پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
چه بر و بچ باحالی ازتون خوشم اومد
چه خوب کمک کردین................؟!
و اما شما اقا اشکان شاید چون دیگه خسته شدید میگید همه اینا رو امتحان کردید و فایده نداره و جواب نمیده
از مرخصیتون استفاده کنید و ..........
و اینکه دوستان گفتن کنترل و سیطره بر افکارتون واقعا موثره
همه حرفا زده شده به هر حال این خود شمایی که باید وا3 خودت کاری کنی تا از جوی که نا ارامت میکنه بیرون بیای
کاش یه بار دیگه مطالب یاس خانم رو باز خوانی کنید رو هر موردش که رد میشید با فکر..........
ایشالله که حله....
پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
خب اگه نمی تونی فرار کن!
اگه من بودم سعی می کردم از استرسم فرار نکنم.
تو میدونی چرا استرس گرفتی و ناراحتی.
به خدا هیچ چیز مثل حل کردن یک مشکلی که ناراحتت کرده نمیتونه آرومت کنه.
هر کی گفته الکل، سیگار، مواد مخدر و روان گردان مشکلات ادم رو حل می کنه زر مفت زده و خودش هم پشیمونه.
با خودت کنار بیا و مشکلت رو حل کن این تنها راه خلاصی از ناراحتیه.
پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مخفی
خب اگه نمی تونی فرار کن!
اگه من بودم سعی می کردم از استرسم فرار نکنم.
تو میدونی چرا استرس گرفتی و ناراحتی.
به خدا هیچ چیز مثل حل کردن یک مشکلی که ناراحتت کرده نمیتونه آرومت کنه.
هر کی گفته الکل، سیگار، مواد مخدر و روان گردان مشکلات ادم رو حل می کنه زر مفت زده و خودش هم پشیمونه.
با خودت کنار بیا و مشکلت رو حل کن این تنها راه خلاصی از ناراحتیه.
کاملا موافقم!!به نظر من اول از همه باید از کسایی که دور و برت رو گرفتن و این حرفا رو تو گوشت می خونن دوری کنی!این افراد دوستای شما نیستن بلکه یه سری مزاحمن که خواسته یا نا خواسته دارن زندگی و جوونی و آینده شما رو نابود می کنن!من خودمم الان با کسی همین مشکلو دارم البته یکم سطحی تر...و کاملا حال اون دختر خانومی که به شما دل بسته رو می فهمم!من دارم تلاش می کنم اون شخص رو از گرفتار اومدن به دود و دم نجات بدم...فرق من و اون دختر خانوم اینه که من از جریان مشکلش خبر دارم ولی اون دختر خانوم از مشکل شما ظاهرا خبر نداره!پس اوضاع بدتر می شه اگه از اطمینان اون به خودتون سو استفاده کنین...به همون عشق پاکی که بین شما دوتاست قسمتون می دم...دور شید از آدما و افکاری که هیچ سودی براتون ندارن فقط باعث خراب شدن زندگیتون می شن...خواهش می کنم!!!!!!!!!!
پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
نذارید ادامه دادن این افکار و کارها باعث شکستن دل عزیز ترین کس شما بشه که به گفته خودتون برای رسیدن بهش خیلی سختی کشیدین!!!
با خودتون فکر کنید...یه باکس سیگار ارزشش چقدر بیشتر از عشق و جوونی و آینده شما می تونه باشه؟؟؟؟!!!!جز اینکه با دود شدن خودش زندگی شما و اون دختر خانوم رو هم می سوزونه و دود می کنه!!!!
پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
سلام به دوستمون آقا اشکان
اگه کسیو که دوسش داری،اون هم دوست داشته باشه
بهههههترین راه فک کردن به آینده ای هست که در انتظارته.این کار آرومت میکنه
اگه بخوای،میتونی به کارهایی که میخوای در آینده انجامشون بدی فکر کنی
وبراشون برنامه ریزی کنی دوست من[shaad]
با این کار،جلو هم میفتی
به اعتقاداتت استوار باش و به حرف های کسانی که میخوان عقیده های نادرستشونو به تو پیشنهاد کنن نه بگو
چیزهایی مث مشروب و سیگار نه تنها آرومت نمیکنن بلکه درآینده خانواده و دوست دارانت رو از تو دور میکنه
پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
ببینین باید واقعیت رو دید ......شما هنوز جوونید ، و ممکنه تو شرایطی سخت تر از این قرار بگیرین در آینده......
