پاسخ : صفحه ی 165 از قرآن کریم شامل آیات52 تا64 از سوره ی اسرا
(آيه 57)
اين آيه در حقيقت دليلى است براى آنچه در آيه قبل گفته شد، مىگويد: مىدانيد چرا آنها قادر نيستند مشكلى را از دوش شما، بدون اذن پروردگار بردارند براى اين كه خودشان براى حل مشكلات به در خانه خدا مىروند، خودشان سعى دارند به ذات پاك او تقرب جويند و هرچه مىخواهند از او بخواهند: «كسانى را كه آنان مىخوانند، خودشان وسيلهاى (براى تقرّب) به پروردگارشان مىجويند» (أُولئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ).
«وسيلهاى هر چه نزديكتر» (أَيُّهُمْ أَقْرَبُ).
«و به رحمت او اميدوارند» (وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ).
«و از عذاب او مىترسند» (وَ يَخافُونَ عَذابَهُ).
«چرا كه عذاب پروردگارت (چنان شديد مىباشد كه) همواره درخور پرهيز و وحشت است» (إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ كانَ مَحْذُوراً).
(آيه 58)
تسليم بهانه جويان نشو! به دنبال بحثهايى كه با مشركان در زمينه توحيد و معاد در آيات گذشته خوانديم اين آيه آنها را با گفتار بيدار كنندهاى اندرز مىدهد و پايان و فناء اين دنيا را در مقابل ديدگان عقلشان مجسّم مىسازد تا بدانند اين سرا، سراى فانى است، و سراى بقا جاى ديگر است، و خود را براى مقابله با نتائج اعمالشان آماده سازند مىگويد: «و هيچ آبادى در روى زمين نيست مگر اين كه ما آن را قبل از روز قيامت هلاك مىكنيم، يا به عذاب شديدى گرفتارش مىسازيم» (وَ إِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوها عَذاباً شَدِيداً).
بدكاران ستمگر و طاغيان گردنكش را به وسيله عذاب نابود مىكنيم و ديگران را با مرگ طبيعى و يا حوادثى معمولى.
بالاخره اين جهان پايان مىگيرد و همه راه فنا را مىپيمايند «و اين (يك اصل مسلّم و قطعى است كه) در كتاب الهى [لوح محفوظ] ثبت است» (كانَ ذلِكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُوراً).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread322-3.html
پاسخ : صفحه ی 165 از قرآن کریم شامل آیات52 تا64 از سوره ی اسرا
(آيه 59)
در اينجا اين ايراد براى مشركان باقى مىماند كه خوب ما بحثى نداريم ايمان بياوريم، اما به اين شرط كه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله هر معجزهاى را كه ما پيشنهاد مىكنيم انجام دهد، و در واقع به بهانه جوييهاى ما تن در دهد.
قرآن در پاسخ آنها مىگويد: «هيچ چيز مانع ما نبود كه اين گونه معجزات را بفرستيم جز اين كه پيشينيان آن را تكذيب كردند» (وَ ما مَنَعَنا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآياتِ إِلَّا أَنْ كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ).
اشاره به اين كه: معجزاتى كه دليل صدق پيامبر است به قدر كافى فرستاده شده و اما معجزات اقتراحى و پيشنهادى شما، چيزى نيست كه با آن موافقت شود، چرا كه پس از مشاهده باز ايمان نخواهيد آورد، اگر بپرسند به چه دليل؟
در پاسخ گفته مىشود به دليل اين كه امتهاى گذشته كه آنها هم شرائطى كاملا مشابه شما داشتند نيز چنين پيشنهادهاى بهانه جويانهاى را كردند، بعدا هم ايمان نياوردند.
سپس قرآن روى يك نمونه روشن از اين مسأله انگشت گذارده، مىگويد:
«و ما به قوم ثمود ناقه داديم كه روشنگر بود» (وَ آتَيْنا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً).
همان شترى كه به فرمان خدا از كوه سر برآورد، چرا كه تقاضاى چنين معجزهاى را كرده بودند، معجزهاى روشن و روشنگر! ولى با اين حال آنها ايمان نياوردند «پس به آن ناقه ستم كردند» و او را به قتل رساندند (فَظَلَمُوا بِها).
