یه زخم کهنه روی بالم
یه آسمون که چشم به راهم نیست
به غیر واژه غریبی
هیچی توی ترانه هام نیست
زنده یاد ناصر عبداللهی
نمایش نسخه قابل چاپ
یه زخم کهنه روی بالم
یه آسمون که چشم به راهم نیست
به غیر واژه غریبی
هیچی توی ترانه هام نیست
زنده یاد ناصر عبداللهی
ته این راه روشن نیست
منم مثل تو می دونم
نگو باید برید از عشق
نه می تونی، نه می تونم
گوگوش
منو ببر به دنیامو
به اون دستا که میخوامو
به اون شبا که خندونم
که تقدیرو نمیدونم
خواجه امیری
مجبورم،
فراموشت کنم حالا که از چشمای تو دورم!
تو میدونی ، تو خیلی وقته میدونی..
یکی هست،
تو قلبم،
که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه
نمی خوام،
بدونه،
واسه اونه که قلب من اینهمه بی تابه
مرتضی پاشایی
هر چی آرزوی خوبه مال تو
هر چی که خاطره داریم مال من
اون روزای عاشقونه مال تو
اون شبای بی قراری مال من
(خواجه امیری)
نمیدونم چرا هنوز یادتو می افتم که با هر قطره ی اشکت به یاد تو نمیخوابم(شادمهر)
منـــــ
خالی از هیچی و غربت
گیج و مبهوت بین بودن و نبودن
ابی
نسترن با تو دل من
توی گلخونه ی یاره
وقتی نیستی تک و تنها
لحظه ها رو میشماره
نسترن وقتی می خندی
یه دروغی تو چشاته
نمی گی اما می بینم
دل دیگری باهاته
از فرشید امید
همه ی دار و ندارمو
هرچی داشتمو نداشتمو
همه رو به پات گذاشتمو...
بقیش یادم نمیاد[nishkhand]
از بنیامین