آیا فرادرمانی واقعیت دارد؟
آیا فرادرمانی واقعیت دارد؟
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، گفته میشود اخیراً چند نفر از مربیان فرقه کیهانی به علت فعالیتهای غیرقانونی بازداشت شدهاند، این در حالی است که «م.ع.ط» سرکرده عرفان کیهانی به جرم اعمال غیرقانونی و غیرشرعی مدتی است در زندان به سر میبرد. از جرایم این فرقه انجام فعالیت غیرقانونی در سطح کشور است که به همین منظور مجوز مؤسسه کیهانی از طرف مقام قضایی لغو شده است و این کلاسها غیرقانونی شناخته میشود و با کسانی که مبادرت به تشکیل این کلاسها کنند برخورد قضایی خواهد شد. رئیس فرقه که در اواسط دهه هفتاد شمسی با ادعای فرادرمانی آرام آرام شروع به فعالیت کرد، در سال 1383 تلاش کرد که در قالب یک مؤسسه به فعالیت خود ادامه دهد. هر چند که رئیس فرقه چندین بار احضار و دستگیر شده و به وی تذکراتی مبنی بر تخلفات قانونی دادهاند، اما در غیاب او مسترهایش -بالاترین اعضای عرفان حلقه(مربیان)- پنهانی فرقه او را رهبری میکنند، از نکات جالب توجه این است که «مع.ط» با اینکه مدرک دیپلم او توسط مراجع علمی محرز نشده است، در برخی مجامع خود را مهندس یا دکتر معرفی کرده است. سرگذشت ابهام آمیز رئیس عرفان حلقه برای پیچیدگی شخصی او همچنان سایه انداخته است، «م.ع.ط» که مدتها در خارج از کشور به سر میبرده است با آشنا شدن با برخی از روشهای فرقهای و تلفیق دادههای آنان به ایجاد عرفان حلقه مبادرتکرده، بعد از انجام فعالیتهای غیر قانونی و شکایت شاکیان خصوصی و برخی از نهادها و سازمانها مانند وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی زندانی شده است. وی سه سال پیش بعد از تعهد دادن برای شناخت عوامل و همکاری بیشتر در این زمینه آزاد شد؛ ولی پس از آزادی به جای همکاری سعی کرد از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را ببرد و تشکیلات خود را سامان دهد، همچنین در این مدت با خارج از کشور ارتباط برقرار کرد. در همین راستا به سرعت ارتباط با کشورهای آسیای میانه برقرار کرد و با اخذ مبالغی از مربیان خود از دانشگاههای برخی کشورهای آسیای میانه مدرک دکترا را -به هیچ وجه این مدارک از سوی آموزش عالی و وزارت بهداشت و درمان مورد قبول نیست- دریافت کرد، البته از آنجایی که مدرک دکترای وی مشروط به ارائه مستندات علمی بوده، خود به خود از سوی دانشگاه ارائه کننده مدرک پس از اتمام مهلت داده شده ملغی اعلام شد، در چنین شرایطی که «م.ع.ط» هیچگاه نتوانست ادعای خویش مبنی بر علم بودن دانستههای خود را در محافل علمی جهان به اثبات برساند، اما باز هم بدون دارا بودن ماهیت علمی همچنان بر فرادرمانی و اندیشههای خود اصرار دارد! به منظور آشنایی بیشتر با ادعای رئیس فرقه شعور کیهانی مبنی بر فرادرمانی برخی از فیلمهای جلسات آموزشی وی را با حضور سه کارشناس و منتقد عرفان حلقه مورد بازبینی قرار دادیم، چیزی که در بیشتر این جلسات خودنمایی میکرد «م.ع.ط» سعی میکرده به اصطلاح خودش بعد از فرادرمانی و یا تشعشع دفاعی وانمود کند با برونریزی این افراد در بهبودی بیماری آنها موفق بوده است، در حالی که کارشناسان برنامه نظرات دیگری داشتند که در ادامه میآید:
