
مــهـــم نــیـــســـت چـــقـــدر بـــالایــــی،
مـــهـــم ایـــنـــه که اون بــــالا
لاشــــخــــوری یــــا عقاب . . .http://blogfa.com/images/smileys/24.gif
خیلی ها می گن فاصله عشق و نفرت قد یه مو!! بعضیام مثل من معتقدند عاشق در بدترین شرایط هم عاشقه و متنفر نمی شه!
اما وقتی هم عاشقی هم متنفر اونوقت تکلیف چیه؟
- - - به روز رسانی شده - - -
http://padad.persiangig.com/image/she.JPG
اما هیچکس اونو مثل من دوست نداشت
چه فرقی می کند عاشق تو باشم یا عاشق رنگین کمان
وقتی هر دو هفت خطید؟!!
وقتی کسی اندازت نیست *
* دست بـه اندازه ی خودت نزن…
هیچ وقت
هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
امشب دلی کشیدم
شبیه نیمه سیبی
که به خاطر لرزش دستانم
در زیر آواری از رنگ ها
ناپدید ماند …
ازه میفهمم بازی های کودکی حکمت داشت
زوووووووو.....
تمرین روزهای نفس گیرزندگی بود
بیراهه رفته بودم
آن شب
دستم را گرفته بود و می کشید
زین بعد همه عمرم را
بیراهه خواهم رفت
زیاد פֿـوب نباش!
زیاد دم دست هم نباش ...
زیاد که פֿـوب باشے ، دل آدم ها را مـے زنـے
آدم ها این روزها
عجیب بهפֿـوبـے، به شیرینـے
آلرژے پیدا کرده اند
زیاد که باشـے ، زیــــــــــادے می شوے
چنــدان هـــم دور نیستــــی ؛❈
❈ فقط به انــدازه ی یک نمیـــدانم از مــن فاصـــله گـرفتــه ای !❈
❈ آری ، "نمیـــدانم" کجـــایی ؟❈
دلي كه اندوه دارد نياز به شانه دارد نه نصيحت...
كاش همه اين را مي فهميدند.
کاش بودی تا من نیز چیزی برای از دست دادن داشتم …
راه میروم و شهر زیر پاهایم تمام میشود !
تو … هیچ کجا نیستی …
نقـش یـــک درخــت خشک را
در زنـدگی بازی میکـنم
نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم
یا هیزم شکن پـیــر...!!
اندیشیدن به پایان هر چیز، شیرینی حضورش را تلخ می کند بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز
- - - به روز رسانی شده - - -
...دلتنگی هایت را در کدام رودخانه انداخته ای که...
.....تمام ماهی ها گوشه گیر شدند!!.....
بردی از یادم
دادی بر بادم
با یادت شادم...
دل به تو دادم
در دام افتادم
از غم آزادم...
زندگی تنها عبور نفس ها نیست ، تداعی لحظه هاییست که به یاد دوست می گذرد !
حرفایم را تعبیر میکنی...
سکوتم را تفسیر...
دیروزم را فراموش...
فردایم را پیشگویی...
به نبودنم مشکوکی...
در بودنم مردد...
از هیچ گلایه میسازی...
از همه چیز بهانه...
من کجای این نمایشم...؟؟؟
- - - به روز رسانی شده - - -
مگر قلب من بت بود که خدا تو را برای شکستن افرید..!!!
آنقدر هم عزيز نيستي كه هنوز هم به تو فكر كنم!من فراموشت كرده ام فقط نميدانم چرا همه را اشتباهي با نام تو صدا ميزنم.........