پاسخ : صفحه ی 239 از قرآن کریم شامل آیات 1تا 18 از سوره ی الروم
سوره روم [30]
این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى 60 آیه است
محتواى سوره:
مطالب این سوره را در هفت بخش مىتوان خلاصه کرد.
1- پیشگویى از پیروزى رومیان بر ایرانیان در جنگى که در آینده درگیر مىشد.
2- گوشهاى از طرز فکر و چگونگى حالات افراد بىایمان.
3- بخش مهمى از آیات عظمت خداوند در آسمان و زمین و در وجود انسانها.
4- سخن از توحید فطرى بعد از بیان دلائل آفاقى و انفسى.
5- بازگشت به شرح و تبیین حالات افراد بىایمان و گنهکار، و ظهور فساد در زمین بر اثر گناهان آنها.
6- اشارهاى به مسأله مالکیت و حق ذى القربى و نکوهش از رباخوارى.
7- بازگشت مجددى به دلائل توحید و نشانههاى حق و مسائل مربوط به معاد.
فضیلت تلاوت سوره:
علاوه بر حدیثى که از امام صادق علیه السّلام در فضیلت سوره عنکبوت نقل شد، در حدیث دیگرى از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چنین آمده: «هر کس سوره روم را بخواند پاداشى معادل ده حسنه به تعداد هر فرشتهاى که در میان آسمان و زمین تسبیح خدا مىگوید خواهد داشت و آنچه را در روز و شب از دست داده جبران خواهد کرد».
بدیهى است کسى که محتواى این سوره را در روح و جان خود جاى دهد و مراقبت پروردگار را در هر لحظه در خود ببیند، تقواى الهى چنان قلبش را پر مىکند که شایسته چنین پاداش بزرگى است.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/225
پاسخ : صفحه ی 239 از قرآن کریم شامل آیات 1تا 18 از سوره ی الروم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
(آیه 1)
شأن نزول:
آیات نخستین این سوره بدین سبب نازل شد که در آن هنگام که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در «مکّه» بود، و مؤمنان در اقلیت قرار داشتند، جنگى میان ایرانیان و رومیان در گرفت، و در این نبرد ایرانیان پیروز شدند.
مشرکان «مکّه» این را به فال نیک گرفتند و دلیل بر حقانیت شرک خود دانستند! آیات نخستین این سوره نازل شد و قاطعانه گفت: گرچه ایرانیان در این نبرد پیروز شدند اما چیزى نمىگذرد که از رومیان شکست خواهند خورد و حتى حدود زمان این پیشگویى را نیز بیان داشت.
این پیشگویى قاطع قرآن که از یک سو نشانه اعجاز این کتاب آسمانى و اتکا آورنده آن به علم بىپایان پروردگار به عالم غیب است، و از سوى دیگر نقطه مقابل تفأل مشرکان بود، مسلمانان را طورى دلگرم ساخت که حتى مىگویند: بعضى از آنان با مشرکان روى این مسأله شرطبندى مهمى کردند!- آن روز هنوز حکم تحریم این گونه شرط بندیها نازل نشده بود.
تفسیر:
یک پیشگویى عجیب! این سوره جزء 29 سورهاى است که با حروف مقطعه آغاز مىشود «الف، لام، میم» (الم).
تنها چیزى که در اینجا جلب توجه مىکند این است که بر خلاف بسیارى از سورههایى که با حروف مقطعه آغاز مىشود و پشت سر آن سخن از عظمت قرآن است در اینجا بحثى از عظمت قرآن نمىیابیم، بلکه سخن از شکست رومیان و پیروزى مجدد آنها در آینده است، ولى با دقت روشن مىشود که این بحث نیز بیان عظمت قرآن است، چرا که این خبر غیبى مربوط به آینده از نشانههاى اعجاز و عظمت این کتاب آسمانى محسوب مىشود.
(آیه 2)
بعد از ذکر حروف مقطعه مىفرماید: «رومیان مغلوب شدند» (غُلِبَتِ الرُّومُ).
(آیه 3)
«و این شکست در سرزمین نزدیکى واقع شد» (فِی أَدْنَى الْأَرْضِ).
