مانند شیشه شکستنم آسان بود.
ولی...
دیگر به من دست نزن.اینبار زخمیت خواهم کرد!!!
نمایش نسخه قابل چاپ
مانند شیشه شکستنم آسان بود.
ولی...
دیگر به من دست نزن.اینبار زخمیت خواهم کرد!!!
بر لب درياي حسرت خانه اي دارم قديمي از دار دنيا عشقي دارم صميمي
من به هیچ دردی نمیخورم،این دردهاهستند که چپ وراست به من میخورند...
به درد هم اگر خورديم قشنگ است
يه شانه يار هم بوديم قشنگ است
در اين دنيا كه پايانش به مرگ است
برای هم اگر مرديم قشنگ است...
میدونی قشنگی زندگی به چیه؟ به اینکه وقتی تو سرگرمه لحظه های خودتی یکی تو لحظه هاش داره واسه قشنگی لحظه های تو دعا میکنه!
دوست آن نیست که از دوست خود سیر شود / دوست آن است که با دوست خود پیر شود
باتوأم كهنه رفيق، ياد ايام قشنگي كه گذشت،كنج قلبم گرم است ! تومرا ياد كني يا نكني من بيادت هستم روزگارت خوش باد.
ایمان داشته باش که کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشود
"پس هرگز فراموش نخواهی شد"
تو که پیشه ات مهربانی است
- - - به روز رسانی شده - - -
ایمان داشته باش که کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشود
"پس هرگز فراموش نخواهی شد"
تو که پیشه ات مهربانی است
سلام اي ساکن کوچه هاى تنهايي بن بست!؟
منم غريبه ترين آشنا يادت هست!؟
ماکه در قفسيم خبر از دوست نداريم،
دلتنگ دوستيم ولى چاره نداريم...
دوستی یه کالای بی ارزشه که نه میتونی بخریش و نه بفروشیش ولی داشتن یه دوست که درکت بکنه از معدن طلا هم دست نیافتنی تره
- - - به روز رسانی شده - - -
دوستی یه کالای بی ارزشه که نه میتونی بخریش و نه بفروشیش ولی داشتن یه دوست که درکت بکنه از معدن طلا هم دست نیافتنی تره
یاد یاران هرکجا باشد برما واجب است؛ مارفیق نارفیق شهرغمها نیستیم
پشت صحراى دلم شهريست ، كه يک دوست در آنجا دارم
هر كجا هست ، به هر فكر ، به هرحال و به هر كار ، عزيز است خدايا تونگهدارش باش.
زندگي قافيه ي باران است ، گر زمستان بشوم ودرختان اميدم همه بي برگ شوند، دوستانم همه ازجنس بهارند و به اندازه باران خدا زيبايند...
- - - به روز رسانی شده - - -
زندگي قافيه ي باران است ، گر زمستان بشوم ودرختان اميدم همه بي برگ شوند، دوستانم همه ازجنس بهارند و به اندازه باران خدا زيبايند...
كاش مي شد همچو آواز خوش يك دوره گرد، زندگي را با رفيقان بار ديگر دوره كرد.
- - - به روز رسانی شده - - -
كاش مي شد همچو آواز خوش يك دوره گرد، زندگي را با رفيقان بار ديگر دوره كرد.
گاه می توان براى یک دوست چند سطر سکوت به یادگار گذاشت
تا او در خلوت خود هر طور که خواست آنرا معنا کند
زیر باران اگر دختری را سوار کردید جای شماره به او امنیت بدهید…، او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه به مقصود مورد نظرتان!
در تاکسی خودتان را به در بچسبانید نه به او!
بگذارید وقتی زن ایرانی مرد ایرانی را در کوچه خلوت میبیند احساس امنیت کند نه احساس ترس
تو میگویی ... میخندی ... می رقصی .... میبالی ...... میبازی ........ میمیر... !
من میجویم ... میپویم ... میسوزم .... میبارم .... میمیر...!
.
.
.
.
و هر دو مقصودمان یکیست و غافلیم...!!!
دردها فراموش میشوند….اما همدرد ها هرگز!!!
يادمه دبستان بودم معلم مون داشت املا ميگفت صفحه ام ديگه جا نداشت گفتم اجازه خانم برم صفحه بعد؟
قربون سادگي پچه گيم برم
- - - به روز رسانی شده - - -
يادمه دبستان بودم معلم مون داشت املا ميگفت صفحه ام ديگه جا نداشت گفتم اجازه خانم برم صفحه بعد؟
قربون سادگي پچه گيم برم
دیر باریدى باران ...
دیر...
من مدت هاست در حجم نبودن كسى خشكیده ام...!!
خانه قلب من از خشت رفیقان برپاست/دیدگانم زگل روی رفیقان بیناست/روزگاریست که هرکس زکسی بی خبر است/بازهم بر دل مایادرفیقان برجاست.
- - - به روز رسانی شده - - -
خانه قلب من از خشت رفیقان برپاست/دیدگانم زگل روی رفیقان بیناست/روزگاریست که هرکس زکسی بی خبر است/بازهم بر دل مایادرفیقان برجاست.
گف کدام راه نزدیک تر است؟ گفتم به کجا؟ گفت به خلوتگه دوست.گفتم تو مگرفاصله ای میبینی بین دل و ان کس که دلت منزل اوست
- - - به روز رسانی شده - - -
گف کدام راه نزدیک تر است؟ گفتم به کجا؟ گفت به خلوتگه دوست.گفتم تو مگرفاصله ای میبینی بین دل و ان کس که دلت منزل اوست
بی انتها ترین جاده دنیا،جاده معرفت است و کمتر کسی قادر به پیمودن آن است.آهای تو که آخر جاده ای سلام!
