با چرخ ستیزه کار مستیز و برو
با گردش دهر درمیاویز و برو
یک کاسه زهر است که مرگش خوانند
خوش در کش و جرعه بر جهان ریز و برو
شیخ ابواسحاق
نمایش نسخه قابل چاپ
با چرخ ستیزه کار مستیز و برو
با گردش دهر درمیاویز و برو
یک کاسه زهر است که مرگش خوانند
خوش در کش و جرعه بر جهان ریز و برو
شیخ ابواسحاق
سلام
خدا هیچکسو بلاتکلیف نزاره
بلاتکلیفی از مرگ بدتره دوست داری روزی هزار بار بمیری
ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت
- - - به روز رسانی شده - - -
ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت
بسی زیبا و دلنشین بود.به نظر من ادم گمنام باشه خیلی بهتره.
ممنون
زندگی دفتری از خاطره هاست
یک نفر در دل شب/ یک نفر در دل خاک
یک نفر همدم خوشبختی هاست/ یک نفر همسفر سختی هاست
چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد
ما همه همسفریم ...
بنگر به چرخ زمانه كه چون كمرشكن است مناز به رنگ لباست كه آخر كفن است
مرگ من هم يه روز ميرسه مهم اينه كه تا اون وقت چه كار هايي كرده باشم وچطور زندگي كرده باشم .
خدايا همه ما ها رو اول پاك پاك كن بعد بميران اله آمين.
يا حق
تولد هر انسان روشن شدن شمعیست و مرگ او خاموشی آن....
بنگر که در این فاصله چه کرده ای؟
گرما بخشیدی یا سوزاندی؟