این جملات را به بیمار "افسرده" نگویید
بیماران افسرده آسیبپذیری بالایی دارند و نسبت به صحبتهای اطرافیانشان حساستر هستند.
صحبت کردن با افراد افسرده شیوه خاص خود را دارد و نمی توان از هر عباراتی در گفت وگو با آنها استفاده کرد.
اگر یکی از دوستان یا اعضای خانواده شما به این اختلال روانی مبتلا است باید بدانید موارد زیر از جمله عباراتی هستند که نباید به یک فرد افسرده گفته شوند:
1. همه چیز زاییده ذهن توست و باید مثبت فکر کنی.
هرچند مثبت اندیشی در بهبود عملکرد ذهن موثر است اما افرادی که افسردگی یا اضطراب های شدید دارند با این توصیه ها دچار تنش بیشتری می شوند و در نهایت نه تنها با این نصیحت ها مثبت اندیش نمی شوند بلکه این فشار عصبی، آنها را بیشتر آزار می دهد.
2. باید از خودت بیرون بیایی و به اجتماع برگردی.
این گونه عبارات موجب می شوند که شرایط بدتر شود چرا که در کنار اضطراب و افسردگی، احساس گناه را نیز به مشکلات بیمار افسرده اضافه می کنند.
3. چرا هیچ تحرک و فعالیتی نداری؟
ورزش کردن برای سلامت جسم و روان مفید است و معجزه می کند و البته خاصیت ضدافسردگی نیز دارد اما وقتی مستقیم آن را به یک بیمار افسرده توصیه می کنید که حتی انرژی و انگیزه کافی برای انجام کارهای ساده و عادی روزمره اش ندارد، درست مثل این است که نقطه ضعف او را به یادش می آورید و او را می رنجانید. در این مورد هرازگاهی یک اشاره کوتاه و گذرا کافی است.
4. رژیم غذایی ات را تغییر بده.
هرچند نوع رژیم غذایی در احوالات و خلق و خوی افراد موثر است اما برای افرادی که افسردگی بالینی دارند قطعا معجزه نخواهد کرد و چه بسا که دنبال کردن رژیم غذایی سالم برای چنین فردی امکان پذیر نباشد.
5. مراقبه و یوگا راه نجات شما است.
اگرچه بیماری افسردگی با این دو ورزش بهتر می شود اما در بهبود موارد شدید این بیماری تاثیرگذار نیست به طوری که حتی برخی متخصصان معتقدند تفکرات خودکشی با یوگا تشدید می شود.
6. شغل جدید پیدا کن.
به افراد افسرده پیشنهاد تصمیمات جدی ندهید چرا که در برخی مواقع، کار می تواند موجب تشدید استرس در افراد شود.
7. آیا از رابطه با همسرت راضی هستی؟
مشکلات روابط زوجین در هنگام افسردگی تشدید می شود و یادآوری این نکته آنها را بیشتر به این فکر می اندازد.
8. تو همه شرایط را برای بهتر شدن داری.
حتی در صورت واکنش مثبت به داروهای شیمیایی نیز احتمال بهتر شدن وضعیت روحی افراد صد در صد نیست پس گفتن این عبارات فایده ای ندارد و نمک روی زخم می پاشد.
9. آیا احساس بهبودی می کنی؟
این عبارت موجب احساس شکست فرد در زندگی علاوه بر احساس افسردگی می شود.
10. همه مردم مشکل دارند.
این عبارت احساس ضعف و منفی بودن را در بیمار افسرده تشدید می کند و به هیچ عنوان از درد و رنج او نمی کاهد.
منبع:www.yjc.ir
پاسخ : این جملات را به بیمار "افسرده" نگویید
دوستان عزیز به نظر شما با این تفاسیر باید چه جملاتی گفته شود؟؟؟
پاسخ : این جملات را به بیمار "افسرده" نگویید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
pedram91
دوستان عزیز به نظر شما با این تفاسیر باید چه جملاتی گفته شود؟؟؟
در رابطه با جملاتی که باید به کار برد باید یک روانشناس نظر قطعی بدهد.
من این بیماری رو دارم و واقعا چندتا از جملات بالا تاثیر منفی دارند. یعنی دیگران قصد کمک کردند دارند ولی نحوه و شیوه صحیح اون رو نمیدونن
پاسخ : این جملات را به بیمار "افسرده" نگویید
پاسخ : این جملات را به بیمار "افسرده" نگویید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
zoh_reh
ممنون از راهنماییتون خیلی نیاز داشتم [golrooz]
پاسخ : این جملات را به بیمار "افسرده" نگویید
افسردگی معمولا در دو نوع درون گرا و خشونت گرا ظاهر می شود. با افرادی که به نوع دوم مبتلا هستند، حقیقتا به سختی می توان با مدارا گفتگوی نتیجه بخشی داشت. آنها ممکن است از هر جمله حتی بی ربط و معمولی شما، بهانه ای برای حمله لفظی به شما بسازند. تمایل زیادی به استفاده عمدی از سخنان گزنده و برخورنده دارند. دوست دارند بحث بی دلیل و بی پایان راه بیاندازند و عموما منطقی در بحثها نداشته و لحنشان همواره طلب کارانه و حق به جانب است. گاهی نیز تمایل به مظلوم نمائی و دراما کوئین نزد افراد بیگانه دارند. رفتارشان با همسرشان هم به گونه ای است که انگار تیشه ای برداشته اند و از روی قصد و نیت قبلی، به ریشه و فونداسیون رابطه میزنند.
همه انسانها، دست کم در دوره هائی از زندگی، به این مشکل مبتلا می شوند. علامت مشخصه آن، نداشتن انرژی برای هیچ کاری و خستگی بدون علت و مفرط است.
پاسخ : این جملات را به بیمار "افسرده" نگویید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
معاون بخش اختراعات
افسردگی معمولا در دو نوع درون گرا و خشونت گرا ظاهر می شود. با افرادی که به نوع دوم مبتلا هستند، حقیقتا به سختی می توان با مدارا گفتگوی نتیجه بخشی داشت. آنها ممکن است از هر جمله حتی بی ربط و معمولی شما، بهانه ای برای حمله لفظی به شما بسازند. تمایل زیادی به استفاده عمدی از سخنان گزنده و برخورنده دارند. دوست دارند بحث بی دلیل و بی پایان راه بیاندازند و عموما منطقی در بحثها نداشته و لحنشان همواره طلب کارانه و حق به جانب است. گاهی نیز تمایل به مظلوم نمائی و دراما کوئین نزد افراد بیگانه دارند. رفتارشان با همسرشان هم به گونه ای است که انگار تیشه ای برداشته اند و از روی قصد و نیت قبلی، به ریشه و فونداسیون رابطه میزنند.
همه انسانها، دست کم در دوره هائی از زندگی، به این مشکل مبتلا می شوند. علامت مشخصه آن، نداشتن انرژی برای هیچ کاری و خستگی بدون علت و مفرط است.
تعریف و تقسیم بندی شما از افسردگی درست نیست ،
لطفا به موارد زیر که علائم و نشانه های معمول افسردگی هست دقت کنین:
علائم افسردگی
داشتن احساس غم واندوه،ناامیدی و گریههای مکرر.
از دست دادن علاقه یا خوشایند بودن چیزهایی که ازآن لذت میبرید(شامل مسائل جنسی)
احساس گناه، درماندگی یا بی ارزشی
به مرگ فکر کردن یا خودکشی.
خواب بیش از حد، یا مشکل در به خواب رفتن.
از دست دادن اشتها و کاهش یا افزایش وزن به طور ناخواسته.
احساس خستگی زیاد در تمام مدت.
اشکال در تمرکز و تصمیم گیری.
داشتن دردهای مبهم یا حاد و بهتر نشدن آنها با درمانهای معمول.
احساس بیقراری، عصبانیت و دلخوری زود هنگام.
انواع بیماری افسردگی
انواع مختلفی از بیماری افسردگی وجود دارد، که در ادامه فقط آنها را نام میبریم:
- افسردگی اساسی
- افسردگی مزمن (dysthymia)
- افسردگی دو قطبی (اختلال دوقطبی)
- افسردگی فصلی
- افسردگی روانی
- افسردگی پس از زایمان
- اختلال خلقی ناشی از مواد (SIMD)
عوارض بیماری افسردگی
افسردگی یک بیماری جدی و مهم است که میتواند باعث اثرات وحشتناکی برروی فرد و خانوادهی وی شود. افسردگی درمان نشده، میتواند باعث بوجود آمدن مشکلات عاطفی، رفتاری و جسمی شود. این عوارض میتوانند شامل:
- اعتیاد به الکل
- اعتیاد به مواد مخدر
- اضطراب
- مشکلات درسی و یا کاری
- مشکلات خانوادگی
- منزوی شدن
- خودکشی
- آسیب رساندن به بدن، مثلا زخم کردن خود
انچه در این موارد دیده میشود حالت منفعل بودن این افراد است...
پاسخ : این جملات را به بیمار "افسرده" نگویید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
zoh_reh
تعریف و تقسیم بندی شما از افسردگی درست نیست...
با تشکر از پست کامل شما؛ آنچه مد نظر من بود، توصیف انواع مختلف تظاهرات خارجی و بروندادهای رفتاری مشاهده شده توسط اطرافیان بیمار بود و نه تبیین بالینی انواع این بیماری.