پاسخ : صفحه ی 241 از قرآن کریم شامل آیات 33تا 47 از سوره ی الروم
(آیه 46)
در این سوره، بخش قابل ملاحظه اى از دلائل توحید و نشانه هاى پروردگار در هفت آیه بیان شده که هر کدام با جمله «وَ مِنْ آیاتِهِ» آغاز مىشود. شش قسمت آن را قبلا به صورت پى در پى خواندیم، و این آیه آخرین آنها مىباشد.
و از آن جا که در آیه قبل سخن از ایمان و عمل صالح بود، بیان دلائل توحیدى تأکیدى نیز بر آن مىباشد.
مىفرماید: «و از آیات (عظمت و قدرت) خدا این است که بادها را به عنوان بشارتگرانى مىفرستد» (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ یُرْسِلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ).
آنها در پیشاپیش باران حرکت مىکنند، قطعات پراکنده ابر را با خود برداشته به هم مىپیوندند، و به سوى سرزمینهاى خشک و تشنه مىبرند، صفحه آسمان را مىپوشانند و با دگرگون ساختن درجه حرارت جو، ابرها را آماده ریزش باران مىکنند.
در دنباله آیه مىخوانیم: «خدا مىخواهد بدین سبب شما را از رحمت خود بچشاند، تا کشتیها به فرمانش حرکت کنند، و شما از فضل و رحمت او بهره گیرید و شاید شکر گزارى کنید» (وَ لِیُذِیقَکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
آرى! بادها هم وسیله تولید نعمتهاى فراوان در زمینه کشاورزى و دامدارى هستند، و هم وسیله حمل و نقل، و سر انجام سبب رونق امر تجارت است.
آرى! آنها بشارت دهندگانى هستند در جهات مختلف.
(آیه 47)
در این آیه سخن از فرستادن پیامبران الهى است، در حالى که آیه بعد از آن بار دیگر به نعمت وزش بادها بر مىگردد، ممکن است قرار گرفتن این آیه در میان دو آیه که در باره نعمت وجود بادها سخن مىگوید جنبه معترضه داشته باشد. و ممکن است ذکر مسأله نبوّت در کنار این بحثها براى تکمیل مسائل مربوط به مبدأ و معاد باشد.
به هر حال آیه چنین مىگوید: «ما قبل از تو پیامبرانى را به سوى قومشان فرستادیم»َ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ رُسُلًا إِلى قَوْمِهِمْ).
«آنها دلائل روشن و آشکار (از معجزات و منطق عقل) براى این اقوام آوردند»َجاؤُهُمْ بِالْبَیِّناتِ).
گروهى ایمان آوردند، و گروهى به مخالفت بر خاستند اما هنگامى که اندرزها و هشدارها سودى نداد «ما از مجرمان انتقام گرفتیم»!َانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا).
و مؤمنان را یارى کردیم «و همواره این حق بر ما بوده است که مؤمنان را یارى کنیم»َ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ).
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/230
صفحه ی 242 از قرآن کریم شامل آیات 48 تا 60 از سوره ی الروم
[golrooz] صفحه ی 242 از قرآن کریم شامل آیات 48 تا 60 از سوره ی الروم [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَٰحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَآءِ كَيْفَ يَشَآءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَي الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَٰلِهِ فَإِذَآ أَصَابَ بِهِ مَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِۦٓ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ(48)
خدا همان كسي است كه بادها را مي فرستد و ابري برمي انگيزد و آن را در آسمان هر گونه بخواهد مي گستراند و انبوهش مي گرداند پس مي بيني باران از لابلاي آن بيرون مي آيد و چون آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد رسانيد بناگاه آنان شادماني مي كنند(48)
وَإِن كَانُوا۟ مِن قَبْلِ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْهِم مِّن قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ(49)
و قطعا پيش از آنكه بر ايشان فرو ريزد [آري] پيش از آن سخت نوميد بودند(49)
فَانظُرْ إِلَيٰٓ ءَاثَٰرِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَآ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمُحْيِ الْمَوْتَيٰ وَهُوَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(50)
پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمين را پس از مرگش زنده مي گرداند در حقيقت هم اوست كه قطعا زنده كننده مردگان است و اوست كه بر هر چيزي تواناست(50)
وَلَئِنْ أَرْسَلْنَا رِيحًا فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَّظَلُّوا۟ مِنۢ بَعْدِهِ يَكْفُرُونَ(51)