منظور از «ادنى الارض» (سرزمین نزدیک) سرزمین ایرانیان بوده است یعنى در محلى واقع شد که نزدیکترین نقطه میان ایران و روم بود.
سپس اضافه مىکند: «و آنها (رومیان) بعد از مغلوبیت به زودى غلبه خواهند کرد» (وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ).
(آیه 4)
سپس حدود سالهاى آن را با این عبارت بیان مىکند: «در چند سال»! (فِی بِضْعِ سِنِینَ).
و اگر مىبینید خداوند از آینده خبر مىدهد، به خاطر آن است که «همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد» از این شکست و پیروزى (لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ).
عبارت فوق مىخواهد این نکته را روشن سازد که قادر بالذّات و مالک على الاطلاق اوست و هر کس هر چیزى دارد از او دارد.
سپس مىافزاید: اگر امروز که رومیان شکست خوردند مشرکان خوشحال شدند «در آن روز مؤمنان (به خاطر پیروزى دیگرى) خوشحال خواهند شد»! (وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ).
(آیه 5)
آرى! خوشحال مىشوند «به سبب یارى خداوند» (بِنَصْرِ اللَّهِ).
خداوند «هر که را بخواهد یارى مىکند، و او صاحب قدرت و رحیم است»! (یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ).
مسلمانان در آن روز از جهات مختلفى خوشحال شدند:
از پیروزى اهل کتاب بر مجوسیان که صحنهاى از غلبه خدا پرستى بر شرک بود. از پیروزى معنوى به خاطر ظهور اعجاز قرآن. و از پیروزى مقارن آن که احتمالا «صلح حدیبیه» یا یکى دیگر از فتوحات مسلمین بود.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/225
پاسخ : صفحه ی 239 از قرآن کریم شامل آیات 1تا 18 از سوره ی الروم
(آیه 6)
باز هم براى تأکید بیشتر مىفرماید: «این وعدهاى است که خدا داده است» (وَعْدَ اللَّهِ).
«و خداوند هرگز از وعدهاش تخلف نخواهد کرد، هر چند بیشتر مردم نمىدانند» (لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ).
و علت عدم آگاهى مردم عدم معرفتشان نسبت به خدا و علم و قدرت اوست آنها خدا را به درستى نشناختند، و لذا از این حقیقت که او محال است از وعدهاش تخلف کند درست آگاه نیستند، چرا که تخلف از وعده یا به خاطر جهل است و یا به خاطر ضعف و ناتوانى است و هیچ یک در خدا راه ندارد.
(آیه 7)
سپس مىافزاید: این مردم کوتاه بین «تنها ظاهرى از زندگى دنیا را مىبینند و از آخرت و پایان کارها بىخبرند»! (یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ).
انسان «ظاهر بین» انفاق را سبب خسران و زیان مىشمرد، در حالى که این «موحد» تجارتى پرسود مىداند.
آن یکى ربا خوارى را مایه افزایش در آمد، و این یکى مایه وبال و بدبختى و زیان.
آن یکى جهاد را مایه افزایش در آمد، و این یکى مایه وبال و بدبختى و زیان.
آن یکى جهاد را مایه دردسر و شهادت را به معنى نابودى و این یکى جهاد را رمز سر بلندى و شهادت را حیات جاویدان مىشمرد.
اگر آنها باطن و درون این زندگى دنیا را نیز مىدانستند براى شناخت آخرت کافى بود، چرا که دقت کافى در این زندگى زود گذر نشان مىدهد که حلقهاى است از یک سلسله طولانى، و مرحلهاى است از یک مسیر بزرگ، همان گونه که دقت در زندگى دوران جنینى نشان مىدهد که هدف نهایى خود این زندگى نیست، بلکه این یک مرحله مقدماتى براى زندگى گستردهاى است.
اعجاز قرآن از دریچه علم غیب!
یکى از طرق اثبات اعجاز قرآن خبرهاى غیبى قرآن است که یک نمونه روشن آن در همین آیات مورد بحث آمده، در طى چند آیه با انواع تأکیدات از پیروزى بزرگ یک ارتش شکست خورده در چند سال بعد خبر مىدهد، و آن را به عنوان یک وعده تخلفناپذیر الهى معرفى مىکند.
