-
پاسخ : صفحه ی 110 از قرآن کریم شامل آیات 61 تا 70 از سوره ی توبه
http://uc-njavan.ir/images/t29blyeyad6l6ikrbya0.gif
أَلَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِيمَ وِأَصْحَابِ مَدْيَنَ وَالْمُؤْتَفِكَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿۷۰﴾
«آيا گزارش [حال] كسانى كه پيش از آنان بودند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و شهرهاى زير و رو شده به ايشان نرسيده است پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند خدا بر آن نبود كه به آنان ستم كند ولى آنان بر خود ستم روا مىداشتند»
«مؤتفکات» از مادۀ «ائتفاک» به معنای انقلاب و زیر و رو شدن است و اشاره به شهرهای قوم لوط دارد که با زلزلۀ شدیدی زیر و رو گردید.{نمونه،ج 8 ، ص 34}
از مولا امام جعفرصادق(ع) در این باره روایت است:
«آنها قوم لوط بودند که زمین برای آنها زیر و رو شد؛ به صورتی که بلندی های سرزمین آنها، پست ترین نقاط آن گردید»{کافی، ج 8، ص 181}
-
پاسخ : صفحه ی 110 از قرآن کریم شامل آیات 61 تا 70 از سوره ی توبه
پایداری در کار
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) :
أحَبُّ الأعْمالِ إلَی اللهِ أدْوَمُها وَإنْ قَلَّ
محبوبترین کارها پیش خداوند پایدارترین آنهاست، اگر چه اندک باشد
To God, the best act is the one which is more lasting, however scanty that might be.
صحیح مسلم، ح 1305
-
پاسخ : صفحه ی 110 از قرآن کریم شامل آیات 61 تا 70 از سوره ی توبه
-
پاسخ : صفحه ی 110 از قرآن کریم شامل آیات 61 تا 70 از سوره ی توبه
-
صفحه ی 111 از قرآن کریم شامل آیات 71 تا 80 از سوره ی توبه
صفحه ی 111 از قرآن کریم شامل آیات 71 تا 80 از سوره ی توبه
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَٰتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَوٰةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوٰةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُو۟لَٰٓئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(71)
و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاي پسنديده وا مي دارند و از كارهاي ناپسند باز مي دارند و نماز را بر پا مي كنند و زكات مي دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مي برند آنانند كه خدا به زودي مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است(71)
وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَٰتِ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَمَسَٰكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّٰتِ عَدْنٍ وَرِضْوَٰنٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(72)
خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايي وعده داده است كه از زير [درختان] آن نهرها جاري است در آن جاودانه خواهند بود و [نيز] سراهايي پاكيزه در بهشتهاي جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودي خدا بزرگتر است اين است همان كاميابي بزرگ(72)
يَٰٓأَيُّهَا النَّبِيُّ جَٰهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَٰفِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَيٰهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ(73)
اي پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگير و جايگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامي است(73)
يحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا۟ وَلَقَدْ قَالُوا۟ كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا۟ بَعْدَ إِسْلَٰمِهِمْ وَهَمُّوا۟ بِمَا لَمْ يَنَالُوا۟ وَمَا نَقَمُوٓا۟ إِلَّآ أَنْ أَغْنَيٰهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن يَتُوبُوا۟ يَكُ خَيْرًا لَّهُمْ وَإِن يَتَوَلَّوْا۟ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْءَاخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ(74)
به خدا سوگند مي خورند كه [سخن ناروا] نگفته اند در حالي كه قطعا سخن كفر گفته و پس از اسلام آوردنشان كفر ورزيده اند و بر آنچه موفق به انجام آن نشدند همت گماشتند و به عيبجويي برنخاستند مگر [بعد از] آنكه خدا و پيامبرش از فضل خود آنان را بي نياز گردانيدند پس اگر توبه كنند براي آنان بهتر است و اگر روي برتابند خدا آنان را در دنيا و آخرت عذابي دردناك مي كند و در روي زمين يار و ياوري نخواهند داشت(74)
۞ وَمِنْهُم مَّنْ عَٰهَدَ اللَّهَ لَئِنْ ءَاتَيٰنَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّٰلِحِينَ(75)
و از آنان كساني اند كه با خدا عهد كرده اند كه اگر از كرم خويش به ما عطا كند قطعا صدقه خواهيم داد و از شايستگان خواهيم شد(75)
فَلَمَّآ ءَاتَيٰهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا۟ بِهِ وَتَوَلَّوا۟ وَّهُم مُّعْرِضُونَ(76)
پس چون از فضل خويش به آنان بخشيد بدان بخل ورزيدند و به حال اعراض روي برتافتند(76)
فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَيٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَآ أَخْلَفُوا۟ اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا۟ يَكْذِبُونَ(77)
در نتيجه به سزاي آنكه با خدا خلف وعده كردند و از آن روي كه دروغ مي گفتند در دلهايشان تا روزي كه او را ديدار مي كنند پيامدهاي نفاق را باقي گذارد(77)
أَلَمْ يَعْلَمُوٓا۟ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَيٰهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلَّٰمُ الْغُيُوبِ(78)
آيا ندانسته اند كه خدا راز آنان و نجواي ايشان را مي داند و خدا داناي رازهاي نهاني است(78)
الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَٰتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(79)
كساني كه بر مؤمناني كه [افزون بر صدقه واجب] از روي ميل صدقات [مستحب نيز] مي دهند عيب مي گيرند و [همچنين] از كساني كه [در انفاق] جز به اندازه توانشان نمي يابند [عيبجويي مي كنند] و آنان را به ريشخند مي گيرند [بدانند كه] خدا آنان را به ريشخند مي گيرد و براي ايشان عذابي پر درد خواهد بود(79)
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا۟ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَٰسِقِينَ(80)
چه براي آنان آمرزش بخواهي يا برايشان آمرزش نخواهي [يكسان است حتي] اگر هفتاد بار برايشان آمرزش طلب كني هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزيد چرا كه آنان به خدا و فرستاده اش كفر ورزيدند و خدا گروه فاسقان را هدايت نمي كند(80)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 111 از قرآن کریم شامل آیات 71 تا 80 از سوره ی توبه
«خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايى وعده داده است كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است در آن جاودانه خواهند بود و [نيز] سراهايى پاكيزه در بهشتهاى جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودى خدا بزرگتر است اين است همان كاميابى بزرگ»
انسان، پس از درک این حقیقت که کجاست و باید در چه جایگاهی باشد، لحظه ای قرار نخواهد داشت و خود را مسافری می داند که برای آن مقصد باید بکوشد، تا به آن وعدۀ الهی که عین حقیقت است و نیل به آن، رستگاری عظیم است، برسد. این آیه، قسمتی از این رحمت گستردۀ الهی را که در انتظار افراد با ایمان است، یادآور می شود.
ویژگیهای بهشت مومنان
از ویژگی های این نعمت بزرگ، آن است که زوال در آن راه ندارد و بهشتیان در آن جاودانه می مانند « خَالِدِينَ فِيهَا ».
از ویژگی های دیگر بهشت این است که خداوند، مسکن های پاکیزه و منزلگاه های مرفّه در قلب بهشت در اختیار آنها قرار داده است«مَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْن».
درک رضایت الهی
آیه به نعمت و پاداش معنوی مؤمنان اشاره کرده می فرماید: « رِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ »؛«رضایت و خشنودی خدا [ که نصیب این مؤمنان راستین می شود] از همه چیز برتر و بزرگتر است».
هیچ کس نمی تواند لذت معنوی و احساسی را که به سبب جلب رضایت خدا به انسان به دست می دهد، توصیف کند. این خشنودی، نشان این است که اعمال آنان در این جهان، طبق برنامه الهی بوده است.
