-
صفحه ی 84 از قرآن کریم شامل آیات 161 تا 165 از سوره ی انعام و آیات 1 تا 12 از سوره ی اعراف
صفحه ی 84 از قرآن کریم شامل آیات 161 تا 165 از سوره ی انعام و آیات 1 تا 12 از سوره ی اعراف
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قُلْ إِنَّنِي هَدَيٰنِي رَبِّيٓ إِلَيٰ صِرَٰطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَٰهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(161)
بگو آري پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده است ديني پايدار آيين ابراهيم حق گراي و او از مشركان نبود(161)
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَٰلَمِينَ(162)
بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگي و مرگ من براي خدا پروردگار جهانيان است(162)
لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَٰلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ(163)
[كه] او را شريكي نيست و بر اين [كار] دستور يافته ام و من نخستين مسلمانم(163)
قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَيٰ ثُمَّ إِلَيٰ رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ(164)
بگو آيا جز خدا پروردگاري بجويم با اينكه او پروردگار هر چيزي است و هيچ كس جز بر زيان خود [گناهي] انجام نمي دهد و هيچ باربرداري بار [گناه] ديگري را برنمي دارد آنگاه بازگشت شما به سوي پروردگارتان خواهد بود پس ما را به آنچه در آن اختلاف مي كرديد آگاه خواهد كرد(164)
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَٰٓئِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَٰتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ ءَاتَيٰكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌۢ(165)
و اوست كسي كه شما را در زمين جانشين [يكديگر] قرار داد و بعضي از شما را بر برخي ديگر به درجاتي برتري داد تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد آري پروردگار تو زودكيفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است(165)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الٓمٓصٓ(1)
الف لام ميم صاد(1)
كِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَيٰ لِلْمُؤْمِنِينَ(2)
كتابي است كه به سوي تو فرو فرستاده شده است پس نبايد در سينه تو از ناحيه آن تنگي باشد تا به وسيله آن هشدار دهي و براي مؤمنان پندي باشد(2)
اتَّبِعُوا۟ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا۟ مِن دُونِهِۦٓ أَوْلِيَآءَ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ(3)
آنچه را از جانب پروردگارتان به سوي شما فرو فرستاده شده است پيروي كنيد و جز او از معبودان [ديگر] پيروي مكنيد چه اندك پند مي گيريد(3)
وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَٰهَا فَجَآءَهَا بَأْسُنَا بَيَٰتًا أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ(4)
و چه بسيار شهرها كه [مردم] آن را به هلاكت رسانيديم و در حالي كه به خواب شبانگاهي رفته يا نيمروز غنوده بودند عذاب ما به آنها رسيد(4)
فَمَا كَانَ دَعْوَيٰهُمْ إِذْ جَآءَهُم بَأْسُنَآ إِلَّآ أَن قَالُوٓا۟ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ(5)
و هنگامي كه عذاب ما بر آنان آمد سخنشان جز اين نبود كه گفتند راستي كه ما ستمكار بوديم(5)
فَلَنَسَْٔلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسَْٔلَنَّ الْمُرْسَلِينَ(6)
پس قطعا از كساني كه [پيامبران] به سوي آنان فرستاده شده اند خواهيم پرسيد و قطعا از [خود] فرستادگان [نيز] خواهيم پرسيد(6)
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ(7)
و از روي دانش به آنان گزارش خواهيم داد و ما [از احوال آنان] غايب نبوده ايم(7)
وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(8)
و در آن روز سنجش [اعمال] درست است پس هر كس ميزانهاي [عمل] او گران باشد آنان خود رستگارانند(8)
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا يَظْلِمُونَ(9)
و هر كس ميزانهاي [عمل] او سبك باشد پس آنانند كه به خود زيان زده اند چرا كه به آيات ما ستم كرده اند(9)
وَلَقَدْ مَكَّنَّٰكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَٰيِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ(10)
و قطعا شما را در زمين قدرت عمل داديم و براي شما در آن وسايل معيشت نهاديم [اما] چه كم سپاسگزاري مي كنيد(10)
وَلَقَدْ خَلَقْنَٰكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَٰكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَٰٓئِكَةِ اسْجُدُوا۟ لِءَادَمَ فَسَجَدُوٓا۟ إِلَّآ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّٰجِدِينَ(11)
و در حقيقت شما را خلق كرديم سپس به صورتگري شما پرداختيم آنگاه به فرشتگان گفتيم براي آدم سجده كنيد پس [همه] سجده كردند جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود(11)
قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا۠ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ(12)
فرمود چون تو را به سجده امر كردم چه چيز تو را باز داشت از اينكه سجده كني گفت من از او بهترم مرا از آتشي آفريدي و او را از گل آفريدي(12)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 84 از قرآن کریم شامل آیات 161 تا 165 از سوره ی انعام و آیات 1 تا 12 از سوره ی اعراف
محتوای کلی سورۀ مبارکۀ اعراف :
در آغاز، اشارۀ کوتاه و محکمی به موضوع مبدأ و معاد کرده است. سپس برای احیای شخصیت انسان، داستان آفرینش آدم را با اهمیت فراوان شرح داده و بعد پیمانهایی را که خداوند از فرزندان آدم در مسیر هدایت و صلاح گرفته، یک یک برشمرده است. سپس برای نشان دادن شکست و ناکامی اقوامی که از مسیر توحید و عدالت و پرهیزگاری منحرف می شوند و هم برای نشان دادن پیروزی مومنان راستین، سرگذشت بسیاری از اقوام پیشین و انبیای گذشته مانند نوح، لوط و شعیب(ع) را بیان کرده و آن را با سرگذشت مشروح بنی اسرائیل و مبارزۀ حضرت موسی (ع) با فرعون پایان داده است. در پایان سوره بار دیگر به موضوع مبدأ و معاد بازگشته است.
تفسیر نمونه، ج 6 ، ص 75
-
پاسخ : صفحه ی 84 از قرآن کریم شامل آیات 161 تا 165 از سوره ی انعام و آیات 1 تا 12 از سوره ی اعراف
http://images.persianblog.ir/323536_CWnnDJld.jpg
http://night-skin.com/blogcode/tasvi...1353131626.gif
دعای روز سه شنبه
قال تعالى :
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنم خداوند بخشنده مهربان
قُلْ أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإنْ تَوَلَّوْا فإنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ
بگو:« خدارا اطاعت کنید، وازپیامبرش فرمان برید ؛ واگرسرپیچی نمایید، پیامبرمسؤول اعمال خویش است وشما مسؤول
مَا حُمِّلْتُمْ وَ إنْ تُطِیعُوهُ تََهْتَدُوا وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ إلاّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ 54 نور
اعمال خود ؛ أما اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد ؛ و بر پیامبری چیزی جز رساندن آشکار نیست .»
قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
ألْجَمَالُ صَوَابُ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ الْکَمَالُ حُسْنُ الْفِعَالِ بِالصَّدْقِ
زیبایی در درستی گفتار مطابق حق است وکمال نیکی رفتار مطابق راستی است.
حدیث شماره 1283، صفحه 226، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.
دعاى روز سه شنبه :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنم خداوند بخشنده مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَمَا یَسْتَحِقُّهُ حَمْدا کَثِیرا وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِی
ستایش برای خداست وسپاس گفتن سزاوار اوست آن چنان که شایسته اوست ستایش بسیار و پناه می برم به او ازشرهوای نفسم
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلامَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ الَّذِی
به درستی که نفس بسیار فرماندهنده بدی است جز این که رحم کند پروردگار من و پناه می برم به او از شر شیطان آنچنانکه
یَزِیدُنِی ذَنْبا إِلَى ذَنْبِی وَأَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبَّارفَاجِروَسُلْطَان جَائِروَعَدُوّقَاهِر
می افزاید گناهی بر گناهانم وپناه میبرم به اوازهرجوروظلم هرستمکارجنایتکاروزمامدارس تمکاروظالم ودشمن قوی وزورگو
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ
خدایا قرارده مرا ازسپاه خودت زیرا سپاه ولشکر تو ایشانند پیروز وقرارده مرا از گروه خودت به درستی که گروه تو
الْمُفْلِحُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِیَاءَکَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ
رستگار هستند وقرارده مرا از دوستانت که البته دوستان تو نیست ترسی برایشان ونمی شوند آنها غمناک واندوهگین خدایا
أَصْلِحْ لِی دِینِی فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِی وَأَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَإِلَیْهَا
اصلاح نما برایم دینم را پس ازآن نگاه داشتن کار من است واصلاح نما برایم آخرتم را زیرا آخرت خانه قرارمن است وسوی
مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّی وَاجْعَلِ الْحَیَاةَ زِیَادَةً لِی فِی کُلِّ خَیْر وَالْوَفَاةَ رَاحَةً لِی مِنْ
آخرت است ازهمسایگی فرومایگان فرارمن وقرارده زندگانیم راوسیلۀ فزونی خودم ازهرکار خیر ومرگم را وسیله راحتیم از
کُلِّ شَرّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَتَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِینَ وَعَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَهرشری خدایا درود فرست برمحمد وآل محمد که خاتم پیغمبران است وتمام کننده شماره رسولان است وبر آل محمد پاکان
الطَّاهِرِینَ وَأَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَهَبْ لِی فِی الثُّلَثَاءِ ثَلاثا لا تَدَعْ لِی ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ
وپاکیزگان ودرود براصحاب ویاران نجیبش وهبه کن برایم درسه شنبه سه حاجت را ووامگذاربرایم گناهی مگراینکه بیامرزی
وَلاغَمّا إِلا أَذْهَبْتَهُ وَلاعَدُوّاً إِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ
آنراونه اندوهی مگراینکه ببری آنراونه دشمنی جزاینکه دفع نمائی اورابه وسیله بسم الله بهترین نامهابه نام خداپروردگار زمین
وَالسَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوه أَوَّلُهُ سخطه وَأَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوب أَوَّلُهُ رِضَاهُ
وآسمان طلب دفع می نمایم هرناخوشی هاراکه آغازآن خشم است ودر صدد جلب آنم هر محبوبی را که آول آن خوشنودی است
فَاخْتِمْ لِی مِنْکَ بِالْغُفْرَانِ یَا وَلِیَّ الْإِحْسَانِ
پس سرانجام مرا از نزدت آمرزش قرارده ای صاحب نیکی ها
-
پاسخ : صفحه ی 84 از قرآن کریم شامل آیات 161 تا 165 از سوره ی انعام و آیات 1 تا 12 از سوره ی اعراف
وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(8)
سنجش اعمال در قیامت:
دربارۀ سنجش و وسیلۀ سنجش اعمال در قیامت سخنان بسیاری گفته شده است اما باید توجه داشته باشیم که برای فهم کلمات نباید همیشه به دنبال نمونه های عینی زمان خویش برویم؛ بلکه باید مفاهیم را از نظر نتیجه بررسی کنیم. توضیح اینکه در گذشته هنگامی که مثلا نام چراغ برده می شد، ظرفی به نظر می رسید که مقداری مادۀ روغنی در آن بود و فتیله ای در میان آن نصب گردیده و احتمالا حبابی نیز روی آن برای تنظیم هوا. اما آنچه چراغ امروز را با دیروز پیوند می دهد، همان هدف و نتیجۀ آن است؛ یعنی وسیله ای که تاریکی را از میان می برد. میزان نیز چنین است. مثلا در همین جهان می بینیم که با گذشت زمان، ترازوها چه اندازه دگرگون شده اند و حتی لفظ میزان برای وسایل دیگری مثل دماسنج نیز به کار می رود.