و اگر بادي [آفت زا] بفرستيم و [كشت خود را] زردشده ببينند قطعا پس از آن كفران مي كنند(51)
فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَيٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوْا۟ مُدْبِرِينَ(52)
و در حقيقت تو مردگان را شنوا نمي گرداني و اين دعوت را به كران آنگاه كه به ادبار پشت مي گردانند نمي تواني بشنواني(52)
وَمَآ أَنتَ بِهَٰدِ الْعُمْيِ عَن ضَلَٰلَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بَِٔايَٰتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ(53)
و تو كوران را از گمراهي شان به راه نمي آوري تو تنها كساني را مي شنواني كه به آيات ما ايمان مي آورند و خود تسليمند(53)
۞ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَآءُ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ(54)
خداست آن كس كه شما را ابتدا ناتوان آفريد آنگاه پس از ناتواني قوت بخشيد سپس بعد از قوت ناتواني و پيري داد هر چه بخواهد مي آفريند و هموست داناي توانا(54)
وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا۟ غَيْرَ سَاعَةٍ كَذَٰلِكَ كَانُوا۟ يُؤْفَكُونَ(55)
و روزي كه رستاخيز بر پا شود مجرمان سوگند ياد مي كنند كه جز ساعتي [بيش] درنگ نكرده اند [در دنيا هم] اين گونه به دروغ كشانيده مي شدند(55)
وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا۟ الْعِلْمَ وَالْإِيمَٰنَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتَٰبِ اللَّهِ إِلَيٰ يَوْمِ الْبَعْثِ فَهَٰذَا يَوْمُ الْبَعْثِ وَلَٰكِنَّكُمْ كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(56)
و[لي] كساني كه دانش و ايمان يافته اند مي گويند قطعا شما [به موجب آنچه] در كتاب خدا[ست] تا روز رستاخيز مانده ايد و اين روز رستاخيز است ولي شما خودتان نمي دانستيد(56)
فَيَوْمَئِذٍ لَّا يَنفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا۟ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ(57)
و در چنين روزي [ديگر] پوزش آنان كه ستم كرده اند سود نمي بخشد و بازگشت به سوي حق از آنان خواسته نمي شود(57)
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَلَئِن جِئْتَهُم بَِٔايَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ(58)
و به راستي در اين قرآن براي مردم از هر گونه مثلي آورديم و چون براي ايشان آيه اي بياوري آنان كه كفر ورزيده اند حتما خواهند گفت شما جز بر باطل نيستيد(58)
كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَيٰ قُلُوبِ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ(59)
اين گونه خدا بر دلهاي كساني كه نمي دانند مهر مي نهد(59)
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ(60)
پس صبر كن كه وعده خدا حق است و زنهار تا كساني كه يقين ندارند تو را به سبكسري واندارند(60)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 242 از قرآن کریم شامل آیات 48 تا 60 از سوره ی الروم
(آیه 48)
این آیه بار دیگر به توضیح نعمت وزش بادها پرداخته، چنین مىگوید: «خداوند همان کسى است که بادها را مىفرستد تا ابرهایى را به حرکت در آورند» (اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً).
«سپس ابرها را در پهنه آسمان آن گونه که بخواهد مىگستراند» (فَیَبْسُطُهُ فِی السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ).
آنها را به صورت قطعاتى در آورده «و متراکم مىسازد» (وَ یَجْعَلُهُ کِسَفاً).
«اینجاست که دانههاى باران را مىبینى که از لابلاى آنها خارج مىشوند» (فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ).
آرى! یکى از نقشهاى مهم، هنگام نزول باران بر عهده بادها گذاشته شده است.
و در پایان آیه مىافزاید: «پس هنگامى که این باران حیاتبخش را به هر کس از بندگانش بخواهد برساند، ناگهان آنها خوشحال و مسرور مىشوند» (فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ).
(آیه 49)
«و قطعا پیش از آن که بر آنان نازل شود، مأیوس بودند» (وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ).
این یأس و آن بشارت را کسانى به خوبى درک مىکنند که همچون عربهاى بیابانگرد حیات و زندگیشان پیوند بسیار نزدیکى با همین قطرههاى باران دارد.