*محمدی: شفای موقت غیرمعمول با شکست روبرو شده است
محمد محمدی کارشناس فرقهها ابتدا در پاسخ به اینکه تا چه حد ادعای شفای بیماری توسط رئیس فرقه کیهانی اثبات شده است، به تقسیمبندی شفا یا درمان در ماهیت بیرونی پرداخته و ابراز میدارد: با توجه به مبانی دین اسلام اعتقادمان این است که شفا و سلامتی کامل عضو بیمار شده وجود دارد، به گونهای که یک انسان با توسل به بارگاه الهی و ائمه معصومین(ع) میتواند شفا یابد که این نوع شفا دائمی است و انسان به سلامتی کامل آن عضو دست پیدا میکند. وی با اشاره به اینکه در شفای موقت غیر معمول حاصل از فرادرمانی شعور کیهانی شفای کامل به دست نمیآید، میافزاید: ما این نوع شفا را الهی نمیدانیم، حتی نمیتوان از آن به عنوان فرادرمانی نام برد، بلکه فرا دارویی است که در عرفان حلقه سعی میکند از طریق اتصال و نظر به ظاهر در فرد بهبودی حاصل کند که یک ادعای بیهودهای است. محمدی در ادامه به برخی از مبانی اندیشهای «م.ع.ط» اشاره میکند و اظهار میدارد: رئیس شعور کیهانی سلسله رسالت الهی(خداوند، پیامبران و امامان) را قبول ندارد و معتقد است که اگر اتصالی قرار است اتفاق بیفتد باید از طریق روح القدس-روح الامین یا جبرئیل- صورت بگیرد! در واقع وی تلاش میکند این گونه القا کند که مبانی اندیشهای او از طریق وحی و الهاماتی از مرکز هوشمند جهان بوده است. حالا این مرکز هوشمندی کجای جهان است؟ این را ظاهراً فقط او میداند و بس. *ماجرای عرفان حلقه و سال 2012 وی میافزاید: رئیس فرقه کیهانی در یکی از جلسات سخنرانی خود در کمیته عرفان این فرقه درباره ماجرای نازل شدن قرآن بر قلب پیامبر(ص) این چنین بیان میکند که پیامبر(ص) چون به واژههای عربی آشنا بوده همانند من که یک نویسنده هستم و با واژهها آشنا هستم و مینویسم، وی نیز قرآن را این گونه نوشته است! که این سخنان «م.ع.ط» در همان جلسه مورد واکنش یکی از مسترها قرار میگیرد و میگوید: همه ما میدانیم پیامبر(ص) امی بوده و هیچ گونه سواد خواندن و نوشتن نداشته است و قرآن از سوی خداست. این کارشناس فرقه با اشاره به اینکه طبق نص قرآن کریم معتقد هستیم که رسول اکرم(ص) مطابق با هوا و هوس خود سخن نمیگوید و هر آنچه بیان میکند بر اساس وحی الهی است« یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى »، میگوید: این سخنان رئیس فرقه کیهانی قابل اثبات نیست، در صورتی وی این ادعا را مطرح میکند که هر پیامبر و نبیای که از سوی خدواند بر بشر فرستاده میشد دارای معجزه است، در حالی که «م.ع.ط» با این ادعاهای خود نتوانسته است از خود معجزهای ارائه دهد! وی درباره شاهد این ادعای خود به ماجرایی اشاره میکند و میافزاید: رئیس این فرقه معتقد است که در آخر الزمان عرفان حلقه تنها فرقهای است که میتواند جهان را از بحران نجات دهد و بر اساس این ایده معتقد بود که در سال 2012 همه چیز رو به نابودی میرود و این رئیس فرقه کیهانی است که میتواند جلوی نابودی جهان را بگیرد. در حالی که در همین سال وی به زندان افتاد و هیچ اتفاق ناگواری برای انقراض جهان پیش نیامد.