پس این مسلم است که در روز رستاخیز، اعمال انسان با وسیلۀ خاصی سنجیده می شود و نه با ترازوهای دنیا، چه بسا آن وسیله همان وجود انبیا و امامان(ع) و افراد صالح باشد. در روایتی که از اهل بیت(ع) به ما رسیده، این مطلب به خوبی دیده می شود.
از مولا امام صادق(ع) نقل شده است که: «میزان های سنجش در قیامت، پیامبران و اوصیای آنها هستند»
در روایت دیگری می خوانیم: «امیر المومنین و امامانِ از فرزندان او، ترازوهای سنجش اند.»
در واقع مردان و زنان نمونۀ جهان، مقیاس های سنجش اعمال انسانها هستند و هرکس به آن اندازه که به آنها شباهت دارد، وزن دارد و ارزشمند است و آنها که از ایشان بیگانه اند، کم وزن یا بی وزن اند.
تفسیر نمونه، ج6، ص91
-
پاسخ : صفحه ی 84 از قرآن کریم شامل آیات 161 تا 165 از سوره ی انعام و آیات 1 تا 12 از سوره ی اعراف
وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَٰزِينُهُ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]
-
پاسخ : صفحه ی 84 از قرآن کریم شامل آیات 161 تا 165 از سوره ی انعام و آیات 1 تا 12 از سوره ی اعراف
-
پاسخ : صفحه ی 84 از قرآن کریم شامل آیات 161 تا 165 از سوره ی انعام و آیات 1 تا 12 از سوره ی اعراف
ممنون از همگی دوستان
مطالب همگی عالی بود[tashvigh]
-
صفحه ی 85 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 28 از سوره ی اعراف
صفحه ی 85 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 28 از سوره ی اعراف
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّٰغِرِينَ(13)
فرمود از آن [مقام] فرو شو تو را نرسد كه در آن [جايگاه] تكبر نمايي پس بيرون شو كه تو از خوارشدگاني(13)
قَالَ أَنظِرْنِيٓ إِلَيٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ(14)
گفت مرا تا روزي كه [مردم] برانگيخته خواهند شد مهلت ده(14)
قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ(15)
فرمود تو از مهلت يافتگاني(15)
قَالَ فَبِمَآ أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَٰطَكَ الْمُسْتَقِيمَ(16)
گفت پس به سبب آنكه مرا به بيراهه افكندي من هم براي [فريفتن] آنان حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست(16)
ثُمَّ لَءَاتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَٰنِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ(17)
آنگاه از پيش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مي تازم و بيشترشان را شكرگزار نخواهي يافت(17)
قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ(18)
فرمود نكوهيده و رانده از آن [مقام] بيرون شو كه قطعا هر كه از آنان از تو پيروي كند جهنم را از همه شما پر خواهم كرد(18)
وَيََٰٓٔادَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّٰلِمِينَ(19)
و اي آدم تو با جفت خويش در آن باغ سكونت گير و از هر جا كه خواهيد بخوريد و[لي] به اين درخت نزديك مشويد كه از ستمكاران خواهيد شد(19)
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَٰنُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُۥرِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَيٰكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَٰلِدِينَ(20)
پس شيطان آن دو را وسوسه كرد تا آنچه را از عورتهايشان برايشان پوشيده مانده بود براي آنان نمايان گرداند و گفت پروردگارتان شما را از اين درخت منع نكرد جز [براي] آنكه [مبادا] دو فرشته گرديد يا از [زمره] جاودانان شويد(20)
وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّٰصِحِينَ(21)
و براي آن دو سوگند ياد كرد كه من قطعا از خيرخواهان شما هستم(21)
فَدَلَّيٰهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَيٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَآ إِنَّ الشَّيْطَٰنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ(22)
پس آن دو را با فريب به سقوط كشانيد پس چون آن دو از [ميوه] آن درخت [ممنوع] چشيدند برهنگي هايشان بر آنان آشكار شد و به چسبانيدن برگ[هاي درختان] بهشت بر خود آغاز كردند و پروردگارشان بر آن دو بانگ بر زد مگر شما را از اين درخت منع نكردم و به شما نگفتم كه در حقيقت شيطان براي شما دشمني آشكار است(22)
قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَٰسِرِينَ(23)
گفتند پروردگارا ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر بر ما نبخشايي و به ما رحم نكني مسلما از زيانكاران خواهيم بود(23)
قَالَ اهْبِطُوا۟ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَٰعٌ إِلَيٰ حِينٍ(24)
فرمود فرود آييد كه بعضي از شما دشمن بعضي [ديگر]يد و براي شما در زمين تا هنگامي [معين] قرارگاه و برخورداري است(24)
قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ(25)
فرمود در آن زندگي مي كنيد و در آن مي ميريد و از آن برانگيخته خواهيد شد(25)
يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَٰرِي سَوْءَٰتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَيٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ذَٰلِكَ مِنْ ءَايَٰتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ(26)
اي فرزندان آدم در حقيقت ما براي شما لباسي فرو فرستاديم كه عورتهاي شما را پوشيده مي دارد و [براي شما] زينتي است و[لي] بهترين جامه [لباس] تقوا است اين از نشانه هاي [قدرت] خداست باشد كه متذكر شوند(26)
يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَٰنُ كَمَآ أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَٰتِهِمَآ إِنَّهُ يَرَيٰكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَٰطِينَ أَوْلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ(27)
اي فرزندان آدم زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد چنانكه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند و لباسشان را از ايشان بركند تا عورتهايشان را بر آنان نمايان كند در حقيقت او و قبيله اش شما را از آنجا كه آنها را نمي بينيد مي بينند ما شياطين را دوستان كساني قرار داديم كه ايمان نمي آورند(27)
وَإِذَا فَعَلُوا۟ فَٰحِشَةً قَالُوا۟ وَجَدْنَا عَلَيْهَآ ءَابَآءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَآءِ أَتَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(28)
و چون كار زشتي كنند مي گويند پدران خود را بر آن يافتيم و خدا ما را بدان فرمان داده است بگو قطعا خدا به كار زشت فرمان نمي دهد آيا چيزي را كه نمي دانيد به خدا نسبت مي دهيد(28)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 85 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 28 از سوره ی اعراف
ثُمَّ لَءَاتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَٰنِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ(17)
پس از خلقت آدم، همۀ فرشتگان، به سجده بر آدم مامور شدند و هنه جز ابلیس بر آدم سجده کردند. شیطان، مورد مذمت قرار گرفت و از درگاه الهی رانده شد. او که علت دوری از رحمت الهی را وجود آدم می دانست، حسادتش شعله ور شد و به فکر انتقام افتاد. او از خداوند، برای ادامۀ حیات مهلت خواست. سپس قسم یاد کرد آدم و فرزندان او را به گمراهی بکشاند، تا انسان ها نیز از رحمت الهی دور شوند. این آیه به برخی راه های نفوذ و اغوا گری شیطان اشاره دارد.
حملۀ همه جانبه:
شیطان، این دشمن کینه توز و قسم خوردۀ آدمی، همیشه در حال توطئه برای حمله و هجوم به انسان است. انسان، از هر سمت و سویی حرکت کند (مقابل، پشت سر، راست و چپ) او را مورد هجوم قرار می دهد، تا به هدف دیرین خود که اغوای انسان و انحراف از صراط مستقیم است، نایل شود.
ممکن است مراد از این جهات مختلف، شیوه ها و روش های گوناگون شیطان در منحرف کردن آدم باشد که این نیز جای بسی تأمل است.
شیوه های اغواگری شیطان:
در روایتی از مولا امام محمد باقر(ع) تفسیر عمیق تری برای این چهار جهت دیده می شود:
« منظور از آمدن شسطان به سراغ انسان از پیش رو این است که آخرت و جهانی را که در پیش دارد، در نظر او سبک و ساده جلوه می دهد، منظور از پشت سر، این است که آنها را به گردآوری اموال و تجمیع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به دلیل وجود فرزندان و وارثان دعوت می کند، و منظور از طرف راست، این است که امور معنوی را به وسیلۀ شبهات و ایجاد شک و تردید ضایع می سازد، و منظور از طرف چپ، این است که لذات مادی و شهوات را در نظر آنها جلوه می دهد».
-
پاسخ : صفحه ی 85 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 28 از سوره ی اعراف
هدف از اغواگری:
همان طور که در این آیه و آیات قبل اشاره شد، شیطان در کمین انسان نشسته است، تا او را گمراه کند و بتواند برای خویش همراهانی فراهم سازد؛ لذا می گوید: « آنها را مورد حمله قرار می دهم، تا آنان را ناسپاس بیابی ». همان گونه که خود ناسپاسی کرد و از درگاه الهی رانده شد، انسانها را نیز به این سمت سوق می دهد.
جالب اینجاست که این ناسپاسی را چنان زینت می دهد که در نظر بسیاری به عنوان گناه مطرح نیست.
امروزه بسیاری از مردم، کم یا زیاد، به این ناسپاسی گرفتار هستند و خود را هم منحرف نمی دانند.
راه نجات :
در حدیث می خوانیم: شیطان که سوگند خورد از چهار طرف در کمین انسان باشد تا او را منحرف یا متوقف کند، فرشتگان از روی دلسوزی گفتند: « پروردگارا این انسان چگونه رها خواهد شد؟ » خداوند فرمود: « دو راه از بالای سر و پا یین باز است و هرگاه انسان دستی به دعا بردارد، یا صورت بر خاک نهد، گناهان هفتاد ساله اش را می آمرزم ».
-
پاسخ : صفحه ی 85 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 28 از سوره ی اعراف
دعای روز سه شنبه
قال تعالى :
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنم خداوند بخشنده مهربان
قُلْ أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإنْ تَوَلَّوْا فإنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ
بگو:« خدارا اطاعت کنید، وازپیامبرش فرمان برید ؛ واگرسرپیچی نمایید، پیامبرمسؤول اعمال خویش است وشما مسؤول
مَا حُمِّلْتُمْ وَ إنْ تُطِیعُوهُ تََهْتَدُوا وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ إلاّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ 54 نور
اعمال خود ؛ أما اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد ؛ و بر پیامبری چیزی جز رساندن آشکار نیست .»
قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
ألْجَمَالُ صَوَابُ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ الْکَمَالُ حُسْنُ الْفِعَالِ بِالصَّدْقِ
زیبایی در درستی گفتار مطابق حق است وکمال نیکی رفتار مطابق راستی است.
حدیث شماره 1283، صفحه 226، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.