(آیه 50)
در این آیه روى سخن را به پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله کرده، مىگوید: «به آثار رحمت الهى بنگر که چگونه زمین را بعد از مردنش زنده مىکند» (فَانْظُرْ إِلى آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها).
تعبیر به «رحمت الهى» در مورد باران، اشاره به آثار پر برکت آن از جهات مختلف است.
سپس با توجه به پیوندى که مبدأ و معاد در مسائل مختلف دارند در پایان آیه مىافزاید: «چنین کسى (که زمین مرده را با نزول باران زنده کرد) زنده کننده مردگانى (در قیامت) است، و او بر همه چیز تواناست» (إِنَّ ذلِکَ لَمُحْیِ الْمَوْتى وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/230
پاسخ : صفحه ی 242 از قرآن کریم شامل آیات 48 تا 60 از سوره ی الروم
(آیه 51)
از آنجا که در آیات گذشته، سخن از بادهاى پربرکتى در میان بود که پیشقراولان بارانهاى رحمتزا هستند، در این آیه اشاره به بادهاى زیانبار کرده، مىگوید: «و اگر ما بادى بفرستیم (داغ و سوزان یا سرد و خشک و یا توأم با سموم) و بر اثر آن، زراعت و باغ خود را زرد و پژمرده ببینند (مأیوس شده و) پس از آن راه کفران پیش مىگیرند» و به این راه همچنان ادامه مىدهند (وَ لَئِنْ أَرْسَلْنا رِیحاً فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَظَلُّوا مِنْ بَعْدِهِ یَکْفُرُونَ).
آنها افراد ضعیف و کم ظرفیتى هستند و آن چنانند که قبل از آمدن باران مأیوس و بعد از نزول آن، بسیار شادند، و اگر روزى باد سمومى بوزد و زندگى آنان موقتا گرفتار مشکلاتى گردد، فریادشان بلند مىشود و زبان به کفر مىگشایند.
به عکس مؤمنان راستین که از نعمت خدا شادند و شکرگزار و در مصائب و مشکلات صبورند و شکیبا، دگرگونیهاى زندگى مادى هرگز در ایمان آنها، کمترین خللى وارد نمىکند، و همچون کوردلان ضعیف الایمان با وزش یک باد مؤمن و با وزش باد دیگر کافر نمىشوند.
(آیه 52)
در این آیه و آیه بعد به تناسب بحثى که در آیه قبل آمد، مردم را به چهار گروه تقسیم مىکند:
گروه مردگان، یعنى آنها که هیچ حقیقتى را درک نمىکنند هر چند ظاهرا زندهاند.
و گروه ناشنوایان که آمادگى براى شنیدن سخن حق ندارند.
و گروهى که از دیدن چهره حق محرومند.
و سر انجام گروه مؤمنان راستین که دلهایى دانا، و گوشهایى شنوا، و چشمهایى بینا دارند.
نخست مىگوید: «تو نمىتوانى سخنان حق خود را به گوش مردگان برسانى» و اندرزهاى تو در دل آنان که دلمردهاند اثر ندارد (فَإِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى).
و نیز «تو نمىتوانى سخنت را به گوش کران برسانى مخصوصا هنگامى که روى مىگردانند و پشت مى کنند» (وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ).
(آیه 53)
و همچنین «تو نمىتوانى نابینایان را از گمراهیشان هدایت کنى» (وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْیِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ).
«تنها سخنان حقت را مىتوانى به گوش کسانى برسانى که به آیات ما ایمان مىآورند و در برابر حق تسلیمند» (إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیاتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ).
قرآن غیر از «حیات» و «مرگ» مادى و جسمانى و همچنین «شنوایى» و «بینایى» ظاهرى، نوع برترى از حیات و مرگ و دید و شنود، قائل است که ریشه اصلى سعادت یا بدبختى انسان در آن است. و این آیات از آن سخن مىگوید.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/231
پاسخ : صفحه ی 242 از قرآن کریم شامل آیات 48 تا 60 از سوره ی الروم
(آیه 54)
در این آیه به یکى دیگر از دلائل توحید که دلیل فقر و غنا است اشاره مىکند و بحثهایى را که در سر تا سر این سوره، پیرامون توحید آمده تکمیل مىنماید، مىگوید: «خداوند همان کسى است که شما را (در حالى که ضعیف و ناتوان بودید) آفرید، سپس بعد از ناتوانى، سپس بعد از ناتوانى، قوت بخشید (و دوران جوانى و شکوفایى نیروها آمد) و باز بعد از قدرت ضعف و پیرى قرار داد» (اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَیْبَةً).