*قاسمی: عرفان حلقه از نیروهای شیطانی برای درمان موقت استفاده میکند
حجتالاسلام والمسلمین محمودرضا قاسمی نیز که یکی از منتقدان این فرقه است، از زاویه دیگر به موضوع نگریسته و با اشاره به اینکه «م.ع.ط» در قالب فرادرمانی خود در اشخاص مختلف موجب بغرنج شدن بیماری آنها شده است، میگوید: در واقع رئیس عرفان حلقه با ورود نیروهای منفی در بدن اشخاص موجب شده است که راه و تسلط اجنه و نیروهای شیطانی را به درون آنها باز کند ، وی نام آن را برون ریزی (ویروسهای شبکه منفی) گذاشته است، اما در حقیقت درونریزی آن نیروها است و در این شرایط فرد بعد از ترک اتصال شاهد عود بیماری و حتی وخیم شدن بیماریاش نسبت به قبل میشود، یعنی اینها برونریزی ندارند بلکه در اصل درونریزی دارند و شاهد این گفته هم افراد آسیبدیده هسند که هر کدام مدتهاست دچار این وضعیت شده و بهبودی نیافتهاند. وی با بیان اینکه فرادرمانی ادعایی رئیس عرفان حلقه مبتنی بر پشتوانه الهی و دینی نیست، آن درمان کوتاه را خاستگاه نیروهای منفی میخواند و میافزاید: در کتابخانه شخصی «م.ع.ط» کتاب های بسیاری از فرقههای انحرافی نظیر کابالا، ریکی، بودا و غیره به چشم میخورد که بیشتر آنها توسط وی بارها خوانده شده و در کنار صفحات این کتابها حاشیهها، خط کشی زیر جملهها و حتی یادداشتبرداری از مفاهیم و آموزههای فرقههای انحرافی به کرات به چشم میخورد.
*سفر چند ماهه رئیس عرفان حلقه به ژاپن
قاسمی در اثبات ادعای خویش به سفر چند ماهه رئیس عرفان حلقه به ژاپن اشاره میکند و این چنین اظهار میدارد: میان شعور کیهانی و ریکی ژاپنی شباهتهای بسیار یافت میشود که نشان میدهد «م.ع.ط» به شدت از آن تأثیر پذیرفته و با توجه به آشنایی که نسبت به دیگر فرق انحرافی داشته است مبانی اندیشهای خود را شکل داده است. وی ادامه میدهد: فرقه ریکی اعتقاد دارد که از طریق روح ریکی میتواند به اوج برسد(در حالی که عملاً این اتفاق نمیافتد بلکه آنها با اعتراف مسترهای فرقه با روحهای سرگردان ارتباط برقرار میکنند!) در عرفان حلقه هم اعتقاد به اتصال از طریق شعور کیهانی است(خدا و آموزههای دینی جایی ندارند)، واژه «مستر» در ریکی و عرفان حلقه یک مفهوم را دارد، همچنین شباهتهای سمبلیک در این دو فرقه به چشم میخورد، در ریکی سمبلهای کتبی و در عرفان حلقه سمبلهای شفاهی وجود دارد. ظاهرا رئیس این فرقه «ریکی» را در سفر به ژاپن در اوایل دهه 60 آموخته و از همان جا مسیر ارتباط خرافی با ارواح (کالبد ذهنی) را آموخته است، ارتباط با ارواح بر اساس علوم وحیانی و عقلی رد شده است.
*تقدس شیطان و نقش ویروسهای شبکه منفی در افراد جن زده!
این منتقد عرفان کیهانی با اشاره به اینکه در یکی از جلسات مناظره بارها سعی شد تا رئیس فرقه جمله «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» را بر زبان جاری سازد و وی از گفتن آن امتناع کرد، اعتقاد به تقدس شیطان را یکی از مهمترین نقدهای وارد بر این فرقه میداند و میگوید: در تشعشع دفاعی وی معتقد است که موجودات غیر ارگانیک و کالبدهای ذهنی(روحهای سرگردان) و ویروسهای شبکه منفی را از درون انسانها خارج میسازد!، نه تنها این کار به واقع صورت نمیگیرد، بلکه زمینه ورود نیروهای منفی به روح و روان افراد را فراهم میسازد و اکثر افرادی که وارد حلقه تشعشع دفاعی شدهاند، دچار روانپریشی شده و در نهایت در بیمارستانهای روانی بستری شدهاند.