دعاى روز سه شنبه :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنم خداوند بخشنده مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَمَا یَسْتَحِقُّهُ حَمْدا کَثِیرا وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِی
ستایش برای خداست وسپاس گفتن سزاوار اوست آن چنان که شایسته اوست ستایش بسیار و پناه می برم به او ازشرهوای نفسم
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلامَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ الَّذِی
به درستی که نفس بسیار فرماندهنده بدی است جز این که رحم کند پروردگار من و پناه می برم به او از شر شیطان آنچنانکه
یَزِیدُنِی ذَنْبا إِلَى ذَنْبِی وَأَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبَّارفَاجِروَسُلْطَان جَائِروَعَدُوّقَاهِر
می افزاید گناهی بر گناهانم وپناه میبرم به اوازهرجوروظلم هرستمکارجنایتکاروزمامدارس تمکاروظالم ودشمن قوی وزورگو
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ
خدایا قرارده مرا ازسپاه خودت زیرا سپاه ولشکر تو ایشانند پیروز وقرارده مرا از گروه خودت به درستی که گروه تو
الْمُفْلِحُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِیَاءَکَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ
رستگار هستند وقرارده مرا از دوستانت که البته دوستان تو نیست ترسی برایشان ونمی شوند آنها غمناک واندوهگین خدایا
أَصْلِحْ لِی دِینِی فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِی وَأَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَإِلَیْهَا
اصلاح نما برایم دینم را پس ازآن نگاه داشتن کار من است واصلاح نما برایم آخرتم را زیرا آخرت خانه قرارمن است وسوی
مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّی وَاجْعَلِ الْحَیَاةَ زِیَادَةً لِی فِی کُلِّ خَیْر وَالْوَفَاةَ رَاحَةً لِی مِنْ
آخرت است ازهمسایگی فرومایگان فرارمن وقرارده زندگانیم راوسیلۀ فزونی خودم ازهرکار خیر ومرگم را وسیله راحتیم از
کُلِّ شَرّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَتَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِینَ وَعَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَهرشری خدایا درود فرست برمحمد وآل محمد که خاتم پیغمبران است وتمام کننده شماره رسولان است وبر آل محمد پاکان
الطَّاهِرِینَ وَأَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَهَبْ لِی فِی الثُّلَثَاءِ ثَلاثا لا تَدَعْ لِی ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ
وپاکیزگان ودرود براصحاب ویاران نجیبش وهبه کن برایم درسه شنبه سه حاجت را ووامگذاربرایم گناهی مگراینکه بیامرزی
وَلاغَمّا إِلا أَذْهَبْتَهُ وَلاعَدُوّاً إِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ
آنراونه اندوهی مگراینکه ببری آنراونه دشمنی جزاینکه دفع نمائی اورابه وسیله بسم الله بهترین نامهابه نام خداپروردگار زمین
وَالسَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوه أَوَّلُهُ سخطه وَأَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوب أَوَّلُهُ رِضَاهُ
وآسمان طلب دفع می نمایم هرناخوشی هاراکه آغازآن خشم است ودر صدد جلب آنم هر محبوبی را که آول آن خوشنودی است
فَاخْتِمْ لِی مِنْکَ بِالْغُفْرَانِ یَا وَلِیَّ الْإِحْسَانِ
پس سرانجام مرا از نزدت آمرزش قرارده ای صاحب نیکی ها
-
پاسخ : صفحه ی 85 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 28 از سوره ی اعراف
پیام های این آیۀ شریفه :
1- ابلیس، در تلاشی همه جانبه برای باز داشتن هر چه بیشتر انسان از شکرگزاری برای خداست «ثُمَّ لَءَاتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ ... أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ».
2- شیطان هم صراط مستقیم را می شناسد، هم راه های وسوسه و هجوم و غلبه را ، وهم شاکران و ناسپاسان را «قالَ ...صِراطَکَ المُستَقِیمَ...وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ».
3- پیروی از ابلیس، ناسپاسی برابر خداوند است «ثُمَّ لَءَاتِيَنَّهُم ... وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ».
4- تنها گروهی از انسانها سپاسگزار خداوند بوده و از تزویر و فریب ابلیس رهایی می یابند «لَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَٰكِرِينَ».
برگرفته از کتاب تفسیر همراه
-
پاسخ : صفحه ی 85 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 28 از سوره ی اعراف
-
پاسخ : صفحه ی 85 از قرآن کریم شامل آیات 13 تا 28 از سوره ی اعراف
-
عالم ذر چیست؟ و در كجا است؟
سؤال: عالم ذر چیست؟ و در كجا است؟
پاسخ: در قرآن مجید سخن از یك پیمان، عهد، میثاق و گواهی به میان آمده است كه خداوند از انسانها گرفته است. روشنترین آیهای كه بر این حقیقت دلالت دارد، آیة 172 سورة اعراف است كه به «آیة ذر» معروف شده است. این آیه دقیقترین معنی و شگفتترین نظم را دارد. [1] آیات دیگری نیز مفسر همین حقیقت معرفی شدهاند. [2]
خداوند در قرآن میفرماید: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ»؛ [3] «به یاد آور زمانی را كه پروردگارت از پشت [و صلب] فرزندان آدم، ذریة آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت [و فرمود] : آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی میدهیم. [چرا چنین كرد؟] برای اینكه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم.»
از آنجا كه در این آیه سخن از ذریه (فرزندان خردسال) آدم ـ علیه السلام ـ به میان آمده، از این آیه به «آیه ذر» یاد میكنند و به خاطر كلمة «ألست» به «پیمان ألست» معروف است. همچنین لفظ ذریه در قرآن نوزده بار وارد شده كه درتمام موارد نسل انسان مراد است. [4]
در تفسیر این آیه دربارة اینكه عالم ذر چگونه، در كجا و حضور فرزندان آدم ـ علیه السلام ـ چگونه بوده، احادیث و به دنبال آن سخن دانشمندان گوناگون است.
در اینجا به بیان دو دیدگاه بسنده میشود:
اول. منظور از این عالم و این پیمان «عالم استعدادها» و «پیمان فطرت» است؛ به این معنی كه هر گاه فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب (پشت و كمر) پدران به رحم مادران كه بیش از یك ذره نیستند، منتقل میشوند، خداوند استعداد و آمادگی فهم و شناخت ربوبیت و توحید را به آنها میدهد؛ یعنی هم در نهاد و فطرتشان این سرّ الهی به صورت یك حس درون ذاتی به ودیعه گذارده میشود و هم در عقل و خردشان به صورت یك حقیقت خود آگاه.
خداوند در طول زندگی دنیایی آثار صنع و نشانههای یگانگی خود را به انسان نشان میدهد و آنان را بر این امر گواه میگیرد. گویا میفرماید: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» و انسانها با زبان حال پاسخ میدهند: «بَلی شَهِدْنا» پس در اینجا پیمان تكوینی است و سخن گفتن مانند خبر دادن رنگ رخساره از وضعیت درونی شخص است. [5]
بنا بر این بیان، مراد از عالم ذر همان فطرت انسانی است. انسانهای بدوی و متكامل در این احساس مشتركند كه همه مربوب و خداوند ربّ آنهاست. [6]
پس انسانها هرگز از این پیمان و شناخت غافل نبوده و نیستند؛ لذا خداوند در قیامت علیه همة انسانها احتجاج میكند. برخی روایات موافق این نظر است. [7]
دوم. مرحوم علامه طباطبایی نظریة خویش را این گونه تبیین میكند: «عالم «ذر» روح این عالم است كه آن را «عالَم غیب» نیز میگویند. توضیح اینكه هر موجودی دو وجه (صورت و جنبه) دارد: وجهی به سوی خدا كه زمان و تدریج در آن راه ندارد و وجهی به سوی دیگر كه در آن تدریج و زمان راه دارد. خداوند متعال میفرماید: «إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُون »؛ [8] « [خداوند] وقتی بخواهد چیزی را ایجاد كند، به آن میگوید: موجود شو! بیدرنگ به وجود میآید..» «كُن» هم امر (دستور) است و هم مخاطب درست كن. پس كلمة «كُن» از طرفی وجود شیء و از طرفی ایجاد شیء است و این موجود منبسط یك وجهالی الله دارد كه عالم ذرّ است و همان موجود یك وجه دیگر دارد كه همین دنیای ظاهر است. بنابراین، عالم ذرّ این عالم مسلوب نیست.» [9]
میتوان ریشههای سخن علامه طباطبایی را در تفسیر كنز الدقایق پیدا كرد. [10]
پیمان از چه بود؟
از آیة ذر به دست میآید كه مفاد پیمان گواهی بر پذیرش پروردگار «ألَسْتُ بِرَبِّكُمْ » [11] و بر پذیرش توحید بوده است «أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا » [12] و برخی روایات این پیمان را به فطرت نیز میكشانند: « اَلدِینُ الْحَنِیفُ وَ الْفِطْرَةُ وَ صِبْغَةُ اللَّهِ وَ التَّعْرِیفُ فِی الْمِیثَاقِ؛ [13] دین حنیف و فطرت و صبغة الله و تعریف همان است كه [خدا] در میثاق [یعنی در پیمانی كه خدا با روح بشر بسته، بشر را با آن آشنا كرده] است..» [14] روایاتی نیز اعتراف به نبوت رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامت حضرت علی ـ علیه السلام ـ را جزء پیمان عالم ذر معرفی میكنند. [15]
پیمان برای چه بود؟
از آیة ذر دو هدف اصلی برای این پیمان به دست میآید:
الف. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: ما از موضوع شناخت خدا بیخبر بودیم و لذا كافر شدیم؛ «أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ »؛ [16]
ب. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: پدران ما بت پرست بودند و ما هم فرزندان همان پدران هستیم و چارهای جز تبعیت از آنها نداشتیم؛ «أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّیةً مِنْ بَعْدِهِمْ...» [17]
پاورقــــــــــــــــــــ ی
[1] . المیزان، محمد حسین طباطبایی، چاپ پنجم، مؤسسه اعلمی، بیروت، ج 8، ص 306.
[2] . مانند: اعراف / 102 و حدید / 8. ر. ك: تفسیر نمونه، زیر نظر ناصر مكارم شیرازی، دار الكتب، ج 23، ص 317 و ج 6، ص 276.
[3] . اعراف / 172.
[4] . منشور جاوید، جعفر سبحانی، چاپ فرهنگ، اصفهان، ج 2، ص 63.
[5] . كنز الدقایق، میرزا محمد مشهدی، تحقیق مجتبی عراقی، چاپ اول، ج 3، ص 742؛ المیزان، ج 8، ص 310.
[6] . المیزان، ج 8، ص 308؛ فطرت، مرتضی مطهری، چاپ دوم، انتشارات صدرا، ص 181؛ تفسیر نمونه، ج 17، ص 455.
[7] . ابن سنان از امام صادق ـ علیه السلام ـ از فطرة لله پرسید. امام فرمود: « هِی الْإِسْلَامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِینَ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَی التَّوْحِیدِ فَقَالَ: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» وَ فِیهِ الْمُؤْمِنُ وَ الْكَافِرُ؛ فطرت الله اسلام است كه خداوند هنگام پیمان گرفتن آنان را بر فطرت توحید آفرید و فرمود: آیا پروردگار شما نیستم؟ در آنجا كافر و مؤمن حضور داشت..» البرهان، ج 3، ص 236.
و امام باقر ـ علیه السلام ـ آیة ذر را با حدیث «كل مولود یولد علی الفطره» تفسیر كردهاند. مختصر بصائر الدرجات، ص 161.
[8] . یس / 82.
[9] . در محضر علامه طباطبایی، محمد حسین رخ شاد، چاپ اول، نهاوندی، صص 42 ـ 43.
[10] . كنز الدقایق، ج 3، ص 742.
[11] . اعراف / 172.
[12] . همان / 172.
[13] . بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، چاپ دوم، مؤسسه الوفاء، بیروت، ج 3، ص 276.
[14] . فطرت، شهید مطهری، ص 27.
[15] . البرهان، ج 3، صص 238 ـ 239 و جهت مطالعة بیشتر ر. ك: التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، چاپ اول، مكتب اعلام، قم، ج 5، صص 26 ـ 30؛ روض الجنان و روح الجنان، ابوالفتوح رازی تصحیح یاحقی، چاپ دوم، آستان قدس، ج 9، صص 5 ـ 10؛ منشور جاوید، استاد جعفر سبحانی، چاپ سوم، توحید، قم، ج 2، صص 61 ـ 82.
[16] . اعراف / 172.
