در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال؟!!
اين را هم عرض بكنيم؛ بعضىها در فضاى فتنه، اين جملهى «كن فى الفتنة كابن اللّبون لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب»(۱) را بد ميفهمند و خيال ميكنند معنايش اين است كه وقتى فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بكش كنار! اصلاً در اين جمله اين نيست كه: «بكش كنار». اين معنايش اين است كه به هيچ وجه فتنهگر نتواند از تو استفاده كند؛ از هيچ راه. «لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب بايد بود.
در جنگ صفين ما از آن طرف عمار را داريم كه جناب عمار ياسر دائم - آثار صفين را نگاه كنيد - مشغول سخنرانى است؛ اين طرف لشكر، آن طرف لشكر، با گروههاى مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود ديگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنهى عظيمى بود؛ يك عدهاى مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگرى بود؛ اين طرف ميرفت، آن طرف ميرفت، براى گروههاى مختلف سخنرانى ميكرد - كه اينها ضبط شده و همه در تاريخ هست - از آن طرف هم آن عدهاى كه «نفر من اصحاب عبد اللَّه بن مسعود ...» هستند، در روايت دارد كه آمدند خدمت حضرت و گفتند: «يا اميرالمؤمنين - يعنى قبول هم داشتند كه اميرالمؤمنين است - انّا قد شككنا فى هذا القتال»؛(۲) ما شك كرديم. ما را به مرزها بفرست كه در اين قتال داخل نباشيم! خوب، اين كنار كشيدن، خودش همان ضرعى است كه يُحلب؛ همان ظهرى است كه يُركب! گاهى سكوت كردن، كنار كشيدن، حرف نزدن، خودش كمك به فتنه است. در فتنه همه بايستى روشنگرى كنند؛ همه بايستى بصيرت داشته باشند. اميدواريم انشاءاللَّه خداى متعال ما را و شما را به آنچه ميگوئيم، به آنچه نيت داريم، عامل كند؛ موفق كند.۱۳۸۸/۰۷/۰۲---------1) قصار ۱ :
قَالَ ( عليه السلام ) : كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ .
ترجمه:
آن حضرت فرمود: در فتنه همچون شتر بچه باش، او را نه پشتى است كه سوارش شوند، و نه پستانى كه شيرش دوشند
۲ )
شرح نهج البلاغة ، ابن ابی الحدید ج ۳ ص ۱۸۶
وقعةصفين ،نصر بن مزاحم ص ۱۱۵
بحارالأنوار ج ۳۲ ص ۴۰۶
« أتاه آخرون من أصحاب عبد الله بن مسعود منهم الربيع بن خثيم و هم يومئذ أربعمائة رجل فقالوا يا أمير المؤمنين إنا قد شككنا فی هذا القتال على معرفتنا بفضلك و لا غناء بنا و لا بك و لا بالمسلمين عمن يقاتل العدو فولنا بعض هذه الثغور نكمن ثم نقاتل عن أهله فوجه علی ع بالربيع بن خثيم على ثغر الری فكان أول لواء عقده ع بالكوفة لواء الربيع بن خثيم.»
ترجمه:
عده ای ديگر از ياران عبد الله بن مسعود نيز كه ربيع بن خثيم با آنان بود و آن روز چهار صد تن مىشدند نزد وى آمدند و گفتند: اى امير مؤمنان، ما با وجود شناخت فضل و برترى تو، در اين جنگ تردید داریم (به شك افتاده ايم)و نه ما و نه تو و نه ديگر مسلمانان هيچكدام از وجود افرادى كه با دشمنان برون مرزى پيكار كنند بىنياز نيستيم، پس ما را در برخى مرزها بگمار كه آنجا كمین كنیم و در دفاع از مردم آن مناطق بجنگيم، پس على ربيع بن خثيم را به حدود رى فرستاد و نخستين پرچمى كه امام در كوفه بست(برافراشت)، پرچم[مأموريت مرزدارى] ربيع بن خثيم بود.