تاریخ به ما مىگوید که هنوز نه سال نگذشته بود که: رومیان در نبرد جدیدى بر ایرانیان پیروز شدند، و مقارن همان زمان مسلمانان با صلح حدیبیه (و طبق روایتى در جنگ بدر) پیروزى چشمگیرى بر دشمنان پیدا کردند.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/226
پاسخ : صفحه ی 239 از قرآن کریم شامل آیات 1تا 18 از سوره ی الروم
(آیه 8)
آیه قبل سخن از ظاهربینانى بود که تنها افق فکرشان به محدوده دنیا و جهان ماده تعلق دارد، و از قیامت و عالم ماوراء طبیعت بىخبرند.
در این آیه و آیات آینده به ذکر مطالب متنوعى پیرامون مبدأ و معاد مىپردازد نخست به صورت یک استفهام اعتراضآمیز مىگوید: «آیا آنها در درون جان خویش تفکر نکردند که خداوند آسمان و زمین و آنچه را در میان این دو است جز به حق نیافریده؟ و براى آن اجل و پایان معینى قرار داده است» (أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى).
یعنى اگر آنها درست بیندیشند و به وجدان خود و داورى عقلشان مراجعه کنند به خوبى از این دو امر آگاه مىشوند که: جهان بر اساس حق آفریده شده، و نظاماتى بر آن حاکم است که دلیل بر وجود عقل و قدرت کامل در خالق این جهان است.
و دیگر این که: این جهان رو به زوال و فنا مىرود و از آنجا که خالق حکیم ممکن نیست بیهوده آن را آفریده باشد دلیل بر این است که جهان دیگرى که سراى بقا است بعد از این جهان مىباشد، و گر نه آفرینش این جهان مفهوم نداشت.
لذا در پایان آیه اضافه مىکند: «بسیارى از مردم به لقاى پروردگارشان کافرند» (وَ إِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَکافِرُونَ).
و یا این که با زبان، منکر نیستند اما عملشان آن چنان آلوده و ننگین است که نشان مىدهد آنها اعتقادى به معاد ندارند، چرا که اگر معتقد بودند نباید این چنین فاسد و مفسد باشند.
(آیه 9)
عاقبت بدکاران! از آنجا که تعبیر به «اجل مسمى» بیانگر این حقیقت است که به هر حال زندگى این جهان دوام و بقایى ندارد و این هشدارى است به همه دنیا پرستان، در این آیه مىفرماید: «آیا در زمین گردش نکردند تا بنگرند عاقبت کسانى که قبل از آنها بودند» به کجا کشیده شد (أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ).
«آنها نیرومندتر از اینان بودند و زمین را (براى زراعت و آبادى) بیش از اینان دگرگون ساختند و آباد کردند» (کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ أَثارُوا الْأَرْضَ وَ عَمَرُوها أَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها).
«و پیامبرانشان با دلایل آشکار به سراغشان آمدند» (وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ). اما آنها خیرهسرى کردند، و در برابر حق تسلیم نشدند و کیفر خود را دیدند.
«خداوند هرگز به آنان ستم نکرد، آنها به خودشان ستم مىکردند»! (فَما کانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ).
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/226
پاسخ : صفحه ی 239 از قرآن کریم شامل آیات 1تا 18 از سوره ی الروم
(آیه 10)
این آیه آخرین مرحله کفر آنها را بیان کرده، مىگوید: «سپس سر انجام کسانى که اعمال بد انجام دادند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند، و (از آن بدتر) به استهزا و مسخره کردن آن بر خاستند» (ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ).
آرى! گناه و آلودگى همچون بیمارى خوره به جان انسان مىافتد، و روح ایمان را مىخورد و از بین مىبرد، و کار به جایى مىرسد که سر از تکذیب آیات الهى در مىآورد و به مرحلهاى مىرسد که دیگر هیچ وعظ و اندرز و انذارى مؤثر نیست و جز تازیانه عذاب دردناک الهى راهى باقى نمىماند!
(آیه 11)
سر نوشت مجرمان در قیامت: در آیات گذشته سخن از تکذیب کنندگانى به میان آمد که آیات خدا را به باد مسخره مىگرفتند، و در اینجا با بیان گوشهاى از مباحث معاد و سر نوشت مجرمان در قیامت بحثهایى را که پیش از این در باره معاد در آیات قبل گفته شد تکمیل مىکند.
