پاسخ : صفحه ی 179 از قرآن کریم شامل آیات 49 تا 66 از سوره ی مریم
(آيه 65)
سپس اضافه مىكند: اينها همه به فرمان پروردگار توست «پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان اين دو قرار دارد» (رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما).
حال كه چنين است و همه خطوط به او منتهى مىشود، «پس تنها او را پرستش كن» (فَاعْبُدْهُ). عبادتى توأم با توحيد و اخلاص.
و از آنجا كه در اين راه- راه بندگى و اطاعت و عبادت خالصانه خدا- مشكلات و سختيها فراوان است، اضافه مىكند: «و در راه عبادت او صابر و شكيبا باش» (وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ).
و در آخرين جمله مىگويد: «آيا مثل و مانندى براى او (خداوند) مىيابى»؟
(هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا).
اين جمله در حقيقت دليلى است بر آنچه در جمله قبل آمده، يعنى، مگر براى ذات پاكش شريك و مانندى هست كه دست به سوى او دراز كنى و او را پرستش نمائى؟!
(آيه 66)
شأن نزول: اين آيه و چهار آيه بعد در مورد «ابىّ بن خلف» يا «وليد بن مغيره» نازل شده كه قطعه استخوان پوسيدهاى را در دست گرفته بودند و آن را با دست خود نرم مىكردند و در برابر باد مىپاشيدند، تا هر ذرهاى از آن به گوشهاى پراكنده گردد، و مىگفتند: محمّد را بنگريد كه گمان مىكند خداوند ما را بعد از مردن و پوسيده شدن استخوانهايمان مثل اين استخوان، بار ديگر زنده مىكند، چنين چيزى ابدا ممكن نيست! تفسير: در آيات گذشته بحثهاى قابل ملاحظهاى در باره رستاخيز و بهشت و دوزخ به ميان آمد. در اين آيه گفتار منكران معاد را چنين بازگو مىكند «و انسان مىگويد: آيا هنگامى كه من مردم، در آينده زنده مىشوم و سر از قبر بر مىدارم»؟! (وَ يَقُولُ الْإِنْسانُ أَ إِذا ما مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا). يعنى چنين چيزى امكان ندارد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread337-2.html
صفحه ی 180 از قرآن کریم شامل آیات 67 تا 89 از سوره ی مریم
صفحه ی 180 از قرآن کریم شامل آیات 67 تا 89 از سوره ی مریم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقْنَٰهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَئًْا(67)
آيا انسان به ياد نميآورد كه ما او را قبلا آفريدهايم و حال آنكه چيزي نبوده است(67)
فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَٰطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا(68)
پس به پروردگارت سوگند كه آنها را با شياطين محشور خواهيم ساختسپس در حالي كه به زانو درآمدهاند آنان را گرداگرد دوزخ حاضر خواهيم كرد(68)
ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَي الرَّحْمَٰنِ عِتِيًّا(69)
آنگاه از هر دستهاي كساني از آنان را كه بر [خداي] رحمان سركشتر بودهاند بيرون خواهيم كشيد(69)
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَيٰ بِهَا صِلِيًّا(70)
پس از آن به كساني كه براي درآمدن به [جهنم] سزاوارترند خود داناتريم(70)
وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَيٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا(71)
و هيچ كس از شما نيست مگر [اينكه] در آن وارد ميگردد اين [امر] همواره بر پروردگارت حكمي قطعي است(71)
ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا۟ وَّنَذَرُ الظَّٰلِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا(72)
آنگاه كساني را كه پرهيزگار بوده اند ميرهانيم و ستمگران را به زانو درافتاده در [دوزخ] رها ميكنيم(72)
وَإِذَا تُتْلَيٰ عَلَيْهِمْ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا(73)
و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود كساني كه كفر ورزيدهاند به آنان كه ايمان آوردهاند ميگويند كدام يك از [ما] دو گروه جايگاهش بهتر و محفلش آراستهتر است(73)
وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَٰثًا وَرِءْيًا(74)
و چه بسيار نسلها را پيش از آنان نابود كرديم كه اثاثي بهتر و ظاهري فريباتر داشتند(74)
قُلْ مَن كَانَ فِي الضَّلَٰلَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَٰنُ مَدًّا حَتَّيٰٓ إِذَا رَأَوْا۟ مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا(75)
بگو هر كه در گمراهي است [خداي] رحمان به او تا زماني مهلت ميدهد تا وقتي آنچه به آنان وعده داده ميشود يا عذاب يا روز رستاخيز را ببينند پس به زودي خواهند دانست جايگاه چه كسي بدتر و سپاهش ناتوانتر است(75)
وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا۟ هُدًي وَالْبَٰقِيَٰتُ الصَّٰلِحَٰتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَّرَدًّا(76)
و خداوند كساني را كه هدايتيافتهاند بر هدايتشان ميافزايد و نيكيهاي ماندگار نزد پروردگارت از حيث پاداش بهتر و خوشفرجامتر است(76)
أَفَرَءَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بَِٔايَٰتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا(77)
آيا ديدي آن كسي را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت قطعا به من مال و فرزند [بسيار] داده خواهد شد(77)
أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا(78)
آيا بر غيب آگاه شده يا از [خداي] رحمان عهدي گرفته است(78)
كَلَّا سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا(79)
نه چنين است به زودي آنچه را ميگويد مينويسيم و عذاب را براي او خواهيم افزود(79)
وَنَرِثُهُ مَا يَقُولُ وَيَأْتِينَا فَرْدًا(80)
و آنچه را ميگويد از او به ارث ميبريم و تنها به سوي ما خواهد آمد(80)
وَاتَّخَذُوا۟ مِن دُونِ اللَّهِ ءَالِهَةً لِّيَكُونُوا۟ لَهُمْ عِزًّا(81)
و به جاي خدا معبوداني اختيار كردند تا براي آنان [مايه] عزت باشد(81)
كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا(82)
نه چنين است به زودي [آن معبودان] عبادت ايشان را انكار ميكنند و دشمن آنان ميگردند(82)
أَلَمْ تَرَ أَنَّآ أَرْسَلْنَا الشَّيَٰطِينَ عَلَي الْكَٰفِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا(83)
آيا ندانستي كه ما شيطانها را بر كافران گماشتهايم تا آنان را [به گناهان] تحريك كنند(83)
فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا(84)
پس بر ضد آنان شتاب مكن كه ما [روزها] را براي آنها شماره ميكنيم(84)
يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَي الرَّحْمَٰنِ وَفْدًا(85)
[ياد كن] روزي را كه پرهيزگاران را به سوي [خداي] رحمان گروه گروه محشور ميكنيم(85)
وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَيٰ جَهَنَّمَ وِرْدًا(86)
و مجرمان را با حال تشنگي به سوي دوزخ ميرانيم(86)
لَّا يَمْلِكُونَ الشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا(87)
[آنان] اختيار شفاعت را ندارند جز آن كس كه از جانب [خداي] رحمان پيماني گرفته است(87)
وَقَالُوا۟ اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا(88)
و گفتند [خداي] رحمان فرزندي اختيار كرده است(88)
لَّقَدْ جِئْتُمْ شَئًْا إِدًّا(89)
واقعا چيز زشتي را [بر زبان] آورديد(89)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 180 از قرآن کریم شامل آیات 67 تا 89 از سوره ی مریم
(آيه 67)
بلا فاصله با همان لحن و تعبير به آن پاسخ مىگويد: «آيا انسان (اين واقعيت را) به ياد نمىآورد كه ما او را پيش از اين آفريديم، و او ابدا چيزى نبود»؟! (أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً).
(آيه 68)
در اين آيه با لحن بسيار قاطع، منكران معاد و گنهكاران بىايمان را تهديد كرده، مىگويد: «قسم به پروردگارت كه ما همه آنها را با شياطينى (كه آنان را وسوسه مىكردند و يا معبودشان بودند، همه را) محشور مىكنيم» (فَوَ رَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَ الشَّياطِينَ).
«سپس همه آنها را گردا گرد جهنم در حالى كه به زانو در آمدهاند حاضر مىكنيم» (ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا).
اين آيه نشان مىدهد كه دادگاه افراد بىايمان و گنهكار در نزديكى جهنم است!
(آيه 69)
و از آنجا كه اولويتها در آن دادگاه عدل منظور مىشود در اين آيه مىگويد: ما اول به سراغ سركشترين و ياغىترين افراد مىرويم، «سپس ما از هر گروه و جمعيتى افرادى را كه از همه در برابر خداوند رحمان سركشتر بودند جدا مىكنيم» (ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا).
