.
بارالها …
“زخم”ها ، “رحم” میخواهند …
فقط این دو نقطه را بردار …
نمایش نسخه قابل چاپ
.
بارالها …
“زخم”ها ، “رحم” میخواهند …
فقط این دو نقطه را بردار …
.
سخت میترسیدم از اینکه من از نژاد شیشه باشم و شکستنی … او از نژاد جاده باشد و رفتنی …
آری روزها گذشت ؛ همان شد : او رفت و من شکستم
به حساب خیالبافی ام نگذار …
اما ستاره ای دارم در تیره ترین شبها !
فقط خواستم بدانی که می شود دل خوش کرد به چراغهای کوچک یک هواپیما …
من احساس کرده ام رنج آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج می زد اما سکه رهگذر خودخواهی آن را می خشکاند …
.
مخاطب خاصی ندارد نوشته هایم اما تا دلت بخواهد همدرد دارد داغِ تمامِ نوشته هایم …
گاهی خسته می شوم
از بودنم
گاهی دلم می گیرد
گاهی از دیدار ها خسته می شوم
گاهی به دیدار ها دلتنگتر
گاهی یکی را صدا میزنم که به دادم برسد
گاهی فریاد کسی می شوم ، تا با من صدا بزند
گاهی با سکوتم ، فریاد کسی را جواب میدهم و به کمکش می شتابم
گاهی سکوتم ،فریاد می کند که به دادش برسم
گاهی فریادم ، سکوت می شود و اِنقدر آرام می شوم
که در میان فریاد ها به سکوت فرو می روم
آری فریاد من سکوت است !
این روزها من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا
آرامش اهالی دنیا
خط خطی نشود...
اینجا زمین است
اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است
اینجا گم که میشوی
بجای اینکه دنبالت بگردنن
فراموشت میکندد.........
ای ابرها نبارید من دریا را به پایش ریختم برنگشت
گریه کار کمی است برای توصیف نداشتنت
دارم به رفتار پرشکوهی شبیه به مرگ فکر میکنم
ای کاش !
دلیل شب بیداری هایم ، وجود تو بود . . .
نه جای خالیت . . .
- - - به روز رسانی شده - - -
حرفها سه دسته اند :
دسته اول : گفتنی ها
دسته دوم : نوشتنی ها
و دسته سوم : قورت دادنی ها
دو تای اول سبکت می کنند . . .
سومی سنگینت . . .
درد یعنی هر شب بهت یاد آوری کنه که موندنی نیست و بینتون فقط یه دوستی ساده ست ، همین !
برای یک ماه نبودنت را سکوت می کنم !
سحر با یک عکس ، افطار با یک خاطره . . .
ابراهیم که نیستم میگذاری میروی …
این آتش نبودنت بر من گلستان نخواهد شد !!!
واقعیت ها را هر روز صبح جا میگذارم پشت اتاق گریم،
از بس آدمها واقعی بودنمان را دوست ندارند . . .
.
از بس که ارزوهامو به گور بردم
دیگه جا واسه جسدم نمونده
اين آخرين باره من ازت ميخام برگردي به خونه
اين آخرين باره من ازت ميخام عاقل شي ديوونه!
http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:A...kadFU4wrj77xO-
آن كه به من ميخندد قبل ازينكه بخندد.................
بگذار بخندد اشكالي ندارد شادي ميارزد به كسي خنديدن!!!
بخـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــند[tashvigh]
دلتنگی هم حس جالبیست!
داغ نیست اما...
میسوزاند...
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود . عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود …بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود و معنای خداحافـظ، تا فردا بود…! (حسین پناهی)
http://nightnama.ir/gallery/include/file/190.png
دلت را جایی …حوالی خدا…چهار میخ کن که با رفتن این و آن نرود .
- - - به روز رسانی شده - - -
شاید تقصیر ما نیست که نمیتوانیم روی وعده هامان ، حرفمان و احساسمان بمانیم…!
ما بر روی زمینی زندگی میکنیم که روزی یکبار خودش را دور میزند!