اصولا برنامه ما اين نيست كه هر كسى معجزهاى پيشنهاد كند پيامبر تسليم او گردد «و ما آيات و معجزات را جز براى تخويف مردم و اتمام حجت نمىفرستيم» (وَ ما نُرْسِلُ بِالْآياتِ إِلَّا تَخْوِيفاً).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread322-3.html
پاسخ : صفحه ی 165 از قرآن کریم شامل آیات52 تا64 از سوره ی اسرا
(آيه 60)
سپس پيامبرش را در برابر سرسختى و لجاجت دشمنان دلدارى داده، مىگويد: اگر آنها در مقابل سخنانت اين چنين لجاجت به خرج مىدهند و ايمان نمىآورند مطلب تازهاى نيست، «به خاطر بياور هنگامى را كه به تو گفتيم پروردگارت احاطه كامل بر مردم دارد» و از وضعشان كاملا آگاه است (وَ إِذْ قُلْنا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحاطَ بِالنَّاسِ).
هميشه در برابر دعوت پيامبران، گروهى پاكدل ايمان آوردهاند و گروهى متعصب و لجوج به بهانهجويى و كارشكنى و دشمنى برخاستهاند، در گذشته چنين بوده، امروز نيز چنين است.
سپس اضافه مىكند: «و ما آن رؤيايى را كه به تو نشان داديم فقط براى آزمايش مردم بود» (وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ).
«همچنين شجره معلونه [درخت نفرين شده] را كه در قرآن ذكر كردهايم» آن نيز آزمايشى براى مردم است (وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ).
در پايان اضافه مىكند: «ما آنها را بيم داده (و انذار) مىكنيم اما جز طغيان عظيم، چيزى بر آنها نمىافزايد» (وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْياناً كَبِيراً).
چرا كه اگر دل و جان آدمى آماده پذيرش حق نباشد، نه تنها سخن حق در آن اثر نمىگذارد، بلكه غالبا نتيجه معكوس مىدهد و به خاطر سرسختى و مقاومت منفى بر گمراهى و لجاجتشان مىافزايد- دقت كنيد.
رؤياى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و شجره ملعونه:
جمعى از مفسران شيعه و اهل سنت نقل كردهاند كه: اين خواب اشاره به جريان معروفى است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در خواب ديد ميمونهايى از منبر او بالا مىروند و پايين مىآيند، بسيار از اين مسأله غمگين شد، آن چنان كه بعد از آن كمتر مىخنديد- اين ميمونها را به بنى اميه تفسير كردهاند كه يكى بعد از ديگرى بر جاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نشستند در حالى كه از يكديگر تقليد مىكردند و افرادى فاقد شخصيت بودند و حكومت اسلامى و خلافت رسول اللّه را به فساد كشيدند.
اما شجره معلونه- در قرآن ممكن است اشاره به هر گروه منافق و خبيث و مطرود درگاه خدا، مخصوصا گروههايى همانند بنى اميه و يهوديان سنگدل و لجوج و همه كسانى كه در خط آنها گام برمىدارند، باشد، و شجره زقوم در قيامت تجسّمى از وجود اين شجرات خبيثه در جهان ديگر است، و همه اين شجرات خبيثه مايه آزمايش و امتحان مؤمنان راستين در اين جهان هستند.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread322-3.html
پاسخ : صفحه ی 165 از قرآن کریم شامل آیات52 تا64 از سوره ی اسرا
(آيه 61)
در اينجا قرآن به مسأله سرپيچى ابليس از فرمان خدا مبنى بر سجده براى آدم و سرنوشت شوم او به دنبال اين ماجرا اشاره مىكند.
مطرح كردن اين ماجرا به دنبال بحثهاى گذشته پيرامون مشركان لجوج، در واقع اشاره به اين است كه نمونه كامل استكبار و كفر و عصيان، شيطان بود، ببينيد سرنوشتش به كجا رسيد، شما پيروان او نيز همان سرنوشت را خواهيد داشت.
نخست مىگويد: «و يادآور هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد و همگى جز ابليس سجده كردند» (وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ).
اين سجده يك نوع خضوع و تواضع به خاطر عظمت خلقت آدم و امتياز او بر ساير موجودات و يا سجدهاى بوده است به عنوان پرستش در برابر خداوند به خاطر آفرينش چنين مخلوق شگرفى.