[17] . همان / 173.
yasinmedia.com
-
صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا۟ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ(29)
بگو پروردگارم به دادگري فرمان داده است و [اينكه] در هر مسجدي روي خود را مستقيم [به سوي قبله] كنيد و در حالي كه دين خود را براي او خالص گردانيده ايد وي را بخوانيد همان گونه كه شما را پديد آورد [به سوي او] برمي گرديد(29)
فَرِيقًا هَدَيٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَٰلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا۟ الشَّيَٰطِينَ أَوْلِيَآءَ مِن دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ(30)
[در حالي كه] گروهي را هدايت نموده و گروهي گمراهي بر آنان ثابت شده است زيرا آنان شياطين را به جاي خدا دوستان [خود] گرفته اند و مي پندارند كه راه يافتگانند(30)
۞ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ خُذُوا۟ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا۟ وَاشْرَبُوا۟ وَلَا تُسْرِفُوٓا۟ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ(31)
اي فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازي برگيريد و بخوريد و بياشاميد و[لي] زياده روي مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمي دارد(31)
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِيٓ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَٰتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ فِي الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ(32)
[اي پيامبر] بگو زيورهايي را كه خدا براي بندگانش پديد آورده و [نيز ] روزيهاي پاكيزه را چه كسي حرام گردانيده بگو اين [نعمتها] در زندگي دنيا براي كساني است كه ايمان آورده اند و روز قيامت [نيز] خاص آنان مي باشد اين گونه آيات [خود] را براي گروهي كه مي دانند به روشني بيان مي كنيم(32)
قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا۟ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَٰنًا وَأَن تَقُولُوا۟ عَلَي اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(33)
بگو پروردگار من فقط زشتكاريها را چه آشكارش [باشد] و چه پنهان و گناه و ستم ناحق را حرام گردانيده است و [نيز] اينكه چيزي را شريك خدا سازيد كه دليلي بر [حقانيت] آن نازل نكرده و اينكه چيزي را كه نمي دانيد به خدا نسبت دهيد(33)
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ(34)
و براي هر امتي اجلي است پس چون اجلشان فرا رسد نه [مي توانند] ساعتي آن را پس اندازند و نه پيش(34)
يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ ءَايَٰتِي فَمَنِ اتَّقَيٰ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(35)
اي فرزندان آدم چون پيامبراني از خودتان براي شما بيايند و آيات مرا بر شما بخوانند پس هر كس به پرهيزگاري و صلاح گرايد نه بيمي بر آنان خواهد بود و نه اندوهگين مي شوند(35)
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا۟ عَنْهَآ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ(36)
و كساني كه آيات ما را دروغ انگاشتند و از [پذيرش] آنها تكبر ورزيدند آنان همدم آتشند [و] در آن جاودانند(36)
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَيٰ عَلَي اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓ أُو۟لَٰٓئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُم مِّنَ الْكِتَٰبِ حَتَّيٰٓ إِذَا جَآءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوٓا۟ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ قَالُوا۟ ضَلُّوا۟ عَنَّا وَشَهِدُوا۟ عَلَيٰٓ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا۟ كَٰفِرِينَ(37)
پس كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا آيات او را تكذيب كند اينان كساني هستند كه نصيبشان از آنچه مقرر شده به ايشان خواهد رسيد تا آنگاه كه فرشتگان ما به سراغشان بيايند كه جانشان بستانند مي گويند آنچه غير از خدا مي خوانديد كجاست مي گويند از [چشم] ما ناپديد شدند و عليه خود گواهي مي دهند كه آنان كافر بودند(37)
قَالَ ادْخُلُوا۟ فِيٓ أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّيٰٓ إِذَا ادَّارَكُوا۟ فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَيٰهُمْ لِأُولَيٰهُمْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ أَضَلُّونَا فََٔاتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَٰكِن لَّا تَعْلَمُونَ(38)
مي فرمايد در ميان امتهايي از جن و انس كه پيش از شما بوده اند داخل آتش شويد هر بار كه امتي [در آتش] درآيد همكيشان خود را لعنت كند تا وقتي كه همگي در آن به هم پيوندند [آنگاه] پيروانشان در باره پيشوايانشان مي گويند پروردگارا اينان ما را گمراه كردند پس دو برابر عذاب آتش به آنان بده [خدا] مي فرمايد براي هر كدام [عذاب] دو چندان است ولي شما نمي دانيد(38)
وَقَالَتْ أُولَيٰهُمْ لِأُخْرَيٰهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُوا۟ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ(39)
و پيشوايانشان به پيروانشان مي گويند شما را بر ما امتيازي نيست پس به سزاي آنچه به دست مي آورديد عذاب را بچشيد(39)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
آیا امت ها نیز مانند موجودات زنده دارای عمر مشخصّی هستند؟ در این آیه خداوند ضمن پاسخ به این سوال، یکی از سنت های اجتماعی؛ یعنی پایان عمر امّت ها را مطرح می کند.
قانون کلی «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»
قانون مرگ و حیات، مخصوص افراد انسان نیست؛ بلکه جامعه و امت ها را نیز در برمی گیرد و برای آنها نیز زمان و مدت معینی وجود دارد. ملت هایی از صفحۀ روزگار برچیده می شوند و به جای آنها ملت های دیگر قرار می گیرند. «لکلّ أمة» عام است و شامل همۀ امت ها می شود؛ مسلمان باشند یا کافر و مشرک.
آیا مرگ و أجل امت ها، مانند افراد بشر است؟
مرگ امت ها با افراد بشر فرق دارد؛ ملت ها، بیشتر بر اثر انحراف از مسیر حق و عدالت و روی آوردن به ستم و غرق شدن در گرداب شهوت، سقوط می کنند؛ مانند تمدن های بابل، مصر، سبا، کلدانیان، آشوریان، مسلمانان اندلس و ...
البته نه اینکه افراد آن نابود شوند؛ بلکه امت بودن و روح مشترک آنها از بین می رود.آثار باستانی، خرابه های عهد کهن و کاخ های خالی از سکنه، گواهان این حقیقت در تاریخ هستند.
«وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» کفار و ستمکاران را به عذابی تهدید می کند که نزد خدا است و در وقت معینی بر آنان نازل خواهد شد؛ همان گونه که بر امت های پیشین نازل شد.
پاسخ قاطع«فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ»
این قسمت آیه جواب کسانی ات که از رسول خدا(ص) تعجیل عذاب می خواستند؛ به آنان خطاب شد:
«هر گروهی را وقتی معین است که در آن وقت، عذاب و هلاکت سراغ آنان می آید و در آن، تقدّم و تأخّر نیست.»
-
پاسخ : صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
عوامل حیات امت ها
الف- ایمان
« فَلولا کانت قریة آمنت فنفعها أیمانها إلّا قوم یونس لمّا آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزی فی الحیاة الدّنیا و متّعناهم إلی حین»؛ (یونس:98)
« چرا هیچ یک از شهرها و آبادی ها ایمان نیاوردند که [ایمانشان به موقع باشد و] به حالشان مفید باشد؛ مگر قوم یونس، هنگامی که آنها ایمان آوردند، عذاب رسوا کننده را در زندگی دنیا از آنان برطرف ساختیم و تا مدت معینی[پایان زندگی و اجلشان] آنها را بهره مند ساختیم».
ب- دوری از طاغوت ها
« و لقد بعثنا فی کلّ أمّة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت فمنهم مّن هدی الله و منهم مّن حقّت علیه الضّلالة » ؛ (نحل: 36)
« ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید؛ پس گروهی را خدا هدایت کرد و گروهی؛ ضلالت و گمراهی دامنشان را گرفت ».
امّت ها دو قسم اند: آنهایی که خدا هدایتشان کرده و به عبادت او و اجتناب از طاغوت موفق شدند و آنها که در اثر تبعیت از طاغوت، گمراه شدند و با دست خود، خویشتن را هلاک کردند « فإنّ الله لا یهدی من یضلّ » (نحل: 37)
ج- دوری از پلیدی ها
« یا ایّها الّذین آمنوا إنّما الخمر و المیسر و الانصاب و الأزلام رجس مّن عمل الشّیطان فاجتنبوه لعلّکم تفلحون» ؛(مائده:90)
« ای کسانی که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بت ها و ازلام[نوعی قمار] پلید و از عمل شیطان است؛از آنها دوری کنید، تا رستگار شوید».
شیطان می خواهد به وسیلۀ همین پلیدی ها، بین شما کدورت و دشمنی به وجود آورد{ إنّما یرید الشیطان أن یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر}(مائده:91) و شما را از نماز و یاد خدا غافل کند. وقتی کدورت و دشمنی و اختلاف در جامعه پدیدار شد و یاد خدا فراموش شد، زمینۀنابودی آن جامعه ایجاد می شود.
د- اتحاد و الفت
« و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا و اذکروا نعمة الله علیکم إذ کنتم أعداء فألّف بین قلوبکم...» ؛ (آل عمران: 103)
« همگی به ریسمان خدا (قرآن و اهل بیت علیهم السلام) چنگ بزنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت ایجاد کرد... ».
اتحاد نقش مهمی در سعادت و بقای امت ها دارد. قدرت عظیم ملت، نتیجۀ به هم پیوستن و الفت بین دل ها است. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «المومنون کالنفس الواحدة».
-
پاسخ : صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
عوامل مرگ امت ها
الف- مخالفت با رسولان
« و یا قوم لا یجرمنّکم شقاقی أن یصیبکم مّثل ما أصاب قوم نوح أو قوم هود أو قوم صالح و ما قوم لوط مّنکم ببعید»؛ (هود:89)
« ای قوم من! دشمنی و مخالفت با من، سبب نشود شما به همان سرنوشتی که قوم نوح، یا قوم هود، یا قوم صالح گرفتار شدند، گرفتار شوید و قوم لوط، از شما چندان دور نیست».
مخالفت با پیامبران یکی از عوامل نزول عذاب و مرگ امت ها بوده که آیۀ فوق به آن اشاره دارد.
ب- اعمال زشت
« و لوط آتیناه حکما و علما و نجّینا من القریة الّتی کانت تّعمل الخبائث إنّهم کانوا قوم سوء فاسقین »؛ (انبیاء: 74)
« و لوط را [به یاد آر] که به او حکومت و علم دادیم و از شهری که اعمال زشت و کثیف انجام می دادند، رهایی بخشیدیم؛ چرا که آن ها مردم بد و فاسقی بودند ».
رواج دادن فساد و فحشا و گناه در جامعه، باعث هلاکت ملت ها شده است؛ از جمله قوم لوط.
ج- ظلم و طغیانگری
« و قوم نوح مّن قبل إنّهم کانوا هم أظلم و أطغی »؛ (نجم:52)
« و نیز قوم نوح را پیش از آنها؛ چرا که آنان، ظالم و طغیانگرتر بودند».
د- ناسپاسی
« و ضرب الله مثلا قریة کانت آمنة مطمئنّة یأتیها رزقها رغدا مّن کلّ مکان فمفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون »؛ (نحل:112)
« خداوند[برای آنان که کفران نعمت می کنند] مثلی زده است؛ منطقۀ آبادی که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزی اش فراوان از هر جا می رسید؛ اما به نعمت های خدا ناسپاسی کردند و خداوند به سبب اعمالی که انجام می دادند، گرسنگی و ترس را به آنان چشانید ».
آیۀ فوق، هشدار است که اسراف و تبذیر و تضییع نعمت ها جریمه دارد؛ جریمه ای بسیار سنگین.
ه- تکبر
« فأمّا عاد فستکبروا فی الأرض بغیر الحقّ... لّنذیقهم عذاب الخزی فی الحیاة الدّنیا و العذاب الآخرة أخزی و هم لا ینصرون »؛ (فصلت :15 و 16)
« اما قوم عاد، به ناحق در زمین تکبر ورزیدند... تا عذاب خوار کننده ای را در زندگی دنیا به آنها بچشانیم ».
