يه روز سه تا ديوونه رو مي اندازن تو يه اتاق دو تاشون مى رقصن، يکيشون هم ميگه:
سبز – آبى – قرمز ازش مي پرسن چرا اين جورى مي گى؟ ميگه من رقص نورم!!!
*
*
*
مادر پسره براش میره خواستگاری، پدر دختره میپرسه خوب پسرتون چه کاره هست؟
مادره میگه: پسرم دیپلماته پدر دختره میگه: اوه چه عالی! یعنی چی؟
مادره میگه: یعنی از وقتی پسرم دیپلمش گرفته همینطوری ماته
*
*
*
مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که میتوان با چکش خرد کرد، سختافزار
و آن قسمت را که فقط میتوان به آن فحش داد، نرمافزار میگویند!