http://s3.picofile.com/file/74402282...44918053_n.jpg
نمایش نسخه قابل چاپ
برای دلخوش کردن هیچکس ، چیزى نگویید که بعدها دلیل دلتنگیش شود …
تو دیدی در قفس تنها،دو چشم خیس و خون بارم
برایت می زدم پر پر، ولی از من بریدی تو
کاش به جای حجاب
حیا اجباری بود
شرف اجباری بود
راستی و درستی اجباری بود
کاش داشتن معرفت و وجدان اجباری بود
به سلامتی اونایی که تو این هوای دو نفره با تنهاییشون قدم می زنند...
بگو تمام تو مال من است.دلم می خواهد حسادت کنم به خودم...!!
هوا باراني ست..
شيشه چرا بخار نميگيري؟..
نترس اسمش را رويت نمي نويسم. .
اين هواام ميبينه ما يه نفريم هي دو نفري ميشه...:(
چقدر بايد بگذرد؟؟؟
تا من
در مرور خاطراتم
وقتي از كنار تو رد مي شم تنم نلرزد...
تو چرا خسته نمیشی از منه دیونه ، از منی که شب وروزام مثل هم میمونه
تو بردی...
همه هورا کشیدند
"تبریکــــــ"
حالا پایت را از روی خرده های قلبم بردار...
دوست داشتن …
همین که پای کسی به دنیایت باز می شود ،
پایت از این دنیا بریده می شود …
به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است ، بی تو دنیای من ای دوست پر از "تنهایی" است
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران ، تو به اندازه "تنهایی" من شاد بمان
تحمل "تنهایی" بهتر از گدایی محبت است
- - - به روز رسانی شده - - -
آنقدر زير لبم نام تو را
زمزمه كردم ، كه لبم سوخت
ولي نام تو را توبه نكردم
جلسه محاكمه عشق بود
و قاضي عقل ،
و عشق محكوم به تبعيد به دورترين نقطه مغز شده بود
يعني فراموشي ،
قلب تقاضاي عفو عشق را داشت
ولي همه اعضا با او مخالف بودند
قلب شروع كرد به طرفداري از عشق:
آهاي چشم مگر تو نبودي كه هر روز آرزوي ديدن اونو داشتي
اي گوش مگر تو نبودي كه در آرزوي شنيدن صدايش بودي
و شما پاها كه هميشه آماده رفتن به سويش بوديد
حالا چرا اينچنين با او مخالفيد؟
همه اعضا روي برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترك كردند
تنها عقل و قلب در جلسه ماندند
عقل گفت :ديدي قلب همه از عشق بيزارند !
ولي من متحيرم كه با وجودي كه عشق بيشتر از همه تو را آزرده
چرا هنوز از او حمايت ميكني !؟
یاد سهراب بخیر!
آن سپهری که تا لحظه ی خاموشی گفت:
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست؛
اما...
نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست!
بگذر ز من ای آشنا
چون از تو من دیگر گذشتم
دیگر تو هم بیگانه شو
چون دیگران با سرگذشتم
میخواهم عشقت در دل بمیرد
میخواهم تا دیگر در سر یادت پایان گیرد
بگذر ز من ای آشنا
چون از تو من دیگر گذشتم
دیگر تو هم بیگانه شو
چون دیگران با سرگذشتم
هر عشقی میمیرد
خاموشی می گیرد
عشق تو نمی میرد
باور کن بعد از تو دیگری
در قلبم جایت را نمی گیرد...
يارب ازدلهاي ماسوزمحبت رامگير.اين تجمع،اين توسل،اين ارادت رامگير.هستي مابستگي داردبه حب دوستان،هرچه ميخواهي بگيرامارفاقت رامگير.
آقا یه دوست دارم وقتی میخوای ازش ساعت بپرسی غصه ات میگیره اصلا به خدا
مثلا میگه یه ربع به ده ونیم یا نیم ساعت به شیش.....آخه توروخدا خودتون ببینین چه میکشیم ما؟!؟!؟!؟!؟
یعنی هیچ وقت نذارید یه کامپیوتر بفهمه که عجله دارید.
انواع و اقسام قر و فر رو پیاده میکنه...والا به خدا دیدین؟
کیا اینجورین?????
وقتی خیلی زیاد خسته ای همینکه سرتو میزاری رو بالش خوابت میره. شاید چند ثانیه از خوابت نگذشته که خواب میبینی از یه بلندی داری پرت میشی پایین. یهو از خواب میپری و دوباره خوابت میبره. یه خواب کاملا آرامش بخش. وااااااااااااای چه لذذذذذذذذذذذتی داره اون خواب.
دردفترخاطراتم نوشتم رفيق زيباست ، طلاست ،اوست كه باوفاست.. معلم دفترراديدوگفت : اين فقط يه روياست.. گفتم اي معلم ازنوازش دست رفيق چه ميداني، گفت درعالم رفاقت رفيق هميشه تنهاست ..!
به تو می اندیشم
به تو و تندی طوفان نگاهت بر من
به خود و عشق عمیقت در تن
به تو و خاطره ها…
که چرا هیچ زمانی من و تو ما نشدیم…!!
http://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/39.gifhttp://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/39.gifhttp://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/39.gifhttp://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/39.gifhttp://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/39.gifhttp://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/39.gif♥
خوبی بادبادک اینه کهمیدونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بندهولی بازم تو آسمون میرقصه و میخنده
معبودا....به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکند
چند وقته دلم هوای امام رضا رو کرده، تقدیم به همه اونایی که عاشق امام رضا هستن.