ابليس كه باد كبر و غرور در سر داشت و خودخواهى و خودبينى بر عقل و هوشش پرده افكنده بود، به گمان اين كه خاك و گل، كه منبع همه بركات و سر چشمه حيات است كم اهميتتر از آتش است به عنوان اعتراض به پيشگاه خدا چنين «گفت: آيا من براى موجودى سجده كنم كه او را از گل آفريدهاى» (قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً).
(آيه 62)
ولى هنگامى كه ديد بر اثر اين استكبار و سركشى در برابر فرمان خدا از درگاه مقدسش براى هميشه طرد شد: «گفت: به من بگو، اين كسى را كه بر من برترى دادهاى (به چه دليل بوده است؟) اگر مرا تا روز قيامت زنده بگذارى، همه فرزندانش را، جز عدّه كمى، گمراه و ريشه كن خواهم ساخت» (قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread322-4.html
پاسخ : صفحه ی 165 از قرآن کریم شامل آیات52 تا64 از سوره ی اسرا
(آيه 63)
در اين هنگام براى اين كه ميدان آزمايشى براى همگان تحقق يابد، و وسيلهاى براى پرورش مؤمنان راستين فراهم شود- كه انسان همواره در كوره حوادث پخته مىشود، و در برابر دشمن نيرومند، قوى و قهرمان مىگردد- به شيطان امكان بقاء و فعاليت داده شده: «فرمود: برو، هر كس از آنها از تو تبعيت كند پس جهنم كيفر شماست، كيفرى است فراوان»! (قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤُكُمْ جَزاءً مَوْفُوراً).
به اين وسيله اعلام آزمايش كرده و سر انجام پيروزى و شكست در اين آزمايش بزرگ الهى را بيان فرموده.
(آيه 64)
دامهاى ابليس! در اين آيه طرق نفوذ شيطان و اسباب و وسائلى را كه در وسوسههاى خود به آن متوسل مىشود به شكل جالب و گويايى چنين شرح مىدهد: «و هر كدام از آنها را مىتوانى با صدايت تحريك كن» (وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ).
«و لشكر سواره و پيادهات را بر آنها گسيل دار»! (وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ).
شيطان دستياران فراوانى از جنس خود و از جنس آدميان دارد كه براى اغواى مردم به او كمك مىدهند، بعضى سريعتر و نيرومندتر همچون لشكر سوارهاند، و بعضى آرامتر و ضعيفتر همچون لشكر پياده! «و در ثروت و فرزندانشان شركت جوى»! (وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ).
«و آنها را با وعدهها سرگرم كن»! (وَ عِدْهُمْ).
سپس هشدار مىدهد كه: «ولى شيطان جز فريب و دروغ وعدهاى به آنها نمىدهد» (وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread322-4.html
صفحه ی 166 از قرآن کریم شامل آیات 65 تا 79 از سوره ی اسرا
صفحه ی 166 از قرآن کریم شامل آیات 65 تا 79 از سوره ی اسرا
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَٰنٌ وَكَفَيٰ بِرَبِّكَ وَكِيلًا(65)
در حقيقت تو را بر بندگان من تسلطي نيست و حمايتگري [چون] پروردگارت بس است(65)
رَّبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا۟ مِن فَضْلِهِۦٓ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا(66)
پروردگار شما كسي است كه كشتي را در دريا براي شما به حركت در مي آورد تا از فضل او براي خود بجوييد چرا كه او همواره به شما مهربان است(66)
وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلَّآ إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّيٰكُمْ إِلَي الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الْإِنسَٰنُ كَفُورًا(67)
و چون در دريا به شما صدمه اي برسد هر كه را جز او مي خوانيد ناپديد [و فراموش] مي گردد و چون [خدا] شما را به سوي خشكي رهانيد رويگردان مي شويد و انسان همواره ناسپاس است(67)
أَفَأَمِنتُمْ أَن يَخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا۟ لَكُمْ وَكِيلًا(68)
مگر ايمن شديد از اينكه شما را در كنار خشكي در زمين فرو برد يا بر شما طوفاني از سنگريزه ها بفرستد سپس براي خود نگاهباني نيابيد(68)
أَمْ أَمِنتُمْ أَن يُعِيدَكُمْ فِيهِ تَارَةً أُخْرَيٰ فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قَاصِفًا مِّنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُم بِمَا كَفَرْتُمْ ثُمَّ لَا تَجِدُوا۟ لَكُمْ عَلَيْنَا بِهِ تَبِيعًا(69)
