يا تير هلاکم بزني بر دل مجروح
يا جان بدهم تا بدهي تير امان را
نمایش نسخه قابل چاپ
يا تير هلاکم بزني بر دل مجروح
يا جان بدهم تا بدهي تير امان را
از جنون و جهل ما را شکیبایی بده
عقل و هوش و فهم و دانایی بده
هر چه میخواهم غمت را در دلم پنهان كنم
سینه میگوید كه من تنگ آمدم، فریاد كن
نگاهم میل طغیان دارد ا مشب
گلویم بغض باران دارد امشب
برای خلوت خود همزبانی
دل من چشم گریان دارد امشب
باز آ كه بروید باز، دل گل خزانش را
باز آ كه ببوید باز، عشق جاودانش را
باز آ كه بگوید باز، دل درد نهانش را
باز آ كه بجوید باز، دل جا و مكانش را
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
اگر آتش به زیر پوست داری
نسوزی، گر علی را دوست داری
اگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری
یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
که مغیلان طریقش گل و نسرین منست
تو را از خاره چون اتش به تاب است
مرا دل از چه رو هر دم کباب است
نمک در چشم مست تست دایم
روان از چشم من اب از چه باب است
تو خود آئينهاي بودي ولي ماه جمالت را
من از فيض نظر آئينهي گيتي نما کردم