-
پاسخ : عشق ممنوع
تو دلت ميخواهد برايت از چه بگويم؟ از سپيدي صبح يا سياهي شب؟ از سپيدي برف يا سياهي ذغال؟ از سپيدي صلح يا سياهي جنگ؟ سپيدي عشق يا سياهي نفرت؟ سپيدي وصل يا سياهي جدايي؟ سپيدي شادي يا سياهي غم؟ اگر دلت نخواهد، هيچ سخني نخواهم گفت اما اگر بخواهي جز از سپيدي نميگويم، زيرا من براي وصف سياهي به دنيا نيامدهام
-
پاسخ : عشق ممنوع
وقتي كه تكرار ميكنم، آرام ميشوم. مثل حس خلسه در تماشاي تصاوير آينهها، تكرارهايي هم هستند كه خستهام نميكنند. تكرارهايي كه از جنس غرق شدن در صداي برخورد امواج با ساحل، يا مثل آواز برگها هنگام نوازش باران. تمام روزهايي را كه رفتهاند تماشا ميكني ولي هنوز فردا را در انتظاري. هنوز به تكرارها عشق ميورزي و از داشتن احساسهاي دلنشين تكراري خوشحالي.من از تكرار خواندن اين كلمات و حرفهاي برآمده از دل که برای عزیز مینویسم ، سرشار از لذت ميشوم، سرشار از حسي كه نگفتني است.
-
پاسخ : عشق ممنوع
دیدم بخواب دوش که ماهی برآمدی کز عکس روی او شب هجران سرآمدی
تعبیر رفت یار سفر کرده می رسد ای کاش هر چه زودتر از در درآمدی
ذکرش بخیر ساقی فرخنده فال من کز در مدام با قدح و ساغر آمدی
خوش بودی ار بخواب بدیدی دیار خویش تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی
فیض ازل به زور و زر ار آمدی بدست آب خضر نصیبه اسکندر آمدی
آن عهد یاد یاد که از بام و در مرا هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی
کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم مظلومی ار شبی بدر داور آمدی
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق دریا دلی بجوی دلیری سرآمدی
آن کو تو را به سنگدلی کرد رهنمون ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی
گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنر پرور آمدی
-
پاسخ : عشق ممنوع
من کویر خشک بودم
عشق توhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif باران من شد
دسته دسته از کویر خشک من نسرین بر آمد
آسمان تیره بودم
خوشه خوشه از دل این آسمان پروین برآمد
تشنه بودم چشمه های عشق از چشم توhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif سر زد
در نگاه پر شرابتhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif شور دیدم شعر دیدم
عشق دیدم ناز دیدم
در بهار گلفشان عطر خیز پیکر توhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
باغ دیدم باغهای پر گل شیراز دیدم
چون به ناز از ره رسیدیhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
بوی گل در خانه ام پیچید از عطر سلامتhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
تا سخن آغاز کردیhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
معنی جان بود و بوی عشق در عطر کلامتhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
ای ستاره بی تو http://blogfa.com/images/smileys/24.gifشب بودم
شبی تاریک و غمگین
نور لبخندتhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif به جسم و جان من تابندگی داد
ای مسیحا!http://blogfa.com/images/smileys/24.gif
معجزت دلمرده ای را زندگی داد...http://blogfa.com/images/smileys/24.gifhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gifhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
راحت جان
تا روی تو http://blogfa.com/images/smileys/24.gif در برابرم نیست
دیدار دوباره باورم نیست
آنان که غم مرا ندیدند
دیوار میان ما کشیدند
کی سرو جدا ز بوستان بود
کی شاخه ز گل جدا توان بود
تو http://blogfa.com/images/smileys/24.gifسرو منی به باغ برگرد
بنگر که غمت به ما چه ها کرد
کی بی تو http://blogfa.com/images/smileys/24.gifبر آورم نفس را
ای کاش که بشکنم قفس را
ما را به مصیبت آشنا کرد
دستی که توhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif را ز ما جدا کرد
راهم به فضای باغ بسته است
در کنج قفس پرم شکسته است
هر که که رسد پیامتhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif از دور
ریزد به شب سیاه من نور
باور نشود مرا که دوریhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
چون پرتو ماه در حضوریhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
از دور چو بشنوم صدایتhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
وان موج لطیف خنده هایتhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
آید به تنم تب جوانی
بویم همه عطر زندگانی
بانگ توhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif که در فضای سینه است
بر آتش خاطرم نسیم است
اما چه کنم به وقت بدرود
پیچد به فضای سینه ام دود
تو http://blogfa.com/images/smileys/24.gifخسته و خسته تر منم من
تو http://blogfa.com/images/smileys/24.gifبی کس و دربدر منم من
بگذار که لب فرو ببندم
ای راحت جان دردمندمhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gifhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gifhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
-
پاسخ : عشق ممنوع
-
پاسخ : عشق ممنوع
ای کاش می توانستم باران باشم تا تمام غمهای دلت را بشویم
ای کاش می توانستم ابر باشم تا سایه بانی از محبت به رویت می گسترانیدم
ای کاش می توانستم اشک باشم تا هرگاه آسمان چشمت ابری می شد باریدن می گرفت
ای کاش می توانستم خنده باشم تا روی لبانت بنشینم و غنچه بسته لبانت را بگشایم
ای کاش می توانستم یک پرنده باشم و پر می گشودم و تا دور دست ها در کنار تو پرواز می کردم
و ای کاش سایه بودم تا نزدیک ترین کس به تو می شدم
آری ...
ای کاش سایه بودم تا همیشه و همه جا همراه تو باشم
-
پاسخ : عشق ممنوع
دلا بسوز که سوز تو کارها بکندنیاز نیم شبی دفع صد بلا بکندعتاب یارhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif پری چهره عاشقانه بکشکه یک کرشمه تلافی صد جفا بکندز ملک تا ملکوتش حجاب بردارندهر آن که خدمت جام جهان نما بکندطبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیکچو درد در تو نبیند که را دوا بکندتو با خدای خود انداز کار و دل خوش دارکه رحم اگر نکند مدعی خدا بکندز بخت خفته ملولم بود که بیداریبه وقت فاتحه صبح یک دعا بکندبسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبردhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gifمگر دلالت این دولتش صبا بکند
-
پاسخ : عشق ممنوع
توhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif را گم کرده ام امروز
و حالا لحظه های من گرفتار سکوتی سرد و سنگین اند
و چشمانم که تا دیروز به عشقت http://blogfa.com/images/smileys/24.gifمی درخشیدند
نمی دانی چه غمگین اند
چراغ روشن شب بود برایم چشمهای تو
نمی دانم چه خواهد شد
پر از دلشوره ام
بی تاب و دلگیرم
کجا ماندی که من بی توhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
هزاران بار در هر لحظه می میرمhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif
-
پاسخ : عشق ممنوع
-
پاسخ : عشق ممنوع
امروزبیناتر ازمن کیست که تورامیبینم؟
شنواترازمن کیست که سخن تورامیشنوم؟
گویاترازمن کیست که ازتوسخن میگویم؟
وداراترازمن کیست که تورادارم...؟؟؟
Forum Modifications By
Marco Mamdouh