همان بىشرمانى كه حتى مواهب خداى «رحمان» را به دست فراموشى سپردند و در برابر ولى نعمت خود به گستاخى، طغيان و ياغيگرى برخاستند، آرى اينها از همه به آتش دوزخ سزاوارترند!
(آيه 70)
باز روى اين معنى تأكيد كرده، مىگويد: «سپس ما به خوبى از كسانى كه براى سوختن در آتش اولويت دارند آگاهيم» (ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلى بِها صِلِيًّا). دقيقا آنها را انتخاب مىكنيم و در اين انتخاب هيچ گونه اشتباهى رخ نخواهد داد.
(آيه 71)
همه وارد جهنم مىشوند! همچنان بحث در ويژگيهاى رستاخيز و پاداش و كيفر است نخست به مطلبى كه شايد شنيدنش براى غالب مردم شگفتانگيز باشد اشاره كرده، مىگويد: «و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنّم مىشويد» (وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها).
«اين امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت» (كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread337-2.html
پاسخ : صفحه ی 180 از قرآن کریم شامل آیات 67 تا 89 از سوره ی مریم
(آيه 72)
«سپس آنها را كه تقوا پيشه كردند از آن نجات مىدهيم، و ظالمان و ستمگران را در حالى كه (از ضعف و ذلت) به زانو در آمدهاند در آن رها مىكنيم» (ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيًّا).
در تفسير دو آيه فوق بايد بگوييم همه انسانها بدون استثناء، نيك و بد، وارد جهنم مىشوند، منتها دوزخ بر نيكان سرد و سالم خواهد بود همان گونه كه آتش نمرود بر ابراهيم «يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ» «1» چرا كه آتش با آنها سنخيت ندارد گويى از آنان دور مىشود و فرار مىكند، و هر جا آنها قرار مىگيرند خاموش مىگردد، ولى دوزخيان كه تناسب با آتش دوزخ دارند همچون ماده قابل اشتعالى كه به آتش برسد فورا شعلهور مىشوند.
در حقيقت مشاهده دوزخ و عذابهاى آن، مقدمهاى خواهد بود كه مؤمنان از نعمتهاى خدا داد بهشت حد اكثر لذت را ببرند و دوزخيان نيز از مشاهده سلامت بهشتيان مجازات بيشترى مىبينند.
(آيه 73)
به دنبال بحثى كه در آيات قبل، پيرامون ظالمان بىايمان شد، در اينجا گوشهاى از منطق و سر نوشت آنها را شرح مىدهد.
مىدانيم نخستين گروهى كه به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله ايمان آوردند مستضعفان پاكدلى بودند كه دستشان از مال و منال دنيا تهى بود.
از آنجا كه معيار ارزش در جامعه جاهلى آن زمان- همچون هر جامعه جاهلى ديگر- همان زر و زيور و پول و مقام و هيأت ظاهر بود، ثروتمندان ستمكار بر گروه مؤمنان فقير، فخر فروشى كرده، مىگفتند: نشانه شخصيت ما با ماست، و نشانه شخصيت شما همان فقر و محروميتتان است! اين خود دليل بر حقانيت ما و عدم حقانيت شماست! چنانكه قرآن مىگويد: «و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده شود كافران (مغرور و ستمگر) به كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند كداميك از دو گروه ما و شما جايگاهش بهتر، جلسات انس و مشورتش زيباتر، و بذل و بخشش او بيشتر است»؟ (وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِيًّا).
(آيه 74)
ولى قرآن با بيانى كاملا مستدل و در عين حال قاطع و كوبنده، به آنها چنين پاسخ مىگويد: اينها گويا فراموش كردهاند تاريخ گذشته بشر را «و چه بسيار اقوامى را پيش از آنان نابود كرديم كه هم مال و ثروتشان از آنها بهتر بود، و هم ظاهرشان آراستهتر» (وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَ رِءْياً).
آيا پول و ثروت آنها و مجالس پر زرق و برق و لباسهاى فاخر و چهرههاى زيبايشان توانست جلو عذاب الهى را بگيرد؟
(آيه 75)
سپس هشدار ديگرى به آنها مىدهد، كه به آنها بگو: گمان نكنيد اى ستمگران بىايمان اين مال و ثروت شما مايه رحمت است، بلكه چه بسا، اين دليل عذاب الهى باشد «بگو: كسى كه در گمراهى است (و اصرار بر ادامه اين راه دارد) بايد خداوند به او مهلت دهد» و اين زندگى مرفّه همچنان ادامه يابد (قُلْ مَنْ كانَ فِي الضَّلالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا). اين همان چيزى است كه در بعضى از آيات قرآن- مانند آيه 182 و 183 سوره اعراف- به عنوان مجازات «استدراج» ذكر شده است.
«تا زمانى كه وعدههاى الهى را با چشم خود ببينند يا عذاب (اين دنيا) يا (عذاب) قيامت»! (حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ).
«پس (آن روز) خواهند دانست، چه كسى مكان و مجلسش بدتر و لشكرش ناتوانتر است»! (فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread337-2.html
پاسخ : صفحه ی 180 از قرآن کریم شامل آیات 67 تا 89 از سوره ی مریم
(آيه 76)
اين عاقبت و سر نوشت ستمگران و فريفتگان زرق و برق و لذات دنياست «و اما كسانى كه در راه هدايت گام نهادند خداوند بر هدايتشان مىافزايد» (وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً).
بديهى است هدايت درجاتى دارد هنگامى كه درجات نخستين آن به وسيله انسان پيموده شود خداوند دست او را مىگيرد و به درجات عالىتر مىبرد.
در پايان آيه به آنها كه بر زيورهاى زود گذرشان در دنيا تكيه كرده، و آن را وسيله تفاخر بر ديگران قرار دادهاند پاسخ مىدهد: «آثار و اعمال صالحى كه از انسان باقى مىماند در پيشگاه پروردگار تو ثوابش بيشتر و عاقبتش ارزشمندتر است» (وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا).
(آيه 77)
يك تفكر خرافى و انحرافى! بعضى از مردم معتقدند كه ايمان و پاكى و تقوا با آنها سازگار نيست! و سبب مىشود كه دنيا به آنها پشت كند، در حالى كه با بيرون رفتن از محيط ايمان و تقوا، دنيا به آنها رو خواهد كرد، و مال و ثروت آنها زياد مىشود! در عصر و زمان پيامبر- همچون عصر ما- افراد نادانى بودند كه چنين پندار خطرناكى داشتند و يا لا اقل تظاهر به آن مىكردند.
قرآن در اينجا- به تناسب بحثى كه قبلا پيرامون سر نوشت كفار و ظالمان بيان شد- از اين طرز فكر و عاقبت آن سخن مىگويد.
نخست مىفرمايد: «آيا ديدى كسى را كه به آيات ما كافر شد، و گفت: مسلما اموال و فرزندان فراوانى نصيبم خواهد شد»! (أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً).
(آيه 78)
سپس قرآن به آنها چنين پاسخ مىگويد: «آيا او از اسرار غيب آگاه شده يا از خدا عهد و پيمانى در اين زمينه گرفته است»؟! (أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً).
كسى مىتواند چنين پيشگويى كند و رابطهاى ميان كفر و دارا شدن مال و فرزندان قائل شود كه آگاه بر غيب باشد، زيرا ما هيچ رابطهاى ميان اين دو نمىبينيم، و يا عهد و پيمانى از خدا گرفته باشد، چنين سخنى نيز بىمعنى است.
(آيه 79)
بعد با لحن قاطع اضافه مىكند: «اين چنين نيست (هرگز كفر و بىايمانى مايه فزونى مال و فرزند كسى نخواهد شد) ما به زودى آنچه را مىگويد، مىنويسيم» (كَلَّا سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ).
آرى! اين سخنان بىپايه كه ممكن است مايه انحراف بعضى از ساده لوحان گردد همه در پرونده اعمال آنها ثبت خواهد شد.
«و ما عذاب خود را بر او مستمر خواهيم داشت» عذابهايى پى در پى و يكى بالاى ديگر (وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا). اين مال و فرزندان كه مايه غرور و گمراهى است، خود عذابى است مستمر براى آنها!
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread337-3.html
پاسخ : صفحه ی 180 از قرآن کریم شامل آیات 67 تا 89 از سوره ی مریم
(آيه 80)
«و آنچه را او مىگويد (از اموال و فرزندان) از او به ارث مىبريم، و روز قيامت تك و تنها نزد ما خواهد آمد» (وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً).
