negotiation
مذاکره
نمایش نسخه قابل چاپ
negotiation
مذاکره
Newlywed
تازه عروس، تازه داماد
despite
با وجودِ، به رغمِ
early in the morning
صبح زود
garbage:
زبــــاله
eat humble pie
به عذر خواهی افتادن
enigma
معما
abandon
رها کردن
nage
نق زدن
Entreaty
التماس، استدعا