من هم مانند دیگران رویایی برای خود داشتم...
که عاقبت هیچ تعبیری نیافت
از این روست که حالا
بی توجه...با پاهایی میخکوب بر زمین سر جایم باقی میمانم
به آسمان مینگرم
لباسهایم پیرامون بدنم،و سنگینی پیکرم را به روی کفش هایم حس میکنم...
هوا از بینی ام وارد و خارج میشود!!
و تصمیم میگیرم دیگر........
رویایی نپردازم...
http://upload7.ir/images/75896019888403744719.jpg