*گلبازگیر: رد پای مبانی اندیشههای عرفان حلقه در کتابهای فرقههای شرقی و غربی یافت میشود
مریم گلبازگیر، مدیر سایت «نجات از حلقه» که خود دو ترم از کلاسهای حلقه را سپری کرده و از این فرقه جدا شده است، در ابتدای سخنان خود اظهار میدارد: با توجه به اینکه علاقهمند به مباحث پژوهشی بودم، سعی کردم که ببینم اندیشههای رئیس عرفان حلقه از کجا شکل گرفته است، به همین دلیل آموزههای شعور کیهانی را در کتابها جستوجو کردم تا اینکه در یکی از کتابهای «کارلوس کاستاندا» با عبارت «موجودات غیر ارگانیک» برخورد کردم؛ حال آنکه «م.ع.ط» مدعی است همه مفاهیم حلقه به او الهام شده و او اولین بازگو کننده آنهاست؛ پس نباید در جای دیگر مشابه این مفاهیم یافت شود. وی ادامه میدهد: بعد از این بود که کنجکاوی من بیشتر شد و خواستم بدانم که ریشههای بقیه مباحث رئیس عرفان حلقه کجاست که با تحقیق بیشتر دریافتم که میتوان مبانی اندیشهای آن را در بسیاری از فرق و عرفانهای کاذب نظیر کابالا، شمنیزم و... پیدا کرد. گلبازگیر در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس مبنی بر اینکه آیا از نزدیک شاهد بهبودی همکلاسیهایش در حلقه فرادرمانی بوده است، این گونه جواب میدهد: در وهله اول برخی از بیماریها درمان میشود؛ مانند دستدردی که خود من داشتم و خوب شد، اما بعد از مدتی دوباره بیماری من بازگشت، در بقیه اشخاص هم همین طور است، شاید درمانی صورت بگیرد؛ اما موقتی است و هنگامی که باز گردد، بیماری با شدت بیشتری بر میگردد. وی میافزاید: البته اصل قضیه را نمیتوان نفی کرد، به نظر من اتصالاتی اتفاق میافتد، اما اتصالات وحیانی نیست. به نظرم طاهری جادو میکند، البته انرژی این جادوها محدود است و تنها روی بعضی افراد – که آمادگی دریافت دارند- اثر میگذارد. اگر این گونه نباشد، پس چطور میشود که برخی افراد به آن شدت روانپریش میشوند! بر اساس این گزارش، این روزها که «م.ع.ط» در زندان به سر میبرد، در برخی از موارد اتهامی به اشد مجازات که شامل پرداخت جریمه نقدی یا چند سال محکوم به حبس میشود، مسترهایش همچنان به فعالیت غیرقانونی خود در جامعه ادامه میدهند که با توجه به لغو پروانه این مؤسسه ادامه این فعالیتها غیر قانونی است و مراجع قضایی موظف به پیگیریاند. در همین رابطه به زودی خبرگزاری فارس فیلمی از «م.ع.ط» و فعالیتهای سابق او منتشر میکند.
پاسخ : آیا فرادرمانی واقعیت دارد؟
نوید شتابیفرد، قربانی دیگری از رواج حلقه در تبریز
تاریخ ایجاد در شنبه, 16 آذر 1392 14:30 | http://www.nejatazhalghe.ir/template...rintButton.png | http://www.nejatazhalghe.ir/template...mailButton.png
بسم الله الرحمن الرحیم
نمیدونم سر گذشتم رو از کجا شروع کنم؛ ولی بهتره از معرفی خودم و سرگذشت خلاصه شده از سال 89 تا قبل ورودم به عرفان حلقه و رفتار و اخلاق و توانایهایم بگم. اسمم رو که میدونید، نوید شتابی فرد، متولد 1368، تا حد توانم از واجباتم روی برگردان نبودم و انجام میدادم و میدم؛ به غیر از روزه گرفتن که بنا به دلایل ضعف جسمانی قادر نیستم بگیرم و منع گشتم و ارادتمند به 14 معصوم و قمر منیر بنی هاشم که بخش اعظم دوستداریم به حضرت علی (ع) و حضرت ابوالفضل هست و اکثر مطالعات فرعیام در مورد زندگانی و کرامات ائمه بوده و عشقم بودن و حال میکردم به داشتن چنین پیشوایانی.
