شب است و باز خاطراتت مرا دیوانه می کند!
یاد اغوش گرمت مرا بیچاره می کند!
گرچه توبه کرده بودم از می و پیمانه!
گاهی باز هم دلم هوس می و پیمانه می کند!
نمایش نسخه قابل چاپ
شب است و باز خاطراتت مرا دیوانه می کند!
یاد اغوش گرمت مرا بیچاره می کند!
گرچه توبه کرده بودم از می و پیمانه!
گاهی باز هم دلم هوس می و پیمانه می کند!
کجایی
یک کلمه نیست ؛
خیلی معنی داره گاهی ....
کجایی یعنی :
چی کار میکنی ؟
چرا نیستی ... !؟
دلم تنـــــــــــگ شده ....
دوســــــــــــــِت دارم ........ !!!
روزهای جوانی ام را به من بازگردان...
کدام روزها؟!!!
همان روزهایی که تنها بودم
همان روزهایی که در انتظارت سپری شد
همان روزهایی که......
حالا که آمده ای چه سود؟!!!
دیگر چشمانم هم سویی ندارند
دیر آمدی...پیرشدم!!!
خدایا خواستم بگویم تنهایم اما
نگاه خندانت مرا شرمگین کرد
چه کسی بهتر از تو.......
همیشه در عجب بودم
که چرا در جاده عشق
پا به پایم نمی آمدی
... ...
حتی وقتی آهسته و پیوسته میرفتم
امروز فهمیدم
ریگی که در کفشت بود،
تو را می آزرد!
- - - به روز رسانی شده - - -
نیمکت باهم بودنمان تنهاست...
من دل نشستن ندارم...
تودلیل نشستن...!!
- - - به روز رسانی شده - - -
گفتمش:دل می خری؟پرسید چند
گفتمش:دل مال تو تنها بخند
خنده کردو دل زدستانم ربود
تابه خود باز امدم او رفته بود
دل ز دستش روی خاک افتاده بود
جای پایش روی دل جا مانده بود
تحمل تنهایی بهتر از گدایی مهر و محبت است....
بی هیــــــچ هَمـ آغـــــــوشی ای ...
باردار شُــــــدَمـ ...
طِفلـــــــــی آرامـ ...
به نامـ تَنهــــــــایی (!)
http://static.cloob.com//public/user...615efefca3-300
- - - به روز رسانی شده - - -
من یک دختـــــــر ایــــرانـــیـــــم
بــــــــدان "حــــــوای" کسی نـــــمی شــوم که به "هــــــوای" دیگری برود
تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد
روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده شده و احســـــاس نام گرفته
ارزان نمی فروشمش
دستــــــهایم بــالیـــن کـــودک فـــردایـــم خـــواهـــد شــــد
بـــی حـــرمتـــش نمی کنم و به هــر کس نمی سپارمش../
اومدم بنویسم خیلی شبیه حیوونها هستی اما …
وقتی یاد نجابت اسب افتادم
وقتی یاد وفاداری سگ و اون نگاه مهربونش افتادم
وقتی یاد نهنگ افتادم که به جفتش تا آخر عمرش وفادار می مونه
وقتی یاد شیر افتادم که اگر گرسنه نباشه ، شکار نمی کنه
وقتی یاد قو افتادم که غرورش رو خیلی دوست داره
وقتی یاد مرغ عشق افتادم که بدون جفتش میمیره
به خودم گفتم خیلی نامردیه تو رو به حیوون تشبیه کنم
خدایا
این دلتنگی های مرا هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کناشکهایم طعنه میزنند به باران رحمتت . . .
تنهایم...
بی کسم...
بی یارم...
بی نوایم...
دلی ندارم...
یاره غم برداری ندارم...
تک و تنهایم...
هیچ ندارم...