نخست مىفرماید: «خداوند آفرینش را آغاز نموده سپس اعاده مىکند، و بعد به سوى او بازگردانده مىشوید» (اللَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ).
در آیه یک استدلال کوتاه و پر معنى براى مسأله معاد بیان شده که در آیات دیگر قرآن نیز به عبارات دیگرى آمده است، و آن این که: «همان کسى که قدرت بر آفرینش نخستین داشت قدرت بر معاد هم دارد، و قانون عدالت و همچنین حکمت خداوند ایجاب مىکند که این آفرینش مجدد تحقق یابد».
(آیه 12)
این آیه وضع مجرمان را چنین مجّسم مىکند: «آن روز که قیامت بر پا مىشود مجرمان در نومیدى و غم و اندوه فرو مىروند» (وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ).
چرا که نه ایمان و عمل صالحى با خود به عرصه محشر آوردهاند، نه یار و یاورى دارند و نه امکان بازگشت به دنیا و جبران گذشته وجود دارد.
(آیه 13)
لذا در این آیه مىافزاید: «آنها شفیعانى از معبودانشان ندارند» (وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَکائِهِمْ شُفَعاءُ).
به همین جهت «نسبت به معبودهایى که آنها را شریک خدا قرار داده بودند کافر مىشوند» و از آنها تنفر و بیزارى مىجویند (وَ کانُوا بِشُرَکائِهِمْ کافِرِینَ).
(آیه 14)
سپس به گروههاى مختلف مردم در آن روز اشاره کرده، مىگوید:
«روزى که قیامت بر پا مىشود مردم از هم جدا مىگردند» (وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یَوْمَئِذٍ یَتَفَرَّقُونَ).
(آیه 15)
«پس گروهى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها در باغى از بهشت متنعم و شاد و مسرور خواهند بود، آن چنان که آثار شادى در چهرههایشان هویدا مىگردد» (فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یُحْبَرُونَ).
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/226
پاسخ : صفحه ی 239 از قرآن کریم شامل آیات 1تا 18 از سوره ی الروم
(آیه 16)
«و اما آنان که به آیات ما و لقاى آخرت کافر شدند، در عذاب الهى احضار مىشوند» (وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِکَ فِی الْعَذابِ مُحْضَرُونَ).
(آیه 17)
تسبیح و حمد در همه حال براى خداست: بعد از بحثهاى فراوانى که در آیات گذشته در مورد مبدأ و معاد و بخشى از پاداش مؤمنان و کیفر مشرکان آمد در این آیه به تسبیح و حمد پروردگار و تنزیه و تقدیس او از هر گونه شرک و نقص و عیب پرداخته، مىفرماید: «منزّه است خداوند به هنگامى که شام مىکنید و هنگامى که صبح مىکنید» (فَسُبْحانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَ حِینَ تُصْبِحُونَ).
(آیه 18)
«و حمد و ستایش مخصوص ذات پاک اوست در آسمان و زمین (منزه است) به هنگام عصر، و هنگامى که وارد ظهر مىشوید» (وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِیًّا وَ حِینَ تُظْهِرُونَ).