اوج بدبختیام در سال 89 بود و سه تن از بهترین عزیزانم رو از دست دادم و دو تا شوک بهم وارد کردن. اولین شوکم مربوط به اوایل فروردین 89 بود که داییم رو از دست دادم و شدیداً وابستش بودم و بهترین حامیه من تو کار و تحصیل بود و بدترین شوک رو در اواسط بهمن 89 که والدینم رو توی یک روز در اثر سانحه گازگرفتگی از دست دادم و از شوک فوتشون خارج نشده، ضربات پی در پی فامیل و تهمتها و نیشهایشان آغاز شد. تهمت از قبیل مصرف مواد مخدر، ارتباط با دختران و... . این حرکات و گفتههای فامیل مجبورم کرد که اخلاقم رو از یه آدم ساکت و با اخلاق که در فامیل زبانزد بود، به یه آدم خشن و آماده به مقابلبهمثل تغییر بدم.
اما برسیم به نحوه آشنایی من با حلقه:
در اواخر سال پیش بود که دو تا از فامیلامون که در شهریور همان سال وارد حلقه شده بودن و ترم 5 بودند، به خونشون دعوتم کردند و اتفاقی سوگندنامه ترم یکشون رو روی میز تلویزیون دیدم و پرسیدم که این چیه؟ گفتن مربوط به یه «عرفان اسلامی» هست و شروع به توضیحدادن کردند که هیچکدوم از گفتههاشون رو نمیتونستم بفهمم. عین احمقها فقط بله و آهان میگفتم و برام گنگ و نامفهوم بود. تصمیم گرفتم که وارد بشم و تا آخرش رو ببینم. گفتم مرگ یه بار شیون یبار.
چرا همسرم ادامه نداد؟
بسم الله گفتم، با همسرم ترم یک رو شروع کردم و تا ترم دفاعی با هم بودیم. اون گفت: من از مستر و این عرفان خوشم نیومد و شیطانپرستی هست و دلایلش برای ترک عرفان، بحث حجابی بود که مسترمون گفته بود. همسرم پرسیده بود عرفان در مورد حجاب چی میگه و او هم گفت: رعایت این حجاب که توی ایران حاکم هست و گذاشتنِ مو بیرون رو ممنوع کرده، عرفان میگه حجاب ظاهر مهم نیست، حجاب باطن مهمه. اگر رعایت حجاب ظاهر مهم بود، پس چه فرقی بین موهای سر و ابرو هست؟
همسرم دیگه حرفی نزد و برگشتیم خونه و گفت یه دفعه بگن لباس هم نپوشیم، چون اونم مهم نیست؛ اما بنا به درخواست من ادامه داد تا رسیدیم به ترم دفاعی که همسرم با «اجنههای سیاه» درگیر شد و کار تا جایی پیش رفته بود که حتی مسترمون هم نمیتونست کاری کنه. بنا به درخواست مادرزنم رفتند پیش دعانویس محلشون به نام «غلام». طبق گفتههای همسرم به محض ورودشون غلام گفت که جادویش کردند و تقصیر خودش هست. و ادامه داده: این خانم به کلاسی میرند که شیطانیه و با جنها کار میکنند و برای اینکه طرف به اونها پایبند باشه، با فرستادن جنها اونها رو میترسونند تا شدیداً وابسته بشن و نتونن بیرون بیان.
بعد از اینکه خانمم این مطالب رو به من گفت، بهش گفتم، ترم سه رو با یه مستر دیگه شروع کن و قبول کرد. اما دوباره کلاسها را قطع کرد، دلیلش هم خودکشی مادر مسترش بود و شرایط خودکشیش رو که شنید، گفت: «من نمیرم دیگه، هم باردارم و هم یقین کردم که گفتههای اون دعانویس درسته. خودم جهنم، بچم قربانی میشه. اون از مستر قبلیام که قیافش شبیه جنهایی شده که من میدیدم، اینم از اینکه مادر 65 سالش، بدون هیچ دلیلی خودکشی کرده. با تو هم کاری ندارم و امیدوارم به گفتههای من برسی. ولی ازت میخواهم اصرار به اومدنم نکنی؛ وگرنه باید طلاق بگیریم که به اعتقادات من ارزش قائل نمیشی.» و من امروز از این خوشحالم که متوجه گفتههای همسرم شدم.
