پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
دلم برای دوستای عزیزی که برای پست های این تاپیک تشکر زدن، حسابی تنگ شده، ای کاش بودن !!sh_dokhtar3
حضرت موسى (ع) در مناجات خود در کوه طــــور عرض کرد:
یا اله العالمین (اى معبود جهانیان ):
جواب شـــنید: لبیک (یعنى نداى تورا پذیرفتم )
سپـــس عرض کرد:
یا اله المحســــنین (اى خداى نیکوکاران ) همان جواب را شنید
سپس عرض کرد:
یا اله المطیعین : (اى خداى اطاعت کنندگان ) باز همان پاســـخ را شنید
سپس عرض کرد: یا اله العاصین (اى خداى گنهکاران )
سه بار در پاسخ شنید: لبیک ، لبیک لبیک
موسى (ع) عرض کرد:
خدایا چرا، در دفعه چهارم ، سه بار پاسخم دادى ؟!
خداوند به او خطاب کرد:
عـــارفان به معرفــت خود،
و نیکوکاران و اطاعت کنندگان به نیکى و اطاعت خود، اعتــماد دارند!
ولى گنهــکاران جز به فضــل من ، پناهـــى ندارند،
اگر از درگاه من ناامـید گردند، به درگاه چه کســى پناهــنده شوند؟!...
http://uc-njavan.ir/images/f02zmak6gxnsgn192juh.jpg
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
خدایا بیا پشت آن پنجره که وا میشود رو به سوی دلم !
بیا پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم !
خدایا کمک کن که پروانه ی شعر من جان بگیرد
کمی هم به فکر دلم باش ، مبادا بمیرد
خدایا دلم را که هر شب نفس می کشد در هوایت
اگرچه شکسته ، شبی می فرستم برایت !!
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند . یا ... رسد آدمی به جایی که بجز خودش نبیند .
گاهی بر سر دوراهی های زندگی می مانیم که کدام را انتخاب کنیم :خود را یا خدا را ؟
خدایا میدانم به من اختیار انتخاب داده ای؛
ولی کمک کن از خودم بگذرم تا بتوانم به تو برسم.
خدایا من در خودم مانده ام ...
ماندنی که سرانجامش به تباهی میرسد ...
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
به خاطر بسپاریم که، همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است
آرام، بی صدا، همیشگی ...
- - - به روز رسانی شده - - -
http://uc-njavan.ir/images/23jqy1vg8jm51wrtek98.gif
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
+گفتم:خدايا از همه دلگيرم
گفت:حتي من؟
گفتم:خدايا دلم را ربودند!
گفت:پيش از من؟
گفتم:خدايا چقدر دوري؟
گفت:تو يا من؟
گفتم:خدايا تنهاترينم!
گفت:پس من؟
گفتم:خدايا کمک خواستم.
گفت:از غير من؟
گفتم:خدايا دوستت دارم.
گفت:بيش از من؟
گفتم:خدايا انقدر نگو من!
گفت:من توام، تو من
http://behtarinha4u20.persiangig.com...ed0c3af2cc.jpg
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
شب و روزم گذشت به هزار آرزو
نه رسیدم به خویش، نه رسیدم به او
نه سلامم سلام، نه قیامم قیام
نه نمازم نماز، نه وضویم وضو
دل اگر نشکند به چه ارزد نماز
نه بریز اشک چشم، نه ببر آبرو
نه به جانم شرر، نه به حالم نظر
نه یکی حسبحال، نه یکی گفتوگو
نه به خود آمدم، نه ز خود میروم
نه شدم سربلند، نه شدم سرفرو
همه جا زمزمه است، همه جا همهمه است
همه جا «لاشریک... »، همه جا «وحده... »
نبرد غیر اشک، دل ما را به راه
نکند غیر آه، دل ما را رفو
نشوی تا حزین هله با مِی نشین
هله سر کن غزل، هله تر کن گلو
به سر آمد اجل، نسرودم غزل
همهاش هوی و های، همهاش های و هو
هله امشب ببر به حبیبم خبر
که غمش مال من، که دلم مال او
هله از جانِ جان، چه نوشتی؟ بخوان !
هله گوش گران! چه شنیدی؟ بگو !
پاسخ : گفتم . . . خدا گفت . . .
خدایا امروز قطره ای از تنهایی بیکرانت رادرک کردم
وامروز حضورت را بیش ازپیش احساس کردم
دیگرشکایتی ندارم زیراتورا دارم
خدایامراببخش
خدایا مرا بخوان