قوم عاد قصرهای زیبا و قلعه های محکم بر مکان های مرتفعمی ساختند و مردمانی خشن و جنگجو بودند و این قدرت ظاهری، آنها را سخت مغرور کرده بود؛ چنان که خود را جمعیتی شکست ناپذیر و برتر از همه می پنداشتند؛ ولی همین غرور سبب نابودی آنان گردید.
-
پاسخ : صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
پیام های این آیۀ شریفه:
1- در هستی هیچ تحولی تصادفی و خارج از تدبیر و نظم دقیق و حساب شدۀ الهی نیست. بر هر امتی نیز قوانینی حاکم است «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ».
2- فرصت و امکاناتی که در دست ماست، رفتنی است؛ پس تا حد توان، بهترین بهره را ببریم «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ».
3- مجاهدان در راه خدا، بخاطر سلطۀ طاغوتیان گرفتار یأس نشوند و تلاش کنند، چون آنان نیز رفتنی هستند«لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ».
4- پیدایش و انقراض امت ها، بیرون از اختیار آنان است «فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ».
5- توجه به محدود بودن زندگی و مجال های آن، مایۀ پرهیز از محرمات الهی است«حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَٰحِشَ ... وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ...».
برگرفته از کتاب تفسیر همراه
-
پاسخ : صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
http://www.ayehayeentezar.com/galler...9797880018.gif
دعای روز پنجشنبه
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الَّرحِیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایگر
وَ للهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَآءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَآءُ
وآنچه درآسمانها وزمین است، ازآن خداست. هرکس را بخواهد(شایسته بداند)،می بخشد؛ وهرکس رابخواهد، مجازات می کند؛
وَ اللهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ *
و خداوند آمرزندۀ مهربان است .
قال رسول الله صلى الله علیه وآله :
طُوبى لِمَنْ طَالَ عُمْرُهُ وَ حَسُنَ عَمَلَهُ فَحَسُنَ مُنْقَلَبُهُ إذْ رَضِیَ عَنْهُ رَبُّهُ وَ وَیْلٌ لِمَنْ
خوشا به حال کسی که عمری طولانی کند وعملش نیکوباشد وعاقبت به خیرشودکه خداوند ازاو راضی است و وای برکسی که
طَالَ عُمْرُهُ وَ سَاءَ عَمَلُهُ فَسَاءَ مُنْقَلَبُهُ إذْ سَخِطَ عَلَیْهِ رَبُّهُ
عمر طولانی داشته باشد و اعمالش بد باشد وعاقبتش به خیر نباشد که خداوند از راضی نیست
حدیث شماره 11836، صفحه 319، کتاب نهج الفصاحة ، ترجمه وتدوین : علی سلیمی ، انتشارات جمهوری.
دعاى روز پنجشنبه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ اللَّیْلَ مُظْلِما بِقُدْرَتِهِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِرا بِرَحْمَتِهِ وَ کَسَانِی
ستایش مخصوص خدایی است که می برد شب تاریک را با قدرتش وبیاورد روزروشن کننده رابارحمتش وپوشاند
ضِیَاءَهُ وَ أَنَافِی نِعْمَتِهِ اللَّهُمَّ فَکَمَا أَبْقَیْتَنِی لَهُ فَأَبْقِنِی لِأَمْثَالِهِ وَصَلِّ عَلَى النَّبِیِّ مُحَمَّد
مرا پرتوش ومن در نعمت او بودم خدایا پس همچنانکه باقی بداشتی مرا زنده بدار با مثال آن نیز ودرود فرست بر پیامبر محمد
وَآلِهِ وَلا تَفْجَعْنِی فِیهِ وَفِی غَیْرِهِ مِنَ اللَّیَالِی وَالْأَیَّامِ بِارْتِکَابِ الْمَحَارِمِ وَاکْتِسَابِ
وآل محمد ودردمندم مکن در آن و در غیر آن از سایر شبها وروزها به مرتکب شدن من به امور حرام وکسب کردن
الْمَآثِمِ وَارْزُقْنِی خَیْرَهُ وَخَیْرَمَا فِیهِ وَخَیْرَمَابَعْدَهُ وَاصْرِفْ عَنِّی شَرَّهُ وَشَرَّمَا فِیهِ
گناهان وروزیم کن خیر آن وخیر چیزی که درآنست وخیر روزهای بعد آن وبرگردان از من شر آن وشر آنچه در آنستوَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ إِنِّی بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَیْکَ
وبدی روزهای بعد آن خدایا جداً من باپیمان اسلامیتت توسل به سوی توجویم وبا حرمت قرآن کریم تکیه می کنم بر تو
وَبِمُحَمَّد الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَیْکَ فَاعْرِفِ اللَّهُمَّ ذِمَّتِیَ الَّتِی
وبه محمد برگزیده خدای تعالی درود خدا براو و بر آل او شفاعت کنم نزد تو پس بشناس خدایا پیمان مرا آنچنانی که
رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ اقْضِ لِی فِی الْخَمِیسِ خَمْسا لا
امید دارم به آن برآری حاجتم را ای مهربانترین مهربانان خدایا بر آور برایم در روز پنجشنبه پنج حاجت مرا
یَتَّسِعُ لَهَا إِلا کَرَمُکَ وَ لا یُطِیقُهَا إِلا نِعَمُکَ سَلامَةً أَقْوَى بِهَا عَلَى طَاعَتِکَ وَ عِبَادَةً
وسعت ندارد آنها جز کرم تو و طاقت نیارد به آنها مگر نعمتهای تو سلامتی را که نیرو گیرم به آن بر طاعت تو وبندگی را که
أَسْتَحِقُّ بِهَاجَزِیلَ مَثُوبَتِکَ وَسَعَةً فِی الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَأَنْ تُؤْمِنَنِی فِیاستحقاق یابم به آن به پاداش بزرگ و وسعتی در حال از روزی حلال و این که ایمن نمایی مرا در
مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِکَ وَتَجْعَلَنِی مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فِی حِصْنِکَ وَصَلِّ
مواقع ترس وهراس به آمان خودت وقراردهی از شرّ ناگواریهای حوادث اندوهها وغمها در حصار وقلعه خودت ودرود
عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اجْعَلْ تَوَسُّلِی بِهِ شَافِعاَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ نَافِعا
بر محمد وآل محمد و قرار بده توسلم را به او وسیله شفاعت در روز قیامت سودمند
إِنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
زیرا که تویی مهربانترین مهربانان
برگرفته از مفاتیح الجنان
-
پاسخ : صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
http://www.ayehayeentezar.com/galler...8406862489.gif
فضايل و اعمال روز پنجشنبه ، شب و روز جمعه
بدانكه شب و روز جمعه را امتياز تام است از ساير ليالى و ايام بمزيد رفعت و شرافت و مضاعف شدن ثواب حسنات و عقاب سيئات و استجابت دعوات و آمرزش خطيئات .
آفتاب طالع نگرديده است در روزى كه بهتر از روز جمعه باشد و در حديث نبوى است كه شب و روز جمعه ، بيست و چهار ساعت است و در هر ساعت ، حق تعالى ششصد هزار كس را از جهنم آزاد كند.
از حضرت صادق عليه السلام مرويستكه هر كه بميرد ما بين زوال روز پنجشنبه تا زوال جمعه ، خدا پناه دهد او را از فشار قبر و نيز فرموده كه چون عصر روز پنجشنبه ميشود، ملائكه از آسمان بزير ميآيند با قلمهاى طلا و صحيفه هاى نقره و نمينويسند در پسين پنجشنبه و شب و روز جمعه تا آفتاب غروب كند بغير از صلوات بر محمد و آل محمد.
در حيديثى است كه چون برادران يوسف از حضرت يعقوب استدعاى طلب آمرزش كردند، فرمود: "سوف استغفرلكم ربى " يعنى بعد از اين استغفار خواهم كرد براى شما از پروردگار خود، حضرت فرمود كه تاءخير كرد كه در سحر شب جمعه دعا كند تا مستجاب گردد.
و نيز فرمودند كه چون شب جمعه ميآيد، ماهيان دريا، سر از آب بيرون ميآورند و ووحشيان صحرا، گردن ميكشند و حق تعالى را ندا مى كنند كه پروردگارا ما را عذاب مكن بگناهان آدميان و فضايل شب و روز جمعه زيادتر از آنستكه در اينجا ذكر شود.
دراينجا سه مقام است :
مقام اول - در اعمال روز پنجشنبه است و آن چند امر است :
1-در نماز صبح اينروز و روز دوشنبه ، سوره "هل اتى " بخواند.
2-كسيكه حاجتى داشته باشد در اول صبح اينروز پى حاجت خود رود و چون متوجه حاجت خود شود، بخواند "حمد"و "معوذتين " و "توحيد" و "قدر" و "آية الكرسى " و پنج مرتبه آيه آخر سوره "آل عمران " را، پس بگويد:
" مولاى انقطع الرجاء الامنك و خابت الامال الافيك اسئلك الهى بحق من حقه واجب عليك ممن جعلت له الحق عندك ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تقضى حاجتى " .
3-سوره "مائده " را در اينروز بخواند.
4-در اين روز، زيارت قبور شهداء مؤ منين كند.
5-از مشاهد مشرفه بيرون نرود، تا جمعه بگذرد.
6-حجامت در اين روز، مستحب است و دواخوردن خوب نيست .
7- در اين روز، مهياى جمعه شود بگرفتن شارب و ناخنها و گذاشتن يكى از آنها را براى روز جمعه كه در جمعه گرفته شود.
8- غسل جمعه كند اگر ترس داشته باشد كه در جمعه ممكن نشود غسلش .
9- هزار مرتبه صلوات بفرستد.
10- دو ركعت نماز كند، درركعت اول بعد از حمد سيصد مرتبه "توحيد" بخواند و در دوم ، دويست مرتبه .
11- اگر حاجتى داشته باشد، بخوانمد نماز حوائج را كه حضرت صادق (ع ) تعليم "اسماعيل بن قيس موصلى "كرده بنحويكه در "هديه " ايراد كردم .
12- در آخر روز، استغفار كند باين نحو:
" استغفر الله الذى لا اله الا هوالحى القيوم و اتوب اليه توبة عبد خاضع مسكين مستكين لا يستطيع لنفسه صرفا و لاعد لا و لا نفعا و لا ضراو لاحيود و لامونا و لا نشورا و صلى الله على محمد و عترته الطيبين الطاهرين الاخيار الابرار و سلم تسليما. "
مقام دوم - در اعمال شب جمعه است و آن چند عمل است :
1- بسيار صلوات بر محمد و آل او بفرستد و اقلش صد مرتبه است و آنچه زياد كند، بهتر است .
2- بسيار بگويد: )) سبحان الله والله اكبر و لا اله الا الله )) .
3- اين سوره ها را بخواند كه براى هر يك فواى و ثواب بسيارى است : (بنى اسرائيل )، (كهف ) و (شهراء) (نمل)، (قصص )، (يس )، (ص )، (احقاف )، (واقعه )، (لقمان )، (الم سجده )، (طور)، (حم دخان )، (اقترب ) و (جمعه) و اگر فرصت ندارد، اختيار كند، هفت تاى اول را.
4- در ركعت اول نماز مغرب و عشاء، سوره (جمعه ) بخواند و در دوم مغرب (توحيد) و دوم عشاء (اعلى ) بخواند.
5- دعا در حق مؤ منين بسيار كند، چنانچه حضرت زهرا عليها السلام مى نمودند و اگر براى ده نفر از برداران مؤ من كه مرده باشند طلب آمرزش كند وارد شده كه بهشت براى او واجب ميشود.