این که مؤمن، احساس می کند خدا از او راضی و خشنود است، بزرگترین نعمت و عظیم ترین لذت برای او است که قابل مقایسه با نعمت های بهشتی نیست. نکره آمدن «رضوان» شاید به علت قابل درک نبودن آن، در دنیا است و این که رسیدن به این مقام، نجات و رستگاری بزرگی است.
-
پاسخ : صفحه ی 111 از قرآن کریم شامل آیات 71 تا 80 از سوره ی توبه
پیام های این آیۀ شریفه
1 . زن و مرد، در برخورداری از پاداش الهی، برابرند « وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ».
2 . بزرگترین امتیاز بهشت، خلود در آن و جاودانگی نعمت های آن است « خَالِدِينَ فِيهَا ».
3 . زندگی آخرت، تنها معنوی نیست؛ بلکه مادی و جسمانی است « جَنَّاتٍ ... مَسَاكِنَ طَيِّبَةً ».
4 . لذت های معنوی، بالاتر از لذت های مادی بهشت است « رِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ».
5 . بهشت نیز درجات و مراتبی دارد « جَنَّاتٍ تَجْرِي » ، « جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ».
6 . رسیدن به پاداش اخروی و رضایت الهی، رستگاری بزرگ است « ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ».
-
پاسخ : صفحه ی 111 از قرآن کریم شامل آیات 71 تا 80 از سوره ی توبه
«كسانى كه بر مؤمنانى كه [افزون بر صدقه واجب] از روى ميل صدقات [مستحب نيز] مىدهند عيب مىگيرند و [همچنين] از كسانى كه [در انفاق] جز به اندازه توانشان نمىيابند [عيبجويى مىكنند] و آنان را به ريشخند مىگيرند [بدانند كه] خدا آنان را به ريشخند مىگيرد و براى ايشان عذابى پر درد خواهد بود»
پیامبر صلی الله علیه و آله تصمیم داشت لشکر اسلام را برای مقابله با دشمن آماده سازد؛ برای این منظور از مسلمانان کمک خواست. آنان که توانایی داشتند کمکِ شایانی کردند و عده ای کم درآمد، مثل «ابو عقیل انصاری» و «سالم بن عمیر انصاری» ، کمک ناچیزی کردند.
ولی منافقانِ عیب جو و طعنه زن، به هر دو گروه ایراد می گرفتند و هر دو را مسخره می کردند. این آیات نازل شد و خطاب به پیامبر(ص) فرمود: «اگر هفتاد بار برای آن ها استغفار کنی، هرگز خدا آنها را نمی آمرزد».«إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ »{توبه:80}
-
پاسخ : صفحه ی 111 از قرآن کریم شامل آیات 71 تا 80 از سوره ی توبه
دو ویژگی منافقان و ضرورتِ آگاهی مسلمانان
در این آیه، دو ویژگی از ویژگی های منافقان مطرح شده است : عیب جویی و مسخره کردن دیگران؛
منافقان، در صدد کارشکنی و دلسرد کردنِ مؤمنانند و می خواهند چرخ های فعالیت جامعۀ اسلامی از کار بیفتد؛ از این رو علاوه بر این که خود بخیل اند «فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُواْ بِهِ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ »{توبه:76}؛ انفاق کنندگان را هم به استهزا می گیرند یا مورد طعنه قرار می دهند. به آنها که مشتاقانه به لشکر اسلام کمک کردند، طعنه زده و آن ها را به ریاکاری متهم کردند و آنهایی را که با اخلاص، مقدار کمی به لشکر اسلام کمک کردند، به تمسخر گرفته و می گفتند: اسلام چه نیازی به کمک های ناچیز شما دارد؟
مسلمانان باید آگاه باشند این ویژگیِ همیشگیِ منافقان در همۀ زمان ها است، باید برابر آن ها ایستاد و مسلمانان را از اهدافِ شومِ آنان آگاه کرد.
کیفیت نه کمیت
این حقیقت، از آیات قرآن به دست می آید که اسلام، بیش از کمیّت، بر «کیفیت عمل» تکیه کرده و برای اخلاص و نیتِ پاک، ارزش فوق العاده ای قائل شده است که آیات فوق، نمونه ای از این منطقِ قرآن است.
همان گونه که از شأن نزولِ آیه پیداست، خداوند، به عمل مختصر کارگر مسلمانی اهمیت داده است که شبی را تا صبح نخوابیده و با قلبی پر از عشق به خدا و اخلاص، کار کرده و توانسته است در لحظات حساس، مقداری خرما به سپاه اسلام کمک کند، و کسانی را که این گونه اعمالِ به ظاهر کوچک را تحقیر می کنند، به شدت توبیخ و تهدید می کند و می گوید مجازاتِ دردناک، در انتظار آنها است.
-
پاسخ : صفحه ی 111 از قرآن کریم شامل آیات 71 تا 80 از سوره ی توبه
مراد از « سَخِرَ اللّهُ مِنْهُمْ »چیست؟
مسلماً منظور خداوند از مسخره کردنِ آنان این نیست که اعمالی را مثل اعمال آن ها انجام می دهد؛ بلکه مراد از مسخره کردن آنان، ممکن است این باشد که در قیامت، به گونه ای با آن ها معامله و برخورد کند که مثل استهزا شدگان تحقیر شوند. همچنین ممکن است مراد، این باشد که خداوند، جزای مسخرۀ آنان را خواهد داد؛ همان گونه که در روایتی از مولا امام رضا علیه السلام نقل شده است:
«مراد از مسخره کردنِ خداوند، آن است که خداوند، کیفر استهزای آنان را می دهد».
عاقبت طعنه زدن به مؤمنان و مسخره کردنِ آن ها
خداوند، در این آیه و آیۀ بعد به عاقبت دنیایی و آخرتی این عملِ ناپسند اشاره می کند. در آیۀ بعد، می فرماید: چون این ها با این عملِ خود، به خدا کفر ورزیدند، فاسقند و خداوند، فاسقان را هدایت نمی کند و اگر شخص محترم و معصومی، همانند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم برای آنها هفتاد بار استغفار کند، خداوند، آن ها را نمی بخشد. در این آیه نیز خداوند می فرماید : به سبب این عملشان، خداوند، آن ها را مسخره می کند و در قیامت، دچار عذاب دردناکی خواهند شد.
-
پاسخ : صفحه ی 111 از قرآن کریم شامل آیات 71 تا 80 از سوره ی توبه
پیام های این آیۀ کریمه
1 . عیبجویی و مسخره کردن، کار منافقان است. آنان خود کمک نمی کنند و کمک های دیگران را نیز زیر سوال می برند « الَّذِينَ يَلْمِزُونَ ...».
2 . انفاق از روی میل و رغبت، خصلتِ مؤمنان است « الْمُطَّوِّعِينَ ».
3 . به وظیفۀ خود عمل کنیم و از استهزای دشمن نهراسیم؛ زیرا خداوند، جزای آنان را می دهد« سَخِرَ اللّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ».
4 . خرده گیری و مسخره کردنِ مؤمن، گناهی بزرگ و در پی دارنۀ عذاب سخت الهی است « الَّذِينَ يَلْمِزُونَ ... لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ».
5 . کیفر الهی برای گناهکاران، متناسب با گناه آنان است « فَيَسْخَرُونَ ... سَخِرَ اللّهُ ».
