جایی میان سینه ام ؛
آنجاکه خون پمپاژ میکند ؛ سنگین است ،خیلی سنگین...
نمایش نسخه قابل چاپ
جایی میان سینه ام ؛
آنجاکه خون پمپاژ میکند ؛ سنگین است ،خیلی سنگین...
انسان ها هر از چند گاهی از جائی می افتند؛
از لبه پرتگاه،
از پا،
از نفس،
از این ور بام،
... از آن ور بام،
از دماغ فیل،
از چاله به چاه،
از عرش به فرش،
از چشم،
از چشم،
از چشم!!!
بهترین عکس ها در اتاق تاریک ظاهر میشوند....
از روز های تاریکت مهراس....
بدان که خدا در حال تدارک دیدن تصویری زیبا از توست..........
" تـــو "
دو حرفـــــــــ ــــــ ــــ بیشتر نیســـت ،
کلمه ی کـــوتاهی
کـــــ ـــ ـه برای گفتنش ..
جانم به لبــــــ ـــ ـ رسید و
ناتمـــــ ــــ ــام ماند ..*
http://www.kocholo.org/img/images/um...j1cojtggbz.jpg
یه " فنجان خالی " ... ؟
را که نگاه میکنم
گلـویم به خاطر چای هایی
...
که با تو نخورده ام چقدر میسوزد ...
http://www.kocholo.org/img/images/qt...ut7yargz1l.jpg
تمــــــام فنــــجان های قـــهوه دروغ می گـــــفتند ،..
تـــــو بر نـــــــمی گردی ..
موها تراشیده شدن ازم خجالت نکشی...
دارم میام به دیدنت با این لباس ارتشی.
روزای سختمون گذشت دوسالِ این روزو میخوام
تو تک تک ثانیه ها بوی تو میده لحظه هام...
چقد شلوغه کوچتون اون کیه میخنده باهات
اون چرا اسمتو میگه چه نسبتی داره باهات؟
اون کیه دست دادی باهاش حرف منو بهش نزن
چقد عوض شدی گلم راستی چقد میاین به هم
http://up.98love.ir/up/mamadzar/Pict...-98love.ir.jpg
بزرگترین هدیه به زن توجه است توجهی مدام ...
اما کاری ترین ضربه به زن خیانت است
خیانت...
بزرگترین نامردی این است که مردی شعله های عشق را درون یک زن بدون این که
قصد دوست داشتنش را داشته باشد روشن کند....
انسانیت، پاکدامنی، شعور، اخلاق، تعهد، صداقت، وفاداری، حمایت، دوست داشتن، عشق
مواردی هستند که هر مردی پس از ازدواج با بانوی زیبایی که در دنیا نمونه ندارد ، از فردای شروع زندگی مشترک نیازمند آن خواهد شد و همسر زیبای خود را با آنها خواهد سنجید و نه با زیبایی
...
http://naghmehsara.ir/wp-content/upl...26-375x500.jpg
فکر نکن که به پایت می نشینم…
بلند میشوم، آرام چرخی میزنم و مطمئن میشوم که نیستی
بعد برمیگردم سَرِ جایم، سرم را میگذارم روی زمین و می میرم…
برخی بودن ها
برخی از نبودن ها را از یادمان می برد
اما مشکل اینجاست که
برخی نبودن ها هم
ما را از برخی بودن ها غافل می کند...
تلخ ترین قسمت زندگی اونجاست که آدم با خودش میگه:چی فکر می کردیم ...و چی شد!!!
دلم تنگ است این شبها، یقین دارم که می دانیصدای غربت من را ، از احساسم تو می خوانیشدم از درد تنهایی ، گـلی پژمرده و غمــگینببار ای ابر پاییزی که دردم را تو می دانیمیان دوزخ عشقت پریشان و گرفتارمچرا ای مرکب عشقم ، چنین آهسته می رانی؟تپش های دل خسته چه بی تاب و هراسانندبه من آخر بگو ای دل، چرا امشب پریشانی؟دلم دریای خون است و پرازامواج بی حاصلدرون سینه ام آری ، تو آن موج هراسانیهماره قلب بیمارم به یاد تو شود روشنچه فرقی می کند اما ، تو که این را نمی دانی
از “نبودنت” دلگیر نیستم…
از اینکه روزگاری “بودی”، دلگیرم
گاهیـ چقدر دلـــ ـــــ ــمـ هوسـ شیطنــــــــ ـــــــتـ میکندـ...