ادعای مهندسی و امام زمانی طاهری در کلاسها
باید به خدمتتان عرض کنم، جلسه اول ترم یک که ملزم به تکمیل فرم ثبت نام شدم، بعدِ تحویل فرم مربوطه با کپی شناسنامه، مسترم یه نگاه به فرم کرد و گفت میدونی که با آقای طاهری همرشتهاید و ایشون «کارشناس و مهندس مکانیک» هستند و مدرکش رو از ترکیه گرفتن؟! گفتم: نه، خوشبحالشون، مهندس مکانیک هستند، چطور سر از عارفی درآورند؟
شروع کرد به نقل داستان و شرح حال طاهری و در بین گفتههاشون هم به این نکته رو اشاره کردند که بنا به گفتههای خود طاهری قبل از اینکه این مطالب بهش «وحی» بشه با خداوند در تضاد کامل بود، هر اتفاقی که میافتاد، از خدا ایراد میگرفت تا اینکه این مطالب بهشون وحی شد و با خدا آشتی کرد و تضادش رفع شد؛ گفتم چه خوب و شروع کردم به نشاندادن اشتیاق و فیلمبازیکردن که من طالب مطالبم و سیریناپذیر و با این اشتیاق نشوندادن و فیلمبازیکردنم، مسترم کلی سیدی که حاوی کلیه مطالب و گفتههای طاهری و دیدارهای مسترها با طاهری بود رو داد تا ببینم و کپی کنم و منم همین کار رو کردم که یه درایو کامپیوترم که حجمش حدود 200 گیگ هست رو به این موضوع اختصاص دادم.
در ترم سه که با ایشون بودم، بحث امام زمان و ظهور رو شروع کردن و سه تا از مقالات رو گفت: برو بخون که شامل «دام دجال»، «امام عصر» و «چند مقاله» بود و گفت: صفحات 99 تا 129 جلسه بعد رو هم که سه روز دیگست بخون و نظرت رو بگو.
منم توی خونه رفتم خوندم؛ نه یک، نه دوبار، بلکه ده بار و جلسه بعدیاش که 4 روز بعد بود، گفتم: 10 بار خوندم و به نکاتی پی بردم و خودت بگو که آیا برداشتم درسته یا نه. گفت: بگو تا با آره یا نه جوابت رو بگم.
گفتم: بنا به اون نوشتهها برداشتم این بود که امام زمان خود طاهری هست و دجال رو نفهمیدم.
با خنده گفت: امام زمان آره خود طاهری هست؛ ولی چطور ندونستی که دجال کیه؟ دجال هم اونیه که علیه طاهری به مبارزه بایسته (اسم و مقام رو گفتن؛ اما چون گفتهاند توی سایت نمیتونیم حرف سیاسی بزنیم، نمیتونم بیان کنم؛ ولی بارها توی کامنتهام گفتم که این ادعا رو دارند) بگذریم. بعد ترم 4 با اون شخص دچار درگیریهایی شدم. بگذریم از بدهیای که به من داره تا الان هم پس نداده و خدا میدونه که کی قاطیش میکنم و تحویل اطلاعات و مراجع قانونی میدم.
دو ماه بین کلاسهام وقفه انداختم و توی این دو ماه با نماینده آقای طاهری در تبریز آشنا شدم و تمام اتفاقات رو بهشون گزارش دادم. ایشون هم گفتن مستر رو عوض کن. خلاصه مسترم رو عوض کردم و بقیه راه رو با ایشون ادامه دادم؛ اما با تعویض مسترم با یه مستر دیگه هم پل زدم و ازشون مستفیز میشدم، دیدگاه مستر قبلیام رو هم به مستر جدید گفتم و هم به اون مستری که آشنا شدم و جالبش هم این بود که گفتههای مستر قبلی رو تأیید کردند!
