هه! حلال زاده ای....
نگرانت شده بودم که چرا چند وقته پیدات نیست.....
که اومدی.............
[golrooz][golrooz][golrooz]
نمایش نسخه قابل چاپ
هه! حلال زاده ای....
نگرانت شده بودم که چرا چند وقته پیدات نیست.....
که اومدی.............
[golrooz][golrooz][golrooz]
بی تـو کنارِ
این خاطـره ها نِشَستـَن
دل می خـواهـَد؛
بـاور کـُن…
خسته ام....نه از راهی که آمده ام !!!
یاانتظاری که گاه امانم را میبرد...
خسته ام از تکرار ندیدنت...!!!
هـــر چقــــــدر هم که دور باشیـمــــــ
باز بهــمـــــــ نــــزدیکیــــــمــــــــ
بالا را نگاه کن!!!
هر دو زیر یک آسمانــیـــمـــــ
گشته خزان نوبهاااار من! بهار من![nadanestan]
رفت و نیامد نگاااار من!! نگار من![nadanestan]
خداوندا . . .
به فتح دریچه هایت آمده ام ، با دستهای تهی و پلک هایی ناگشوده بی آنکه بدانم کجاست روزنه ای که مرا به آفتاب می رساند!
چشم هایم را ستاره ای ببخش . پی اشاره ای آمده ام; بی توشه و برهنه پا، در جاده ای که نه آغازش را می دانم و نه پایانش را.
سرگردانم چون گردبادی که به گرد خویش می پیچد. در برهوت راه گم کرده ام ، چراغی بیاویز تا راه را بیابم .
تشنه ام ; پیاله ی دستهایم را شبنمی ببخش و جانم را ازین جامه ی سوخته مبرا کن، چون درختی از برگ های خشکیده!
مزرعه ام را درو کن از خوشه های گناه ; در هراسم از عذابت و امیدوارم به مهربانی ات.
دستهایم را سخت بفشار تا از لرزه بایستد. این شاخه های بی ثمر از سردی بادهای خزان به تو پناه آورده اند......
رهایم کن از بند تعلقات ....
خداوندا میخواهم جز تو را نه بشنوم و نه ببینم!
......مرا دریاب !
ای مهربان خالق ِ بی همتا
[golrooz]
زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
اینجا همه دلتنگند
دنبال گمشده ای هستند
من هم دنبال گمشده ای می گردم
گمشده ای به نام من ...
.
.
.
دلیلــی بـــرای درک متقـــابـــل نمــی بیـــنـــم ،
وقتـــی تــو اســم هـــرزگـــی هـــایـــت را آزادی میگـــذاری ...!
پ ن:مخاطب عام