از همــــــ ـــــانـ شیطنتـ هاییـ کهـ حــــــــ ـــــــرف تو پشتـ بند آنـ باشد که بگوییـ:
مگهـ دســ ــــــــ ـــــتمـ بهتـ نرسهـ...
گفته بودم نفس های من الوده به بغض است
مواظب باش
میخواهی هم نفس شوی ؟
تو به درد من گرفتار نشو
هر شب
خوشبخیــــــــ♥ــــــــــ♥ــــــــت را آرزو میکنم
ولـــــــ ـ ـ ـ ـی
فقــــــــ♥ـــــــط خدا میداند .......
حسادت امانم را بریده ....♥. .
من عاشـــــــــق نیستم!
فقط گاهی… حرف تو که میشود دلم…
مثل اینکه تـــــــــب کند گــــــــرم و ســـــــــرد میشود
توی سیــــــــنه ام چـــــــــنگ می زند آب میشود…
خيلي بده...
سنگ صبور باشي و همه بيان باهات درد و دل كنن،
توأم سعي كني آرومشون كني و آخرم بخندونيشون...
اما وقتي خودت دلت گرفت...
كسي نباشه كه با حرفاش حداقل يكمي آرومت كنه ...
نــــــــــــه
هوا سرد نیست...
سرمای کلامت، دیوانه ام میکند
بی رحم !
شوق نگاهم را ندیدی؟
تمام من به شوق دیدنت، پر میکشید
ولی …
همان نگاه بی تفاوتتــــــــ
برای زمین گیر شدنم کافی بـــــــــــــود
دردم ایــــــــــــــن نبـــــــــــــــــــود…
که منو دوستم نداره
دردم ایــــــــــــــن بـــــــــــــــــــود…
“درکــــــــــــش”به”در م”نرســــــــــــــــید !!!
- - - به روز رسانی شده - - -
به نبودنت عادت کرده ام
اما
مشکل اینجاست که به بودنت کنار کسی جز خودم
عادت نمیکنم …
بَهــاے سَنگیـــنــے دادم
تــا فَهمـــیـدم
ڪـَســے را ڪـہ “قـَـصـد” مــانـدن نـَـدارد
بــایـد راهــے ڪـَــرد !
می نویسم تا بدانی...
اگر تمامی داشته هایم به نبود تو منتهی شوند،
و اگر تمامی شادی هایم، در اشک های تو گره خورد :
تو بدان که بی تو نه تحمل گذر ثانیه ها باقیست و نه رنگ و رمقی برای خوشی.
می نویسم تا بدانی...
اگر روزی لحظه ها سپری شد و روزگار خاموشی و فراموشی گرفت،
واگر روزی دست تقدیر، عاشقان را از هم جدا کرد :
تو بدان که من، نه توانم که تو را به فراموشی سپرم و نه گذارم که تقدیر رشتۀ احساس
تو را از من جدا کند.
می نویسم تا بدانی...
اگر روزی زندگی، وسعت آرامش دنیا را درهم شکند،
و اگر خاطره ها در دل خاک محو شوند:
تو بدان که من، با تو آرامشی خواهم ساخت به بلندای افق، تا در آن خاطره هایت نقش
بندد.
http://gallery.avazak.ir/albums/user...64686061_n.jpg
می نویسم تا بدانی...
اگر در ژرفای خیال، شب ، رنگ سیاهی اش را از یاد برد،
و اگر روزی، جهان، همه زیبایی های خود را به یکباره رها کند :
تو بدان که من، از رنگ چشمانت به شب خواهم بخشید و تو را به جای تمامی زیبایی های
جهان خواهم نشاند.
شاید که با تو ، قصۀ لیلی و مجنون تکرار شود.
گـ ـاهــی آدمـــ دلــش مـ ـیـ ـخـ ـواهـ ـد
کـ ـفـ ـش هـ ـایـ ـش را در بــیـ ـاورد…
یـ ـواشـ ـکــی نـ ـوکـ ِـ پـ ـا نـ ــوکــِـ پـ ــا از خـ ـودش دور شـ ــود!