به این ترتیب در دو آیه فوق چهار وقت براى «تسبیح» پروردگار بیان شده:
آغاز شب طلوع صبح عصرگاهان و به هنگام زوال ظهر.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/227
صفحه ی 240 از قرآن کریم شامل آیات 19تا 32 از سوره ی الروم
[golrooz] صفحه ی 240 از قرآن کریم شامل آیات 19تا 32 از سوره ی الروم [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَيُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَكَذَٰلِكَ تُخْرَجُونَ(19)
زنده را از مرده بيرون مي آورد و مرده را از زنده بيرون مي آورد و زمين را بعد از مرگش زنده مي سازد و بدين گونه [از گورها] بيرون آورده مي شويد(19)
وَمِنْ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَآ أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ(20)
و از نشانه هاي او اين است كه شما را از خاك آفريد پس بناگاه شما [به صورت] بشري هر سو پراكنده شديد(20)
وَمِنْ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا لِّتَسْكُنُوٓا۟ إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ(21)
و از نشانه هاي او اينكه از [نوع] خودتان همسراني براي شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستي و رحمت نهاد آري در اين [نعمت] براي مردمي كه مي انديشند قطعا نشانه هايي است(21)
وَمِنْ ءَايَٰتِهِ خَلْقُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَٰفُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَٰنِكُمْ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَءَايَٰتٍ لِّلْعَٰلِمِينَ(22)
و از نشانه هاي [قدرت] او آفرينش آسمانها و زمين و اختلاف زبانهاي شما و رنگهاي شماست قطعا در اين [امر نيز] براي دانشوران نشانه هايي است(22)
وَمِنْ ءَايَٰتِهِ مَنَامُكُم بِالَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَآؤُكُم مِّن فَضْلِهِۦٓ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ(23)
و از نشانه هاي [حكمت] او خواب شما در شب و [نيم] روز و جستجوي شما [روزي خود را] از فزون بخشي اوست در اين [معني نيز] براي مردمي كه مي شنوند قطعا نشانه هايي است(23)
وَمِنْ ءَايَٰتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَيُحْيِ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَآ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ(24)
و از نشانه هاي او [اينكه] برق را براي شما بيم آور و اميدبخش مي نماياند و از آسمان به تدريج آبي فرو مي فرستد كه به وسيله آن زمين را پس از مرگش زنده مي گرداند در اين [امر هم] براي مردمي كه تعقل مي كنند قطعا نشانه هايي است(24)
وَمِنْ ءَايَٰتِهِۦٓ أَن تَقُومَ السَّمَآءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْضِ إِذَآ أَنتُمْ تَخْرُجُونَ(25)
و از نشانه هاي او اين است كه آسمان و زمين به فرمانش برپايند پس چون شما را با يك بار خواندن فرا خوان د بناگاه [از گورها] خارج مي شويد(25)
وَلَهُ مَن فِي السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَٰنِتُونَ(26)
و هر كه در آسمانها و زمين است از آن اوست همه او را گردن نهاده اند(26)
وَهُوَ الَّذِي يَبْدَؤُا۟ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَيٰ فِي السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(27)
و اوست آن كس كه آفرينش را آغاز مي كند و باز آن را تجديد مي نمايد و اين [كار] بر او آسانتر است و در آسمانها و زمين نمونه والا[ي هر صفت برتر] از آن اوست و اوست شكست ناپذير سنجيده كار(27)
ضَرَبَ لَكُم مَّثَلًا مِّنْ أَنفُسِكُمْ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَٰنُكُم مِّن شُرَكَآءَ فِي مَا رَزَقْنَٰكُمْ فَأَنتُمْ فِيهِ سَوَآءٌ تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنفُسَكُمْ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ(28)
[خداوند] براي شما از خودتان مثلي زده است آيا در آنچه به شما روزي داده ايم شريكاني از بردگانتان داريد كه در آن [مال با هم] مساوي باشيد و همان طور كه شما از يكديگر بيم داريد از آنها بيم داشته باشيد اين گونه آيات خود را براي مردمي كه مي انديشند به تفصيل بيان مي كنيم(28)
بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوٓا۟ أَهْوَآءَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَن يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ(29)
نه [اين چنين نيست] بلكه كساني كه ستم كرده اند بدون هيچ گونه دانشي هوسهاي خود را پيروي كرده اند پس آن كس را كه خدا گمراه كرده چه كسي هدايت مي كند و براي آنان ياوراني نخواهد بود(29)
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ(30)
پس روي خود را با گرايش تمام به حق به سوي اين دين كن با همان سرشتي كه خدا مردم را بر آن سرشته است آفرينش خداي تغييرپذير نيست اين است همان دين پايدار ولي بيشتر مردم نمي دانند(30)
۞ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَلَا تَكُونُوا۟ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(31)
به سويش توبه بريد و از او پروا بداريد و نماز را برپا كنيد و از مشركان مباشيد(31)
مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا۟ دِينَهُمْ وَكَانُوا۟ شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍۭ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ(32)
از كساني كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبي بدانچه پيش آنهاست دلخوش شدند(32)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 240 از قرآن کریم شامل آیات 19تا 32 از سوره ی الروم
(آیه 19)
در این آیه باز به مسأله معاد باز مىگردد، و از طریق دیگرى به استبعاد منکران چنین پاسخ مىگوید: «زنده را از مرده، و مرده را از زنده، خارج مىکند و زمین را پس از مردنش حیات مىبخشد، و به همین گونه روز قیامت (از گورها) بیرون آورده مىشوید» (یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ کَذلِکَ تُخْرَجُونَ).