هرچه دلم راخالی میکنم باز پر میشود از تو
”عجب برکتی دارد دوستداشتنت”
دلتنگ شدی؟؟؟
پیش من بیا کمی غصه هست با هم میخوریم.
دلتنگی یک حس کشنده ی لذت بخش است …
مثل لیسیدن عسل از لبه شکسته لیوان !
-------------------------
دست هایت کجاست که کنار بزند دلتنگی ام را ؟
-------------------------
لباس هایم که تنگ میشد می بخشیدم به این و آن …
ولی دل تنگم را ، حالا چه کسی می خواهد ؟
اجازه … ! اشک سه حرف ندارد … ، اشک خیلی حرف دارد!!!
http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:A...0gkP-Uby5H6lPm
جونمو بگیر اما خودتو ازم نگیر....
خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره ...
به کسی توجه نمی کنه ...
از کسی خجالت نمی کشه ...
می باره و می باره و ...
اینقدر می باره تا آبی شه ...
آفتابی شه ...!!!
کاش ...
کاش می شد مثل آسمون بود ...
کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی ...
بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده
http://files.fatakat.com/2010/2/1264994087.gif
ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﺎﻥ ” ﺩﺭﺩ ” ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ
آدمی است دیگر
یک روز حوصله
هیچ چیز را ندارد
دوست دارد بر دارد
خودش رو بریزد دور....
کاش گاهی میشد مثل نان خشکی بود
همه چیزهای کنه را برداشت و برد
تو بمانی و طراوت و تازگی...
تو کیستی؟
هان؟
یادم آمد...
...
تو همانی که روزی با پاهایت آمدی
و نماندی و رفتی!!!
و من...
من همانم
که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم
-
یکـــــــ حبه قنــــــد ،
درفنجـــان قهـــوه ی تلخـــــــ ..
شیرین نمیشـــود ..
دو حبه قنــــد ،
در فنجـــــان قهــــــوه ی تلخـــــــــ ..
شیرین نمیشــــود ..
سه حبـــه ، چهار ، پنج ..
.
.
اصلاً تو بگــو یک دنیـــــــــا قنـــد ،
در این دنیای تلخــــــــ ،
نه ..
اگـــر تــو نباشــــی فالِ این زندگــــــــــی ،
شیرین نمیشـــــود … !
فت و آمد ،رفت و آمد ،اینقدر رفت و آمدکه از یاد برد ، چیزی به نام ماندن هم وجود دارد!
چه تقدیر بدیست !
من اینجا بی تو می سازم
و تو، آنجا با او می سازی…!!!
http://www.kocholo.org/img/images/c6...5eixmxtln7.jpg
عشق را با تمام وجود فریاد خواهم زد
تا به دنیا ثابت کنم؛
تمام مسیر ها به طرف مشترک مورد نظر اشغال نمی باشد!!!
http://www.bia2malezi.com/img/news4/1891a_tel.jpg
بهم میگفت با دنیا عوضم نمیکنه !
راست میگفت با دنیا نه ، با یکی دیگه عوضم کرد ! http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:A...KeFk1fMs4SunRd
http://s1.picofile.com/file/81009012...logfa_com_.jpg
دردیست بلند کشیده ازعمق
فرو رفته تا اوج....
نگاه تو کوتاه !
و بال من خسته پای من شکسته...
راستی به کدامین مرهم به تو دل بسته ام
من که سالهاست در کفن بی احساسی توپیچیده ام
بند های عمر رفته ام را...
آرزو دارم شبي عاشق
شوي
آرزو دارم بفهمي درد را،
تلخي برخورد هاي سرد را،
ميرسد روزي كه بي من لحظه ها را سر كني
ميرسد روزي ك مرك عشق را باور كني ميرسد روزي كه شب ها در كنار عكس من نامه هاي كهنه ام را مو به مو از بر كني
http://up.98love.ir/up/mamadzar/love.jpg
نقاش نیستم.....اما میدانم
.... تماااااااام لحظه های بی تو بودن را......
درد..خواهم کشید...