آرى «او هر چه بخواهد مىآفریند و دانا و تواناست» (یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ هُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ).
در آغاز آن چنان ضعیف و ناتوان بودید که حتى قدرت نداشتید مگسى را از خود دور کنید یا آب دهان خویش را نگه دارید، این از نظر جسمانى، و از نظر فکرى به مصداق «لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً هیچ چیز نمىدانستید» حتى پدر و مادر مهربانى را که دائما مراقب شما بودند نمىشناختید.
ولى کم کم داراى رشد و قدرت شدید، اندامى نیرومند و فکرى قوى و عقلى توانا و درکى وسیع پیدا کردید.
و با این حال نمىتوانستید این قدرت را نگه دارید و درست همانند انسانى که از دامنه کوه بلندى به فراز قلّه رسیده از طرف دیگر سراشیبى را شروع کردید، و باز به قعر درّه ضعف و ناتوانى جسمى و روحى رسیدید.
این دگرگونیها و فراز و نشیبها، بهترین دلیل بر این حقیقت است که نه آن قوت از شما بود، و نه آن ضعف، بلکه هر دو از ناحیه دیگرى بود.
آخرین جمله آیه که اشاره به علم و قدرت خداست، هم بشارت است و هم انذار که خدا از همه اعمال و نیّات شما آگاه است و نیز توانایى بر پاداش و کیفر شما دارد.
(آیه 55)
در اینجا بار دیگر به مسأله رستاخیز باز مىگردد و صحنه دردناک دیگرى از حال مجرمان را در آن روز مجسّم مىسازد.
مىگوید: «و روزى که قیامت بر پا شود، مجرمان سوگند یاد مىکنند که جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نکردند»! (وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَیْرَ ساعَةٍ).
آرى «این چنین از درک حقیقت باز گردانده مىشوند» (کَذلِکَ کانُوا یُؤْفَکُونَ).
(آیه 56)
این آیه پاسخ مؤمنان آگاه را به سخنان مجرمان ناآگاهى که از وضع برزخ و قیامت اطلاع درستى ندارند بازگو مىکند.
مىفرماید: «ولى کسانى که علم و ایمان به آنها داده شده، مىگویند: شما به فرمان خدا تا روز قیامت (در عالم برزخ) درنگ کردید، و اکنون روز رستاخیز است، اما شما نمى دانستید» (وَ قالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِیمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی کِتابِ اللَّهِ إِلى یَوْمِ الْبَعْثِ فَهذا یَوْمُ الْبَعْثِ وَ لکِنَّکُمْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ).
مقدم داشتن «علم» بر «ایمان» به خاطر آن است که علم پایه ایمان است.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/231
پاسخ : صفحه ی 242 از قرآن کریم شامل آیات 48 تا 60 از سوره ی الروم
(آیه 57)
به هر حال هنگامى که مجرمان خود را با واقعیات دردناک روز قیامت رو برو مىبینند در مقام عذر خواهى و توبه بر مىآیند، ولى قرآن مىگوید:
«در آن روز عذر خواهى ظالمان سودى به حالشان ندارد و توبه آنان نیز پذیرفته نیست» (فَیَوْمَئِذٍ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ).
یکى از عذرهاى آنها این است که گناهان خود را به گردن سردمداران کفر و نفاق بیندازند.
و گاه در مقام عذر خواهى سعى مىکنند انحراف خود را به گردن شیطان بیندازند و او را بر وسوسههایش ملامت کنند.
(آیه 58)
این آیه در حقیقت اشارهاى است به کل مطالبى که در این سوره بیان شد مىفرماید: «ما براى مردم در این قرآن از هر گونه مثال و مطلبى بیان کردیم» (وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ).
وعد و وعید، امر و نهى، بشارت و انذار، آیات آفاقى و انفسى، دلائل مبدأ و معاد و اخبار غیبى، و خلاصه از هر چیز که در نفوس انسانها ممکن است اثر مثبت بگذارد بیانى داشتیم.
