معلم از شاگردش می پرسه:دو تا حيوان دو زيست نام ببر؟
شاگرد می گه: قورباغه و برادرش.
---------------------------
يه روز يه مرده مي ره پيش يه روانپزشك و ميگه: آقاي دكتر، من هر شب خواب مي بينم دارم با يه عده خر فوتبال بازي مي كنم؛ يه دوايي چيزي بهم بديد كه ديگه از اين خوابا نبينم.
دكتره ميگه: بيا آقا، اين قرصها و اين شربت رو امشب بخور؛ ديگه اين خوابا رو نمي بيني.
مرده ميگه: آقاي دكتر، نمي شه اينها رو از فرداشب بخورم؟ آخه امشب فيناله!
---------------------------
صاحب مغازهای از شاگردش می پرسه: موقعی که من نبودم کسی زنگ نزد؟
شاگردش گفت فقط سفير فرانسه زنگ زد.
صاحب مغازه ی ذوق زده می گه: چه افتخاری! نفهميدی چه کار داشت؟شاگرده می گه: فقط گفت ببخشيد اشتباه زنگ زدم!!!
-------------------------