- - - به روز رسانی شده - - -
بی انتها ترین جاده دنیا،جاده معرفت است و کمتر کسی قادر به پیمودن آن است.آهای تو که آخر جاده ای سلام!
دستش درد نکنه خوب هوای ما را دارد!!!
قلبمان را برد!
عشق را برد!
شـــور را برد!
دل را بـــرد!
حتی خاطره هایش را هم با خود برد...!
من را گذاشت با حس غریبی که هر روز مغزم را میخورد...!
داستان اون شیخ رو شنیدی که با چراغ در شهر به دنبال انسان واقعی می گشت ؟پیدا کرد؟ من که هنوز پیدا نکردم . من یه ناظرم ! یه شاهد ! که هیچ کس منو نمی بینه ولی من همه رو می بینم . خیلی تلاش کردم به شیخ کمک کنم اما نتونستم اون مرد و من هنوز یه شاهد و یه ناظرم .
می گردم . شهر به شهر، دیار به دیار، گاهی با اطمینان فریاد می زنم که پیداش کردم ،
انسان واقعی ، خالصِ خالص، نابِ ناب، مشاهده اش می کنم ، تو چشاش زل می زنم. اما نه او هم
در عمل مشکل دارد . در کلام حرف های زیبا می زند ، در جمع خیلی زیبا عمل می کند ، اما وقتی من و
اون با هم تنها می شویم ازش خیلی می ترسم . می دونی چرا چون خیلی ترسناک می شه ! اون تنهاست... عملش
با حرفاش هاش زمین تا آسمون تفاوت داره ! کارهاش با اون حرفهای زیبا خیلی فاصله داره ! چرا اینقدر دو رویی ؟
خسته نشدی ؟ من که خسته شدم .منم باید مثل شیخ بزارم برم . ولی نه من ناامید نمی شم . حتما کسی هست . بازهم می گردم . اگه پیداش کردم حتما خبرش رو به شما هم میدم ...
من نمیدانم این چه روزگاریست...هرچه هست عجیب است!!!بعضی ها را دوست میداری و بعضی ها را نه....و تو را به خیانت متهم میکنند!!!همانهایی که از جان دوست تر میداریشان!!!!
بعضی ها را دوست میداری و بعضی ها را نه.....در آخر همانهایی که دوستشان میداری دشنه به اعماق قلبت فرود می آورند....
من از لفظ دوست داشتن بیزارم.....خاک بر دهانشان.....خاک...!!!همان هایی که میپندارند دوستم میدارند و مرا تنهایم میگذارند....
خاک بر دهانشان بیاید.....زندگی 2 روزه بیش نباشد.....اما،عشقی که در وجودم رخنه کرده 100ها سالش است......چگونه کسی تمام روزهای زندگیش را به باد فراموشی میسپارد حال آنکه این عمر100ها سال قدمت دارد....؟!!!
من میخواهم عمرم را فراموش کنم.....سهل است!!!ولی زندگیم 100سالش است!!!!چگونه...؟!!چگونه....؟!!!!!!
و عجیب تر از آن خود آدمیست که هنوز میپندارد عجیب بودن از روزگار است نه ضمیر او...[entezar2]
همیشه مختاری که باورت را تغییر دهی و آینده ای متفاوت را برگزینی ، اتفاقات بزرگ نیاز به تصمیم های بزرگ دارد
ارادتمند کسانی هستم که تو خاطرمون ابدی هستن و تو خاطرشون عددی نیستم!..
اندوهت را به برگها بسپار ..
پائیزت به خیر ای رفیق چهار فصل من ...
ویکتور هوگو میگه : اگه همه ی اون چیزایی که تو سرمه بگم 10 کتابه اما اون چیزی که تو دلمه بگم دو کلمه هست : "دوستت دارم
دیوانه ای راگفتند:چه خواهی ازخدای خویش؟گفت:عقل سالم تابرای عشقم دوباره دیوانه شوم!
فرقی نمیکنه دختر باشی یا پسر
همین که با دل کسی بازی نکنی
مــــــــــردی ............................!
دنیای من همه جایش بارانی ست ؛
هر چه کمتر بدانی کمتر خیس خواهی شد …
از من برید و گفتا کار خداس می خواهم بدانم مگر خدایه او هم خدای من نیست!!
شب را دوست دارم
چرا که در تــــاریکی
چهره هــــــا مشخص نیست
و هــــر لحظه
این امیـــــد در درونــــم ریشه می زند
که آمـــــده ای
ولــــی من ندیده ام تو را
پراز" توام" به تهيدستي ام نگاه نكن،مگوكه هيچ نداري،ببين " تورادارم"
این روزها پر طرفدارترین بازی در بین آدمها ، بازی با “احساسات” است !!!
داشتنت را تمنامي كنم پس اهسته اهسته قدم بگذار بر روي چشمانم كه مبادا خارمژه گانم تورا برنجاند وتنهايم بگذاري
- - - به روز رسانی شده - - -
داشتنت را تمنامي كنم پس اهسته اهسته قدم بگذار بر روي چشمانم كه مبادا خارمژه گانم تورا برنجاند وتنهايم بگذاري
گوشهايت راميگيري
چشمهايت را ميبندي
زبانت را گاز ميگيري
اما نميتواني جلوي افكارت رابگيري
وچه دردبديست درد فهميدن