6- نماز حاجت و نماز "خضر" بخواند، چنانچه در "هديه " ذكر كردم .
7- هفتمرتبه بخواند:
" اللهم ربى لا اله الا انت خلقتنى و انا عبدك و ابن امتك و فى قبضتك و ناصيتى بيدك امسيت على عهدك و وعدك ما استطعت اعوذ برضاك من شر ماصنعت ابوء بنعمتك و ابوء بذنبى فاغفرلى ذنوبى ان لا يغفر الذنوب الا انت " .
8- آنكه بخواند دعاى كميل را.
9- بخواند دعاى " اللهم من تعباء و تهياء" را كه در روز جمعه و شب عرفه نيز خوانده ميشود.
10- انار تناول كند، چنانچه حضرت صادق (ع ) در هر شب جمعه ميل ميفرمود و اگر در وقت خوابيدن بخورد، شايد بهتر باشد چه آنكه روايت شده كه هر كه در وقت خوابيدن "انار" بخورد، ايمن خواهد بود در نفس خود تا صبح و سزاوا است كه هرگاه اناربخورد دستمالى در زير آن پهن كند كه دانه اش را ضبط كند و بعد از آن بخورد و در انارخود ديگرى را شريك نكند.
مقام سوم - در اعمال روز جمعه است و ان چند عمل است :
1- آنكه در نماز صبح اين روز، در ركعت اول ، سوره "جمعه " بخواند و در دوم "توحيد"
2- بعد از نماز صبح پيش ازآنكه سخن گويد، اين دعا را بخواند تا كفاره گناهان او باشد از جمعه تا جمعه ديگر:
" اللهم ماقلت فى جمعتى هذه من قول او حلفت فيها من حلف او نذرت فيها من نذر فمشيتك بين يدى ذلك كله مماشئت منه ان يكون كان و مالم تشا منه لم يكن اللهم اغفرلى و تجاوز عنى اللهم من صليت عليه فصلواتى عليه و من لعنت فلعنتى عليه " .
و اقلا در ماهى يك مرتبه اين عمل را بجا آورد.
3- روايت است كه هر كه بعد از نماز ظهر و نماز صبح در روز جمعه و غير جمعه بگويد:
" اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم " ، نميرد تا حضرت قائم (ع ) را دريابد.
4- بعد از نماز صبح ، سوره "رحمن " بخواند و بعد " از فباى الا ربكما تكذبان " بگويد: لا بشى من الاءك رب اكذب " .
5- شيخ طوسى فرموده كه سنت است بعد از نماز صبح روز جمعه صد مرتبه (توحيد) و صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد، بفرستد و صد مرتبه استغفار كند و هر يك از اين سوره ها را بخواند: (نساء)، (هود)، (كهف )، (صافات) و (الرحمن ).
6- سوره (احقاف ) و (مؤ منين ) را بخواند.
7- سوره (جحد) را پيش از طلوع افتاب ، ده مرتبه بخواند و دعا كند تا دعايش مستجاب شود.
8- غسل جمعه كند و آن از سنتهاى مؤ كده است و وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زوال آفتاب و هر چه بزوال نزديك شود، بهتر است .
9- سر را به (خطمى ) شويد.
10- ناخن و شارب بگيرد و در آن حسين بخواند": بسم الله و بالله و على سنة صلى الله عليه وآله "و در گرفتن ناخن ، ابتداء كند بانگشت كوچك دست چپ و ختم كند بانگشت كوچك دست چپ و ختم كند بانگشت كوچك دست راست و همچنين كند در گرفتن ناخنهاى پاى خود.
11- بوى خوش بكاربرد.
12- تصدق كند كه موافق روايتى هزار برابر اوقات ديگر است .
13- آنكه براى اهل و عيال ، چيز نيكوى تازه از ميوه و گوشت بخرد، تا شاد شوند بآمدن جمعه .
14- هنگاميكه ناشتا است ، (انار) بخورد.
15- خود را از كارهاى دنيا فارغ سازد و مشغول بآموختن مسائل دين خود شود نه آنكه روز جمعه را صرف كند بسير و گشت و تفرج در باغها و مزارع مردمان و مصاحبت با اراذل و بيعاران و خوانندگى و مسخره گى و عيبگوئى مردمان و خنده هاى قهقهه و خواندن اشعار و خوض در باطل و امثال اينها كه مفاسدش زياده از آنستكه ذكر شود.
16- هزار مرتبه صلوات بفرستد.
17- زيارت حضرت رسول و ائمه طاهرين ، سلام الله عليهم اجمعين ، نمايد.
18- بزيارت اموات و زيارت قبر پدر و مادر، يا يكى از ايشان برود كه فضيلت دارد.
19- نماز كامله و نماز حضرت رسول (ص ) بجا آورد.
20- نماز امير المؤ منين (ع ) بكند و آن چهار ركعت است بدو سلام ، در هر ركعت بعد از حمد پنجاه مرتبه (توحيد).
21- نماز حضرت فاطمه (ع ) بخواند و آن دو ركعت است ، در ركعت اول بعد از (حمد) صد مرتبه سوره (قدر) و در دوم صد (مرتبه ) توحيد و از سلام تسبيح آنحضرت را بخواند.
22- نماز جعفر عليه السلام را بخواند .
23- دعاى (ندبه ) را كه از اعمال اعياد اربعه است ، بخواند.
24- در وقت زوال دعاى مروى از (محمدبن مسلم ) را بخواند.
25- نماز ظهر جمعه را به (جمعه ) و (منافقين ) و عصر را به (جمعه ) و (توحيد) بخواند.
26- بعد از سلام نماز ظهر، بخواند هفت مرتبه سوره (حمد) و هر يك از (چهار - قل ) را هفت مرتبه و بخواند آخر سوره بر آئة " لقد جائكم رسول " و آخر سوره حشر " لوانزلنا هذالقران " و پنج آيه از آل عمران " ان فى خلق السموات و الارض " تا " انك لا تخلف الميعاد " تا آنكه كفايت شر دشمنان بلاها از او، تا جمعه ديگر بشود.
27- بعد از ظهر سه مرتبه بگويد: اللهم اجعل صلواتك و صلوات ملائكتك و رسلك على محمد وآل محمد ، تا براى او امان باشد از بلاها تا جمعه ديگر.
و در (جامع بزنطى ) از حضرت صادق (ع ) روايت شده كه هر كه ميان دو نماز روز جمعه ، صلوات بر محمد و آل محمد، بفرستد ثوابش معادل هفتاد ركعت نماز باشد.
28- بعد از نماز عصر جمعه ، دو ركعت نماز كند و در ركعت اول (حمد) و (آية الكرسى ) و بيست و پنجمرتبه سوره(فلق ) و در دوم (حمد) و (توحيد) و بيست و پنجمرتبه سوره (ناس ) و بعد از سلام پنجمرتبه بگويد: لاحول و لا قوة الابالله العلى العظيم از دنيا بيرون نرود تا در خواب جاى خود را در بهشت ببيند.
29- بعد از عصر روز جمعه اين صلوات را بخواند تا مثل ثواب عمل جن و انس در آنروز باو عطاشود:
" اللهم صل على محمد و آل محمد الاوصياء المرضيين بافضل صلواتك و بارك عليهم بافضل بركاتك و السلام عليهم (و عليه و عليهم السلام خ ل ) و على ارواحهم و اجسادهم و رحمة الله و بركاته " و اگر ده مرتبه و اگر نه ، هفتمرتبه بخواند افضل است .
30- روايت شده كه بهترين اوقات صلوات در روز جمعه بعد از عصر است و صد مرتبه ميگوئى : اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم و مستحب است نيز خواندن صلوات كبير: اللهم ان محمدا كما و صفته فى كتابك الخ.
31- بعد از عصر، هفتاد مرتبه بگويد: استغفرالله و اتبوب اليه.
32- بعد از عصر صد مرتبه سوره (قدر) بخواند و اگر نتواند ده مرتبه را ترك نكند و خواندن ده مرتبه (قدر) بعد از عصر در هر روزى مستحب است و فضيلت بسيار دارد.
33- از جمله اعمال عصر جمعه ، خواندن دعاى (عشرات ) است كه بسندهاى بسيار معتبره وارد شده با فضيلت و ثواب بسيار و مستحب است خواندن آن ، در هر صبح و شام نيز و ما بين نسخ آن اختلاف است .
34- در ساعت آخر روز جمعه ، دعاى (سمات ) را بخواند.
35- شيخ طوسى ) فرموده كه ساعت استجابت دعا، ساعت آخر روز جمعه است تا غروب آفتاب و سزاوار است كه دعا در آنساعت بسيار بكند و روايت شده كه ساعت استجابت آنوقتى است كه فرو رود نصف قرص خورشيد و نصف ديگرش غروب نكرده باشد و حضرت فاطمه عليها السلام دعا مى كرد در آنوقت ، پس مستحب است دعا در آنساعت .