آرى! سر انجام همه اين امكانات مادى را مىگذارد و مىرود و با دست تهى در آن دادگاه عدل پروردگار حاضر مىشود، در حالى كه نامه اعمالش از گناهان سياه و از حسنات خالى است.
(آيه 81)
اين آيه به يكى ديگر از انگيزههاى اين افراد در پرستش بتها اشاره كرده، مىگويد: «و آنها غير از خدا معبودانى براى خود انتخاب كردهاند تا مايه عزّتشان باشد» (وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا). و براى آنها در پيشگاه خدا شفاعت كنند، و در مشكلات ياريشان دهند، اما چه پندار نادرست و خيال خامى؟
(آيه 82)
«هرگز چنين نيست (كه آنها پنداشتند، نه تنها بتها مايه عزّتشان نخواهند بود، بلكه سر چشمه ذلت و عذابند، و به همين جهت) به زودى (يعنى در روز رستاخيز معبودها) منكر عبادت آنان خواهند شد (و از آنها بيزارى مىجويند بلكه) بر ضدّشان قيام مىكنند» (كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا).
در حديثى از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه: «روز قيامت معبودهايى را كه جز خدا انتخاب كردند بر ضدّشان خواهند بود و از آنها و از عبادت كردنشان بيزارى مىجويند».
(آيه 83)
در اينجا از اين حقيقت بحث مىشود كه معبودها نه تنها مايه عزتشان نبودند بلكه مايه بد بختى و ذلتشان گشتند آيه مىگويد: «آيا نديدى كه ما شياطين را به سوى كافران فرستاديم كه آنها را در راه غلطشان تحريك، بلكه زير و رو مىكند» (أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ عَلَى الْكافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا).
تسلط شياطين بر انسانها يك تسلط اجبارى و ناآگاه نيست، بلكه اين انسان است كه به شياطين اجازه ورود به درون قلب و جان خود مىدهد.
(آيه 84)
در اين آيه روى سخن را به پيامبر (ص) كرده، مىگويد: «پس در باره آنها عجله مكن ما تمام اعمال آنها را دقيقا شماره و احصا مىكنيم» (فَلا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا). و همه را براى آن روز كه دادگاه عدل الهى تشكيل مىشود، ثبت و ضبط خواهيم كرد.
اين احتمال نيز در تفسير آيه وجود دارد كه منظور شمردن ايام عمر، بلكه نفسهاى آنهاست، يعنى مدت بقاء عمر آنها كوتاه است و تحت شماره و عدد مىباشد.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread337-3.html
پاسخ : صفحه ی 180 از قرآن کریم شامل آیات 67 تا 89 از سوره ی مریم
(آيه 85)
سپس مسير نهايى «متقين» و «مجرمين» را در عباراتى كوتاه و گويا چنين بيان مىكند همه اين اعمال را براى روزى ذخيره كردهايم كه: «در آن روز پرهيز كاران را دسته جمعى (با عزت و احترام) بسوى خداوند رحمان، (و پاداشهاى او) محشور مىكنيم ...» (يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً).
امام صادق عليه السّلام مىفرمايد: على عليه السّلام تفسير اين آيه را از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله جويا شد حضرتش فرمود: «اى على! وفد حتما به كسانى مىگويند كه سوار بر مركبند آنها افرادى هستند كه تقوا و پرهيز كارى را پيشه ساختند، خدا آنها را دوست داشت و آنان را مخصوص خود گردانيد، و از اعمالشان خشنود شد، و نام متقين بر آنها گذارد».
(آيه 86)
سپس مىگويد: در مقابل، «مجرمان را در حالى كه تشنه كامند به سوى جهنم مىرانيم» (وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً). همان گونه كه شتران تشنه را به سوى آبگاه مىرانند، منتها در اينجا آبى نيست بلكه آتش است.
(آيه 87)
و اگر تصور كنند كه در آنجا از طريق شفاعت مىتوانند به جايى برسند، بايد بدانند كه «آنها هرگز مالك شفاعت (در آنجا) نيستند» (لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ). نه كسى از آنها شفاعت مىكند، و به طريق اولى قادر بر آن نيستند كه از كسى شفاعت كنند.
