دارم از تو براي تو ميخونم
سكوت لحظه هاي تلخ رو بشكن
نذار اينجا تك وتنها بمونم.
نمایش نسخه قابل چاپ
دارم از تو براي تو ميخونم
سكوت لحظه هاي تلخ رو بشكن
نذار اينجا تك وتنها بمونم.
ما می میریم تا شاعران بیمار شعر بگویند
ما می میریم بازی قشنگی است
وقتی مادر پوتین افسر جوان را لیس می زند
و روزنامه ها هی عکس پدر را می نویسند
دل واسه با تو بودن هزار تا بال وپر داره
با خودت بگي اينو گفتم كه نري،باز ولي
يا رب اين شمع دل افروز ز کاشانه کيست
جان ما سوخت بپرسيد که جانانه کيست
توي هر گوشه اين شهر دارم ازعشق تو يادي
مي سوزونه من رو ياد دلي كه به من ندادي
يا زر به هر دو دست كند خواجه در كنار
يا موج روزي افكندش مرده بر كنار
گلستان سعدي
رموز سر انا الحق چه داند آن غافل
كه منجذب نشد از جذبه هاي سبحاني
نفیسه خانوم شما مجازید فقط یه پست بدید و پاسخ دادن به اون باید توسط کاربر دیگه ای صورت بگیره.ممنون.
يك نفر جاي من اما علفي هرز كشيد –
پشت پرچين حسد – تيغ هرس مي خوردم !!
بين چشمان تو تا چشم خودم پل زده ام
جاي خالي دو خرمايي گس مي خوردم !
ميازار موري كه دانه كش است
كه جان دارد و جان شيرين خوش است
تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه