تـمام غصه ها از همان جایی آغاز می شوند که،
ترازو بر می داری می افتی به جان دوست داشتنت
انـدازه می گیری
حساب و کتاب می کنی
مقایسه می کنی
و خدا نکند حساب و کتابت برسد بـه آنجا کـه زیادتر دوستش داشته ای
کـه زیادتر گذشته ای
که زیادتر بخشیده ای
به قدر یک ذره
یک ثانیه حتی
درست از همانجاست که توقع آغاز می شود
و توقع آغاز همه ی رنج هایی است که به نام عشق می بریم…
- - - به روز رسانی شده - - -
زبان مشترکی داریم
با این همه
یکدیگر را نمی فهمیم
ما باید
مثل غارنشین ها
تنها به علامت دست های مان
اکتفا می کردیم
آن وقت شاید هیچ سوء تفاهمی
میانمان جدایی نمی انداخت