وای ...[taajob]
یعنی من بودم غش میکردم ...
[tashvigh][tashvigh][tashvigh]
نمایش نسخه قابل چاپ
وای ...[taajob]
یعنی من بودم غش میکردم ...
[tashvigh][tashvigh][tashvigh]
خیلی جالب بود ، واقعا خوب عمل کرد.[tashvigh]
عین ما پسرا میمونه که یه اشتباهی میکنیم میگیم:
« حرکتو داشتی؟حال کن!!!»
حواسش کجا بوده من موندم!!
یاد یه خاطره افتادم :
اولین جلسه کلاس ریاض عمومی توی دانشگاه بود . ما هم ترم اولی بودیم و بی تجربه [shaad]
اون روز من توی ترافیک گیر کرده بودم و یه کم دیرم شده بود ( اون موقع ها فکر میکردیم اگه 5 دقیقه تاخیر کنیم آسمون به زمین میاد !)
رسیدم به دانشکده ریاضی و شروع کردم پله ها رو بدو بدو بالا رفتن که یکدفعه چشمتون روز بد نبینه چادرم گیر کرد زیر پام و با صورت اومدم پایین !!!
پشت سرم هم یک عده از آقایون در حال بالا اومدن از پله بودند که با دیدن این صحنه نتونستند خودشون رو کنترل کنند و پقی زدند زیر خنده [daava]
من هم که احساس میکردم غرورم داره لک برمیداره (!) با اینکه خیلی بدنم درد میکرد سریع پاشدم , چادرم رو (به همون روشی که داش مشتی ها دستمال یزدیشون رو می تکانند ) تکاندم , یه چشم غره به آقایون رفتم و دویدم تا به کلاسم برسم ...ولی چهره اون آقایون اونجا واقعا دیدنی بود . بنده خداها با دیدن چشم غره من خنده رو لباشون خشک شد... [khanderiz]
به نظر ساختگی میاد.مثل دوربین مخفی هست بازیگرش
من فقط موندم چجوری بعد از اینکه اینطوری افتاد اینقدر راحت بلند شد و بیخیال رفت![nadidan][taajob]sh_omomi112