نمیشه هروقت با مشکلی برخورد کردید راههایی برای رسیدن به آرامش کاذب رو انتخاب کنید که اثرات لحظه ای دارن ولی دوباره روز از نو روزی از نو.......
وقتی بدنتون نسبت بهش مقاوم بشه دیگه ترک کردن سخت میشه و به نوعی باید تعدادش رو بیشتر کنین ......یه وقت میرسه میبینین این خودش یه مشکل بزرگه چه طور از این خلاص بشم
اگه شما بتونین با این مشکلات مبارزه و مقاوت کنین ، میتونین به همسرتون ثابت کنین میتونین از پس مشکلات بربیاین .......اونم از وجود شما احساس غرور میکنه
این شیرینی هست که پایدار میمونه ...... سختیش همون چندوقته ولی زندگی شما یک عمره .....
به آینده فکر کنین .....[golrooz]
پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
من همیشه تنها هستم ، نسبتا میشه گفت هیچ دوستی توی زندگیم ندارم ، نه اینکه فکر کنید با کسی در ارتباط نیستم ، اما مثل بیشتر همسنو سال هام رفتار نمیکنم و همیشه توی خلوت خودم هستم ، حدودا 21-22 سال سن دارم و نمیشه گفت که توی زندگی سختی های زیادی کشیدم چون همیشه از زندگیم راضی ام و خدارو شکر می کنم ، نسبتا هم آدم صبوری هستم و هر فشاری رو تحمل می کنم .
همدم همیشگی من کاغذ و قلم هست و هر موقع که تنها هستم و دلم میگیره ، می نویسم ، مینویسم به امید اینکه یه روز یکی نوشته هامو میخونه ، دلم آروم میگیره که توی تصوراتم خواننده های نوشته هامو میبینم ، این عادت هم نشات گرفته از دل نوشته هام برای عشقم هست ، چند سالی هست که همیشه توی یه وبلاگ برای عشقم مینویسم و آروم میشم ، اونم گاه گداری میاد و میخونه ...
قبلا هم همین فشار های روحی روم بود ، همیشه موقع خواب انقدر دلم میگرفت که بیدار میشدم و میشستم و دلنوشته هامو تایپ میکردم یا توی اینترنت چرخ میزدم ، اگر ثابت میموندم احساس خفقان شددی میکردم ، حالا که سرباز شدم ، سر پست ها هیچ امکاناتی ندارم ، حتی تا یه مدت پیش خودکار هم نمیتونستم با خودم ببرم ، اما الان دزدکی با خودم میبرم و با نوشتن کمی آروم میگیرم ...
سر یکی از پست های نگهبانی خیلی دلم گرفت و با حالت کودکانه ای گریه میکردم ، باید اینو هم بگم که خجالت نمیکشم ازینکه بگم گریه کردم ، چون من همینی ام که هستم ، انقدر به خودم اعتماد دارم که این حالت رو ناشی از ضعف مردونگی ندونم ، به کارم فکر میکردم به خونه ای که هنوز نساختم به خدمتی که هنوز تموم نکردم و درس هایی که باید ادامه بدم ... به اینکه خودم یک تنه باید از پس همه اینها بر بیام و تکیه گاهی برای خودم ندارم ...
ولی هستند کسایی که بد تر ازین بودن یا مثل خودم هستن ، اگر توی دلشون بری میبینی همشون غم دارن و شاید حرفاشون عینا" مشابه حرف های من باشه
اینو میخوام بگم که اون لحظه خدارو از ته دل صدا کردم ، و به وضوح صدای خدارو رویذهنم تجسم کردم که باهام صحبت میکرد و راه حل هایی رو بهم ارائه کرد که توی تهیه خونه و رونق شرکتم و درس هام 100% کمکم میکنه ، اما این راه حل ها تخیلی و رویایی نیست ، هم زمینه قدم گذاشتن توی این راه فراهم هست و هم پتانسیل فردی پس سعی کردم هر وقت دلم میگیره با خدا صحبت کنم و صداشو بشنوم ...
