یاران همه با یار و من خسته طلبکار...................................... ........هر کس به سر آبی و سعدی به سرابی
نمایش نسخه قابل چاپ
یاران همه با یار و من خسته طلبکار...................................... ........هر کس به سر آبی و سعدی به سرابی
یکی در نجوم اندکی دست داشت
ولی از تکبر سری مست داشت
سلام به بر و بچ فعال!
تو نیکی می کن و در دجله انداز[golrooz]که ایزد در بیابانت دهد باز[shaad][shaad]
ز جهان دل برکندم، تا شوری پیدا کردم
تو پریشان مو کردی، چون مجنون، صحرا گردم
معرفت نیست در این قوم خدایا سببی[golrooz]تا برم گوهر خود را به خریدار دگر
کی پایه اس بره یه شعر بیاره که آخرش به ژ ختم شه و همه مون بمونیم توش؟؟؟
در بهای بوسه ای جانی طلب
میکنند این دلستانان الغیاث
(شعری که اولش ژ باشه هست ولی آخرش نه[negaran])
ثلث دین من دیده یار است
عاشم من, دین بسیار است[cheshmak]
حالا مشکلت سر " ژ " هست آیا؟ [nishkhand]
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
اينم يه بيت واسه دوستي كه شعري ميخوان كه آخرش ژ باشه:
ایاز بیم نــــــژند گشــــــــتم و هـــــاژ
کجا شدآن همه دعوی کجا شد آن همه ژاژ
ولي بگم كه توش نمي مونين چون ابياتي هست كه با اين حرف شروع بشه![cheshmak]