برگرفته از کتاب تفسیر همراه چاپ اوقاف
-
پاسخ : صفحه ی 111 از قرآن کریم شامل آیات 71 تا 80 از سوره ی توبه
-
صفحه ی 112 از قرآن کریم شامل آیات 81 تا 91 از سوره ی توبه
[golrooz]صفحه ی 112 از قرآن کریم شامل آیات 81 تا 91 از سوره ی توبه[golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَٰفَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَرِهُوٓا۟ أَن يُجَٰهِدُوا۟ بِأَمْوَٰلِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَالُوا۟ لَا تَنفِرُوا۟ فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَّوْ كَانُوا۟ يَفْقَهُونَ(81)
بر جاي ماندگان به [خانه] نشستن خود پس از رسول خدا شادمان شدند و از اينكه با مال و جان خود در راه خدا جهاد كنند كراهت داشتند و گفتند در اين گرما بيرون نرويد بگو اگر دريابند آتش جهنم سوزان تر است(81)
فَلْيَضْحَكُوا۟ قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا۟ كَثِيرًا جَزَآءًۢ بِمَا كَانُوا۟ يَكْسِبُونَ(82)
از اين پس كم بخندند و به جزاي آنچه به دست مي آوردند بسيار بگريند(82)
فَإِن رَّجَعَكَ اللَّهُ إِلَيٰ طَآئِفَةٍ مِّنْهُمْ فَاسْتَْٔذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخْرُجُوا۟ مَعِيَ أَبَدًا وَلَن تُقَٰتِلُوا۟ مَعِيَ عَدُوًّا إِنَّكُمْ رَضِيتُم بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا۟ مَعَ الْخَٰلِفِينَ(83)
و اگر خدا تو را به سوي طايفه اي از آنان بازگردانيد و آنان براي بيرون آمدن [به جنگ ديگري] از تو اجازه خواستند بگو شما هرگز با من خارج نخواهيد شد و هرگز همراه من با هيچ دشمني نبرد نخواهيد كرد زيرا شما نخستين بار به نشستن تن درداديد پس [اكنون هم] با خانه نشينان بنشينيد(83)
وَلَا تُصَلِّ عَلَيٰٓ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَيٰ قَبْرِهِۦٓ إِنَّهُمْ كَفَرُوا۟ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا۟ وَهُمْ فَٰسِقُونَ(84)
و هرگز بر هيچ مرده اي از آنان نماز مگزار و بر سر قبرش نايست چرا كه آنان به خدا و پيامبر او كافر شدند و در حال فسق مردند(84)
وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَٰلُهُمْ وَأَوْلَٰدُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَٰفِرُونَ(85)
و اموال و فرزندان آنان تو را به شگفت نيندازد جز اين نيست كه خدا مي خواهد ايشان را در دنيا به وسيله آن عذاب كند و جانشان در حال كفر بيرون رود(85)
وَإِذَآ أُنزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ ءَامِنُوا۟ بِاللَّهِ وَجَٰهِدُوا۟ مَعَ رَسُولِهِ اسْتَْٔذَنَكَ أُو۟لُوا۟ الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُوا۟ ذَرْنَا نَكُن مَّعَ الْقَٰعِدِينَ(86)
و چون سوره اي نازل شود كه به خدا ايمان آوريد و همراه پيامبرش جهاد كنيد ثروتمندانشان از تو عذر و اجازه خواهند و گويند بگذار كه ما با خانه نشينان باشيم(86)
رَضُوا۟ بِأَن يَكُونُوا۟ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَيٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ(87)
راضي شدند كه با خانه نشينان باشند و بر دلهايشان مهر زده شده است در نتيجه قدرت درك ندارند(87)
لَٰكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مَعَهُ جَٰهَدُوا۟ بِأَمْوَٰلِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُو۟لَٰٓئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَٰتُ وَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(88)
ولي پيامبر و كساني كه با او ايمان آورده اند با مال و جانشان به جهاد برخاسته اند و اينانند كه همه خوبيها براي آنان است اينان همان رستگارانند(88)
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(89)
خدا براي آنان باغهايي آماده كرده است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است و در آن جاودانه اند اين همان رستگاري بزرگ است(89)
وَجَآءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا۟ اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(90)
و عذرخواهان باديه نشين [نزد تو] آمدند تا به آنان اجازه [ترك جهاد] داده شود و كساني كه به خدا و فرستاده او دروغ گفتند نيز در خانه نشستند به زودي كساني از آنان را كه كفر ورزيدند عذابي دردناك خواهد رسيد(90)
لَّيْسَ عَلَي الضُّعَفَآءِ وَلَا عَلَي الْمَرْضَيٰ وَلَا عَلَي الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا۟ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَي الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(91)
بر ناتوانان و بر بيماران و بر كساني كه چيزي نمي يابند [تا در راه جهاد ] خرج كنند در صورتي كه براي خدا و پيامبرش خيرخواهي نمايند هيچ گناهي نيست [و نيز] بر نيكوكاران ايرادي نيست و خدا آمرزنده مهربان است(91)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 112 از قرآن کریم شامل آیات 81 تا 91 از سوره ی توبه
-
پاسخ : صفحه ی 112 از قرآن کریم شامل آیات 81 تا 91 از سوره ی توبه
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّٰتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(89)
خدا براي آنان باغهايي آماده كرده است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است و در آن جاودانه اند اين همان رستگاري بزرگ است(89)
درحال حاضر هر کار نیکی که ما انجام میدیم بهشتمونه وبرعکس هرکارگناه جهنم ما است.
-
صفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبه
http://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/51.gifصفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبهhttp://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/51.gif
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
وَلَا عَلَي الَّذِينَ إِذَا مَآ أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَآ أَجِدُ مَآ أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوا۟ وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُوا۟ مَا يُنفِقُونَ(92)
و [نيز] گناهي نيست بر كساني كه چون پيش تو آمدند تا سوارشان كني [و] گفتي چيزي پيدا نمي كنم تا بر آن سوارتان كنم برگشتند و در اثر اندوه از چشمانشان اشك فرو مي ريخت كه [چرا] چيزي نمي يابند تا [در راه جهاد] خرج كنند(92)
۞ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَي الَّذِينَ يَسْتَْٔذِنُونَكَ وَهُمْ أَغْنِيَآءُ رَضُوا۟ بِأَن يَكُونُوا۟ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَيٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ(93)
ايراد فقط بر كساني است كه با اينكه توانگرند از تو اجازه [ترك جهاد] مي خواهند [و به اين] راضي شده اند كه با خانه نشينان باشند و خدا بر دلهايشان مهر نهاد در نتيجه آنان نمي فهمند(93)
يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُل لَّا تَعْتَذِرُوا۟ لَن نُّؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَي اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَيٰ عَٰلِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(94)
هنگامي كه به سوي آنان بازگرديد براي شما عذر مي آورند بگو عذر نياوريد هرگز شما را باور نخواهيم داشت خدا ما را از خبرهاي شما آگاه گردانيده و به زودي خدا و رسولش عمل شما را خواهند ديد آنگاه به سوي داناي نهان و آشكار بازگردانيده مي شويد و از آنچه انجام مي داديد به شما خبر مي دهد(94)
سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا۟ عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا۟ عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَيٰهُمْ جَهَنَّمُ جَزَآءًۢ بِمَا كَانُوا۟ يَكْسِبُونَ(95)
وقتي به سوي آنان بازگشتيد براي شما به خدا سوگند مي خورند تا از ايشان صرفنظر كنيد پس از آنان روي برتابيد چرا كه آنان پليدند و به [سزاي] آنچه به دست آورده اند جايگاهشان دوزخ خواهد بود(95)
يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا۟ عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْا۟ عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَيٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَٰسِقِينَ(96)
براي شما سوگند ياد مي كنند تا از آنان خشنود گرديد پس اگر شما هم از ايشان خشنود شويد قطعا خدا از گروه فاسقان خشنود نخواهد شد(96)
الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا۟ حُدُودَ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ عَلَيٰ رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(97)
باديه نشينان عرب در كفر و نفاق [از ديگران] سخت تر و به اينكه حدود آنچه را كه خدا بر فرستاده اش نازل كرده ندانند سزاوارترند و خدا داناي حكيم است(97)
وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَآئِرَ عَلَيْهِمْ دَآئِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(98)
و برخي از آن باديه نشينان كساني هستند كه آنچه را [در راه خدا] هزينه مي كنند خسارتي [براي خود] مي دانند و براي شما پيشامدهاي بد انتظار مي برند پيشامد بد براي آنان خواهد بود و خدا شنواي داناست(98)
وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَٰتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَٰتِ الرَّسُولِ أَلَآ إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِۦٓ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(99)
و برخي [ديگر] از باديه نشينان كساني اند كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارند و آنچه را انفاق مي كنند مايه تقرب نزد خدا و دعاهاي پيامبر مي دانند بدانيد كه اين [انفاق] مايه تقرب آنان است به زودي خدا ايشان را در جوار رحمت خويش درآورد كه خدا آمرزنده مهربان است(99)
وَالسَّٰبِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَٰجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَٰنٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا۟ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّٰتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(100)
و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار و كساني كه با نيكوكاري از آنان پيروي كردند خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند و براي آنان باغهايي آماده كرده كه از زير [درختان] آن نهرها روان است هميشه در آن جاودانه اند اين است همان كاميابي بزرگ(100)
وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَٰفِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا۟ عَلَي النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَيٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ(101)
و برخي از باديه نشيناني كه پيرامون شما هستند منافقند و از ساكنان مدينه [نيز عده اي] بر نفاق خو گرفته اند تو آنان را نمي شناسي ما آنان را مي شناسيم به زودي آنان را دو بار عذاب مي كنيم سپس به عذابي بزرگ بازگردانيده مي شوند(101)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبه
همانطور که در آیۀ 41 اشاره شد جهاد باید همه جانبه و با مال و جان باشد.یعنی چهار گزینه در ارتباط با توانایی فرد و شرکت در جهاد وجود دارد:
اول : فردی هم قدرت مالی دارد و هم قدرت جانی،پس باید از هر دو استفاده کند
دوم : فردی توان جسمی دارد اما استطاعت مالی ندارد؛ این فرد باید با جان خودش در جهاد شرکت کند
سوم : فردی فقط قدرت مالی دارد هر چند اندک؛ ولی توان جسمی ندارد این فرد باید از مالش در راه جهاد بگذرد و با زبان و تبلیغ از مجاهدان حمایت کند.
چهارم : فردی نه قدرت مالی دارد و نه توان جسمی که چنین فردی هم وظایفی (مانند با زبان و تبلیغ از مجاهدان حمایت کردن) برعهده دارد که به آن در آیات بعدی اشاره خواهد شد.
در آیۀ 90 سورۀ توبه:«وَجَاء الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛
«و عذرخواهان باديهنشين [نزد تو] آمدند تا به آنان اجازه [ترك جهاد] داده شود و كسانى كه به خدا و فرستاده او دروغ گفتند نيز در خانه نشستند به زودى كسانى از آنان را كه كفر ورزيدند عذابى دردناك خواهد رسيد»
خداوند دو گروه متفاوت از هم که در جهاد شرکت نمی کنند را معرفی کرده است چنانچه در تفسیر المیزان آمده است:
«باید توجه داشت که در این آیه، سخن از دو گروه متفاوت به میان آمده و نه یک گروه.گروه یکم کسانی هستند که به علت عذرهای موجهی مانند نداشتن استطاعت مالی یا ناتوانی جسمی اجازه می گیرند که در فریضۀ مهم جهاد شرکت نکنند؛ اما گروه دوم، منافقان دروغگویی هستند که بدون هیچ عذر موجهی از جهاد سرباز می زنند. خداوند با مقایسۀ این دو گروه، پستی و شقاوت گروه دوم را آشکار فرموده است.»
-
پاسخ : صفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبه
در آیۀ 91 همین سوره :
«لَّيْسَ عَلَى الضُّعَفَاء وَلاَ عَلَى الْمَرْضَى وَلاَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُواْ لِلّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛
«بر ناتوانان و بر بيماران و بر كسانى كه چيزى نمىيابند [تا در راه جهاد ] خرج كنند در صورتى كه براى خدا و پيامبرش خيرخواهى نمايند هيچ گناهى نيست [و نيز] بر نيكوكاران ايرادى نيست و خدا آمرزنده مهربان است»
خدا تکلیفی را برعهدۀ افرادی که بخاطر عذرهای موجه نمی توانند در جهاد شرکت کنند گذاشته است در تفسیر نمونه آمده است:
«این آیه، تکلیف دیگری را برای گروه اول معین کرده و فرموده که گرچه آنها توانایی گرفتن سلاح به دست و شرکت در میدان نبرد را ندارند، این توانایی را دارند که مجاهدان را با سخن و طرز رفتار خود تشویق کنند و مبارزان را دلگرم سازند ئ روحیۀ آن ها را با شمردن ثمرات جهاد تقویت کنند و به عکس، تا آنجا که توانایی دارند، در تضعیف روحیۀ دشمن و فراهم آوردن مقدمات شکست آنها کوتاهی نورزند؛ زیرا که کلمۀ «نصح» که در اصل به معنای اخلاص است، کلمۀ جامعی است که هرگونه خیر خواهی و اقدام مخلصانه را شامل می شود. از این آیه فهمیده می شود که هیچ کس به طور کامل از همکاری با مجاهدان راه خدا معاف نیست. حتی آنها که بیمار و نابینا هستند و طبعا قادر به برداشتن سلاح و شرکت در میدان نبرد نیستند، باید با زبان و تبلیغ و عمل، از جهادگران حمایت کنند. در حقیقت جهاد مراحلی دارد و معذور بودن از یک مرحله، دلیل بر معذور بودن از مراحل دیگر نیست.»
-
پاسخ : صفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبه
در آیات 91 و 92:
وَلاَ عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّواْ وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلاَّ يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ ﴿92﴾
«و [نيز] گناهى نيست بر كسانى كه چون پيش تو آمدند تا سوارشان كنى [و] گفتى چيزى پيدا نمىكنم تا بر آن سوارتان كنم برگشتند و در اثر اندوه از چشمانشان اشك فرو مىريخت كه [چرا] چيزى نمىيابند تا [در راه جهاد] خرج كنند»
خداوند به پاداش کسانی اشاره می کند که نمی توانند در جهاد شرکت کنند، ولی قلبشان با مجاهدان است؛ در تفسیر نمونه آمده است:
«از پاره ای از روایات استفاده می شود که گروه های معذور، نه تنها از تکلیف نبرد معاف اند و از مجازات برکنار، بلکه به مقدار اشتیاقشان به شرکت در میدان جهاد، در پاداش ها و افتخارات مجاهدان شریک اند. در حدیثی از پیامبر(ص) می خوانیم که هنگامی که از غزوۀ تبوک بازگشت و به مدینه رسید فرمودند:«شما در این شهر مردانی را پشت سر گذاشتید که در تمام مسیر با شما بودند. هر گامی که برداشتید و هر مالی که در این راه انفاق کردید و هر سرزمینی را که پیمودید، با شما همراه بودند.» عرض کردند ای رسول خدا، چگونه با ما بودند؛ با اینکه در مدینه ماندند؟! پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «به این دلیل که آنها به خاطر عذر نتوانستند در جهاد شرکت کنند (اما قلبشان با ما بود.)»»