يا [مگر] ايمن شديد از اينكه بار ديگر شما را در آن [دريا] باز گرداند و تندبادي شكننده بر شما بفرستد و به سزاي آنكه كفر ورزيديد غرقتان كند آنگاه براي خود در برابر ما كسي را نيابيد كه آن را دنبال كند(69)
۞ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِيٓ ءَادَمَ وَحَمَلْنَٰهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَٰهُم مِّنَ الطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلْنَٰهُمْ عَلَيٰ كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا(70)
و به راستي ما فرزندان آدم را گرامي داشتيم و آنان را در خشكي و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاي پاكيزه به ايشان روزي داديم و آنها را بر بسياري از آفريده هاي خود برتري آشكار داديم(70)
يَوْمَ نَدْعُوا۟ كُلَّ أُنَاسٍۭ بِإِمَٰمِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَٰبَهُ بِيَمِينِهِ فَأُو۟لَٰٓئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَٰبَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا(71)
[ياد كن] روزي را كه هر گروهي را با پيشوايشان فرا مي خوانيم پس هر كس كارنامه اش را به دست راستش دهند آنان كارنامه خود را مي خوانند و به قدر نخك هسته خرمايي به آنها ستم نمي شود(71)
وَمَن كَانَ فِي هَٰذِهِۦٓ أَعْمَيٰ فَهُوَ فِي الْءَاخِرَةِ أَعْمَيٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا(72)
و هر كه در اين [دنيا] كور[دل] باشد در آخرت [هم] كور[دل] و گمراهتر خواهد بود(72)
وَإِن كَادُوا۟ لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِيٓ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَّاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا(73)
و چيزي نمانده بود كه تو را از آنچه به سوي تو وحي كرده ايم گمراه كنند تا غير از آن را بر ما ببندي و در آن صورت تو را به دوستي خود بگيرند(73)
وَلَوْلَآ أَن ثَبَّتْنَٰكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَئًْا قَلِيلًا(74)
و اگر تو را استوار نمي داشتيم قطعا نزديك بود كمي به سوي آنان متمايل شوي(74)
إِذًا لَّأَذَقْنَٰكَ ضِعْفَ الْحَيَوٰةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا(75)
در آن صورت حتما تو را دو برابر [در] زندگي و دو برابر [پس از] مرگ [عذاب] مي چشانيديم آنگاه در برابر ما براي خود ياوري نمي يافتي(75)
وَإِن كَادُوا۟ لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا وَإِذًا لَّا يَلْبَثُونَ خِلَٰفَكَ إِلَّا قَلِيلًا(76)
و چيزي نمانده بود كه تو را از اين سرزمين ب رك ن ند تا تو را از آنجا بيرون سازند و در آن صورت آنان [هم] پس از تو جز [زمان] اندكي نمي ماندند(76)
سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِن رُّسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا(77)
سنتي كه همواره در ميان [امتهاي] فرستادگاني كه پيش از تو گسيل داشته ايم [جاري] بوده است و براي سنت [و قانون] ما تغييري نخواهي يافت(77)
أَقِمِ الصَّلَوٰةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَيٰ غَسَقِ الَّيْلِ وَقُرْءَانَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْءَانَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا(78)
نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكي شب برپادار و [نيز] نماز صبح را زيرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است(78)
وَمِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَيٰٓ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا(79)
و پاسي از شب را زنده بدار تا براي تو [به منزله] نافله اي باشد اميد كه پروردگارت تو را به مقامي ستوده برساند(79)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 166 از قرآن کریم شامل آیات 65 تا 79 از سوره ی اسرا
(آيه 65)
اما بدان «تو هرگز سلطهاى بر بندگان من نخواهى يافت» (إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ).
