یکی از دوستام بهم گفت ک اینا صفت تو هست : سادگی مهربونی بی ریایی [tashvigh]
مادرانه * لپ تاپ * منگنه
نمایش نسخه قابل چاپ
یکی از دوستام بهم گفت ک اینا صفت تو هست : سادگی مهربونی بی ریایی [tashvigh]
مادرانه * لپ تاپ * منگنه
دیشب در حالی که مادرم سریال مادرانه را تماشا می کرد و من لپ تاپم را روشن میکردم،منگنه از کمد افتاد و شکست.
کلاس_نخست_فردا
فردا در زنگ نخست کلاس شیمی داریم
شوخی - دریا - قهر
تو دریا با دوستم شوخی کردم،قهر کرد.
سبزی-لواشک-دوچرخه
موقعی که خواستم با دوچرخه برم سبزی بخرم داشتم لواشک میخوردم
صندلی، موش، مهمون
دیروز زیرصندلی مهمونمون که موش گنده بود که ابرومون رفت[tafakor]
ترکیه .شاه. زمان
در زمان های قدیم شاه به ترکیه سفر میکرد!
دریا_کویر_سرسبز
میتونی تو دریا کویر سرسبز پیدا کنی ؟؟؟
کاغذ دیواری - گلبرگ - نفر بعدی
روی کاغذ دیواری نوشتم که نفر بعدی ام مانند گلبرگ مهربان است!
مطلب زیبا_دویدن_آبشار
در حال دویدن بودم ک دیدم ت. اون مطلب زیبا نوشته بود : ابشار
سوسک * تحلیف * مانند
در مراسم تحلیف رییس جمهور کشور شکرستان چیزی سوسک مانند جلسه را بکل بهم ریخت[nishkhand]
ماهی، بانک، فیل
شنیدین تو دریای بوشهر یه ماهی دیدن قد یه فیل بانک واسش جایزه گذاشته ملتم الان با جت اسکی افتادن دنبالش[nishkhand][nishkhand]
بارون - سایه- دریا
با سایه وسط دریا بودیم بارون گرفت![nishkhand]
هفت سین،دانشجو،انگلیسی
هفت سین دانشجویی انگلیسی است[nishkhand]
جعبه . مروارید . عروسک
برای هدیه ی تولد دوستم،مروارید ، یک عروسک زیبا خریدم و آن را در جعبه کادو کردم.
مار_سوپ_مداد
داشتم دنبال مدادم میگشتم که چشمم افتاد به یه مار که سرما هم خورده بود بخاطره همیبن سوپ درست کردم واسش[khandeshadid]
اقیانوس_ شکم_ حرارت
شکم اقیانوس از حرارت و گرما پر شده بود!
خداحافظ_بدرود_رادیو
نمیدونم اخر رادیو بگم خداحافظ یا بدرود
فیزیک * تنفیذ * قم
وقتی تو قم داشتم فیزیک میخوندم حکم تنفیذ اونی که ازش مچکریم رو بهش دادن![nishkhand]
برنج ، سومالی،حکم
من برنجخیلی دوست دارم ولی وقتی بچه های سومالیرو میبینم وجدانم حکممیکنه که بنی ادم اعضای یکدیگرند
وجدان_ابر_پیتزا
ابر وجدان پیتزا بارید
شکلک * پتانسیل * مموری ( اگه میتونی یک جمله با معنی بنویس )[khande]
دیدین تو پیاده رو دخترکای ناز به آسمون نگاه میکنن؟
ولی امان از دست این بزرگاشون...[nishkhand]
زندان،دختر،آتش
آتش عصبانیت دختر از زندان هم بد تره.
ساحل،انفجار،برج
توساحل نشسته بودم یهو صدای انفجار برج وشنیدم
بسکتبال_عیدی_اسفناج
دم عیدی میخواستم بسکتیال بازی کنم یهو هوس اسفناج کردم.
در،عید،مردم
درعیدمردم میرن مهمونی
وانت_گوشواره_رفیق
رفیق من با وانت یه جفت گوشواره واسم آورد.
قلب،غذا،فرش
قلب دوستم درد میکنه باید بره خونه غذا بخوره ولی غذا ریخت روفرش
صندلی_پوتین_کچل
سربازی که کچل بود بعد از اینکه پوتیناشو دراورد نشست رو صندلی
آرامش، یخچال، پیتزا
باارامش تو خونه نشسته بودم که مامانم پیتزارو ازتو یخچال اورد برام
لبتاپ_شیشه_خیابان
اعصابم خورد شد لبتاپ و از پنجره پرت كردم تو خيابون و تو اتاقم پر شيشه شد[nishkhand]
صف-اعصباني-مبصر
مبصرکلاس داشت سرصف دانش اموزارو مرتب میکردخیلی هم عصبانی بود
دیسکو_زمزم_شلواربگ
در حال خوردن نوشابه ی زمزم با شلوار بگ دیسکو می رقصیدم
گیتار - روحانی - کتاب
اقای روحانی کتابشو تو دست داشت به پسرش می گفت گیتارنزن
کنسرت_سفیر_دانشمند
سفیر در کنسرت بزرگ دانشمند خوابیده بود
هفت - مارکوپولو - نت سی
مارکوپولو در سفرهای خود هفت موسیقیدان را دید که نت سی را نمی شناختند
شیمی-دوست-پاندا