-
پاسخ : صفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبه
http://uc-njavan.ir/images/ztq2unqipw4wzrbyptq.gif
يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُل لاَّ تَعْتَذِرُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿94﴾
«هنگامى كه به سوى آنان بازگرديد براى شما عذر مىآورند بگو عذر نياوريد هرگز شما را باور نخواهيم داشتخدا ما را از خبرهاى شما آگاه گردانيده و به زودى خدا و رسولش عمل شما را خواهند ديد آنگاه به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مىشويد و از آنچه انجام مىداديد به شما خبر مىدهد»
در شأن نزول این آیه و دو آیۀ بعد نقل شده است که پس از آن که پیامبر(ص) از جنگ تبوک به مدینه بازگشتند، گروهی از منافقان را که از جهاد در راه خدا سرباز زده بودند و شمارشان به هشتاد نفر می رسید، طرد کرده، دربارۀ ایشان فرمودند: «نه با آنها نشست و برخاست کنید و نه با آنها سخن بگویید. » این آیات به وضعیت آنها اشاره دارد {المیزان}
-
پاسخ : صفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبه
«وقتى به سوى آنان بازگشتيد براى شما به خدا سوگند مىخورند تا از ايشان صرفنظر كنيد پس از آنان روى برتابيد چرا كه آنان پليدند و به [سزاى] آنچه به دست آوردهاند جايگاهشان دوزخ خواهد بود»
اعراض از منافقان:
کلمات «تُعرضوا» و «اَعرِضوا» هر دو از مادۀ «اِعراض» هستند؛ ولی برای دو معنا به کار می روند. معنای نخست وقتی است که منافقین از مؤمنان درخواست اعراض می کنند «لِتُعْرِضُواْ عَنْهُمْ»؛بدین معنی که از شما می خواهند در برابر نفاق آنها سکوت کنید و آنها را سرزنش نکنید. معنای دوم وقتی است که خدا به مؤمنان می فرماید: «أَعْرِضُواْ عَنْهُمْ»؛«از آنها اعراض کنید». این به معنای روی گردانی از منافقان به خاطر کوچک شمردن و خوار کردن و هم نشین نشدن با آنان است. در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده که «چهار چیز دل ها را فاسد می کند و یکی از آن چهار چیز ، هم نشینی با مردگان است.»؛ پرسیدند: ای رسول خدا، مردگان چه کسانی هستند؟ فرمودند : «گمراهان از ایمان و منحرفان از احکام الهی». {وسائل الشیعه، ج 16، ص 266}
-
پاسخ : صفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبه
http://uc-njavan.ir/images/7um2vm66e9jm7ak7fw8.gif
از سخنان امام زمان(عج):
دختر رسول خدا برای من اسوه حسنه است که از او تبعیت می کنم.
-----------------------------------------------------------------------------------------
من تضمین میکنم که هریک از شیعیان تقوا پیشه کند از
فتنه ها و ظلمت های گمراهی در امان باشد.
--------------------------------------------------------------------------------------
همه برای ظهور من دعا کنیدشما پیوسته در دایره
نظارت من هستید
بی تردید نجات شما در ظهور من است.
---------------------------------------------------------------------------------------
التماس دعا
-
پاسخ : صفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبه
خیلی گلی واقعا اگه بر خدا توککل کنی میتونیم قران را ختم کنیم
-
پاسخ : صفحه ی 113 از قرآن کریم شامل آیات 92 تا 101 از سوره ی توبه
بسیار تشکر میکنم ازاین کار بسیار جالب.نکته ای مهم که باید بگم اینه که باید درقران تدبر بشه.تدبر یعنی چه؟یعنی دقت وتفکر درایات قران که هم بفهمیم وهم عمل کنیم. تفکر درقران مخصوص فقط فقها نیست بلکه همه باید این کاررو بکنن
-
صفحه ی 114 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا 111 از سوره ی توبه
[golrooz] صفحه ی 114 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا 111 از سوره ی توبه [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
وَءَاخَرُونَ اعْتَرَفُوا۟ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا۟ عَمَلًا صَٰلِحًا وَءَاخَرَ سَيِّئًا عَسَي اللَّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(102)
و ديگراني هستند كه به گناهان خود اعتراف كرده و كار شايسته را با [كاري] ديگر كه بد است درآميخته اند اميد است خدا توبه آنان را بپذيرد كه خدا آمرزنده مهربان است(102)
خُذْ مِنْ أَمْوَٰلِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَوٰتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(103)
از اموال آنان صدقه اي بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزه شان سازي و برايشان دعا كن زيرا دعاي تو براي آنان آرامشي است و خدا شنواي داناست(103)
أَلَمْ يَعْلَمُوٓا۟ أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَٰتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(104)
آيا ندانسته اند كه تنها خداست كه از بندگانش توبه را مي پذيرد و صدقات را مي گيرد و خداست كه خود توبه پذير مهربان است(104)
وَقُلِ اعْمَلُوا۟ فَسَيَرَي اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَيٰ عَٰلِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(105)
و بگو [هر كاري مي خواهيد] بكنيد كه به زودي خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست و به زودي به سوي داناي نهان و آشكار بازگردانيده مي شويد پس ما را به آنچه انجام مي داديد آگاه خواهد كرد(105)
وَءَاخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(106)
و عده اي ديگر [كارشان] موقوف به فرمان خداست يا آنان را عذاب مي كند و يا توبه آنها را مي پذيرد و خدا داناي سنجيده كار است(106)
وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًۢا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَآ إِلَّا الْحُسْنَيٰ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَٰذِبُونَ(107)
و آنهايي كه مسجدي اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگي ميان مؤمنان است و [نيز] كمينگاهي است براي كسي كه قبلا با خدا و پيامبر او به جنگ برخاسته بود و سخت سوگند ياد مي كنند كه جز نيكي قصدي نداشتيم و[لي] خدا گواهي مي دهد كه آنان قطعا دروغگو هستند(107)
لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَي التَّقْوَيٰ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا۟ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ(108)
هرگز در آن جا مايست چرا كه مسجدي كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده سزاوارتر است كه در آن [به نماز] ايستي [و] در آن مرداني اند كه دوست دارند خود را پاك سازند و خدا كساني را كه خواهان پاكي اند دوست مي دارد(108)
أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَٰنَهُ عَلَيٰ تَقْوَيٰ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَٰنٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَٰنَهُ عَلَيٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّٰلِمِينَ(109)
آيا كسي كه بنياد [كار] خود را بر پايه تقوا و خشنودي خدا نهاده بهتر است يا كسي كه بناي خود را بر لب پرتگاهي مشرف به سقوط پي ريزي كرده و با آن در آتش دوزخ فرو مي افتد و خدا گروه بيدادگران را هدايت نمي كند(109)
لَا يَزَالُ بُنْيَٰنُهُمُ الَّذِي بَنَوْا۟ رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّآ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(110)
همواره آن ساختماني كه بنا كرده اند در دلهايشان مايه شك [و نفاق] است تا آنكه دلهايشان پاره پاره شود و خدا داناي سنجيده كار است(110)
۞ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَيٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَيٰةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْءَانِ وَمَنْ أَوْفَيٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا۟ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(111)
در حقيقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاي] اينكه بهشت براي آنان باشد خريده است همان كساني كه در راه خدا مي جنگند و مي كشند و كشته مي شوند [اين] به عنوان وعده حقي در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسي از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معامله اي كه با او كرده ايد شادمان باشيد و اين همان كاميابي بزرگ است(111)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 114 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا 111 از سوره ی توبه
«و بگو [هر كارى مىخواهيد] بكنيد كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مىشويد پس ما را به آنچه انجام مىداديد آگاه خواهد كرد»
در قرآن کریم، از روش های گوناگونی برای غفلت زدایی انسان استفاده شده است؛ از جمله توجه دادن انسان به این که اعمال وی، ناظر و مراقب دارد و اعمال او نه تنها در دید خداوند می باشد، بلکه حتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و دیگر اولیای دین نیز شاهد آنند. این آیۀ شریفه، به همگان خطاب می کند که عمل کنید و بدانید که هر رفتاری که داشته باشید (چه عمل خوب و چه عمل بد) خداوند و پیامبرش و مؤمنان آن را می بینند و شما در معرض دید آن ها خواهید بود.