«و همين قدر كافى است كه پروردگارت (ولىّ و) حافظ آنها باشد» (وَ كَفى بِرَبِّكَ وَكِيلًا).
(آيه 66)
با اين همه نعمت اين همه كفران چرا؟! بحثهايى را كه در زمينه توحيد و مبارزه با شرك در گذشته داشتيم در اينجا نيز آن را تعقيب مىكند، و از دو راه مختلف (راه استدلال و برهان- و راه وجدان و درون) در اين موضوع وارد بحث مىشود.
نخست به توحيد استدلالى اشاره كرده، مىگويد: «پروردگار شما كسى است كه كشتى را در دريا به حركت در مىآورد، حركتى مداوم و مستمر»! (رَبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ).
بديهى است براى حركت كشتيها در دريا، نظاماتى دست به دست هم داده تا اين امر فراهم گردد.
البته مىدانيد كشتيها هميشه بزرگترين وسيله نقليه انسانها بوده و هستند، هم اكنون كشتيهاى غول پيكرى داريم كه به اندازه يك شهر كوچك وسعت و سرنشين دارند.
سپس اضافه مىكند: هدف از اين برنامه آن است «تا از نعمت او بهرهمند شويد» (لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ). براى مسافرتهاى خودتان، براى نقل و انتقال مال التجارهها، و براى آنچه به دين و دنياى شما كمك مىكند.
چرا كه: «خدا نسبت به شما مهربان است» (إِنَّهُ كانَ بِكُمْ رَحِيماً).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread322-4.html
پاسخ : صفحه ی 166 از قرآن کریم شامل آیات 65 تا 79 از سوره ی اسرا
(آيه 67)
از اين توحيد استدلالى- كه گوشه كوچكى از نظام آفرينش را كه حاكى از مبدأ علم و قدرت و حكمت آفريدگار است نشان مىدهد- به استدلال فطرى منتقل مىشود و مىگويد: فراموش نكنيد: «هنگامى كه ناراحتيها در دريا به شما برسد (و گرفتار طوفان و امواج كوبنده و وحشتناك شويد) تمام معبودهايى را كه مىخوانيد جز خدا از نظر شما گم مىشود» (وَ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ).
و بايد گم شود چرا كه طوفان حوادث پردههاى تقليد و تعصب را كه بر فطرت آدمى افتاده كنار مىزند، و نور فطرت كه نور توحيد و خداپرستى و يگانه پرستى است جلوهگر مىشود.
اين يك قانون عمومى است كه تقريبا هر كس آن را تجربه كرده است كه در گرفتاريها هنگامى كه كارد به استخوان مىرسد، موقعى كه اسباب ظاهرى از كار مىافتند، و كمكهاى مادى ناتوان مىگردند، انسان به ياد مبدأ بزرگى از علم و قدرت مىافتد كه او قادر بر حلّ سختترين مشكلات است. اما ايمان و توجه به خدا در صورتى ارزش دارد كه دائمى و پايدار باشد.
سپس اضافه مىكند: اما شما فراموشكاران «هنگامى كه دست قدرت الهى شما را به سوى خشكى نجات داد رو مىگردانيد و اصولا انسان كفران كننده است» (فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَ كانَ الْإِنْسانُ كَفُوراً).
بار ديگر پردههاى غرور و غفلت، تقليد و تعصب، اين نور الهى را مىپوشاند و گرد و غبار عصيان و گناه و سرگرميهاى زندگى مادى، چهره تابناك آن را پنهان مىسازد.
(آيه 68)
ولى آيا فكر مىكنيد خداوند در خشكى و قلب صحرا نمىتواند شما را به مجازاتهاى شديد مبتلا سازد؟: «پس آيا شما از اين ايمنيد كه به فرمان او زمين بشكافد و شما را در كام خود فرو ببرد»؟ (أَ فَأَمِنْتُمْ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمْ جانِبَ الْبَرِّ).
و «آيا از اين ايمنيد كه طوفانى از سنگ بر شما ببارد (و شما را در زير سنگها مدفون سازد عذابى كه به مراتب از غرق در درياها سختتر است) سپس حافظ و نگهبانى براى خود پيدا نكنيد»؟! (أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً ثُمَّ لا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِيلًا).
