زندگی خوردن و خوابیدن نیست
انتظار و هوس و دیدن و نادیدن نیست.
زندگی چون گل سرخی است
پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف.
یادمان باشد اگر گل چیدیم
......عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند.
(دکتر علی شریعتی)
نمایش نسخه قابل چاپ
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
انتظار و هوس و دیدن و نادیدن نیست.
زندگی چون گل سرخی است
پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف.
یادمان باشد اگر گل چیدیم
......عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند.
(دکتر علی شریعتی)
غم انگیز است پاییز
و غم انگیزتر،
وقتی تو باشی وُ
...
من برگها را با خیالَت
تنها قدم بزنم...
- - - به روز رسانی شده - - -
روزگارا
تو اگر سخت به من میگیری،
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،
گرچه دلگیرتر از دیروزم،
گرچه فردای غم انگیز مرا میخواند،
لیک باور دارم دلخوشیها کم نیست
زندگی باید کرد...
از دوست به یادگار دردی دارم که این درد به هزار درمان ندهم
http://www.njavan.com/forum/image/pn...AAAElFTkSuQmCC
سفید میزارمش
خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت
مرا تنها تو نگذاری
که من تنهاترین تنهام؛ انسانم
خدا گوید:
تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین مهمان دنیایم
تو ای انســــان !
بدان همواره آغوش من باز است
شروع کن …
یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
کودکی اندیشید:
که خدا چه میخورد؟چه می پوشد؟کجا منزل دارد؟ندایی آمد: او غم بندگانش را میخورد گناهانشان را می پوشد و در قلب شکسته ی آنان ساکنست...
تلخی روزگار اینه که خیلی چیزارو میشه خواست اما نمیشه داشت.[golrooz]
خدایا ...پناه بر تو....
مردم ایران و کشور عزیزتر از جانم رو به دستان ایمن تو می سپارم ....
فریب مشابهت روز و شبها را نخوریم
امروز، دیروز نیست
و فردا امروز نمی شود ...
روزانــه هزاران انســان به دنیــا می آینـــد
بنابراین نگران انقراض نسل انسان نیستم.
امــا نگران آنم که نسل انســانیت در حال انقــراض باشد.
این نیز بگذرد...
اونطور نماند اینطور هم نخواهد ماند
مشکل ذهن های بسته اینست که دهانشان باز میباشد ؟!؟!؟!
حیف .................................................. ................
آدم وقتی از هیچی زندگیش راضی نباشه...وقتی هیچ چیز این دنیا براش شادی بخش و قشنگ نباشه...
وقتی خوشی هاش مثل ثانیه می گذره و غم هاش یه عمر طول می کشه...
اون وقت آدم ترجیه می ده بره پیش خدا...
اگر عشق بورزید می گویند که سبک مغزید...
اگر شاد باشید می گویند که ساده لوح وپیش پا افتاده اید....
اگر سخاوتمند و نوعدوست باشید می گویند که مشکوکید...
اگر گناهان دیگران را ببخشید می گویند ضعیف هستید...
اگر اطمینان کنید می گویند که احمقید...
اگر تلاش کنید که جمع این صفات را در خود گرد آورید٬
مردم تردید نخواهند کرد که شیاد و حقه بازید.
خدا گفت : راز رسیدن فقط همین بودکافی است انار دلت ترک بخورد.
" زندگی ساعت تفریحی نیست
که فقط با بازی
یا با خوردن آجیل و خوراک
بگذرانیم آن را
هیچ می دانی آیا
ساعت بعد چه درسی داریم ؟
زنگ اول دینی
آخرین زنگ حساب . "
خدایا به بزرگیت قسمت میدهم پشت تکرار همه خطاهایم بنویس:
:::جوانی::
برای تازه تر شدن بهانه میخواهم
اما بهانه کجاست؟
برای با وفا شدن بهانه میخواهم
اما بهانه کجاست؟
برای زندگی بهانه میخواهم
اما بهانه کجاست؟
بهانه ای نیست تا با ترانه ای عاشقانه مرا همدم شود
ترانه ای نیست تا با بهانه ای کودکانه مرا همبازی شود
برای ماندن و رفتنم چیزی نیست
چیزی نمانده است جز غبار درد آلود رفتن
فقط رفتن!
ماندن را بهانه ای نیست...
دنیای عجیبی شده
یکی پول هایش را پارو می کند
یکی اشک هایش را….
همیشه مقصدم بودی /کجا با تو سفر کردم!
چقدر تنها برم دریـــــــــا/ چقدر تنهایی برگردم!
