بـزرگ که میشــــوی ؛
غصـه هایت زودتـر از خـودت قـد می کشــند ،
درد هـایت نــیز !
غــافل از آنکه لبخــندهـایت را ، در آلبــوم کـودکــی ات جــا گــذاشتــی
نمایش نسخه قابل چاپ
بـزرگ که میشــــوی ؛
غصـه هایت زودتـر از خـودت قـد می کشــند ،
درد هـایت نــیز !
غــافل از آنکه لبخــندهـایت را ، در آلبــوم کـودکــی ات جــا گــذاشتــی
یه روزی میرسد !
یک ملافه ی سفید پایان میدهد …
به من …
به شیطنت هایم …
به بازیگوشی هایم …
به خنده های
بلند و تلخم …
روزی که همه با دیدن قطعه عکسم بغض میکنند و می گویند :
دیوانه دلمان برای دلقک بازی هایت تنگ شده …
پس کجایی …
خدایا ............
خدایا اگر جز سوختگان را به مهمانی خود نمیخوانی،
ما را بسوزان آنچنان که هیچکس را آنگونه نسوخته باشی
پروردگارا
داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم
چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.
خدایا ...
نترس ...
نه به گناه میفتی ...
نه به جمهنم میروی...
من و تو به هم محرمیم
"دستانم را بگیر"
بیشتـــر مــواقــع پشتــــ جملــه ی ...
"عیبـــــ نــداره" "مهــم نیستـــــ"
یــه دل شکستـ ـ ـ ـ ـ ـه خوابیده....
شنیده بود که، لذتی در گذشت هست.....
از من گذشت و رفت
لعنت به این واژه ها که مثل هم خوانده می شوند
وقتی تنها میشوی
بدان خدا همه را بیرون کرده
تا با تو تنها باشد...
- - - به روز رسانی شده - - -
خــوشبختـــی را با عجلـــه در سرنوشتــم نوشتــه بــودنــد
بــــــــــــــــد خــــــــــــــــــط بــــــــــــــــود
روزگــــار نــــتوانستـــــــ
آنـــــها را بــــخوانــــد....
وقتی خدا از پشت دستهایش را روی چشمانم گذاشت
از لای انگشتانش آنقدر محو تماشای دنیا شدم که
فراموش کردم منتظر است تا نامش را صدا کنم...
زندگی یک پاداش است نه یک مکافات
فرصتی است کوتاه! تا ببالی
بیابی
بدانی
بیندیشی
بفهمی
و زیبا بنگری...
و در نهایت در خاطره ها بمانی...
خارپشتی شدهام...
که ؛ تیغ هایش...
دنیای امنی برایش ساخته...
اما؛ حسرت نوازشی عاشقانه...
تا ابد ؛ بر دلش مانده است..!!!
یاد سهراب بخیر...
آن سپهری که تا لحظه ی خاموشی گفت:
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود گر نشود
حرفی نیست
اما
نفسم می گیرد
در هوایی که نفس های تو نیست...
یکی از بدترین اتفاقات دنیا بخشیده نشدن به فکر بخشیده شدنه!!!!1
زنده باشی ولی ندونی نفس کشیدنت برای کیست
ندونی که چرا پلک میزنی
مثل مرده متحرک
....
گـــاهـــــی دلتــــنگـــــــــی , آسمــــــانِ آفتـــــــابـــی را بــــــــــارانـــــی میکنــــــد..!!!!!
................ یــــــــک لبخــــــــــــــند , فقـــط همیـــــــن ...
کـــــــافیــــســـتـــ تــــــا دلتنـــــگی اش کمتـــــــــر شــــــــود.....!!
مردها اسمشان به سنــگـدلی معروف است...زنها به آهن پرستی هر دو انکار میکنند...تنها میگذارند و از تنهایی می نالند ...
جمله ی دوستت دارم شده جمله ی فرار
اما هر دو گریه میکنند دخترها بلند و پسرها بی صدا ...
هر دو به دنبال کسی که تا ابد تنهایشان نگذارند
اما هر دو تنها میگذارند مردها تا مانکن ببینند و زنها تا شاهزاده ای سوار بر بی ام و ...
...ما فقط در استاتوس هایمان آدمهای خوبی هستیم...
