تو کافی شاب نشته بودم که با گوشسم تو فیلس بوک رفته بود عکس یه نفریو اونجادیدم که از تعجب قهوه رو لباسم ریختم[nishkhand]
قهوه -رژ- سکوت
نمایش نسخه قابل چاپ
تو کافی شاب نشته بودم که با گوشسم تو فیلس بوک رفته بود عکس یه نفریو اونجادیدم که از تعجب قهوه رو لباسم ریختم[nishkhand]
قهوه -رژ- سکوت
در سکوت این روز هایم
حتی رژ لبانم
طعم قهوه تلخ میدهد
کافر . کاغذ دیواری . لایه اوزون
روی کاغذ دیواری نوشته بود که کافران لایه ی اوزون را از بین برده اند!
خنده_دربازکن_سوال
بابا ما یه سوال پرسیدیم در باز کن کجاست؟ یهو همه الکی بهم خندیدن!!!
کتاب، فندق, برف
من توی روزی ک برف میومد با کتاب رفتم بیرون فندق بخرم بخورم[nishkhand]
کنکور/عذاب/پول
او از این که پول نداشت تا برای کنکور کتاب بخرد،در عذاب بود!
سایت نخبگان_وقت_غذا
سایت نخبگان انقد جذاب که وقت غذاخوردن هم برامون نمیذاره
سوزن_معلم_ داد
معلم به من سوزن داد تا پارچه ی پاره را بدوزم.
چراغ_دود_گلابی
ما یه چراغ داریم شبیه گلابیه . فقط مشکلش اینه خیلی دود میکنه!!!!
سماور- ورزش- لب تاپ
داشتم ورزش ميكردم كه تو لب تاپ دوستم عكس يه سماورو ديدم[nishkhand]
پانچ/كيسه بوكس/ برچسب گوشي