اطلاع خداوند از اعمال، بدیهی است؛ اما منظور از دیدن اعمال توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمنان چیست؟ آیا از طریق عادی آگاه می شوند یا گونۀ خاصی از آگاهی است؟ و نیز توجه و ایمان به این حقیقت چه اثر عمیقی در پاک سازی اعمال و نیّات دارد؟
اعلام مهم
این آیۀ شریفه، با «قُل» شروع می شود و بیانیه ای است که اعلام می کند هر جه خدا به شما دستور داده است، انجام دهید زیرا او عمل شما را می بیند. یعنی کارهای شما را می داند و بدان پاداش می دهد و نیز پیامبرِ او همۀ آن را می داند و نزد خدا بدان گواهی می دهد، همچنین مؤمنان نیز آن را می دانند.
-
پاسخ : صفحه ی 114 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا 111 از سوره ی توبه
عرضۀ اعمال
اگر انسان احساس کند شخصی مراقب او است، معمولا وضع خود را چنان تنظیم می کند که مورد اشکال نباشد. شخصیّت مراقب نیز در مراقبت تأثیر دارد. از کسانی که قطعا بر اعمال فرد ناظر و آگاه هستند، علاوه بر خدا، رسول او و مؤمنان واقعی می باشند. این آیه طبق عقیدۀ شیعه، عرضه اعمال بر اولیای خدا را بیان می کند.
این آگاهی و نظارت بر اعمال، مقدمۀ پاداش و کیفری است که در جهان دیگر در انتظار او است؛ لذا به دنبال این جمله می افزاید: و به زودی به سوی کسی که آگاه از پنهان و آشکار است، باز می گردید، و شما را به آن چه عمل کرده اید خبر می دهد و طبق آن جزا خواهد داد.
مؤمنان ناظر چه کسانی هستند؟
منظور از مؤمنان در آیه، تمام افراد با ایمان نیستند؛ بلکه گروه خاصی هستند؛ زیرا به طور مسلم، اعمال مردم برای همۀ مؤمنان مشهود نیست و از آن اطلاعی ندارند؛ پس مراد از «المؤمنون» فقط گروه خاصی هستند ( الف و لام در «المؤمنون» برای عهد است، نه برای جنس ). این مؤمنان خاص، به اذن خدا از اسرار غیب آگاهند و به مقامی رسیده اند که مانند پیامبر صلی الله علیه و آله و در طراز او بوده و آنها نیز شاهد اعمال هستند. آن ها همان صلحای امت می باشند که در أس آنها امامان معصوم علیهم السلام قرار دارند که جانشین پیامبر صلی الله علیه واله بوده و از مقام ولایت الهی برخوردارند.
روایات فراوانی نیز وارد شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و جانشینان او از اعمال همۀ امت آگاه بوده و خداوند، از طریق خاصی اعمال امت را بر آنها عرضه می کند. نیز آمده است که اعمال امت، هر هفهدو هر شبانه روز بر پیامبرصلی الله علیه وآله – حتی پس از رحلت حضرت – از سوی خداوند عرضه می شود.
با پذیرش این حقیقت می فهمیم این افراد، مؤمنان خاصی هستند و این عرضۀ اعمال شامل همۀ دوران – حتی پس از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز – بوده است و هم به روح آن حضرت و هم به حجت زندۀ خدا عرضه می شود. از سوی دیگر، آیۀ شریفه دلیلی بر وجود امام زنده در هر عصر می باشد.
-
پاسخ : صفحه ی 114 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا 111 از سوره ی توبه
در محضر پیامبر و معصومان علیهم السلام
مولا امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«تمام اعمال مردم، هر روز صبح به پیامبر عرضه می شود؛ اعمال نیکان و بدان؛ بنابرابن مراقب باشید و این مفهوم گفتار خداوند است که می فرماید:«وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ». این را فرمودند ساکت شدند.»
در حدیث دیگری مولا امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند:
«تمام اعمال شما بر پیامبرتان هر عصر پنج شنبه عرضه می شود؛ بنابراین باید از اینکه عمل زشتی از شما بر پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه شود، شرم کنید.»
این عرضه، روزانه یا هر هفته و هر ماه انجام می شود؛ اگر اعمال ما خوب باشد، اولیای خدا از ما شادمان شده و اگر ناشایست باشد، نگران و اندوهگین می گردند.
مولا امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«ای مردم! با گناه خود، رسول خدا را نارا حت نکنید».
-
پاسخ : صفحه ی 114 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا 111 از سوره ی توبه
پیام های این آیۀ شریفه
1 . هر چه بینندۀ اعمال بیشتر باشد، شرم و حیای انسان از خلافکاری بیشتر است؛ به ویژه اگر بیننده، خدا و پیامبر و مؤمنان باشند« فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ».
2 . عمل، معیار سنجش است. آنچه در دنیا بر اولیای خدا عرضه می شود، عمل است. همچنین آنچه در قیامت مورد حساب قرار می گیرد، عمل است « اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ ... فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ».
3 . اعمال انسان، حقایقی دارد که در قیامت برای او روشن خواهد شد « فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ ... فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ».
4 . توجه انسان به نظارت خدا و رسول و مؤمنان بر اعمالش، بازدارندۀ او از خطا و تشویق کننده به نیکی ها است « قُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ ... فَيُنَبِّئُكُم ... ».
برگرفته از کتاب تفسیر همراه چاپ اوقاف
-
پاسخ : صفحه ی 114 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا 111 از سوره ی توبه
http://uc-njavan.ir/images/ghedivpt26x573h4t4j.gif
مدائنی روایت میکند که حضرت علی ع جمعی را دم در خانه خود دید از قنبر پرسیدند.
این ها کیستند؟
گفت:ای امیر المومنین!ان ها عده ای ازشیعیان تو هستند.