بچـه که بودیـم ...
http://persian-star.net/1392/10/04/baby.jpg
بچه که بودم چه دل بزرگی داشتم
اکنون که بزرگم چه دلتنگم
کاش دلم به بزرگی بچگی بود
کاش همان کودکی بودم که حرفهاش
را از نگاهش می شد خوند
کاش برای حرف زدن
نیازی به صحبت کردن نداشتم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلب ها در چهره بود
اما اکنون اگر فریاد هم بزنم کسی نمی فهمد
و دل خوش کرده ام که سکوت کرده ام
دنیا را ببین ...
بچه که بودم از آسمان باران می آمد
بزرگ شده ام و از چشمهایم می آید!
بچه که بودم همه چشمای خیسم رو میدیدن
بزرگ شدم و هیچکی نمیبینه
بچه بودم تو جمع گریه می کردم
بزرگ شدم تو خلوت
بچه بودم راحت دلم نمی شکست
بزرگ شدم خیلی آسون دلم می شکنه
بچه بودم همه رو ۱۰ تا دوست داشتم
بزرگ که شدم بعضی ها رو هیچی
بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست دارم
بچه که بودم قضاوت نمی کردم و همه یکسان بودن
بزرگ که شدم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که
اندازه دوست داشتنم تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو
به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتم
بچه که بودم اگه با کسی
دعوا میکردم ۱ ساعت بعد از یادم می رفت
بزرگ که شدم گاهی دعواهام سالها تو یادم موند و آشتی نکردم
بچه که بودم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدم
بزرگ که شدم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخ هم سرگرمم نمیکنه
بچه که بودم بزرگترین آرزوم داشتن کوچکترین چیز بود
بزرگ که شدم کوچکترین آرزوم داشتن بزرگترین چیزه
بچه که بودم آرزوم بزرگ شدن بود
بزرگ که شدم حسرت برگشتن به بچگی رو دارم
بچه که بودم تو بازیهام همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردم
بزرگ که شدم همش تو خیالم بر میگردم به بچگی
بچه بودم درد دل ها را به هزار ناله می گفتم و همه می فهمیدند
بزرگ شده ام، درد دل را به صد زبان به کسی می گویم ...
اما هیچ کس نمی فهمد
بچه که بودم دوستیام تا نداشت
بزرگ که شدم همه دوستیام تا داره
بچه که بودم، بچه بودم
بزرگ که شدم، بزرگ که نشدم هیچ؛ دیگه همون بچه هم نیستم
ای کاش با همون صفتهای خوب و پاک بزرگ می شدیم.
هر روز شیطان لعنتی خط های ذهن مرا اشغال میکند
هی با شماره های غلط زنگ میزند
آن وقت من اشتباه میکنم و او با اشتباه های دلم حال میکند
دیروز یک فرشته به من می گفت: تو، گوشی دل خود را بد گذاشتی
آن وقت ها که خدا به تو میزد زنگ
آخر چرا جواب ندادی...چرا برنداشتی؟
با من تماس بگیر خدایا حتی هزار بار
وقتی که نیستم لطفا پیام خودت را روی پیام گیر دلم بگذار!
- - - به روز رسانی شده - - -
كاش بارانی ببارد قلبها را تر كند
بگذرد از هفت بند ما صدا را تر كند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگهای هوا را تر كند
بشكند در هم طلسم كهنه ی این باغ را
شاخه های خشك بی بار دعا را تر كند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینه ها تا نا كجا را تر كند
چترها تان را ببندید ای به ساحل مانده ها
شاید این باران كه می بارد شما را تر كند
چشمهایم را میبندم
و تو را در کنار خویش تصور میکنم
و چنان غرق تو میشوم که
نمیدانی چه ذوقی در نگاهم
حکاکی میشود
لبخند میزنم به ادمهایی که
هنوز مرا نشناخته اند
اما خوب ادعا میکنند مرا میفهمند
و درک میکنند
نمیدانم در کدامین پیچ منتظرت باشم
اما میدانم تو حتی در همین جاده صاف هم مرا صدا میزنی
تنها
من حواسم نیست
کودک در اغوش مادرش میگریست
