مـــحرم مـــیکده،ســـاقی حـــسین اســـت..
هـــمه عـــالم فـــنا،بـــاقی حـــسین است...
«بـــاحـــسین» از «یـــاحـــسین» یـــک نـــقطه کـــم دارد ولـــی...
«یـــاحـــسین گـــفتن» کـــجا و «بـــاحـــسین بـــودن» کـــجا؟؟؟؟
نمایش نسخه قابل چاپ
مـــحرم مـــیکده،ســـاقی حـــسین اســـت..
هـــمه عـــالم فـــنا،بـــاقی حـــسین است...
«بـــاحـــسین» از «یـــاحـــسین» یـــک نـــقطه کـــم دارد ولـــی...
«یـــاحـــسین گـــفتن» کـــجا و «بـــاحـــسین بـــودن» کـــجا؟؟؟؟
یه وقتایی باید رفت ... !
اونم با پای خودت... !
باید جاتو تو زندگی بعضیا خالی کنی... !
درست تو شلوغیاشون...
متوجه نمیشن چی میشه...
اما بدون...یه روزی ... یه جایی...
بد جوری یادت می افتن... که دیگه خیلی دیر شده ... خیلی...
مراقـــب حــــرف هایتـــان باشیـــد ...
وقــــتی زده شدنـــــد فقـــــط قابـــــل بخشش هستنـــد
نـــــــــــه فرامــــــوش شــــــدن
برای همه خوب باش
آنکه فهمید، همیشه کنارت خواهد بودو آنکس که نفهمید، روزی دلش برای خوبیهایت تنگ میشود
قوی کسی است که،نه منتظر میماند خوشبختش کنند و نه اجازه میدهد بدبختش کنند...
تمام سپاس من،
برای کسی که به من نیاز نداشت،
اما...فراموشم نکرد...!!!
روز اول چو به استاد سپردند مرا
همگان را خرد آموخت و مرا مجنون کرد
مترسک را دار زدند!
به جرم دوستی با پرنده
که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فرخته باشد...
اینجا قحطی عاطفه هاست...
حرفهای دلم را به ماهی میگفتم... باله ای تکان داد،
تنها در اعماق ناچیز تنگ کمی فروتر رفت...
حرفهایم آب را سنگین کرده بود...
هنګام سپیده دم خروس سحری / دانی که چرا همی کند نوحه ګری ؟
یعنی که نمودند در آیینه ی صبح / کز عمر شبی ګذشت و تو بی خبری
(خیام نیشابوری )
جان مولانا و سعدي و لسان الغيب ها جان عطار و نظامي، شاعران عصرها جملگي گردد فداي شاعري كز دل سرود: "بر مشامم ميرسد هر لحظه بوي كربلا"
با زنت شوخی کن
سر به سرش بگذار
از غذایش بچش
از دستپختش تعریف کـטּ
و بداטּ که اگــر گاهـے هم ظــرف ها را تــو بشوری
آسماטּ خُــدا به زمیـטּ نمے آید!...
آخر می دانے؟
او هماטּ دختر رویاهای دیروزت است
کــہ به آشپز خانهء زندگـے امروزت آمده!...
باور کـטּ بدوטּ او
اجاق خانه ات حسابـے کور کور است!
پاییــــــــز استـــــ
و هـــوا
پُر استـــــــ از مهــــــربانی هایی
که خــــــدا برایمان به بادهــــــا سپرده...
یادمــان نرود که پنجره ی قلبمــــان باز باشـــــد
برای ورود خـــــــــدا...
روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه!
نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه!
این چه خورشیدِ غریبی ست که با حالِ نزار،
پای نعشِ قمرش رفت، ولی قولش نه!
باغبانی ست عجب! آن که در آن دشتِ بلا،
به خزانی ثمرش رفت ، ولی قولش نه!
شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار،
دستِ غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه!
جان من هدیه به " آن مرد " که در شط فرات،
تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه!
هر طرف می نگری نامِ حسین است و حسین،
ای دمش گرم!! سرش رفت، ولی قولش نه!
حـــالم گرفتــــه
از این شــهر کــــه آدمـ هایـش همچــون هوایش ناپایــدارنــد..
گــاه آنقـــدر پــاک کــه باورتــــ نمی شود
گـــــاه آنقــــدر آلـــوده که نفســت می گیـــرد ..
از هر مسئله ای که تنها راه حلش، گذر زمان است بیزارم…!
حسين (ع) بيشتر از آب تشنه لبيک بود ، اما افسوس كه به جای افكارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترين درد او را بی آبی نامیدند.
بر ماسه ها نوشتم:
دریای هستی من
از عشق توست سرشار
این را به یاد بسپار
بر ماسه ها نوشتی:
ای هم زبان دیرین
این آرزوی پاکیست
ام به یاد بسپارsh_omomi37
تنهایی یعنی بری لباس بخری,
تو اتاق پرو از آیینه بپرسی بهم میاد؟؟!
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی...
هــی شــانـس
مگـــر قـَـــرار نَبــود درِ خـــانــه هَمـِـه را
یــک بـــار بِـــزَنــی
پــَـس خـــانهِ مـَـن چـِــه شُــد
و دردناکتر از همــه به سکـوت ...