امام فرمود:پس چرا من اثری از تشیع درسیمای ان ها نمی بینم؟
قنبر جواب داد:مگر سیمای ان ها بایدچگونه باشد؟
امام ع جواب دادند:شکم تهی از فرط گرسنگی
لب خشک از تشنگی
چشم نمناک از گریه و زاری
-
صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه
[golrooz] صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه [golrooz]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
التَّٰٓئِبُونَ الْعَٰبِدُونَ الْحَٰمِدُونَ السَّٰٓئِحُونَ الرَّٰكِعُونَ السَّٰجِدُونَ الْءَامِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَٰفِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ(112)
[آن مؤمنان] همان توبه كنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزه داران ركوع كنندگان سجده كنندگان وادارندگان به كارهاي پسنديده بازدارندگان از كارهاي ناپسند و پاسداران مقررات خدايند و مؤمنان را بشارت ده(112)
مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَن يَسْتَغْفِرُوا۟ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوٓا۟ أُو۟لِي قُرْبَيٰ مِنۢ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَٰبُ الْجَحِيمِ(113)
بر پيامبر و كساني كه ايمان آورده اند سزاوار نيست كه براي مشركان پس از آنكه برايشان آشكار گرديد كه آنان اهل دوزخند طلب آمرزش كنند هر چند خويشاوند [آنان] باشند(113)
وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَٰهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَآ إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَٰهِيمَ لَأَوَّٰهٌ حَلِيمٌ(114)
و طلب آمرزش ابراهيم براي پدرش جز براي وعده اي كه به او داده بود نبود و[لي] هنگامي كه براي او روشن شد كه وي دشمن خداست از او بيزاري جست راستي ابراهيم دلسوزي بردبار بود(114)
وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًۢا بَعْدَ إِذْ هَدَيٰهُمْ حَتَّيٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(115)
و خدا بر آن نيست كه گروهي را پس از آنكه هدايتشان نمود بي راه بگذارد مگر آنكه چيزي را كه بايد از آن پروا كنند برايشان بيان كرده باشد آري خدا به هر چيزي داناست(115)
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِ وَيُمِيتُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ(116)
در حقيقت فرمانروايي آسمانها و زمين از آن خداست زنده مي كند و مي ميراند و براي شما جز خدا يار و ياوري نيست(116)
لَّقَد تَّابَ اللَّهُ عَلَي النَّبِيِّ وَالْمُهَٰجِرِينَ وَالْأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنۢ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ(117)
به يقين خدا بر پيامبر و مهاجران و انصار كه در آن ساعت دشوار از او پيروي كردند ببخشود بعد از آنكه چيزي نمانده بود كه دلهاي دسته اي از آنان منحرف شود باز برايشان ببخشود چرا كه او نسبت به آنان مهربان و رحيم است(117)
وَعَلَي الثَّلَٰثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا۟ حَتَّيٰٓ إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوٓا۟ أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّآ إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(118)
و [نيز] بر آن سه تن كه بر جاي مانده بودند [و قبول توبه آنان به تعويق افتاد] تا آنجا كه زمين با همه فراخي اش بر آنان تنگ گرديد و از خود به تنگ آمدند و دانستند كه پناهي از خدا جز به سوي او نيست پس [خدا] به آنان [توفيق] توبه داد تا توبه كنند بي ترديد خدا همان توبه پذير مهربان است(118)
يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ اتَّقُوا۟ اللَّهَ وَكُونُوا۟ مَعَ الصَّٰدِقِينَ(119)
اي كساني كه ايمان آورده ايد از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد(119)
مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الْأَعْرَابِ أَن يَتَخَلَّفُوا۟ عَن رَّسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا۟ بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَُٔونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَٰلِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ(120)
مردم مدينه و باديه نشينان پيرامونشان را نرسد كه از [فرمان] پيامبر خدا سر باز زنند و جان خود را عزيزتر از جان او بدانند چرا كه هيچ تشنگي و رنج و گرسنگيي در راه خدا به آنان نمي رسد و در هيچ مكاني كه كافران را به خشم مي آورد قدم نمي گذارند و از دشمني غنيمتي به دست نمي آورند مگر اينكه به سبب آن عمل صالحي براي آنان [در كارنامه شان] نوشته مي شود زيرا خدا پاداش نيكوكاران را ضايع نمي كند(120)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه
(آيه 112)
همان گونه كه روش قرآن مجيد است كه در آيهاى سخنى را به اجمال برگزار مىكند و در آيه بعد به شرح و توضيح آن مىپردازد، در اين آيه مؤمنان را كه فروشندگان جان و مال به خدا هستند با نه صفت بارز معرفى مىكند.
1- «آنها توبه كارانند» (التَّائِبُونَ). و دل و جان خود را به وسيله آب توبه از آلودگى گناه شستشو مىدهند.
2- «آنها عبادت كارانند» (الْعابِدُونَ). و در پرتو راز و نياز با خدا و پرستش ذات پاك او خودسازى مىكنند».
3- «آنها (در برابر نعمتهاى مادى و معنوى پروردگار) سپاس مىگويند» (الْحامِدُونَ).
4- «آنها از يك كانون عبادت و پرستش به كانون ديگرى رفت و آمد دارند» (السَّائِحُونَ).
و به اين ترتيب برنامههاى خودسازى آنان در پرتو عبادت، در محيط محدودى خلاصه نمىشود، و به افق خاصى تعلق ندارد، بلكه همه جا كانون عبوديت پروردگار و خودسازى و تربيت براى آنهاست.
5- «آنها كه در برابر عظمت خدا ركوع مىكنند» (الرَّاكِعُونَ).
6- «آنها كه سر بر آستانش مىسايند و سجده مىآورند» (السَّاجِدُونَ).
7- «آنها كه مردم را به نيكيها دعوت مىكنند» (الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ).
8- «آنها كه (تنها به وظيفه دعوت به نيكى قناعت نمىكنند بلكه) با هر گونه فساد و منكرى مىجنگند» (وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ).
9- «و آنها كه (پس از اداى رسالت امر به معروف و نهى از منكر، به آخرين و مهمترين وظيفه اجتماعى خود يعنى) حفظ حدود الهى، و اجراى قوانين او، و اقامه حق و عدالت قيام مىكنند» (وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ).
پس از ذكر اين صفات نه گانه، خداوند بار ديگر چنين مؤمنان راستين و تربيت يافتگان مكتب ايمان و عمل را تشويق مىكند، و به پيامبرش مىگويد: «اين مؤمنان را بشارت ده» (وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread189-7.html
-
پاسخ : صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه
(آيه 113)-
شأن نزول:
در مورد نزول اين آيه و آيه بعد نقل شده است كه گروهى از مسلمانان به پيامبر اسلام مىگفتند: آيا براى پدران ما كه در عصر جاهليت از دنيا رفتند طلب آمرزش نمىكنى؟ آيات مزبور نازل شد و به همه آنها اخطار كرد كه هيچ كس حق ندارد براى مشركان استغفار نمايد.
تفسير:
آيه، نخست با تعبيرى رسا و قاطع پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و مؤمنان را از استغفار براى مشركان نهى مىكند و مىگويد: «شايسته نيست كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و افراد با ايمان براى مشركان طلب آمرزش كنند» (ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ).
سپس براى تأكيد و تعميم اضافه مىكند: «حتى اگر از نزديكانشان باشند» (وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى).
بعدا دليل اين موضوع را ضمن جملهاى چنين توضيح مىدهد: «بعد از آن كه براى مسلمانان روشن شد كه مشركان اهل دوزخند» طلب آمرزش براى آنها معنى ندارد (مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِيمِ).
اين كارى است بيهوده و آرزويى نابجا چرا كه مشرك به هيچ وجه قابل آمرزش نيست.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread189-7.ht
-
پاسخ : صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه
(آيه 114)
در اين آيه به پاسخ اين سؤال- كه اگر اين كار ممنوع است چرا ابراهيم براى «آزر» استغفار كرد؟- پرداخته مىگويد: «و استغفار ابراهيم براى پدرش [عمويش آزر] به خاطر وعدهاى بود كه به او داد، اما هنگامى كه براى او آشكار شد كه وى دشمن خداست از او بيزارى جست» و برايش استغفار نكرد (وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ).
در پايان آيه اضافه مىكند: «ابراهيم (كسى بود كه در پيشگاه خدا خاضع و از خشم و غضب پروردگار خائف و ترسان، و مردى بزرگوار و) مهربان و بردبار بود» (إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ).
هر گونه پيوندى با دشمنان بايد قطع شود:
از آيات متعددى از قرآن اين موضوع به خوبى استفاده مىشود كه هرگونه پيوند و همبستگى خويشاوندى و غير خويشاوندى بايد تحت الشعاع پيوندهاى مكتبى قرار گيرد و اين پيوند (ايمان به خدا و مبارزه با هرگونه شرك و بت پرستى) بايد بر تمام روابط مسلمانان حاكم باشد، چرا كه اين پيوند يك پيوند زير بنايى و حاكم بر همه مقدرات اجتماعى آنهاست.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread189-7.html
-
پاسخ : صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه
(آيه 117)
شأن نزول:
اين آيه در مورد غزوه تبوك و مشكلات طاقت فرسايى كه به مسلمانان در اين جنگ رسيد نازل شده، اين مشكلات به قدرى بود كه گروهى تصميم به بازگشت گرفتند اما لطف و توفيق الهى شامل حالشان شد، و همچنان پابرجا ماندند.