اما یه سری اختلال فکری باعث شد که گاهی وقتا اصلا نتونم فکر کنم ، نه به عشق نه به خدا نه ذکر گفتن ... نمیدونم چرا اینجوری شد و فقط شهوت به سراغم اومد ، و تنها کاری که از دستم بر میومد این بود که بگم یه نخ سیگار دست من بدید چون نه قدرت فکر کردن داشتم و نه انگیزه ای برای فرار از هوس ، الان که دارم مینویسم حالم خوبه چون دور و اطرافم شلوغه ، اما وقت تنهایی ، من " من " نیستم
پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
کاش همیشه همین طور آروم و خوب بمونید!سعی کنید از تنهایی هایی که افکار نادرست رو به سمتتون می کشونه دوری کنید...خوب به صداهای اطرافتون گوش بدین...صدای خدا رو هم می شنوین!!!مثل قبلا که می شنیدین!همون طور که yas-90 عزیز گفتن عبادت کنید...یه آدم با تجربه و دنیا دیده پیدا کنید و باهاش درد و دل کنید...نیمه پر لیوانو ببین!الان یه عالمه جوون ایرونی که عضو این سایتن و تاپیک شما رو خوندن براتون و برای حل شدن مشکلتون دارن دعا می کنن!!![golrooz]پس تنها نیستین!
پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
اره حق با توئه
اصلا دلیل اینکه اینجا مشکلمو گفتم همین بود که با چند نفر صحبت کنم
حالا کسی از دوستا نیست که سیگارو ترک کرده باشه تا ببینم چطوری فکرشو ازین مساله آراد کرده که بدون سیگار میتونه آروم بشه ؟
پاسخ : میخوام سیگاری نشم نمیتونم
نقل قول:
اره حق با توئه
اصلا دلیل اینکه اینجا مشکلمو گفتم همین بود که با چند نفر صحبت کنم
حالا کسی از دوستا نیست که سیگارو ترک کرده باشه تا ببینم چطوری فکرشو ازین مساله آراد کرده که بدون سیگار میتونه آروم بشه ؟
سلام اقا اشکان عزیز.داداش من همسن خودتم.و همینطور خیلی های دیگه همسن ما هستن.یکی وضعش خوبه.یکی تامینه.یکی بیپوله.یکی خانواده نداره.یکی مریض,یکی خانواده داره پول داره اما دل خوشی نداره.یکی ازدواج کرده و ..... همه ی ما داریم زندگی میکنیم.و هر کدوم تجربه ی متفاوتی داریم.اما چیزی که مهمه اینه که فکر نکنی سخت ترین زندگی و امتحان و سخترین حالت واسه توئه.
فکر نکنی دیگران حالت های سخت نداشتن.
چیزی که مهمه اینه که هر کسی سعی کنه با توکل بر خدا بر شیوه ی امتحان زندگی خودش غلبه کنه.
حتما این حس رو تجربه کردی که سخت ترین سختیها فقط با لحظه ی اول شادیها از بین میرن.و بقیه ی شادیها به طور خالص واست دلگرمی میارن.پس بخند و امیدوار باش که روزی به شادی میرسی و همون لحظه ی اول تمام این سختیها رو فراموش میکنی.
من مطمئنم چند وقت دیگه به چیزایی که الان بهش میگی مشکل میخندی.ولی اگه ببازی و تحمل نکنی مطمئن باش به چشم خودت پسرفتتو میبینی.
درباره ی سیگار:
خودت گفتی شراب نمیخوری چون حرامه.و نمازت قبول نیست.
نماز رو واسه شکر گزاری و یاد خدا میخونی.
خودتم که میگی زندگی خوبی داشتی.
پس چطور امکان داره که این فرد سیگار بکشه و به جسمی که خدا بهش داده صدمه وارد کنه؟مگه جسمتو جزء نعمات خدا نمیدونی؟
مگه به خاطر سلامتیت از خدا سپاس گذار نیستی؟
و یه چیز دیگه که میدونم از پسش بر میای.یعنی میدونم که به این حد رسیدی:از مردم عادی دوری کن و قلبت رو پر از ایمان و اعتقاد کن که باور داشته باشی خدا ناظر اعمالته.
اگه باور داشته باشی خدا ناظر اعملت هست و باور داشته باشی جنبش هر جنبنده ای بدست خداست من بهت قول میدم تمام غمهای عالم هم ناراحتت نمیکنه.چه برسه کمی شهوت.
«وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُم یعنی: و شیطان، هنگامی که کار تمام میشود، میگوید: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید!
ببخشید زیاد حرف زدم.