نمایش نسخه قابل چاپ
چه صدائیست که پیچیده در این جنگل مرگ ؟ چه کسی تیشه بر این شاخه ی افتاده زمین می کوبد؟
این تبر مال تو نیست؟
دستها آن تو نیست ؟
تو چه محکم و چه کاری و چه با عشق!
به من شاخه ی افتاده ی خشکیده تبر می کوبی!
آی!
آرام بزن می شکند عمق سکوت وای آرام بزن تا نکنم آه تو را!
جمع کن هر چه شکستی دل من هیزم خوبی شد!
آتشی بردل من زن که ببینی : عشق هم می سوزد ! خوب هم می سوزد
[golrooz]
راه که میروم مدام پشت سرم را نگاه میکنم!
دیوانه نیستم...
خنجر از پشت خورده ام !!!
http://forum.hammihan.com/user_image...2013/21544.png
دیروز ما زندگی رابه بازی گرفتیمامروز او ما را
فردا؟
...
یه وقتایی باور می کنی بعد از زمستان ؛ بهاری در کار نیست .
یه وقتایی دوست داری جیغ بزنی
ولی ازترس ترکیدن بغضت ساکت میشی!
به سه چیز تکیه نکن ،غرور، دروغ و عشق. آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میری
برگ هـای کـودکی خـزان شد و بغض نفـس گیـری
بـر گلـویم به یادگار گذاشـت..،
کـاش کـودکی در همین حـوالی بود که از نـو می خریدمش
و می پوشیدمش و دوباره لحـظات شیریـن و معصـومانه اش
را درک می کـردم ..
آه ..افسـوس..
http://up.hammihan.com/img/useruploa...28563.6669.jpg