efface
پاک کردن، محو کردن، زدودن
نمایش نسخه قابل چاپ
efface
پاک کردن، محو کردن، زدودن
engaging
جالب[bamazegi]
gerent
مدیر، حاکم، اداره کننده
taxation مالیات بندی
neigh
شیهه کشیدن، شیهه ی اسب
hugeکلان گنده
equivocate:
دو پهلو حرف زدن
encloseمحصور کردن
erode
فرساییدن، ساییده شدن، فاسد کردن
error
خطا