یعنى «صحنه معاد» و «صحنه پایان دنیا» که یکى خروج «زنده از مرده» است و دیگرى «مرده از زنده» مرتبا در برابر چشم شما تکرار مىشود، بنا بر این چه جاى تعجب که در پایان جهان همه موجودات زنده بمیرند و در رستاخیز همه انسانها به زندگى جدیدى باز گردند؟! اما «خروج حىّ از میت» در مورد زمینهاى مرده براى همه روشن است که در فصل زمستان زمین به صورت مرده در مىآید، اما در فصل بهار با تعادل هوا و فرو ریختن قطرات حیاتبخش باران جنبشى در زمین پیدا مىشود، و این صحنه معاد است که در این جهان مىبینیم.
و اما در مورد خارج ساختن «مرده از زنده» آن هم چیز پوشیده و پنهانى نیست و اما در مورد بیرون آمدن موجود «زنده از مرده» گرچه طبق مسلمات علم امروز در حال حاضر حد اقل در آزمایشهاى بشرى و مشاهدات روزمره موردى دیده نشده است. ولى مسلما در آغاز که این کره خاکى یک پارچه آتش بود، موجود زندهاى وجود نداشت، بعدا در شرایط خاصى که علم هنوز آن را به درستى کشف نکرده است موجودات زنده از مواد بىجان با یک جهش بزرگ متولد شدند، اما این موضوع در شرایط فعلى کره زمین در آنجا که در دسترس علم و دانش بشر است دیده نمىشود.
اما آنچه براى ما محسوس و کاملا قابل لمس و درک است این است که موجودات مرده دائما جزء اندام موجودات زنده مىشوند و لباس حیات در تن مىپوشانند، آب و غذایى که ما مىخوریم موجود زندهاى نیست، اما جزء بدن ما که شد تبدیل به یک موجود زنده مىشود، و سلولهاى تازهاى بر سلولهاى بدن ما افزوده مىگردد.
بنا بر این مىتوان گفت: دائما در نظام عالم طبیعت زندگى از دل مرگ و مرگ از دل زندگى بیرون مىآید به همین دلیل خدایى که آفریننده طبیعت است قادر به احیاى مردگان در جهان دیگر مىباشد.
(آیه 20)
آیات خدا در آفاق و انفس! در اینجا نکات جالبى از دلائل توحید و نشانههاى پروردگار را در نظام عالم هستى بازگو کرده، و بحثهاى گذشته را تکمیل مىنماید.
نخست به سراغ آفرینش انسان که اولین و مهمترین موهبت الهى بر اوست مىرود و مىگوید: «یکى از نشانههاى او این است که شما را از خاک آفرید، سپس شما انسانهایى شدید که در روى زمین منتشر گشتید» (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ).
در این آیه به دو نشانه عظمت الهى اشاره شده: یکى آفرینش انسان از خاک که ممکن است اشاره به آفرینش نخستین انسان یعنى آدم بوده باشد، یا آفرینش همه انسانها از خاک چرا که مواد غذایى تشکیل دهنده وجود انسان، همه مستقیما یا بطور غیر مستقیم از خاک گرفته مىشود.
دوم: تکثیر نسل انسان و انتشار فرزندان آدم در سراسر روى زمین است.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/227
پاسخ : صفحه ی 240 از قرآن کریم شامل آیات 19تا 32 از سوره ی الروم
(آیه 21)
این آیه نیز بخش دیگرى از آیات انفسى را که در مرحله بعد از آفرینش انسان قرار دارد مطرح کرده، مىفرماید: «و از نشانههاى او این که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید» (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها).
و از آنجا که ادامه این پیوند در میان همسران، نیاز به یک جاذبه و کشش قلبى و روحانى دارد به دنبال آن اضافه مىکند: «و در میان شما مودّت و رحمت قرار داد» (وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً).