تفسير:
اين آيه اشاره به شمول رحمت بىپايان پروردگار نسبت به پيامبر و مهاجرين و انصار در آن لحظات حساس كرده، مىگويد: «رحمت خدا شامل حال پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و مهاجران و انصار، همانها كه در موقع شدت و سختى از او پيروى كردند، شد» (لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ).
سپس اضافه مىكند: «اين شمول رحمت الهى به هنگامى بود كه بر اثر شدت حوادث و فشار ناراحتيها نزديك بود دلهاى گروهى از مسلمانان از جاده حق منحرف شود» و تصميم به مراجعت از تبوك بگيرند (مِنْ بَعْدِ ما كادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ).
دگر بار تأكيد مىكند كه «بعد از اين ماجرا، خداوند رحمت خود را شامل حال آنها ساخت، و توبه آنها را پذيرفت، زيرا او نسبت به مؤمنان مهربان و رحيم است» (ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِيمٌ).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread189-7.html
-
پاسخ : صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه
(آيه 118)
شأن نزول:
سه نفر از مسلمانان به نام «كعب بن مالك» و «مرارة بن ربيع» و «هلال بن اميه» از شركت در جنگ تبوك، و حركت همراه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله سرباز زدند، ولى اين به خاطر آن نبود كه جزء دار و دسته منافقان باشند، بلكه به خاطر سستى و تنبلى بود، چيزى نگذشت كه پشيمان شدند.
هنگامى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از صحنه تبوك به مدينه بازگشت، خدمتش رسيدند و عذرخواهى كردند، اما پيامبر صلّى اللّه عليه و آله حتى يك جمله با آنها سخن نگفت و به مسلمانان نيز دستور داد كه احدى با آنها سخن نگويد.
آنها در يك محاصره عجيب اجتماعى قرار گرفتند، بطورى كه فضاى مدينه با تمام وسعتش چنان بر آنها تنگ شد كه مجبور شدند براى نجات از اين خوارى و رسوايى بزرگ، شهر را ترك گويند و به كوههاى اطراف مدينه پناه ببرند.
سر انجام پس از پنجاه روز توبه و تضرع به پيشگاه خداوند، توبه آنان قبول شد و آيه در اين زمينه نازل گرديد.
تفسير:
زندان محاصره اجتماعى گنهكاران! نه تنها آن گروه عظيم مسلمانان را كه در جهاد شركت كرده بودند، مورد رحمت خويش قرار داد «بلكه آن سه نفر را كه (از شركت در جهاد تخلف ورزيده بودند و) جنگجويان آنها را پشت سر گذاشتند و رفتند، نيز مشمول لطف خود قرار داد» (وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا).
اما اين لطف الهى به آسانى شامل حال آنها نشد، بلكه آن به هنگامى بود كه آن سه نفر در محاصره شديد اجتماعى قرار گرفتند، و مردم همگى با آنها قطع رابطه كردند، «آن چنان كه زمين با همه وسعتش بر آنها تنگ شد» (حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ).
و سينه آنها چنان از اندوه آكنده شد كه گويى «جايى در وجود خويش براى خود نمىيافتند» (وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ). تا آنجا كه خود آنها نيز از يكديگر قطع رابطه كردند.
و به اين ترتيب همه راهها به روى آنها بسته شد، «و يقين پيدا كردند كه پناهگاهى از خشم خدا جز از طريق بازگشت به سوى او نيست» (وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ).
«بار ديگر (رحمت خدا به سراغ آنان آمد، و) توبه و بازگشت حقيقى و خالصانه را بر آنان آسان ساخت، تا توبه كنند» (ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا).
چرا كه «خداوند توبه پذير و رحيم است» (إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ).
منبع :http://www.qurangloss.ir/thread189-8.html
-
پاسخ : صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه
(آيه 119)
با صادقان باشيد: در آيات گذشته، سخن در باره گروهى از متخلفان در ميان بود، اما در آيه مورد بحث اشاره به نقطه مقابل آنها كرده به همه مسلمانان دستور مىدهد كه رابطه خود را با راستگويان و آنها كه بر سر پيمان خود ايستادهاند محكم بداريد.
نخست مىفرمايد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ).
و براى اين كه بتوانيد راه پر پيچ و خم تقوا را بدون اشتباه و انحراف بپيمائيد اضافه مىكند: «با صادقان باشيد» (وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ).
«صادقين» آنهايى هستند كه تعهدات خود را در برابر ايمان به پروردگار به خوبى انجام مىدهند، نه ترديدى به خود راه مىدهند، نه عقب نشينى مىكنند، نه از انبوه مشكلات مىهراسند بلكه با انواع فداكاريها، صدق ايمان خود را ثابت مىكنند.
شك نيست كه اين صفات مراتبى دارد كه بعضى مانند امامان معصوم عليهم السّلام در قله آن قرار گرفتهاند و بعضى ديگر در مرحله پايينتر.
منبع :http://www.qurangloss.ir/thread189-8.html
-
پاسخ : صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه
(آيه 120)
مشكلات مجاهدان بىپاداش نمىماند: در آيات گذشته بحثهايى پيرامون سرزنش كسانى كه از غزوه تبوك خوددارى كرده بودند، به ميان آمد، اين آيه و آيه بعد به عنوان يك قانون كلى و همگانى، بحث نهايى را روى اين موضوع مىكند.
نخست مىگويد: «مردم مدينه و باديه نشينانى كه در اطراف اين شهر (كه مركز و كانون اسلام است) زندگى مىكنند حق ندارند، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تخلف جويند» (ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ).
«و نه حفظ جان خود را بر حفظ جان او مقدم دارند» (وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ). چرا كه او رهبر امت، و پيامبر خدا، و رمز بقاء و حيات ملت اسلام است.
اين وظيفه همه مسلمانان در تمام قرون و اعصار است كه رهبران خويش را همچون جان خويش، بلكه بيشتر گرامى دارند و در حفظ آنان بكوشند و آنها را در برابر حوادث سخت تنها نگذارند، چرا كه خطر براى آنها خطر براى امت است.
سپس به پاداشهاى مجاهدان كه در برابر هر گونه مشكلى در راه جهاد نصيبشان مىشود، اشاره كرده و روى هفت قسمت از اين مشكلات و پاداش آن انگشت مىگذارد و مىگويد: «اين به خاطر آن است كه هيچ گونه تشنگى به آنها نمىرسد» (ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ). «و هيچ رنج و خستگى پيدا نمىكنند» (وَ لا نَصَبٌ).
«و هيچ گرسنگى در راه خدا دامن آنها را نمىگيرد» (وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ). «و در هيچ نقطه خطرناك و ميدان پرمخاطرهاى كه موجب خشم و ناراحتى كفار است قرار نمىگيرند» (وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ).
«و هيچ ضربهاى از دشمن بر آنها وارد نمىشود» (وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا).
«مگر اين كه در ارتباط با آن، عمل صالحى براى آنها ثبت مىشود» (إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ).
و مسلما پاداش يك به يك آنها را از خداوند بزرگ دريافت خواهند داشت، «زيرا خدا پاداش نيكوكاران را هيچ گاه ضايع نمىكند» (إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ).
منبع :http://www.qurangloss.ir/thread189-8.html
-
پاسخ : صفحه ی 114 از قرآن کریم شامل آیات 102 تا 111 از سوره ی توبه
من يه كاري كردم ولي توبه كردم برام دعا كنين توبه ام رو نشكنم ديگه دارم ديگه از خدام خجالت ميكشم .
-
پاسخ : صفحه ی 115 از قرآن کریم شامل آیات 112 تا 120 از سوره ی توبه
پایداری در کار
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) :
أحَبُّ الأعْمالِ إلَی اللهِ أدْوَمُها وَإنْ قَلَّ
محبوبترین کارها پیش خداوند پایدارترین آنهاست، اگر چه اندک باشد
To God, the best act is the one which is more lasting, however scanty that might be.
صحیح مسلم، ح 1305