در حقیقت، قرآن بطور کلى، و سوره روم که اکنون در مراحل پایان آن هستیم بالخصوص مجموعهاى است از مسائل بیدار کننده براى هر قشر و گروه و براى هر طرز فکر و عقیده.
ولى با این حال گروهى هستند که هیچ یک از این امور در قلوب تاریک و سیاهشان اثرى نمىگذارد، «و اگر آیهاى براى آنها بیاورى کافران مىگویند: شما اهل باطل هستید» و اینها سحر و جادوست! (وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیَةٍ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ).
تعبیر به «مبطلون» تعبیر جامعى است که همه برچسبها و نسبتهاى نارواى مشرکان به انبیا و طرفداران حق را در بر مى گیرد.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/231
پاسخ : صفحه ی 242 از قرآن کریم شامل آیات 48 تا 60 از سوره ی الروم
(آیه 59)
این آیه دلیل مخالفت این گروه را به روشنى بیان مىکند، مىگوید: این نفوذناپذیرى و لجاجت بىحد و حساب و دشمنى با هر حقیقت، به خاطر آن است که آنها حس تشخیص و درک خود را بر اثر کثرت گناه و لجاجت از دست دادهاند، و ابدا چیزى درک نمىکنند، آرى «این چنین خداوند بر دلهاى کسانى که علم و آگاهى ندارند مهر مىنهد» (کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلى قُلُوبِ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ).
قابل توجه این که در آیات گذشته، علم پایه ایمان شناخته شده، و در این آیه جهل پایه کفر و عدم تسلیم در برابر حق.
(آیه 60)
این آیه که آخرین آیه سوره روم است، دو دستور مهم و یک بشارت بزرگ به پیامبر گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله مىدهد، تا او را در این مبارزه پىگیر و مستمر در برابر این لجوجان جاهل، و بىخردان سر سخت، به استقامت دعوت کند.
نخست مىگوید: «اکنون که چنین است (در برابر همه حوادث، همه آزارها و کارشکنیها و نسبتهاى ناروا) شکیبایى و صبر پیشه کن» (فَاصْبِرْ). که شکیبایى و صبر و استقامت کلید اصلى پیروزى است.
و براى این که پیامبر را در این راه دلگرمتر کند مىافزاید: «وعده خدا بطور مسلم حق است» (إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ).
دومین دستور، دستور به تسلط بر اعصاب و حفظ متانت و آرامش، و به اصطلاح از جا در نرفتن در این مبارزه سخت و پىگیر است، مىفرماید: «و هرگز نباید کسانى که ایمان و یقین ندارند تو را خشمگین و عصبانى کنند» (وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ).
وظیفه تو بردبارى و تحمل و حوصله هر چه بیشتر و حفظ متانتى که شایسته یک رهبر در برابر این گونه افراد است، مىباشد.
این سوره با وعده پیروزى مؤمنان بر دشمنان آغاز شد، و با وعده پیروزى نیز پایان مى گیرد، ولى شرط اصلى آن را صبر و استقامت شمرده است.
