آسیب شناسی عشق و شروع آن در دوران نوجوانی

آسیب شناسی عشق و شروع آن در دوران نوجوانی


کمی عقب تر بر می گردیم، کمتر از یک قرن پیش، فروید با ارائه نظریه روانی- جنسی، انقلابی در عرصه روانکاوی بوجود آورد و اذعان داشت، که افراد جامعه، نا خود آگاه به سرکوبی تمایلات جنسی خویش می پردازند.

امروزه شاید این امر، صادق باشد، اما در جامعه ی کنونی بخصوص فرهنگ و جامعه ی ما، چیزی که سرکوب می شود، عشق و عشق ورزی است.


http://1doost.com/Files/Pictures/139...1392525440.jpg

امروزه برای فرار از برخی حرفها، نگاهها و برچسب ها و به خاطر بعضی از عرفها و قوانین و رسم و رسوم کذایی، انسانها به راحتی، عشق و تمایلات عاشقانه ی خود را سرکوب میکنند. بدون آنکه عواقب آنرا در نظر بگیرند و ببینند که این کار، چه مضرات و ضربات سختی را بر پیکره جامعه، وارد خواهد ساخت.

آسیب شناسی عشق


مدت های مدیدی است که عشق، بر سر زبانها ست. اساسا مفهوم عشق، با آزادی و رهایی در احساس کردن و قائل شدن این آزادی در ابراز احساسات به دیگران است، بدین معنا که به دیگران، اجازه دهیم رشد طبیعی کرده و خود را به طور طبیعی ابراز کنند. خود بودن و پذیرفتن دیگران به همان شکلی که هستند، لازمه عشق است.

شروع عشق، جستجو برای یافتن آن شخص است که بگذارد شما،خودتان باشید، چون تعداد زیادی از ما، مجبور به نادیده گرفتن احساسات خود و خرد کردن آنها شده ایم، درنهایت دست به کاری میزنیم که اصلا آن را احساس نمی کنیم و این جستجو برای یافتن خودی است که هرگز بروز نمی کند.

عشق در دوران نوجوانی


نوجوانی و توانایی های ناشناخته تفکر، افکار نو، دیدگاه های تازه, واقعیتهای جدیدی را آشکار می کند. مشغولیت های ذهنی نوجوانان تغییر شکل می یابد و پیچیده می شود.

افکار او به دنیای خیالی راه می یابد و به او، اجازه می دهد که مهارتهای شناختی تازه خود را، در خیال پردازی ها نیز، مثل دنیای واقعی، بکار ببرد.

تغییرات فیزیولوژیک در دوران نوجوانی


تغییر شکل های جسمی و هورمونی، به یکباره، کودک را به بزرگسال (11 تا 18 سالگی)، مرد یا زن، تبدیل می کند. نوجوانی، که سن بلوغ، می باشد، به خاطر کسب این آگاهی، لحظه ای حساس و بحرانی ودر عین حال، مملو از جذابیت های جسمی و فکری است.

نوجوان، به دنبال کسب خود مختاری است


کودک، برای اینکه به بزرگسالی خودمختار، تبدیل شود، باید خود را بتدریج از قدرت بزرگسالان و اطرافیان، خلاص کند. برای رسیدن به این هدف، او باید به حدی برسد که خودش تصمیم بگیرد.

از سوی دیگر، در دوره نوجوانی، انگیزش یا تکانش جنسی به شکل های تازه تجلی میکند، تغییرات صفات جنسی ثانویه و انعکاس آنها در بدن، از نظر یادگیری و بیان مسائل عاطفی و جنسی اهمیت دارد.

پسران، اوج لذت جنسی را در خواب تجربه میکنند و به انزال می رسند و دختران نیز، رویاهای شهوانی دارند، که به اوج لذت جنسی شبانه منجر می شود.

نوجوان، برای کشف خویش، به دنبال برقراری ارتباط با دیگران است


نوجوان، خویشتن خود را، در روابط با دیگران کشف می کند، در این میان، روابط با جنس مخالف، اهمیت بیشتری دارد، زیرا نوجوان، برای بریدن از وابستگی کودکی و کسب استقلال بزرگسالی و همچنین کنترل هیجانهای عاطفی و جنسی خویش به دنبال مأمنی میگردد.

احساسات عاشقانه و عشق آتشین


در روابط نوجوان با جنس مخالف، احساسات عاشقانه شکل میگیرد. ترکیبی از پختگی جنسی، فشارهای اجتماعی، جذابیت جنسی و مشغولیت جنسی و مشغولیت های ذهنی است، همراه با تلاش برای کسب استقلال به یک نیروی فوق العاده آتشین عشق تبدیل میشود.

آنچه مسلم است، نوجوان بعد از به دست آوردن تمام خواسته هایش، متوجه میشود که عشق سراسر وجود او را فرا نگرفته بوده، بلکه برای بدست آوردن خویشتن و کسب استقلال، تلاش کرده است.

بعد از این آگاهی، نوجوان با سقوط عشق آتشین خویش، مواجه میشود. کم کم، نوجوان، بزرگ تر شده و به دوره ی جوانی، راه پیدا میکند، دردوران جوانی نیز، به دلیل عدم درک درست از حقیقت عشق، به دنبال عشق های آتشین بوده و در نهایت، جوان، به سوی بسیاری از ناهنجاری های جامعه، مانند: اعتیاد، بی بند و باری جنسی و ... رفته و در این بین، به بسیاری از بیماری های روانی و عفونی، همانند ایدز، مبتلا می شود.

دلیل بوجود آمدن عشق آتشین


مهمترین دلیل عشق های آتشین و آسیب های اجتماعی حاصل از آن، عدم دانستن معنای حقیقی عشق می باشد.

برگرفته از کتاب معنای عشق، همین است

نوشته خسرو آقازاده و فاطمه جمال آبادی