دلم درگیر یک حس عجیبه
همه دنیا شده با من غریبه
میون این هیاهو دل شکسته ام
به دادم برس آقا که خسته ام
میگن اینجا یه تیکه از بهشته
تو هر گوشه اش نشسته یه فرشته
پره از عطر بود و نبودم
یه عمره خونه کردی تو وجودم
میگن پابوس تو حج فقیراست
کنار گنبد تو گریه گیراست
چشام تو خونه ی تو خیسه خیسه
با اشک دلتنگیامو مینویسه
آقاجون یه نگاه ساده ی تو
میشه پایونی رو دلواپسیهام
تو یه احساس بی پایان و
الهی تو وجود بی کسیهام
یه ذره از خدا خواهش کن امشب
منو مهمون آرامش کن امشب
تو قلب آسمون به این بزرگی
برام از دل دعایی کن تو امشب
تو هستی ضامن آهوی زخمی
کبوترها تو قلبت خونه کردن
تو آغوش بزرگی داری آقا
فقیرا عمریه دورت میگردن
گاهی دلم میخواد, وقتی بغض میکنم,
خدا از آسمان به زمین بیاد, اشک هامو پاک کنه, دستم را بگیره و
بگه: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!!
بــیـــا بــــــریــــــــم
....
آنگاه که غرور کسی را له میکنی
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری
آنگاه که گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی
آنگاه که خدا را میبینی و بنده ی خدا را نادیده می گیری
میخواهم بدانم دستانت را بسوی کدام آسمان دراز میکنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟؟
در خواب ناز بودم شبي
ديدم كسي در مي زند
رفتم گشودم در را
ديدم غم است سر مي زند
اي دوستان بي وفا
از غم بياموزيد وفا
غم با ان همه بيگانگي
هر شب به من سر مي زند
اینــــجا تا پیراهنت را " ســـیاه " نـَـــبینــند
باور نمـــی کـُــــنـند چیزی از دســــت داده باشـی . . .
بــه شــاخ و بــرگــم اعتمــاد نکــن،
تکيــه بــر هيــچ مــي زنــي!
مــن،
درخــت خــوش بــاوريم کــه بــه بهــار دل بستــه بــودم،
امــا
بــه مــوريــانــه هــا، بــاختــم . . .
در ساحل زندگی قدم میزدم ، همه جا دو رد پا دیدم ، جای پای من و خدا
به سخت ترین لحظه ها که رسیدم ، فقط یک جای پا دیدم
گفتم خدایا مرا در سخت ترین لحظه ها رها کردی ؟
ندا آمد تو را در سخت ترین لحظه ها به دوش کشیدم
گاهی خیال میکنم روی دست خدا مانده ام....
خسته اش کرده ام!!!.....
خودش هم نمی داند با من چه کند...
دوستان یعنی واقعا تا این حد اوضای دلتون خرابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[taajob][nadidan]
دلم پره از کجاش بگم؟؟؟؟؟؟
وقتی سرمو میارم بالا کتاب میبینم میارم پایین کتاب میبینم میچرخونم کتاب میبینم
وقتی اعلام میکنن کنکور زودتر برگزار میشه
وقتی هیئت از کنارم رد میشه اینقد وقت ندارم وایسم نگاهشون کنم
وقتی از شدت خستگی چشمم باز نمیمونه ولی هنوز درسم مونده
وقتی زندگیم تحت و شعاع یک اتفاق فقط یکی
دلم خیلی پره از کجاش بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
.................................................. .................................................. .........
منو با تنهایی هام تنهام بزار دلم گرفته
روزای آفتابیو به روم نیار دلم گرفته
قلب من یه گلدون شکستست
بی گل و آب موندم توی ایوون بهار دلم گرفتهههههههههههههه
دلم گرفته
.................................................. .....................................
عد از این عشق به هر عشق جهان می خندم
هر که آرد سخن از عشق بدان می خندم
روزی از عشق دلم سوخت که خاکستر شد
بعد از این سوز به هر سوز جهان می خندم
خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشته است بدان می خندم
وقتی از آغوش دنیا خسته ام چشمهایت را تجسم میکنم مست و مدهوش از نگاه عاشقت من به چشمانت تبسم میکنم مهربانتر از همیشه می رسی لحظه هایم در تو معنا می شود گونه های سرخ من لبریز اشک غرق احساس تمنا می شود خاطراتم مثل باران می شود می چکد از چشمهای خسته ام زیر باران خیس و رسوا می شوم تا ببینی عاشق و دلبسته ام
کاش من باعث اینهمه ... نبودم!
هوس کردم بازم امشب
زیر بارون تو خیابون
به یادت اشک بریزم
طبق معمول همیشه
آخه وقتی بارون میاد
صورت یه عاشق مثل من
حتی فرق اشک و بارون دیگه معلوم نمیشه
امشب چشای من مثه ابرای بهاره
نخند به حال من که حالم گریــــــــه داره
چرا گریه ام نمیتونه رو تو تاثیری بزاره
آره بخند... بخند... که حالم خنده داره!!!!
نمیخوام توی این خلوت
کسی دور و برم باشه
نه پلکام روی هم میرن
نه دست میکشم از گریه
نه میخوام بند بیاد بارون
نه چتری رو سرم باشه
امشب چشای من
مثه ابرای بهاره
نخند به حال من
که حالم گریه داره...
البته حال من همیشه خنده داره...!!!!
- - - به روز رسانی شده - - -
این حقم نیست