«مگر كسى كه نزد خداوند رحمان عهد و پيمانى دارد» (إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً).
تنها اين دستهاند كه مشمول شفاعت شافعان مىشوند و يا مقامشان از اين هم برتر است و توانايى دارند از گنهكارانى كه لايق شفاعتند شفاعت كنند.
منظور از عهد هر گونه رابطه با پروردگار و معرفت و اطاعت او، و همچنين ارتباط و پيوند با مكتب اولياى حق، و هر گونه عمل صالح مىباشد.
(آيه 88)
خدا و فرزند داشتن! از آنجا كه در آيات پيشين سخن از شرك و پايان كار مشركان بود، در پايان بحث به يكى از شاخههاى شرك يعنى، اعتقاد به وجود فرزند براى خدا اشاره كرده، و زشتى اين سخن را با قاطعترين بيان باز گو مىكند «و آنها گفتند: خداوند رحمان فرزندى براى خود انتخاب كرده»! (وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً).
نه تنها مسيحيان عقيده داشتند حضرت «مسيح»، فرزند حقيقى خداست كه يهوديان نيز در باره «عزير» و بت پرستان در باره «فرشتگان» چنين اعتقادى داشتند و آنها را دختران خدا مىپنداشتند.
(آيه 89)
آنگاه با لحنى كوبنده مىگويد: «راستى مطلب زشت و زنندهاى گفتيد»! (لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدًّا).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread337-3.html
صفحه ی 181 از قرآن کریم شامل آیات 90 تا 98 از سوره ی مریم و آیات 1 تا 15 از سوره ی طه
صفحه ی 181 از قرآن کریم شامل آیات 90 تا 98 از سوره ی مریم و آیات 1 تا 15 از سوره ی طه
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَكَادُ السَّمَٰوَٰتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا(90)
چيزي نمانده است كه آسمانها از اين [سخن] بشكافند و زمين چاك خورد و كوهها به شدت فرو ريزند(90)
أَن دَعَوْا۟ لِلرَّحْمَٰنِ وَلَدًا(91)
از اينكه براي [خداي] رحمان فرزندي قايل شدند(91)
وَمَا يَنۢبَغِي لِلرَّحْمَٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا(92)
[خداي] رحمان را نسزد كه فرزندي اختيار كند(92)
إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ إِلَّآ ءَاتِي الرَّحْمَٰنِ عَبْدًا(93)
هر كه در آسمانها و زمين است جز بندهوار به سوي [خداي] رحمان نميآيد(93)
لَّقَدْ أَحْصَيٰهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا(94)
و يقينا آنها را به حساب آورده و به دقتشماره كرده است(94)
وَكُلُّهُمْ ءَاتِيهِ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ فَرْدًا(95)
و روز قيامت همه آنها تنها به سوي او خواهند آمد(95)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا(96)
كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كردهاند به زودي [خداي] رحمان براي آنان محبتي [در دلها] قرار ميدهد(96)
فَإِنَّمَا يَسَّرْنَٰهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا(97)
در حقيقت ما اين [قرآن] را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزگاران را بدان نويد و مردم ستيزهجو را بدان بيم دهي(97)
وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًۢا(98)
و چه بسيار نسلها كه پيش از آنان هلاك كرديم آيا كسي از آنان را مييابي يا صدايي از ايشان ميشنوي(98)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طه(1)
طه(1)
مَآ أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَيٰٓ(2)
قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج افتي(2)
إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَيٰ(3)
جز اينكه براي هر كه مي ترسد پندي باشد(3)
تَنزِيلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَٰوَٰتِ الْعُلَي(4)
[كتابي است] نازل شده از جانب كسي كه زمين و آسمانهاي بلند را آفريده است(4)
الرَّحْمَٰنُ عَلَي الْعَرْشِ اسْتَوَيٰ(5)
خداي رحمان كه بر عرش استيلا يافته است(5)
لَهُ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَيٰ(6)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين و آنچه ميان آن دو و آنچه زير خاك است از آن اوست(6)
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَي(7)
و اگر سخن به آواز گويي او نهان و نهان تر را مي داند(7)
اللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَآءُ الْحُسْنَيٰ(8)
خدايي كه جز او معبودي نيست [و] نامهاي نيكو به او اختصاص دارد(8)
وَهَلْ أَتَيٰكَ حَدِيثُ مُوسَيٰٓ(9)
و آيا خبر موسي به تو رسيد(9)
إِذْ رَءَا نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوٓا۟ إِنِّيٓ ءَانَسْتُ نَارًا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَي النَّارِ هُدًي(10)
هنگامي كه آتشي ديد پس به خانواده خود گفت درنگ كنيد زيرا من آتشي ديدم اميد كه پاره اي از آن براي شما بياورم يا در پرتو آتش راه [خود را باز] يابم(10)
فَلَمَّآ أَتَيٰهَا نُودِيَ يَٰمُوسَيٰٓ(11)
پس چون بدان رسيد ندا داده شد كه اي موسي(11)
إِنِّيٓ أَنَا۠ رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًي(12)
اين منم پروردگار تو پاي پوش خويش بيرون آور كه تو در وادي مقدس طوي هستي(12)
وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَيٰٓ(13)
و من تو را برگزيده ام پس بدانچه وحي مي شود گوش فرا ده(13)
إِنَّنِيٓ أَنَا اللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَوٰةَ لِذِكْرِيٓ(14)
منم من خدايي كه جز من خدايي نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار(14)
إِنَّ السَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَيٰ كُلُّ نَفْسٍۭ بِمَا تَسْعَيٰ(15)
در حقيقت قيامت فرارسنده است مي خواهم آن را پوشيده دارم تا هر كسي به [موجب] آنچه مي كوشد جزا يابد(15)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 181 از قرآن کریم شامل آیات 90 تا 98 از سوره ی مریم و آیات 1 تا 15 از سوره ی طه
(آيه 90)
از آنجا كه چنين نسبت ناروايى مخالف اصل توحيد است، گويى تمام عالم هستى كه بر پايه توحيد بنا شده است از اين نسبت ناروا در وحشت و اضطراب فرو مىروند.
لذا اضافه مىكند: «نزديك است آسمانها به خاطر اين سخن از هم متلاشى گردد و زمين شكافته شود و كوهها به شدت فرو ريزد»! (تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا).
(آيه 91)
باز براى تأكيد و بيان اهميت موضوع مىگويد: «به خاطر اين كه براى خداوند رحمان فرزندى ادعا كردند» (أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمنِ وَلَداً).
(آيه 92)
اينها در حقيقت خدا را به هيچ وجه نشناختهاند و گر نه مىدانستند «هرگز براى خداوند رحمان، سزاوار نيست كه فرزندى برگزيند» (وَ ما يَنْبَغِي لِلرَّحْمنِ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً).
انسان فرزند را براى يكى از چند چيز مىخواهد:
يا به خاطر اين است كه براى بقاء نسل خود نياز به توليد مثل دارد. برگزيده تفسير نمونه، ج3، ص: 107
يا كمك و يار و ياورى مىطلبد يا از تنهايى وحشت دارد. اما هيچ يك از اين مفاهيم در باره خدا معنى ندارد، نه قدرتش محدود است، نه حيات او پايان مىگيرد، نه ضعف و سستى در وجود او راه دارد و نه احساس تنهايى و نه نياز.
(آيه 93)
به همين دليل در اين آيه مىگويد: «تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند بنده اويند» و سر بر فرمانش (إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً).
و با اين كه همه بندگان جان و دل بر كف او هستند، نيازى به اطاعت و فرمانبردارى آنها ندارد بلكه آنها هستند كه نيازمندند.
(آيه 94)
«او همه آنها را شماره كرده و دقيقا تعداد آنها را مىداند» (لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا). يعنى هرگز تصور نكنيد كه با وجود اين همه بندگان چگونه ممكن است حساب آنها را داشته باشد.
(آيه 95)
«و همه آنها روز رستاخيز تك و تنها در محضر او حاضر مىشوند» (وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً).
بنابراين هم مسيح، هم عزير، هم فرشتگان و هم تمامى انسانها مشمول اين حكم عمومى او هستند با اين حال چه نازيباست كه فرزندى براى او قائل شويم و چه اندازه ذات پاك او را از اوج عظمت به پايين مىآوريم.
(آيه 96)
ايمان سر چشمه محبوبيت! در اين آيه و دو آيه بعد باز هم سخن از مؤمنان با ايمان و نيز ظالمان و ستمگران بىايمان، و سخن از قرآن و بشارتها و انذارهاى آن است.