نگـاه کن
چگونه روزها از پـی هـم می آیند و می رونـد
آهسته رو به پایانـم
اما چنان غرق زندگی که گویا ایـن راه را پایـانی نیست
عادت کـرده ام
به تنهــایی
به نگفتــن
به ندیـدن
دلم میان این همه آدم . . .
فقط کمی . . . سادگی می خواهد . . .
و دلم کسی را می خواهد که نپرسد :
“حواست به من هست ؟ ”
فقط بیاید با اندکی نگاه . . . آرام بگوید:
“حواسم به تو بود !
وقتي كبوتري شروع به معاشرت با كلاغ ها مي كند
پر هايش سفيد مي ماند
ولي قلبش سياه می شود!
دوست داشتن كسي كه لايق دوست داشتن نيست اسراف محبت است [golrooz]
آﺩﻣﺎﯼ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻋﺎﺷﻖ میشن …
ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯿﺪﻥ …
ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻬﺖ میگن ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻥ …
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﺩﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ …
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﺗﻨﻬﺎﺕ میزارن …
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﺧﻤﯽ ﺑﺸﻦ ، ﺳﺎﮐﺖ میشن ، ﭼﯿﺰﯼ نمیگن ، ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺮﻥ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ هیچوقت ﺑﺮ نمیگردن !!!....
نزدیک 1 سال میشه که به نخبگان سر نزدم ....
روزی که این پست رو نوشتم اصلا فکرشم نمی کردم تا الان همچنان پابرجا باشه و نزدیکه 82000 تا بازدید داشته باشه ...
چه زود میگذره ...
امیدوارم همه ی دوستان سالم و سلامت باشن. دلم تنگ شده بود واسه نخبگان ....
صد نوا خیزد ز نای نینوایت یا حسین
نغمه های عشق باشد در نوایت یا حسین
میزند آتش به قلب دوستانت دم به دم
داستان جانگداز کربلایت یا حسین . . .
الف قامت “ارباب” که بر میداری
این “رباب” است که میماند و تنهایی او
از نقش های ستاره دلم درد میکند
از عشق چند باره دلم درد میکند
دار و ندار قلب من یک حس شیشه ایست
از هر چه سنگ خاره دلم درد میکند . . .
دلنوشته همین جوری خودم نخوندم اما شما بخونید!!!!![khande][cheshmak]
دیگر همه نقطه ضعفم را فهمیدند
از من که چیزی میخواهند ، جان تو را قسم میخورند …
.
.
این جاده یه من می خواهد و یه تو و یه جفت دست گره خورده به هم ، آن هم از نوع کور !
.
.
روزی چند بار دوستت دارم
یکبار وقتی که هوا بَرَم می دارد ، قدم می زنیم
وقتی که خوابم می آید ، تو می آیی
یکبار وقتی که باران ناز می کند ، دلِ ناودان می شکند و می بارد
وقتی که شب شروع می شود ، تمام می شود
یک بار دیگر هم دوستت دارم !
باقیِ روز را
هنوز را
“افشین صالحی”
.
.
میان هر نفسی که میکشم همهمه ای است از همه پنهان …
اما از تو چه پنهان ؟
میان هر نفسی که میکشم تـــو هستی که میکِشم تو را ، که میکُشی مرا …
.
.
دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم ها
که کسی نمی داند
که کسی نمی تواند
که کسی بلد نیست !
.
.
مواظب خودت باش …
یک تار موی تو شاهرگ من است !
.
.
دستاتو که میگیرم ، یه حس خوبی بهم دست میده …
.
.
داشتنت مثل هوای برفی یا نم نم باران جاده شمال یا مثل آن بغلی که عاشقت است و تنهایت نمی گذارد و یا مثل برگشتن آدمی که سالهای سال منتظر آمدنش بودی ؛ آی می چسبد ![golrooz]
دلت که گرفته باشد.....
فرقی نمی کند......
کودک باشی یا بزرگ!
پیر باشی یا جوان!
ثروتمند باشی یا فقیر!
در همه اینها یک چیز مشترک است:
دلی که گرفته است و هیچکس درک نمی کند....
*السلام علیک یا سید الشهدا(ع)*
- - - به روز رسانی شده - - -
❤.¸¸.•* یا مُغْنِیَ مَنِ اسْتَغْنَاه
نیازمندم به تو..
به داشتن ات..
به توجه ات..
به خواستن ات..
نیازمندم به تو..
به مهربانی ات...
به بی نیاز شدن در كنارت...
نیازمندم به تو..
به بزرگی ات..
به پشت و پناهی ات..
به تكیه گاهی ات...
نیازمندم به تو كه همۀ نیازمندی هایم را خط بزنی.... ❤ خـــدا ❤
حسیــــن جان
تسبیحی یافته ام
نه از جنس سنگ و خاک
بلور اشک هایم را به نخ کشیده ام
این روزها به جای دعــــــا و ذکـــر
باید گریست..!!!
یا شهید
اشک هایم را به نخ می کشم
و تسبیحی می سازم هزار دانه
تا با آن ذکر دلگیری ام از دنیا را برایت بگویم…
- - - به روز رسانی شده - - -
عرفات دل من بوی محرم دارد چه کنم زائر آن تربت والا نشدم یا ابا عبدالله الحسین(ع)
عاقبت این عشق هلاکم کند
در گـذر کـوی تـو خاکـم کند
بی سرو سامان تو ام یا حسین
دسـت به دامـان توام یا حسین