36- آنكه بخواند در ساعت استجابت دعا، دعاى نبوى صلى الله عليه و آله را: سبحانك لا اله الاانت يا حنان يا منان يا بديع السموات و الارض يا ذالجلال و الاكرام. منبع ؛ "فيض العلام فى عمل الشهور و وقايع الايام " مؤ لف : مرحوم آية اللّه آقاى حاجشيخ عباس قمى
-
پاسخ : صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
-
صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف
صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا۟ عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَٰبُ السَّمَآءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّيٰ يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ(40)
در حقيقت كساني كه آيات ما را دروغ شمردند و از [پذيرفتن] آنها تكبر ورزيدند درهاي آسمان را برايشان نمي گشايند و در بهشت درنمي آيند مگر آنكه شتر در سوراخ سوزن داخل شود و بدينسان بزهكاران را كيفر مي دهيم(40)
لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّٰلِمِينَ(41)
براي آنان از جهنم بستري و از بالايشان پوششهاست و اين گونه بيدادگران را سزا مي دهيم(41)
وَالَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ الصَّٰلِحَٰتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَآ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ(42)
و كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند هيچ كسي را جز به قدر توانش تكليف نمي كنيم آنان همدم بهشتند [كه] در آن جاودانند(42)
وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَٰرُ وَقَالُوا۟ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَيٰنَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَآ أَنْ هَدَيٰنَا اللَّهُ لَقَدْ جَآءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوٓا۟ أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(43)
و هر گونه كينه اي را از سينه هايشان مي زداييم از زير [قصرهاي]شان نهرها جاري است و مي گويند ستايش خدايي را كه ما را بدين [راه] هدايت نمود و اگر خدا ما را رهبري نمي كرد ما خود هدايت نمي يافتيم در حقيقت فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند و به آنان ندا داده مي شود كه اين همان بهشتي است كه آن را به [پاداش] آنچه انجام مي داديد ميراث يافته ايد(43)
وَنَادَيٰٓ أَصْحَٰبُ الْجَنَّةِ أَصْحَٰبَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا۟ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌۢ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الظَّٰلِمِينَ(44)
و بهشتيان دوزخيان را آواز مي دهند كه ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست يافتيم آيا شما [نيز] آنچه را پروردگارتان وعده كرده بود راست و درست يافتيد مي گويند آري پس آوازدهنده اي ميان آنان آواز درمي دهد كه لعنت خدا بر ستمكاران باد(44)
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْءَاخِرَةِ كَٰفِرُونَ(45)
همانان كه [مردم را] از راه خدا باز مي دارند و آن را كج مي خواهند و آنها آخرت را منكرند(45)
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَي الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّۢا بِسِيمَيٰهُمْ وَنَادَوْا۟ أَصْحَٰبَ الْجَنَّةِ أَن سَلَٰمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ(46)
و ميان آن دو [گروه] حايلي است و بر اعراف مرداني هستند كه هر يك [از آن دو دسته] را از سيمايشان مي شناسند و بهشتيان را كه هنوز وارد آن نشده و[لي] [بدان] اميد دارند آواز مي دهند كه سلام بر شما(46)
۞ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَٰرُهُمْ تِلْقَآءَ أَصْحَٰبِ النَّارِ قَالُوا۟ رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّٰلِمِينَ(47)
و چون چشمانشان به سوي دوزخيان گردانيده شود مي گويند پروردگارا ما را در زمره گروه ستمكاران قرار مده(47)
وَنَادَيٰٓ أَصْحَٰبُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَيٰهُمْ قَالُوا۟ مَآ أَغْنَيٰ عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ(48)
و اهل ا عراف مرداني را كه آنان را از سيمايشان مي شناسند ندا مي دهند [و] مي گويند جمعيت شما و آن [همه] گردنكشي كه مي كرديد به حال شما سودي نداشت(48)
أَهَٰٓؤُلَآءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا۟ الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَآ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ(49)
آيا اينان همان كسان نبودند كه سوگند ياد مي كرديد كه خدا آنان را به رحمتي نخواهد رسانيد [اينك] به بهشت درآييد نه بيمي بر شماست و نه اندوهگين مي شويد(49)
وَنَادَيٰٓ أَصْحَٰبُ النَّارِ أَصْحَٰبَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا۟ عَلَيْنَا مِنَ الْمَآءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوٓا۟ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَي الْكَٰفِرِينَ(50)
و دوزخيان بهشتيان را آواز مي دهند كه از آن آب يا از آنچه خدا روزي شما كرده بر ما فرو ريزيد مي گويند خدا آنها را بر كافران حرام كرده است(50)
الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَيٰهُمْ كَمَا نَسُوا۟ لِقَآءَ يَوْمِهِمْ هَٰذَا وَمَا كَانُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا يَجْحَدُونَ(51)
همانان كه دين خود را سرگرمي و بازي پنداشتند و زندگي دنيا مغرورشان كرد پس همان گونه كه آنان ديدار امروز خود را از ياد بردند و آيات ما را انكار مي كردند ما [هم] امروز آنان را از ياد مي بريم(51)
وَلَقَدْ جِئْنَٰهُم بِكِتَٰبٍ فَصَّلْنَٰهُ عَلَيٰ عِلْمٍ هُدًي وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(52)
و در حقيقت ما براي آنان كتابي آورديم كه آن را از روي دانش روشن و شيوايش ساخته ايم و براي گروهي كه ايمان مي آورند هدايت و رحمتي است(52)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف
آیۀ قبل، ضمن بیان گوشه ای از گفتگوی بهشتیان با دوزخیان، محرومیت دوزخیان از نعمت های بهشت را مطرح کرد. این آیه، به سبب محرومیت آنها اشاره می کند و بیان می دارد که این سرنوشت شوم را خودشان برای خویشتن فراهم ساخته اند.
نشانه های فراموشی قیامت:
با توجه به اینکه جمعی از دوزخیان را کسانی تشکیل می دهند که قیامت را به فراموشی سپرده اند، توجه به نشانه های فراموشی قیامت، برای رهایی از دوزخ، بسیار کارساز است. این نشانه ها در قرآن عبارتند از:
1- بازیچه پنداشتن دین:
یعنی بی توجهی به عقاید و احکام دین و جدی نگرفتن آن و فقط بهره بردن از مواهب آن؛ مولا امام حسین (ع) می فرمایند:
« مردم بندۀ دنیایند و دین، بازیچه ای است بر سر زبان هایشان ».
2- فریب خوردن از زندگی دنیا:
غرق شدن در لذت های مادی دنیا؛ به گونه ای که آخرت را فراموش کند و چنین پندارد که چیزی غیر از دنیا وجود ندارد.
-
پاسخ : صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف
کیفر فراموشی قیامت :
آنان که سرگرم دنیا شده و با نادیده گرفتن دین و قیامت، منکر آیات الهی شدند، در قیامت به فراموشی سپرده می شوند «فَالْيَوْمَ نَنسَيٰهُمْ كَمَا نَسُوا۟ لِقَآءَ يَوْمِهِمْ هَٰذَا».
آنان نه تنها به فراموشی سپرده می گردند؛ بلکه در قیامت، کور محشور می شوند. وقتی علت آن را می پرسند به آنها پاسخ داده می شود :
« قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَنِی أَعمَی وَ قَد کُنتُ بَصِیرًا قَالَ کَذَلِکَ أَتَتکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَ کَذَلِکَ الیَومَ تُنسَی »؛ (طه : 125 و 126 )
همان گونه که آیات و نشانه های ما برای شما آمد و فراموش کردید، امروز نیز شما فراموش خواهید شد.
فراموشی در مورد خداوند به چه معناست :
با توجه به اینکه فراموشی در ذات اقدس خداوند راه ندارد. فراموشی دربارۀ او یعنی چه؟
از مولا امام رضا (ع) نقل شده است :
«...اینکه خداوند متعال فرمود:« پس امروز ما آنها را فراموش می کنیم، همان گونه که دیدار چنین روزی را فراموش کردند »؛ یعنی همان طور که آنان آمادگی برای دیدار چنین روزی را رها کردند، ما نیز آنان را رها می کنیم ».
پس فراموشی دربارۀ خداوند به معنای محروم شدن فرد از رحمت و عنایت او است .
-
پاسخ : صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف
پیام های این آیۀ شریفه :
1- مسخره کردن دین، مغرور شدن به دنیا، فراموشی آخرت و انکار آیات الهی، از نشانه های کفر است «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَي الْكَٰفِرِينَ(50)الَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَ... ».
2- تحقیر دین و بازیچه قرار دادن آن سبب ذلیل شدن انسان در قیامت می شود « فَالْيَوْمَ نَنسَيٰهُمْ ».
3- انکار مستمر آیات الهی، موجب محروم شدن از بهشت و مواهب آن خواهد شد « فَالْيَوْمَ نَنسَيٰهُمْ كَمَا نَسُوا۟ ... وَمَا كَانُوا۟ بَِٔايَٰتِنَا يَجْحَدُونَ».
برگرفته از کتاب تفسیر همراه
-
پاسخ : صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف
لهو : سرگرمی ، بیهودگی ، مشغول شدن به چیزی که فرد را از کارهای اصلی باز دارد.
لعب : بازی ، کاری که مقصد صحیح در آن قصد نشده باشد.
غَرَّت : فریب داد - مغرور کرد ( از مادۀ غرر - فعل ماضی )
-
پاسخ : صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف
جمعه روز حضرت صاحب الزّمان(عج)و بنام آن حضرت است و همان روزى است كه ايشان در آن روز ظهور خواهد فرمود...بگو:
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ،
سلام بر تو اى حجّت خدا در زمينش،سلام بر تو اى ديده خدا در ميان مخلوقاتش،سلام بر تو اى نور خدا كه رهجويان به آن نور ره مىيابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده مىشود،سلام بر تو اى پاكنهاد و اى هراسان از آشوب دوران،سلام بر تو اى همراه خيرخواه،سلام بر تو اى كشتى نجات،سلام بر تو اى چشمه حيات،سلام بر تو،درود خدا بر تو و بر خاندان پاكيزه و و پاكت،سلام بر تو،خدا در تحقق وعدهاى كه به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرمايد،سلام بر تو اى مولاى من،من دلبسته تو و آگاه به شأن دنيا و آخرت توام،و به دوستى تو و خاندانت به سوى خدا تقرّب مىجويم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار مىكشم،
وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ وَ أَنَا يَا مَوْلايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ وَ أَنْتَ يَا مَوْلايَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
و از خدا درخواست مىكنم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستد و مرا از منتظران و پيروان و ياوران تو در برابر دشمنانت و از شهداى در آستانت در شمار شيفتگانت قرار دهد،اى سرور من،اى صاحب زمان،درودهاى خدا بر تو و بر خاندانت،امروز روز جمعه و روز توست روزى كه ظهورت و گشايش كار اهل ايمان به دستت در آن روز و كشتن كافران به سلاحت اميد مىرود و من اى آقاى من در اين روز ميهمان و پناهنده به توام و تو اى مولاى من بزرگوارى از فرزندان بزرگواران و از سوى خدا به پذيرايى و پناهدهى مأمورى،پس مرا پذيرا باش و پناه ده،درودهاى خدا بر تو و خاندان پاكيزهات.
سيّد بن طاووس فرموده:من پس از اين زيارت به اين شعر تمثل مىجويم و به آن حضرت اشاره نموده،مىگويم:
نَزِيلُكَ حَيْثُ مَا اتَّجَهَتْ رِكَابِي وَ ضَيْفُكَ حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْبِلادِ
در هر كجا و بر سر هر خوان،من ميهمان توام اى صاحب الزّمان
-
پاسخ : صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف
http://atasheentezar.persiangig.com/...C%D9%852/1.gif
دعای روز جمعه برای بینیازی در کتاب منتخب مصباح روایت شده از معصومین(ع) هر کس بخواند این دعا را در هر جمعه هفتادمرتبه پس به درستی که نمیگذرد سه جمعه مگر آن که حق تعالی او را بینیاز میگرداند از هر کس به فضل خود انشاءاللّه.بِسْم اللّهِ الرِّحْمنِ الرِّحیمْیا مُفِیدُ یا غَفُورُ یا وَدُودُ أغْنِنی بِحَلالِکَ عَنْ حَرامِکَ وَ بِطاعَتِکَ عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَ بِفْضْلِکَ سِواکَ بِرَحْمَتِک یا أرْحَمَ الرَّاحِمیِنَ.