نخست مىفرمايد: «مسلما كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادهاند خداوند رحمان محبتى براى آنان در دلها قرار مىدهد» (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا).
ايمان و عمل صالح بازتابى دارد به وسعت عالم هستى، و شعاع محبوبيت حاصل از آن تمام پهنه آفرينش را فرا مىگيرد، ذات پاك خداوند چنين كسانى را دوست دارد، نزد همه اهل آسمان محبوبند، و اين محبت در قلوب انسانهايى كه در برگزيده تفسير نمونه، ج3، ص: 108
زمين هستند پرتو افكن مىشود.
روايات متعددى در شأن نزول اين آيه از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نقل شده است كه نشان مىدهد نخستين بار اين آيه در مورد على عليه السّلام نازل گرديده است، ولى نزول اين آيه در مورد على عليه السّلام به عنوان يك نمونه أتمّ و أكمل است و مانع از تعميم مفهوم آن در مورد همه مؤمنان با سلسله مراتب، نخواهد بود.
(آيه 97)
سپس به «قرآن» كه سر چشمه پرورش ايمان و عمل صالح است اشاره كرده مىگويد: «ما قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم، تا پرهيز كاران را به وسيله آن بشارت دهى، و دشمنان سر سخت و لجوج را انذار كنى» (فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا).
(آيه 98)
آخرين آيه به عنوان دلدارى به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و مؤمنان- مخصوصا با توجه به اين نكته كه اين سوره در مكه نازل شده و در آن روز مسلمانان سخت تحت فشار بودند- و نيز به عنوان تهديد و هشدار به همه دشمنان عنود و لجوج مىگويد: «و چه بسيار اقوام بىايمان و گنهكارى كه قبل از اينها هلاك و نابود كرديم (آن چنان محو و نابود شدند كه اثرى از آنها باقى نماند) آيا تو اى پيامبر! احدى از آنها را احساس مىكنى؟ يا كمترين صدايى از آنان مىشنوى»؟ (وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً).
يعنى اين اقوام ستمگر و دشمنان سر سخت حق و حقيقت آن چنان در هم كوبيده شدند كه حتى صداى آهستهاى از آنان به گوش نمىرسد.
«پايان سوره مريم»
منبع :http://qurangloss.blogfa.com/page/maryam-51-98.aspx
پاسخ : صفحه ی 181 از قرآن کریم شامل آیات 90 تا 98 از سوره ی مریم و آیات 1 تا 15 از سوره ی طه
سوره طه [20]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و 135 آيه است
محتواى سوره:
اين سوره نيز همانند ساير سورههاى «مكّى» بيشتر سخن از «مبدأ» و «معاد» مىگويد.
بخش اول: اشاره كوتاهى به عظمت قرآن و بخشى از صفات جلال و جمال پروردگار است.
و در بخش دوم: كه بيش از هشتاد آيه را در بر مىگيرد از داستان موسى (ع) سخن مىگويد.
در سومين بخش: در باره معاد و قسمتى از خصوصيات رستاخيز سخن مىگويد.
در بخش چهارم: سخن از قرآن و عظمت آن است.
و در بخش پنجم: سر گذشت آدم و حوّا را در بهشت و سپس ماجراى وسوسه ابليس و سر انجام هبوط آنها را در زمين، توصيف مىكند.
و بالاخره در آخرين قسمت، نصيحت و اندرزهاى بيدار كنندهاى، براى همه مؤمنان بيان مىدارد.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از امام صادق (ع) مىخوانيم: «تلاوت سوره طه را ترك نكنيد چرا كه خدا آن را دوست مىدارد و دوست مىدارد كسانى را كه آن را تلاوت كنند، هر كس تلاوت آن را ادامه دهد خداوند در روز قيامت نامه اعمالش را به دست راستش مىسپارد، و بدون حساب به بهشت مىرود، و در برگزيده تفسير نمونه، ج3، ص: 110
آخرت آنقدر پاداش به او مىدهد كه راضى شود».
البته منظور تلاوتى است كه مقدمه انديشه باشد انديشهاى كه آثارش در تمام اعمال و گفتار انسان متجلّى شود.
منبع : http://qurangloss.blogfa.com/page/taha-1-50.aspx