و در پایان آیه براى تأکید بیشتر مىفرماید: «در این نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
و از اینجا مىتوان نتیجه گرفت آنها که پشت پا به این سنت الهى مىزنند وجود ناقصى دارند، چرا که یک مرحله تکاملى آنها متوقف شده مگر آن که به راستى شرایط خاص و ضرورتى ایجاب تجرّد کند.
(آیه 22)
این آیه معجونى از آیات آفاقى و انفسى است: نخست به مسأله خلقت آسمانها و زمین اشاره کرده، مىگوید: «از نشانههاى بزرگ خدا آفرینش آسمانها و زمین است» (وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
آسمانها با آن همه کرات، با آن همه منظومهها و کهکشانها، آسمانهایى که اندیشه بلند پرواز انسان از درک عظمت آن عاجز و فکر از مطالعه آن خسته مىشود و هر قدر علم و دانش انسان پیش مىرود نکتههاى تازهاى از عظمتش آشکار مىگردد.
سپس سخن را به یکى از آیات بزرگ انفسى منتقل ساخته، مىگوید:
«و اختلاف زبانها و رنگهاى شما» نیز از آیات عظمت اوست! (وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ).
که براى سازمان یافتن اجتماع بشر خداوند صداها و رنگها را مختلف قرار داده است و همچنین زبانها و نژادها را.
قرآن در پایان آیه مىگوید: «در این امور نشانههایى است براى عالمان و اندیشمندان» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمِینَ).
چرا که آنها بیش از هر کس از این اسرار آگاه مى شوند.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/227
پاسخ : صفحه ی 240 از قرآن کریم شامل آیات 19تا 32 از سوره ی الروم
(آیه 23)
باز هم نشانه هاى عظمت او در برون و درون: به دنبال بحثهاى گذشته پیرامون آیات پروردگار در آفاق و انفس در اینجا به گفتگو پیرامون بخش دیگرى از این آیات بزرگ مىپردازد.
نخست پدیده «خواب» را به عنوان یک پدیده مهم آفرینش و نمودارى از نظام حکیمانه آفریننده آن مورد توجه قرار داده، مىگوید: «و از نشانههاى او خواب شما در شب و روز است، و تلاش و کوشش شما براى بهره گیرى از فضل پروردگار» و تأمین معاش (وَ مِنْ آیاتِهِ مَنامُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ابْتِغاؤُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ).
و در پایان مىافزاید: «در این امور نشانههایى است براى آنها که گوش شنوا دارند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ).
این موهبت بزرگ الهى سبب مىشود که جسم و روح انسان به اصطلاح سرویس شود، و با بروز حالت خواب که یک نوع وقفه و تعطیل کار بدن است آرامش و رفع خستگى حاصل گردد، و انسان حیات و نشاط و نیروى تازهاى پیدا کند.
مسلما اگر خواب نبود روح و جسم انسان بسیار زود پژمرده و فرسوده مىشد، و بسیار زود پیرى و شکستگى به سراغ او مىآمد.
(آیه 24)
این آیه که پنجمین قسمت از آیات عظمت خدا را بیان مىکند باز به سراغ آیات آفاقى مىرود، و مسأله باران و رعد و برق و حیات زمین را پس از مرگ مورد توجه قرار داده، مىگوید: «و از نشانههاى خدا این است که برق را که هم مایه ترس است هم مایه امید، به شما نشان مىدهد» (وَ مِنْ آیاتِهِ یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً).
«ترس» از خطرات ناشى از برق که گاه به صورت «صاعقه» در مىآید و «امید» از نظر نزول باران که غالبا بعد از رعد و برق به صورت رگبار فرو مىریزد.
سپس مىافزاید: «و از آسمان آبى نازل مىکند که زمین را بعد از مرگش حیات مىبخشد» (وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها).
در پایان آیه به عنوان تأکید مىافزاید: «در این امور آیات و نشانههایى است براى جمعیتى که تعقل و اندیشه مىکنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ).
آنها هستند که مى فهمند در این برنامه حساب شده دست قدرتى در کار است و هرگز نمىتواند معلول تصادفها و ضرورتهاى کور و کر باشد.
منبع : http://zaeim.parsiblog.com/Posts/227