http://oi3.tinypic.com/5y8pf8j.gif
نمایش نسخه قابل چاپ
خداجون !!!
خوش به حالت که همه جا هستی!
ما که هر کجا هستیم دلمون واسه یه جای دیگه تنگ میشه...!!!
خدایــــــــــا دلم مرهمی می خواهد
از جنس ِ خـــــــــــــــودت نزدیــــــــــــــک
بی خطــــــــر
بخشنــــــــــده
بی منت
می شود مرا در اغوش بگیری ؟؟؟!
کسی که یکبار رفت اگر هم برگرده دیگه نباید تحملش کرد
.
.
.
یادت باشه که راه رفتنو یاد گرفته رفیق...
- - - به روز رسانی شده - - -
دیگر پیام هایت نمیرسد.!
سیم بانان را خبر کرده ام...
خداکند فقط کاجی افتاده باشد...
فکر نکن که به پایت می نشینم...
نه...
بلند میشوم،
آرام چرخی میزنم و مطمئن میشوم که نیستی
بعد...
برمیگردم سَرِ جایم،
سرم را میگذارم روی زمین
و می میرم...
http://axgig.com/images/81287447828178400575.jpg
شبها آسـمان با من همـرآه اَست!
دَستم را میگیرد و میگوید بیآ با هم برویم....
گفتم:اِی آسمان مشکی شَب
من اِنسانم و تو آسمان...
شباهتمان در چیست؟
گفت:آن روز هایی کـه مردم اینقدر مشغول کارهایشان هستند و مرا نمیبیــــنند تو بیا جای من..
صورتت شود جای ماه من...
و چادرت هم آسمان من
این را که گفت لبخندی زدم و گفتم:همیشه با تو خواهم ماند آسمان مشکیـــــــ من...
خدایا..!
میدانم پاییزت را فقط برای عریانی درختان نیافریدی!
شاید میخواهی جدا شوم از هر انچه مرا از رحمتت جدا انداخته؟!
میدانم پس از تحمل سرمای زمستان لباسی چون بهار در انتظارم است……
- - - به روز رسانی شده - - -
گاهی گردش پرگار تقدیر در دست تو نیست…
باید بنیشینی و نظاره کنی …
اما "مرکــــــــــــــــز" را که درست انتخاب کرده باشی، "دلت قرص باشد"…
دیگر هر چه می خواهد بچرخد …
ﻣﻨﻮ ﺍﻭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ....
ﺍﻭ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺮﺍ...
ﻭ ﻣﻦ ...
ﻟﻄﻒ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ
زندگی هزاران پنجره دارد
یادم هست
روزی از پنجره ناامیدی به زندگی نگاه کردم،احساس کردم میخواهم گریه کنم
و روزی از پنجره امید به زندگی نگاه کردم،احساسم می خواست دنیا را تغییر دهم
ودگر روز از پنجره مهربانی،احساس کردم همه را دوست دارم
…
اما عمر کوتاه ست
فرصت نگاه کردن از تمامی پنجرههای زندگی را ندارم
تصمیم گرفتهام فقط از یک پنجره به زندگی نگاه کنم و آن هم پنجره عـشـق
همین پنجره برایم کافیست
چون
این پنجره رو به خدا باز میشود
هرروز میخواهم خدا را ببینم،با او حرف بزنم
آن طرف پنجره خدا مرا می نگرد
تــــــــو بنویس ...
از دلتنگی هایت از دردهایت، از حــــرف هایت ...
از هرچه دلت می گوید !
بنویس برایـــــــــم...
نگذار هركسي از راه رسيد باساز دلت تمرين نوازندگي كند... !
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …
خدایا!
در انجماد نگاهای سرد این مردم دلم برای جهنمت تنگ شده؟؟؟؟
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...3TnBo1gEkIJwtP
اگر دلت گرفت...
سکوت کن...
این روزها هیچکس معنی دلتنگی را نمیفهمد!!!
تورفتي ودوست داشتن هايم
زيرپايت له شد
ومن بي توچه تنهاشدم
وبه دنيا نشان دادم
كه من مجنون ترين ليلاي تاريخم
خیلی سخته به خاطر کسی که دوستش داری
همه چیز رو از سر راهت خط بزنی
بعد بفهمی
خودت تو لیستی بودی
که اون به خاطر یکی دیگه خطت زده...
افسوس!
http://upload.tehran98.com/img1/dz0il0u7237obsrji2a.jpg
ڪــــــاݜ נاݜتــــכּـــــت
بــــﮧ ړاحتـــــــے
دوست داشتنت بود....
در قلــــــــــــب کوچکم
فرمانروایــــــــــــی میکنی
بدون هیچ نائب السلطنه ای
کسی نمیداند چه لذتــــــــــــــــــــــ ـــــــــی دارد
بهترین پادشاه تاریخ را در
دل داشــــــــــتن....!
یـکی از همیـــــــن روزهــــــــــا
بایـــد خدا را صدا بــــــــــزنم
یک میــــــــز دو نفــــــــره
دو صنـــــــــدلــی
یــــــــکی مـــــــن
یـــــــــکی خــــــدا
حــــــرف نمـــــــیزنم
نـــــــگاهم کافیــــــست
میـــــــــدانم
برایـــــــــم اشــــــــک می ریــــــــزد!!