اما نمیدانست
دیگر نگاه مهربان مادرش را ببیند
کودک بیماری داشت که
نمیتوانست دنیا و ادمهایش را ببیند
روزی که برای همیشه به تاریکی فرو رفت
هیچ کس نمیدانست
چه اینده ای در انتظارش هست
تنها مادرش به او اعتماد داشت
و کنارش ماند
تنها مادرش از او یه پیانیست مشهور ساخت
ولی ادمهای دیگر
این مادر و کودک را تنها گذاشتند
پیرزن رو به جاده ای چشم به راه بود چشم به راه مردی که سالها پیش عاشقش بود مرد از همین جاده از چیرزن جدا شد به جبهه جنگ رفت اما پیرزن هرگز نمیدانست مردش همان ماهای اول جنگ مرده بود مردم دهکده حرفی نزدند به پیرزن در دوران جوانیش و پیرزن با اینکه سالها از مرگ مرد زندگیش میگذشت چشم به راهش مانده بود و تمام مدت تنها یادگاری مرد را در دستان نحیف و لرزانش میفشرد و برایش سخنها میگفت از فراق مرد محبوبش
هر روز به سوی جاده میرفت و چشم به راه میماند
اما روزی هرگز برنگشت اهالی دهکده معلم پیر را کنار جاده برفی در حالی که با چشمانی باز منتظر بود یافتند انگار هرگز زنده نبود او به کنار مرد محبوبش سفر کرد
نگاه کن به تمام ستارگان
به خورشید
به ماه
هر روز از تو برایشان میگویم
تا شاید
به گوشت برسانند
چقدر دلتنگت هستم و چقدر چشم به راهت
میدانی انتظار دردش زیاد نیست
بلکه خستگیش زیاد هست
وقتی منتظر میمانی
انقدر دلتنگی را تحمل میکنی
که تمام دلتنگیت را
سر همانی خالی میکنی که
دلتنگش هستی
امروز را گذراندی
و باز به امید فردا
چشمانت را
میبندی
اما حواست باشد
امروز فردای دیروزت هست
زیبا ترسیمش کن
دستانت را بگیر به سوی اسمان کسی نمیداند
شاید همین باشد
اجابت شدن دستانی که
خالیست و تنها
داریش خدایش هست
شاید همین مفهوم زندگیست
حضور خدایت در هر لحظه
تو خودت زیبا هستی
اینچنین به دنبال زیبایی در دیگران نباش
شاید ندانی اما
تو خودت
یکی از بنده های خدایت هستی
که بخاطر عشقی که به تو داشته تو را افریده
- - - به روز رسانی شده - - -
بزرگواری به بزرگ بودن نیست بلکه به نوع منش و افکارت میباشد
آدمــی کــه بـخـواهـد بــرود..... مـیـرود! داد نـمـیـزنــد کـه مــن دارم مــیـروم !!! آدمـی کــه رفـتـنـشـو داد مـیـزنه نــمـیـخـواد بــره! داد مـیـزنه کـه نـگـذارنـد بــرود!!!
" از تــــو
در دلـــم بـهـارهـا مـانـده اسـت
و بــر ســـرم زمـسـتــان هـا ... ! "
در خاطری که "تویی"
دیگران فراموشند بگذار در گوشت بگویم "میخواهمت"
این خلاصه تمام حرف های عاشقانه دنیاست...!!
دست بردارپتروس!
بگذاردنیاراآب ببرد
دردنیایی که
اقیانوس آرامَش
به دنبال آرامِش می گردد
سدهم بسازی
فقط ...
مشق شب بچه ها را زیادمی کنی!
يني امشب زنگ ميزنه [tafakor][labkhand][nishkhand]
http://img.asemoni.com/fun-and-laugh...-children9.jpg
[nishkhand]
گاهی آنقدر دلم از زندگی سیر میشود
که میخواهم تا سقف آسمان پرواز کنم
و رویش دراز بکشم ...
آرام و آسوده ...
مثل ماهی حوضمان ...
که چند روزیست روی آب اســــــت!
http://drdeljeen.com/wp-content/uplo..._n-300x300.jpg
آوای باد انگار آوای خشک سالیست
دنیا به این بزرگی ، یک کوزه سفالیست
باید که عشقورزید ، باید کهمهربانبود
زیرا که زنده ماندن هر لحظه احتمالیست ...
http://8pic.ir/images/74204945097670595550.jpg
من گرفتار سنگینیَ سکوتی هستمhttp://axgig.com/images/35651995816520382696.jpg
که گویا پيش از هر فریادی لازم است . ..
در قلب کوچکمفرمانروایی میکنی،
بدون هیچ نائب السلطنه ای...
کسی نمی داند چه لذتی دارد
بهترین پادشاه جهان را در دل داشتن..!