بـ ـعـ ــد بــ ـزنـ ــد بـ ــه چـ ــاکـ ــ …
فـــرار کــنـ ــد از خــودش…!
وقتی احساس میكنیم
بدبختیها بیشتر از سهم مان است
و رنج ها بیشتر از صبرمان ...
وقتی امیدها ته میكشد
و انتظارها به سر نمیرسد ...
وقتی طاقتمان تمام میشود
و تحمل مان هیچ ...
وجدان تنها محکمه ای است که نیاز به قاضی ندارد
وجدان من راحت .....ولی وجدان توام راحت؟؟؟
نــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــه! وجدان تو ناراحت.........
همه میگن که تو رفتی، همه میگن که تو نیستی
همه میگن که دوباره دل تنگمو شکستی
…
دروغه sh_dokhtar3
خسته شدم از حرفهاي لفظ قلم و شاعرانه و ادبی که همه اش زاييده ی فكر ديگران بوده !
چه آدمهای خوبي هستيم ما !
چقدر خدارو دوست داريما !
چقدر انسان دوستیما !
چقدر به همديگه احترام ميذاريما !
چقدر روابط ما کنترل شده و منطقيه ها !
چقدر زيبا روابط عاطفي مون رو با کلمه داداش و آبجي توجيه ميكنیما !
چقدر راحت ميگيم اينجا فضاي مجازيه و مهم نيست و بعدش به خودمون ميايم و ميبينيم دلبسته شديما !
چقدر راحت با دل خودمون و مخاطبمون بازي ميكنيم و بعدش در دلنوشته پست عاشقانه ميزنيم و ميگيم عاشق تر از ما ننه نزاييده !
چه جالب ! فكر ميكنيم يک انسان باشخصيت و متمدن هستيم كه درفضاي مجازي استاديم !
برو نيما دلت خوشه !
برو از ادعات كم كن و آدم شو ؛ برو يادبگير چطور به يک پيرزن و پيرمرد و زن باردار كه كنارخيابون با يک زنبيل خريد ایستادن؛ کمک كنی !
برو ياد بگير مردانگي رو !
نيما بلبل نباش و چهچه بزن ؛ عقاب باش و حرف نزن ولي عمل كن !
نيما ؛ برو ساده باش و به سادگي درست رفتار كردنو يادبگير ؛ از همون پيرمرد موسفيدي كه بي منت کمکت كرد و رفت ...
نيما ! آدم شو
از پشت این سکوت، از این نقاب و نقش/حال مرا بفهم، جرم مرا ببخش
امروز بهترم، حوا بیا ببین/دلتنگ من مباش، من مرده ام... همین!!
...
ساده نگذر....
به یادداشته باش....
این دلنوشته هارا....
یک دل نوشته است ....
لبخند بزن!
بدون انتظار پاسخی از دنیا، بدان روزی دنیا آنقدر شرمنده میشود که بجای پاسخ لبخند،
با تمام سازهات میرقصد...!
من عادتم شده تنها بدونِ تو...هر روز راه برم تو این پیاده رو
من عادتم شده چیزی نَخوام اَزَت...فکرِ منو نکن خوبم گلم فقط
دلواپسِ تواَم که ساده می شکنی...کوه غمی ولی حرفی نمی زنی
می ترسم از پسِ دردات برنیای...من عادتم شده چیزی اَزَم نخوای
دردا و خستگی مال خودت شده...چیزی نمی گی و اصرار بیخوده
اصرار می کنم،انکار می کنی...حرفای قلبتو تکرار می کنی
این که تو می گی من تنها کسِ تواَم...دنیاییه ولی دلواپس تواَم
http://upload.tehran98.com/images/q0...hqnio8w2dx.jpg
خدایا !
زبان قاصر از بیان آن ، دل ناتوان از پذیرش غیر
چشم کور از دیدنش و گوش خموش از شنیدنش
خود آن که در دل داریم روزیمان کن ...
خداوندا خــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــد اوندا..... قرارم باش و یارم باش .....
جــــــــــــــــــــــــ ــــــــــهان تاریکی محـــــــــــــــــــــــ ض است
میترسم..
کنـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــارم باش....
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …
گاهی سخت می شود …
دوستش داری و نمی داند
دوستش داری و نمی خواهد
دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش
فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت
دوستش داری و سهم تو
از این همه ، تنهایی است ....