-
لینک دانلود دعای امام زمان به زبان ترکی
-
پاسخ : صفحه ی 87 از قرآن کریم شامل آیات 40 تا 52 از سوره ی اعراف
-
پاسخ : عالم ذر چیست؟ و در كجا است؟
عالی بود.کلی استفاده کردم.[tashvigh]
-
پاسخ : صفحه ی 86 از قرآن کریم شامل آیات 29 تا 39 از سوره ی اعراف
[golrooz]از همگی دوستان ممنون مطالب همگی عالی بود.[golrooz]
-
صفحه ی 88 از قرآن کریم شامل آیات 53 تا 66 از سوره ی اعراف
صفحه ی 88 از قرآن کریم شامل آیات 53 تا 66 از سوره ی اعراف
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَآءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَيَشْفَعُوا۟ لَنَآ أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا۟ يَفْتَرُونَ(53)
آيا [آنان] جز در انتظار تاويل آنند روزي كه تاويلش فرا رسد كساني كه آن را پيش از آن به فراموشي سپرده اند مي گويند حقا فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند پس آيا [امروز] ما را شفاعتگراني هست كه براي ما شفاعت كنند يا [ممكن است به دنيا] بازگردانيده شويم تا غير از آنچه انجام مي داديم انجام دهيم به راستي كه [آنان] به خويشتن زيان زدند و آنچه را به دروغ مي ساختند از كف دادند(53)
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَيٰ عَلَي الْعَرْشِ يُغْشِي الَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتٍۭ بِأَمْرِهِۦٓ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَٰلَمِينَ(54)
در حقيقت پروردگار شما آن خدايي است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد سپس بر عرش [جهانداري] استيلا يافت روز را به شب كه شتابان آن را مي طلبد مي پوشاند و [نيز] خورشيد و ماه و ستارگان را كه به فرمان او رام شده اند [پديد آورد] آگاه باش كه [عالم] خلق و امر از آن اوست فرخنده خدايي است پروردگار جهانيان(54)
ادْعُوا۟ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(55)
پروردگار خود را به زاري و نهاني بخوانيد كه او از حدگذرندگان را دوست نمي دارد(55)
وَلَا تُفْسِدُوا۟ فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَٰحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ(56)
و در زمين پس از اصلاح آن فساد مكنيد و با بيم و اميد او را بخوانيد كه رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است(56)
وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَٰحَ بُشْرًۢا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّيٰٓ إِذَآ أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَٰهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَآءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَٰتِ كَذَٰلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَيٰ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(57)
و اوست كه بادها را پيشاپيش [باران] رحمتش مژده رسان مي فرستد تا آن گاه كه ابرهاي گرانبار را بردارند آن را به سوي سرزميني مرده برانيم و از آن باران فرود آوريم و از هر گونه ميوه اي [از خاك] برآوريم بدينسان مردگان را [نيز از قبرها] خارج مي سازيم باشد كه شما متذكر شويد(57)
وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ(58)
و زمين پاك [و آماده] گياهش به اذن پروردگارش برمي آيد و آن [زميني] كه ناپاك [و نامناسب] است [گياهش] جز اندك و بي فايده برنمي آيد اين گونه آيات [خود] را براي گروهي كه شكر مي گزارند گونه گون بيان مي كنيم(58)
لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَيٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَٰقَوْمِ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ(59)
همانا نوح را به سوي قومش فرستاديم پس گفت اي قوم من خدا را بپرستيد كه براي شما معبودي جز او نيست من از عذاب روزي سترگ بر شما بيمناكم(59)
قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَيٰكَ فِي ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ(60)
سران قومش گفتند واقعا ما تو را در گمراهي آشكاري مي بينيم(60)
قَالَ يَٰقَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَٰلَةٌ وَلَٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَٰلَمِينَ(61)
گفت اي قوم من هيچ گونه گمراهي در من نيست بلكه من فرستاده اي از جانب پروردگار جهانيانم(61)
أُبَلِّغُكُمْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(62)
پيامهاي پروردگارم را به شما مي رسانم و اندرزتان مي دهم و چيزهايي از خدا مي دانم كه [شما] نمي دانيد(62)
أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَآءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَيٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا۟ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(63)
آيا تعجب كرديد كه بر مردي از خودتان پندي از جانب پروردگارتان براي شما آمده تا شما را بيم دهد و تا شما پرهيزگاري كنيد و باشد كه مورد رحمت قرار گيريد(63)
فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَٰهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِنَآ إِنَّهُمْ كَانُوا۟ قَوْمًا عَمِينَ(64)
پس او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با وي در كشتي بودند نجات داديم و كساني را كه آيات ما را دروغ پنداشتند غرق كرديم زيرا آنان گروهي كور[دل] بودند(64)
۞ وَإِلَيٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَٰقَوْمِ اعْبُدُوا۟ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ(65)
و به سوي عاد برادرشان هود را [فرستاديم] گفت اي قوم من خدا را بپرستيد كه براي شما معبودي جز او نيست پس آيا پرهيزگاري نمي كنيد(65)
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ مِن قَوْمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَيٰكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَٰذِبِينَ(66)
سران قومش كه كافر بودند گفتند در حقيقت ما تو را در [نوعي] سفاهت مي بينيم و جدا تو را از دروغگويان مي پنداريم(66)
صدق الله العلي العظيم
-
پاسخ : صفحه ی 88 از قرآن کریم شامل آیات 53 تا 66 از سوره ی اعراف
دعا کردن و درخواست از خداوند، خوایتۀ ذاتی بشر است که اگر نهادینه و هدفمند شود، کارساز است و اگر بدون رعایت شرایط آن انجام پذیرد، کم اثر یا بی اثر است. آیۀ فوق، به برخی شرایط دعا پرداخته که جای دقت و تأمل دارد.
چرا باید خدا را بخوانیم و نیازهایمان را از او بخواهیم؟
الف- انسان نیازمند آفریده شده است و برای رفع نیازهای خود، کارهای گوناگونی انجام می دهد. یکی از این اعمال، کمک خواستن از دیگران است. انسان باید از کسی کمک و یاری بطلبد که توان پاسخگویی به آن خواسته را داشته باشد، در این بین چه کسی قدرتمندتر و تواناتر از خداوند است؟ پس بایست او را خواند و دست نیاز به سوی بی نیاز دراز کرد.
ب- دعا، نوعی عبادت، خضوع و بندگی است. انسان به وسیلۀ دعا، توجه تازه ای به ذات خداوند می یابد و همانطور که دیگر عبادات اثر تربیتی دارد، دعا هم دارای چنین اثری است.
-
پاسخ : صفحه ی 88 از قرآن کریم شامل آیات 53 تا 66 از سوره ی اعراف
خدا را چگونه بخوانیم؟
دعا وقتی به اجابت نزدیک است، که با رعایت آداب و شرایط باشد. برخی از شرایط استجابت دعا در این آیه بیان شده است:
الف- خدا را با تضرع بخوانید؛ یعنی با زاری، خضوع و خشوع رو به سوی او آرید. در حقیقت، دعا کننده نباید تنها زبانش چیزی را بخواهد؛ بلکه باید روح دعا و نیاز در درون جان او و تمام وجودش منعکس شود.
ب- خداوند را به طور «خفیه» و پنهانی بخوانید؛ چرا که از ریا دورتر و به اخلاص نزدیک تر و با تمرکز فکر و حضور قلب همراه است.
البته شرایط و آداب دیگری نیز چون: اخلاص، زمان دعا، مکان دعا، ذکر صلوات و ... مطرح است که در جای خود مورد بحث است.
ممنوعیت حریم شکنی و تجاوز
هر کار برای خود حریمی دارد. رعایت این حریم ها در حقیقت، سبب محترم شمردن آن عمل خواهد بود. هنگام دعا نیز باید حریم دعا رعایت شود؛ لذا در انتهای آیه می فرماید: «إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» ؛ « خداوند تجاوز کاران را دوست نمی دارد ».
این جمله، معنای وسیعی دارد که هرگونه تجاوز، اعم از فریاد کشیدن هنگام دعا و آزار دیگران، تظاهر و ریاکاری و یا توجه به غیر خدا را شامل می شود.
هم چنین بیانگر این نکته است که آدمی نباید از خداوند خواسته ای داشته باشد که مشتمل بر تجاوز و تعدی به حقوق دیگران باشد و یا مقتضای آن ظلمی در حق دیگران به حساب آید، چرا که خداوند چنین دعایی را مستجاب نمی کند و چنین دعا کننده ای را دوست ندارد.
-
پاسخ : صفحه ی 88 از قرآن کریم شامل آیات 53 تا 66 از سوره ی اعراف
پیام های این آیۀ شریفه:
1- دعا وقتی مؤثر است که با استمداد از کلمۀ «رب»، خالصانه و همراه تضرع باشد « ادْعُوا۟ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً».
2- دعا نکردن، دعای بی تضرع و دعای ریایی از نمونه های سرکشی و تجاوز است و خداوند، گردنکشان و تجاوزکاران را دوست ندارد « لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ».
3- آزار رساندن به دیگران – ار چه برای عبادت و دعا باشد – ممنوع است « ادْعُوا۟ ... لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ».
برگرفته از کتاب تفسیر همراه
-
پاسخ : صفحه ی 88 از قرآن کریم شامل آیات 53 تا 66 از سوره ی اعراف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانیاش هميشگى است
بِسْمِ اللَّهِ كَلِمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ وَ مَقَالَةِ الْمُتَحَرِّزِينَ وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ تَعَالَى مِنْ جَوْرِ الْجَائِرِينَ وَ كَيْدِ الْحَاسِدِينَ وَ بَغْيِ الظَّالِمِينَ وَ أَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِينَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ بِلا شَرِيكٍ وَ الْمَلِكُ بِلا تَمْلِيكٍ لا تُضَادُّ فِي حُكْمِكَ وَ لا تُنَازَعُ فِي مُلْكِكَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ أَنْ تُوزِعَنِي مِنْ شُكْرِ نُعْمَاكَ مَا تَبْلُغُ بِي غَايَةَ رِضَاكَ
به نام خدا كه كلمه پناه جويان و گفتار پرهيزگاران است و پناه مى برم به خداى بلندمرتبه از ستم ستمگران و نيرنگ حسودان و سركشى ظالمان و او را می ستايم ستايشى برتر از ستايش ستايشگران،خدايا!تويى يگانه بی انباز،و پادشاه على الاطلاق،در فرمانروايی ات مخالفت نشوى،و در پادشاهی ات هماوردى ندارى، از تو میخواهم كه بر بنده و فرستاده ات محمد درود فرستى،و سپاس نعمتهايت را چنان قسمت من كن كه مرا به كمال خشنودی ات نايل گرداند
وَ أَنْ تُعِينَنِي عَلَى طَاعَتِكَ وَ لُزُومِ عِبَادَتِكَ وَ اسْتِحْقَاقِ مَثُوبَتِكَ بِلُطْفِ عِنَايَتِكَ وَ تَرْحَمَنِي بِصَدِّي [وَ صُدَّنِي] عَنْ مَعَاصِيكَ مَا أَحْيَيْتَنِي وَ تُوَفِّقَنِي لِمَا يَنْفَعُنِي مَا أَبْقَيْتَنِي وَ أَنْ تَشْرَحَ بِكِتَابِكَ صَدْرِي وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْرِي وَ تَمْنَحَنِي السَّلامَةَ فِي دِينِي وَ نَفْسِي وَ لا تُوحِشَ بِي أَهْلَ أُنْسِي وَ تُتِمَّ إِحْسَانَكَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمْرِي كَمَا أَحْسَنْتَ فِيمَا مَضَى مِنْهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
و به بركت عنايت خويش بر طاعت و مداومت عبادت خود و شايستگى پاداشت يارى نمايى و تا زنده ام به بازداشتن از گناهانت بر من مهر ورزی و تا پايان عمر بر انجام آنچه بهره ام رساند توفيقم دهى،و به كتاب خود(قرآن)براى پذيرش حق،سينه ام را فراخ گردانى و بار گناهانم را با تلاوتش از نامه اعمالم فرو ريزى و در دين و جانم به من سلامت بخشى و كسانیكه به آنها انس گرفتهام از من وحشتزده نكنى و در باقيمانده عمر احسانت را بر من تمام نمايى چنانكه در گذشته عمرم بر من احسان نمودى.اى مهربانترين مهربانان.
-
پاسخ : صفحه ی 88 از قرآن کریم شامل آیات 53 تا 66 از سوره ی اعراف
http://www.simliresim.com/resim/dini...er/dini-11.gif
http://www.jahaniha.com/wp-content/u...aniha.com_.jpg
نماز شب شنبه
از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده: هر که در شب شنبه چهار رکعت
نماز بخواند، در هر رکعت سوره حمد یک مرتبه و سوره توحید هفت مرتبه، نوشته
شود از برای او ثواب هر رکعت هفتصد حسنه و عطا کند خدای تعالی به او
شهرهایی در بهشت.
نماز روز شنبه
از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده که فرمود: هر که در شنبه، چهار
رکعت نماز بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و سوره کافرون سه مرتبه و بعد از
فارغ شدن، یک مرتبه آیه الکرسی را بخواند، بنویسد خدای عز و جل از برای او به
هر حرفی ثواب یک شهید.
منبع:andisheqom.com