تولد انسان مانند روشن شدن کبریتیست و مرگش خاموشی آن ..
بنگر در این فاصله چه کردی ….
گرما بخشیدی یا سوزاندی …
می خواهم از تو بنویسم ...
بی آنکه قافیه ای را دنبال کنم ...
بی آنکه واژه ها را انتخاب کنم و تو را در دل آنها جای دهم ...
می خواهم ساده بنویسم ...
ساده تر از آنکه فکرش را بکنی ...
دوستت دارم ...
دوستت دارم ...
دوستت دارم ...
در هر سپیده دم با طلوع خورشید ، عشق و وفایم را همراه با سلامم به تو پیشکش میکنم ...
خودت میدانی که چقدر دوستت دارم ...
تقدیم به خدای عزیزم[golrooz]
سلام ...
امروز حس کردم ...
جای خالیت را کنارم حس کردم ...
دلتنگیم را برایت حس کردم ...
امروز حس کردم که اگر نباشی من هم نیستم ...
و اگر نخواهی من هم نمیخواهم ...
من که قلبم با هر تپش تو را می خواند ...
چطور می توانم تنهایت بگذارم ...
نمی توانی تصور کنی که چقدر دوستت دارم ...
و تنها خواهشم این است که دوستم بداری و تنهایم نگذاری ...
تنهایم نگذار که تنهایی برایم بدتر از مرگ است ...
آهای غریبه ، به گوشش میرسانی ...؟؟؟
تقدیم به پدر و مادر عزیزم[golrooz]
پدر آمد از راه دستهایش خالی
کودکان چشم به دستان پدر
سفره خالی را ، پدر از پنجره بیرون انداخت
سفره قلبش را ، بار دیگر گسترد
کودکان آنشب هم ، مثل دیگر شبها
یک شکم سیر محبت خوردند . . .
ســـ ـــو ختـــم ! وقتي لبانت را بوسیدم و بوي سیگار مي داد در حالي که مي دانستم تو سیگار نمي كشي...
اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است
اینجا گم که میشوی
بجای اینکه دنبالت بگردنن
فراموشت میکنند………
afsos delkhoshat bodam valy delkhoshiyat nabodam....[IMG]jpg[/IMG]
زندگی یعنی همین لبخندی که امروز دریغش کردی....عشق یعنی همان پینه های دست پدرت ....و قدردانی یعنی بوسه بر دستان پینه زده ی او...و این است زندگی
آن قدر رسم وفا مرده است که ترسم لیلی روزی اگر زنده شود،یادی زمجنون نکند.....
- - - به روز رسانی شده - - -
آن قدر رسم وفا مرده است که ترسم لیلی روزی اگر زنده شود،یادی زمجنون نکند.....
چه تاجی زدی بز سرم زندگی؟؟؟به غیر از مصیبت به جز بندگی...یه روزم اگر به شادی گذشت،ندیدم بهاری...محبت زیاری...دلم غرق خون شد،عجب روزگاری...عجب روزگازی...
ای کاش حدیث کوچ باور میشد
دیواره هر قفس پر از درد میشد
من مانده ام و خیال پروازی سبز
ای کاش دلم شبی کبوتر میشد
همین که نگاهت را از من بر گردانی برای من از هر عذاب و جهنمی بدتر است
خداوند
سراپا خطا و گناهم
اما
به اشک های پر از دلتنگی ابر ها سوگند
دوستت دارم…
وقتی خوشحالید ، قول ندهید
وقتی عصبانی هستید ، جواب ندهید
وقتی ناراحتید ، تصمیم نگیرید!
خدایا...
ویروس گناه وجودم را هک کرده اند!!...
یا آنتی ویروسم را آپدیت کن...
یا ویروس را قرنطینه کن...
یا که کلا مرا فیلتر من!!!...
ما را از درون خویش باطل کردند فهمیدن عشق را چه مشکل کردند انگار کسی به فکر ماهی ها نیست سهراب بیا که آب را گل کردند0
این واسه ادمایی که همیشه نگران ناراحت شدن بقیه از حرفا و کاراشون هستن:من توی زندگیم مسئول کارای خودم هستم نه برداشتهای بقیه از کارام
- - - به روز رسانی شده - - -
این واسه ادمایی که همیشه نگران ناراحت شدن بقیه از حرفا و کاراشون هستن:من توی زندگیم مسئول کارای خودم هستم نه برداشتهای بقیه از کارام
گاهی وقتها از نردبان بالا میروی تا دستای خدا رو بگیری اما غافل از اینکه خدا پایین پله ایستاده و اونو محکم گرفته تا تو نیوفتی
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند