مطالب ادبی-فرهنگی- هنری- جذاب و خواندنی (حتماببینید)

سلام، مطالبوتون واقعا تکان دهنده وعالی بودن،ممنون

خوبه گاهی یه تذکری به خودمون بدیم..
ممنونم از مطالبتون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط AMIR BEIGI

معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : ((چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم ))

---

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

حالا بنده یه خاطره ای تعریف کنم:

پارسال خواهرزادۀ بنده در دبستان دخترانه درس میخوندن{دوم ابتدایی} یه دختری بود که اون مدرسه درس میخوند. معلم بخاطر بی نظم بودن و بهداشت نداشتن و درس نخوندن این دختر رو میزد و بهش گفته بود که باید مادرتو بیاری مدرسه. طفلک هیچ حرفی نمی زد. بعده چند بار گفتن و کتک زدن در مدرسه پدر این طفلک اومد به مدرسه. گفتن چرا به دخترتون نمی رسی؟مادرش چرا به این نمی رسه؟ نه دفتر درست و حسابی داره ؛نه بهداشت رو رعایت میکنه نه ... مردک هم برا اینکه نشون بده اهمیت میدن دخترو همونجا میزد. پدر طفل معصوم{پدر که نمیشه گف؛...} گف که مادر این دختر فوت کرده و من زن دیگه ای گرفته ام. معلمان و...هر چی از دهنشون دراومد نثار این آقا کردند و بهش گفتند چرا نمی اومدین بگین. ما چقد این بیچاره رو زدیم . اون مرد هم عصبانیت خودشو سر دختر بیچاره خالی میکرد{پیش بقیه}

این قضایارو باید ما ملت حل و فصل کنیم. میتونیم دست کسی رو بگیریم. هر محله ای میتونن یه صندوق بذارن و... شماها که الان جوون هستین فردا بزرگ میشین باید اینارو فراموش نکنیم فقط به فکر بچه های خودمون نباشیم. با همدلی و اتحاد میتونیم آینده رو بهتر از این بسازیم انشاالله

ممنون از مطالب تکان دهندت.باید روی هر کدوم از این جملات ساعاتی تمرکز کرد و بحث کرد...

واقعا همه ي اين مطالب زيبا و در عين حال تكان دهنده بود

واقعا همه ي اين مطالب زيبا و در عين حال تكان دهنده بود

بینهایت زیبا بود..بینهایت ممنون.. .

- - - به روز رسانی شده - - -

بینهایت زیبا بود..بینهایت ممنون.. .

سلام. بسیار عالی.

چقدر غمگین بود و چقدر لازمه که گاهی اینطوری غمگین بشیم!

- - - به روز رسانی شده - - -

سلام. بسیار عالی.

چقدر غمگین بود و چقدر لازمه که گاهی اینطوری غمگین بشیم!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط عبدالله91

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

حالا بنده یه خاطره ای تعریف کنم:

پارسال خواهرزادۀ بنده در دبستان دخترانه درس میخوندن{دوم ابتدایی} یه دختری بود که اون مدرسه درس میخوند. معلم بخاطر بی نظم بودن و بهداشت نداشتن و درس نخوندن این دختر رو میزد و بهش گفته بود که باید مادرتو بیاری مدرسه. طفلک هیچ حرفی نمی زد. بعده چند بار گفتن و کتک زدن در مدرسه پدر این طفلک اومد به مدرسه. گفتن چرا به دخترتون نمی رسی؟مادرش چرا به این نمی رسه؟ نه دفتر درست و حسابی داره ؛نه بهداشت رو رعایت میکنه نه ... مردک هم برا اینکه نشون بده اهمیت میدن دخترو همونجا میزد. پدر طفل معصوم{پدر که نمیشه گف؛...} گف که مادر این دختر فوت کرده و من زن دیگه ای گرفته ام. معلمان و...هر چی از دهنشون دراومد نثار این آقا کردند و بهش گفتند چرا نمی اومدین بگین. ما چقد این بیچاره رو زدیم . اون مرد هم عصبانیت خودشو سر دختر بیچاره خالی میکرد{پیش بقیه}

این قضایارو باید ما ملت حل و فصل کنیم. میتونیم دست کسی رو بگیریم. هر محله ای میتونن یه صندوق بذارن و... شماها که الان جوون هستین فردا بزرگ میشین باید اینارو فراموش نکنیم فقط به فکر بچه های خودمون نباشیم. با همدلی و اتحاد میتونیم آینده رو بهتر از این بسازیم انشاالله

---

سلام ممنون از مطلبتون.

اضافه بر این مسائل ای کاش هر کسی معلم نشه! پشت هر ظاهر آشفته ای مشکلی وجود داره. حالا بر فرض این بچه مادر داشت، یا پدرش زن

نگرفته بود، مگه همه مشکلات همینه؟!! ای کاش همه یادبگیرن اگه نمیتونن به کسی کمک کنن حداقل به مشکلاتش اضافه نکنن[narahatish]

خدایا هیچ مردی رو جلو زن وبچه اش خجالت زده نکن[negaran][negaran]