هــیچ میدانی
زیــباترین عــاشــقانــه
وقــتی است که
اسمــم را با “مــیــم” به انتها می رسانی...
نــــوشـــــتم " قـــــم حــــا "
همـــــه بــــهـــم خنــــدیـدنـــد!!
گــــریــســـــتم
گفـــــتم بـــــه "غــــم هــــا " یــــم نخنــــدیـــد ،
کــــه هـــــــر جــــــــور بنــــويسم
درد دارد!!!
ازآخـــــــر بـــــه اول بخـــــوان تــــــا
مــــــــنِ ايـــــن روزهـــــــــا را بشنــــــــاســــــی!!!
https://fbcdn-sphotos-g-a.akamaihd.n...76163517_n.jpg
- - - به روز رسانی شده - - -
http://s1.picofile.com/file/7672741391/A205.jpg
نگـــــــران نباش،
" حــــال مـــن خـــــوب اســت " بــزرگ شـــده ام
دیگر آنقــدر کــوچک نیستـم که در دلـــتنگی هـــایم گم شــوم!
آمـوختــه ام،
که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش" زندگیست "
آمــوختــه ام
که دیگــر دلم برای " نبــودنـت " تنگ نشـــود
راســــــتی، دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خــــــــوب یاد گـــرفتــه ام
" حــــال مـــن خـــــــوب اســت "
خــــــوبِ خــــوب!!
گـاهــی نمـی دانــی ؛
از دسـت داده ای ...
یـــا از دسـت رفـــتـه ای !
آدم های بد را هر طور که هست تحمل می کنم!
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که...
با " ادعای خوب بودن " بــــدی می کنند!
تڪیـﮧ گـآهَم بآش !
میخـوآهَم سَنگـینی نِگـآه ایـن مَرבمِ حَسـوב شَهـر رـآ تـو هـَم
حـِس کنـی ..
ایـن مَرבم نمیتَـوآننـَב ببیننَـב בست هآیِمـآن تـآ این اَنـدآزه بِہم
می آینـב ..
از حـال ِ مَن ميپُرسي ؟
نَفـس ميکِشَم تا به جـاي مُرده ها
خاکـَم نکُننـد !
اينگونه است حال ِ مَن
هيچ نپـُرس
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...wkIW1gFW1SjCbw
خودتــان را در قلـــب هیچ آدمی نچپانید
جـــا نمی شوید (!)
فقـــــط چـــــــروک می شـــوید . . .
بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند!
اما...
از چشـــــم هایشان معـلـوم است که
اشکــــی به بــزرگی یــک سـکــــوت
گــــوشه چشـمـشان به کمیــــــن نشــستـه...
بهترین لذت دنیا
وقتی است که
وقت رفتن ، نرود...
یه نفر ازم پرسید : میشناسیش...؟؟!
هزارتا خاطره ت اومد جلوی چشمم
اما فقط یه لبخند زدم و گفتم : میشناختمش
امــلای نوشتـههایـ م، نگـــارش حرفهایـــ م،
تصمیـمهایــ م، روزهـایــ م، زندگیــ م، دنیایـــ م،
همـ ه و همـ ه پــُر از غلـط اسـ ت ...
تنهـا تــ و درسـ ت بـ ودی ...
و بعـد از تـ و انگـــار همـ ه چیـ ز غلـط اسـ ت!
آرامم..
کنار ِ بغض هایم
که راه ِ گلو را بسته اند..
بین موج های ساحل
میخواهم در خیالــــم، نقش پاهایت را
به تصویر بکشم...
ببار ای باران ...
ببار که چتری بر روی دلم نخواهم گرفت
ببار که شاید اندکی از داغ این دل سوخته بکاهی
ببار که ویرانه دل من سقفی ندارد که از قطرات سردتایمن باشد
ببار که خانه دلم بسی تشنه و ملتهب است
ببار که شاید اندکی غبار غم را از دل تیره ام بزدایی
ببار و سیلی به پا کن و دل مسکین و گوشه نشین
مرا با خود ببر ...
ببار ای باران ...
ببار که از بارش تو من شادم
ببار که عطر تو را می طلبم
ببار که شاید پس از بارش تو به یادش رنگین کمانی دردلم برپا شود
ببار و دل عاشق و تب دار مرا اندکی آرامش ببخش
ببار که دلم دلتنگ اوست
ببار که شاید در صدای دلنشین تو طنین صدای او رابشنوم
ببار ای باران . . .
روزهاست از سقف لحظه هایم یاد تو چکه میکند...
اگر باران بند بیاید از این خانه میروم...
باید مغرور بود,
دور از دسترس,
باید مبهم بود و سرسنگیـن!
خاکـﮯ کـه باشـﮯ آسفالتت مـیکنند
و از رویت رد مـیشوند...
دوســـت داشتنت بوی ، بــــــاران می دهد
همــآن قدر بی مقدمــه
همـــآن قدر بی دغدغــه
فــــــــــقـــــــــــــ ط
یادت باشد مثل ِ بــــــــاران
مـــَرا بـــی واسطه
دوســـت داشته باشـــی !