«پایان سوره روم»
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/231
صفحه ی 243 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 16 از سوره ی لقمان
[golrooz] صفحه ی 243 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 16 از سوره ی لقمان [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الٓمٓ(1)
الف لام ميم(1)
تِلْكَ ءَايَٰتُ الْكِتَٰبِ الْحَكِيمِ(2)
اين است آيات كتاب حكمت آموز(2)
هُدًي وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِينَ(3)
[كه] براي نيكوكاران رهنمود و رحمتي است(3)
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوٰةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوٰةَ وَهُم بِالْءَاخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ(4)
[همان] كساني كه نماز برپا مي دارند و زكات مي دهند و [هم] ايشانند كه به آخرت يقين دارند(4)
أُو۟لَٰٓئِكَ عَلَيٰ هُدًي مِّن رَّبِّهِمْ وَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)
آنانند كه از جانب پروردگارشان از هدايت برخوردارند و ايشانند كه رستگارانند(5)
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُو۟لَٰٓئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ(6)
و برخي از مردم كساني اند كه سخن بيهوده را خريدارند تا [مردم را] بي[هيچ] دانشي از راه خدا گمراه كنند و [راه خدا] را به ريشخند گيرند براي آنان عذابي خواركننده خواهد بود(6)
وَإِذَا تُتْلَيٰ عَلَيْهِ ءَايَٰتُنَا وَلَّيٰ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِيٓ أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ(7)
و چون آيات ما بر او خوانده شود با نخوت روي برمي گرداند چنانكه گويي آن را نشنيده [يا] گويي در گوشهايش سنگيني است پس او را از عذابي پر درد خبر ده(7)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ لَهُمْ جَنَّٰتُ النَّعِيمِ(8)
در حقيقت كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند باغهاي پر نعمت خواهند داشت(8)
خَٰلِدِينَ فِيهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(9)
كه در آن جاودان مي مانند وعده خداست كه حق است و هموست شكست ناپذير سنجيده كار(9)
خَلَقَ السَّمَٰوَٰتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَيٰ فِي الْأَرْضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَنۢبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ(10)
آسمانها را بي هيچ ستوني كه آن را ببينيد خلق كرد و در زمين كوههاي استوار بيفكند تا [مبادا زمين] شما را بجنباند و در آن از هر گونه جنبنده اي پراكنده گردانيد و از آسمان آبي فرو فرستاديم و از هر نوع [گياه] نيكو در آن رويانيديم(10)
هَٰذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ بَلِ الظَّٰلِمُونَ فِي ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ(11)
اين خلق خداست [اينك] به من نشان دهيد كساني كه غير از اويند چه آفريده اند [هيچ] بلكه ستمگران در گمراهي آشكارند(11)
وَلَقَدْ ءَاتَيْنَا لُقْمَٰنَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ(12)
و به راستي لقمان را حكمت داديم كه خدا را سپاس بگزار و هر كه سپاس بگزارد تنها براي خود سپاس مي گزارد و هر كس كفران كند در حقيقت خدا بي نياز ستوده است(12)
وَإِذْ قَالَ لُقْمَٰنُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَٰبُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ(13)
و [ياد كن] هنگامي را كه لقمان به پسر خويش در حالي كه وي او را اندرز مي داد گفت اي پسرك من به خدا شرك مياور كه به راستي شرك ستمي بزرگ است(13)
وَوَصَّيْنَا الْإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَيٰ وَهْنٍ وَفِصَٰلُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَٰلِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ(14)
و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردار شد سستي بر روي سستي و از شير باز گرفتنش در دو سال است [آري به او سفارش كرديم] كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوي من است(14)
وَإِن جَٰهَدَاكَ عَلَيٰٓ أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(15)
و اگر تو را وادارند تا در باره چيزي كه تو را بدان دانشي نيست به من شرك ورزي از آنان فرمان مبر و[لي] در دنيا به خوبي با آنان معاشرت كن و راه كسي را پيروي كن كه توبه كنان به سوي من بازمي گردد و [سرانجام] بازگشت شما به سوي من است و از [حقيقت] آنچه انجام مي داديد شما را با خبر خواهم كرد(15)
يَٰبُنَيَّ إِنَّهَآ إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَٰوَٰتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ(16)
اي پسرك من اگر [عمل تو] هم وزن دانه خردلي و در تخته سنگي يا در آسمانها يا در زمين باشد خدا آن را مي آورد كه خدا بس دقيق و آگاه است(16)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 243 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 16 از سوره ی لقمان
سوره لقمان [31]
این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى 34 آیه است
محتواى سوره:
بطور کلى محتواى این سوره در پنج بخش خلاصه مىشود:
بخش اول بعد از ذکر حروف مقطعه اشاره به عظمت قرآن و هدایت و رحمت بودن آن براى مؤمنانى که واجد صفات ویژه هستند مىکند.
بخش دوم از نشانههاى خدا در آفرینش آسمان و برپا داشتن آن بدون هیچگونه ستون، و آفرینش کوهها در زمین، و جنبندگان مختلف، و نزول باران و پرورش گیاهان سخن مىگوید.
بخش سوم قسمتى از سخنان حکمتآمیز لقمان آن مرد الهى را به هنگام اندرز فرزندش نقل مىکند.
در بخش چهارم بار دیگر به دلائل توحید باز مىگردد، و سخن از تسخیر آسمان و زمین و نعمتهاى وافر پروردگار و نکوهش از منطق بت پرستانى که تنها بر اساس تقلید از نیاکان در این وادى گمراهى افتادند، سخن مىگوید.