(آيه 69)
سپس اضافه مىكند: اى فراموشكاران آيا گمان كرديد اين آخرين بار بود كه شما نياز به سفر دريا پيدا كرديد؟ «يا اين كه ايمن هستيد كه بار ديگر شما را به دريا بازگرداند، و تندباد كوبندهاى بر شما بفرستد، و شما را بخاطر كفرتان غرق كند، سپس دادخواه و خونخواهى در برابر ما پيدا نكنيد» (أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ يُعِيدَكُمْ فِيهِ تارَةً أُخْرى فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قاصِفاً مِنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُمْ بِما كَفَرْتُمْ ثُمَّ لا تَجِدُوا لَكُمْ عَلَيْنا بِهِ تَبِيعاً).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread322-4.html
پاسخ : صفحه ی 166 از قرآن کریم شامل آیات 65 تا 79 از سوره ی اسرا
(آيه 70)
انسان گل سر سبد موجوادت! از آنجا كه يكى از طرق تربيت و هدايت، همان دادن شخصيت به افراد است، قرآن مجيد به دنبال بحثهايى كه در باره مشركان و منحرفان در آيات گذشته داشت، در اينجا به بيان شخصيت والاى نوع بشر و مواهب الهى نسبت به او مىپردازد، تا با توجه به اين ارزش فوق العاده به آسانى گوهر خود را نيالايد و خويش را به بهاى ناچيزى نفروشد، مىفرمايد: «و ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم» (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ).
سپس به سه قسمت از مواهب الهى، نسبت به انسانها اشاره كرده، مىگويد:
«و ما آنها را (با مركبهاى مختلفى كه در اختيارشان قرار دادهايم) در خشكى و دريا حمل كرديم» (وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ).
ديگر اين كه: «آنها را از طيبات روزى داديم» (وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ).
سوم اين كه: «ما آنها را بر بسيارى از مخلوقات خود فضيلت و برترى داديم» (وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا).
چرا انسان برترين مخلوق خداست؟ پاسخ اين سؤال چندان پيچيده نيست، زيرا مىدانيم تنها موجودى كه از نيروهاى مختلف، مادى و معنوى، جسمانى و روحانى تشكيل شده، و در لابلاى تضادها مىتواند پرورش پيدا كند، و استعداد تكامل و پيشروى نامحدود دارد، انسان است.
حديث معروفى كه از امير مؤمنان على عليه السّلام نقل شده نيز شاهد روشنى بر اين مدعاست، آنجا كه مىفرمايد: «خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حيوانات مجموعهاى از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان مجموعهاى است از هر دو تا كدامين غالب آيد، اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد، از حيوانات پستتر».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread322-4.html
پاسخ : صفحه ی 166 از قرآن کریم شامل آیات 65 تا 79 از سوره ی اسرا
(آيه 71)
اين آيه به يكى ديگر از مواهب الهى نسبت به انسان، و سپس مسؤوليتهاى سنگينى را كه به موازات اين مواهب متوجه او مىشود اشاره مىكند:
در آغاز به «مسأله رهبرى» و نقش آن در سرنوشت انسانها پرداخته، مىگويد: «روز قيامت هر گروهى را با امام و رهبرشان مىخوانيم» (يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ).
يعنى آنها كه رهبرى پيامبران و جانشينان آنان را در هر عصر و زمان پذيرفتند، همراه پيشوايانشان خواهند بود، و آنها كه رهبرى شيطان و ائمه ضلال و پيشوايان جبّار و ستمگر را انتخاب كردند همراه آنها خواهند بود.
اين تعبير در عين اين كه يكى از اسباب تكامل انسان را بيان مىكند، هشدارى است به همه افراد بشر كه در انتخاب رهبر فوق العاده دقيق و سختگير باشند، و زمام فكر و برنامه خود را به دست هر كس نسپرند.
لذا در دنباله آيه مىگويد: آنجا مردم دو گروه مىشوند «پس كسانى كه نامه اعمالشان به دست راستشان داده مىشود آنها (با سرفرازى و افتخار و خوشحالى و سرور) نامه اعمالشان را مىخوانند و كوچكترين ظلم و ستمى به آنها نمىشود» (فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread322-4.html