پاسخ : در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال؟!!
معنی این حدیث را برای من روشن کنید
امام علي (ع) : [1] امام عليه السلام فرمود :[2]در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش نه پشتی که سوار شوند و نه پستانی که بدوشند
1 - قال [ع ] : کن فی الفتنه کابن اللبون لا ظهر فيرک و لا ضرع فيحلب
پاسخ:
قال علی (ع): كن في الفتنة كابن اللّبون، لا ظهر فيركب، و لا ضرع فيحلب؛ در فتنهها همچون شتر كم سن و سال باش نه پشتى دارد كه سوار شوند و نه پستانى دارد كه بدوشند.
ابن لبون از جهت تحت اللفظی یعنی پسر شیر دهنده و در اصطلاح به شتر بچه نری که دو سالش تمام شده و در سه سالگی قرار دارد گویند.
وجه شبه در این حدیث عدم انتفاع ظالمان است. يعنى به حيثيّتى باش که در آن زمان كه كسى در تو طمع نكند نه از طريق قوّت و قدرت تو و نه از رهگذر مال و ثروت تو همچو ابن لبون كه از ركب(سوار شدن) و ضرع( دوشیدن ) باش که از آن سود نمی توانند ببرند، پس اين نهى از جمع مال و از اظهار قوّت نفس در زمان فتنه است، تا اصحاب فتنه در مال و قوت تو طمع نكنند وگولت نزنند.(1)
در فتنهها اگر هر دو طرف باطل است مثل جنگ و فتنه بین عبدالملک و ابن زیبر یا بین مروان و ضحاک یا بین حجاج و اشعث مانند بچّه شتر باش نه پشتى دارد كه سوار شد و نه پستانى دارد كه دوشيد لذا طرف هیچ کس را نگیر، ولى اگر يك طرف حق و طرف دیگر باطل باشد. وظيفه، دفاع از حق، و يارى كردن آن است لذا در رابطه با آنها كه نه آن حضرت را يارى كردند و نه معاويه را ردّ کردند،فرمود: «لم ينصروا الحق و لم يخذلوا الباطل» حق را يارى نكردند، باطل را خوار ننمودند يعنى از هر دو جهت مقصّرند ،در این جا دیگر فتنه به حساب نمی آید مثل جنگ جمل و صفین و نهروان که در این جا جنگ در کنارصاحب حق و مقابله با دشمن واجب است.(2)
و شاعر هم چه زیبا سروده است:(3)
بتوفان و در رعد و برق زمان به بيغوله فتنه بى امان
بجان باش و كردار و خلق و گوش همانند (ابن لبون) در روش
كه نه پشت تن دارد و تا سوار شوند و نهندش جل و كوله بار
بدوشند و نوشند و ريزد بخاك نه پستان شيرى كز آن شير پاك
پی نوشت:
1.تنبيه الغافلين وتذكرةالعارفين،ترجمه کاشانی ملافتح الله،منشورات پیام حق،چاپ اول،تهران،1420ق،ح اول،ج 2،ص 572 .
؛خوانساری جمال الدین محمد،شرح غررالحكم،منشورات جامعه تهران،1408ق،چاپ چهارم ،تهران،ح 7167 ،ج 4،ص 607 .
2.ابن ابی الحدید معتزلی،شرح نهج البلاغة،ناشر مکتبه مرعشی نجفی،1378ش، چاپ اول، قم، ج 18،ص 82 .
؛قرشی لبنانی سیدعلی اکبر، مفردات نهج البلاغه،ناشر موسسه قبله الثقافیه، 1419ق، چاپ اول، تهران، ج1 ،ص294.
3.خاکیاسری حمید قاضی،ناشر منشورات شهرآب بالتعاون و موسسه نهج البلاغه،1414ق،چاپ اول، تهران،ص1.