و نیز از علم گسترده و بىپایان خدا با ذکر مثال روشنى پرده بر مىدارد.
بخش پنجم اشاره کوتاه و تکان دهندهاى به مسأله معاد و زندگى پس از مرگ دارد، به انسان هشدار مىدهد که مغرور به زندگى این دنیا نشود.
این مطلب را با ذکر گوشهاى از علم غیب پروردگار که از همه چیز در ارتباط با انسان از جمله لحظه مرگ او و حتى جنینى که در شکم مادر است آگاه است تکمیل کرده و سوره را پایان مىدهد.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثى از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مىخوانیم: «کسى که سوره لقمان را بخواند لقمان در قیامت رفیق و دوست اوست، و به عدد کسانى که کار نیک یا بد انجام دادهاند (به حکم امر به معروف و نهى از منکر در برابر آنها) ده حسنه به او داده مىشود».
و در حدیث دیگرى از امام باقر علیه السّلام مىخوانیم: «کسى که سوره لقمان را در شب بخواند، خداوند سى فرشته را مأمور حفظ او تا به صبح در برابر شیطان و لشکر شیطان مىکند، و اگر در روز بخواند این سى فرشته او را تا به غروب از ابلیس و لشکرش محافظت مىنمایند».
این همه فضیلت و ثواب و افتخار براى خواندن یک سوره قرآن به خاطر آن است که تلاوت مقدمهاى است براى اندیشه و فکر و آن نیز مقدمهاى است براى عمل و تنها با لقلقه لسان نباید این همه فضیلت را انتظار داشت.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/232
پاسخ : صفحه ی 243 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 16 از سوره ی لقمان
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
(آیه 1)
این سوره، با ذکر عظمت و اهمیت قرآن آغاز مىشود، و بیان حروف مقطعه در ابتداى آن نیز اشاره لطیفى به همین حقیقت است، که این آیات که از حروف ساده الفبا ترکیب یافته، چنان محتوائى بزرگ و عالى دارد که سر نوشت انسانها را بکلى دگرگون مىسازد «الف، لام، میم» (الم).
(آیه 2)
لذا بعد از ذکر «حروف مقطعه» مىگوید: «این آیات کتاب حکیم است» کتابى پر محتوا و استوار (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ).
توصیف «الْکِتابِ» به «الْحَکِیمُ» یا بخاطر استحکام محتواى آن است، چرا که هرگز باطل به آن راه نمىیابد، و هر گونه خرافه را از خود دور مىسازد.
و یا به معنى آن است که این قرآن همچون دانشمند حکیمى است که در عین خاموشى با هزار زبان سخن مىگوید، تعلیم مىدهد، اندرز مىگوید، تشویق مىکند، انذار مىنماید، داستانهاى عبرتانگیز بیان مىکند، و خلاصه به تمام معنى داراى حکمت است، و این سر آغاز، تناسب مستقیمى دارد با سخنان «لقمان حکیم» که در این سوره از آن بحث به میان آمده.
(آیه 3)
این آیه هدف نهائى نزول قرآن را با این عبارت بازگو مىکند: این کتاب حکیم «مایه هدایت و رحمت براى نیکو کاران است» (هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ).
«هدایت» در حقیقت مقدمهاى است براى «رحمت پروردگار»، چرا که انسان نخست در پرتو نور قرآن حقیقت را پیدا مىکند و به آن معتقد مىشود، و در عمل خود آن را به کار مىبندد، و به دنبال آن مشمول رحمت واسعه و نعمتهاى بىپایان پروردگار مىگردد.
(آیه 4)
این آیه محسنین را با سه وصف، توصیف کرده، مىگوید: همانان که نماز را بر پا مىدارند، و زکات را مىپردازند و آنها به آخرت یقین دارند» (الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ).
پیوند آنها با خالق از طریق نماز، و با خلق خدا از طریق زکات، قطعى است و یقین آنها به دادگاه قیامت انگیزه نیرومندى است براى پرهیز از گناه و براى انجام وظایف.
(آیه 5)
و این آیه عاقبت و سر انجام کار «محسنین» را چنین بیان مىکند:
«آنها بر طریق هدایت از پروردگارشانند، و آنانند رستگاران» (أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/232