تأثیرات حلقه در اخلاق و زندگی اجتماعی و شخصیام:
اخلاقم اوایل خوب بود و با همه به ملایمت رفتار میکردم و با همه کنار میاومدم و حتی دریافتیهایی داشتم که بماند؛ ولی با وجود اینکه نقش بازی میکردم، توی نقشم غرق شده بودم و رفتهرفته اخلاقم از این رو به اون رو شد. همه رو به چشم آلوده به انواع آلودگیها میدیدم. با کمترین حرکتی از طرفشون شخصیتشون رو به بهانه اینکه خودش نیست و کالبدهای ذهنیای است که تسخیرشون کردن و دارند حرف میزدن، میکوبیدم و بگیرید تا موقع رانندگی که کسی بهم راه نده، واویلا بود و به همین حد بسنده میکنم و زندگی شخصی هم بماند که به خودم و همسرم مربوط است و ایشون هم بنده رو بخشیدن و حلالم کردن.
برسیم به فعالیتهایی که زمان حلقهای بودنم، کردهام
1) تهیه مهرهای مستری برای اینکه پوز مستر قبلیام رو به خاک بمالم، به خاطر گفتهاش از اینکه مهرهای مسترا رو هوشمندی یا از دید حلقه (جبرئیل) درست میکنه و میده دفتر تهران و اونا هم اگر بتونن و تحت نظر نباشند، پخش میکنند «حتماً جبرئیل در بنده حلول کرده بود!»
2) ارائه سه نمونه ریورز و یه کلیپ از تذهیبها
3) مخالفتهای شدید و توهینهایی که به اعضای نجات از حلقه توی همین سایت کرده بودم و چها که به اینا گفتم جای خود
و باز هم اینجا با ذکر نام (خانم گلباز، خانم مهربان، مهتاب خانم، خانم میرزاییان، آقای اللاهیاری، بزرگوار گرامی آقای صفا ایرانی، وحید آقای عزیز و حجتالاسلام آقای حمزه شریفدوست) عذر میخواهم و درخواست میکنم بگن که حلالم کردند.
میپرسید که چرا حلقه رو رها کردم و براتون جای سوال شده که حالا حلقه رو میکوبم و علیه حلقه فعالیت میکنم؟
چندین عامل باعث شد که من علیه حلقه بشم:
1) ادعای دروغی مهندس بودن طاهری و امام زمان لقب دادن به ایشون
2) تناقضات شدید در گفتار و عملکردهای پیروان حلقه
3) توهینهای شدید به نظام
4) نسبت دادن تهیه مهر به جبرئیل
5) عدم رعایت حجاب و انتشار عکسهای خانوادگی شخصی و نیملخت اعضا در شبکه مجازی که این عرفان رو کاملاً اسلامی میدونن و به کمترین گفتههای شریعت و احکام پایبند نیستند و میگویند همه ما تن واحده هستیم و این جسم هم بعد مرگمون زیر خروارها خاک میمونه.
6) تهدیدها و توهینها بعد از جداشدن از کلاسها توسط اقوام عضو حلقه که مطمئنم کرد، انتخاب درستیه. در زیر دو نمونه از پیامها رو با کلی سانسور میزارم:
الف) یکی از مسترهای تبریز که فامیل هم هست، وقتی که فهمیده به قول خود حلقهایها ریزش کردم، پیامک دادن و علت ریزش رو پرسیدن و منم در سه بند دلایل خود را نوشتم که دو بند اول بماند؛ ولی در بند 3 این رو نوشتم: مگه نمیگن این عرفان از قرآن گرفته شده، پس چرا طاهری ادعا کرده که قرآن با خودش مشکل و تضاد داره؟ البته ریوزش هم که هیچ خودتون ادعا میکنید توی ریوز هرگونه فحش، منفی هست، بعد به طاهری که میرسید میگید مونده به کاربردش و برای چه چیزی بودنش؟ (بیچاره خوانندگانی که بنا به فتوای این حلقهایها آهنگاشون شیطانی اعلام شده و با آبرشون بازی کردن)
اما جواب اون شخص به من: راجب قرآن بگم از قرآن 2 نوع برداشت میتونیم کنیم. یکیش که برداشت منفی هست که فالگیرا استفاده میکنن، دیگری هم که برداشت مثبت هست که در راه کمال استفاده میشه. برای همین استاد (طاهری) چنین حرفی زده. در ضمن دیگه در مورد استاد چیزی نگو که بازتابش رو حتماً تو و بچت خواهید دید. به خودت بیا. زنت حاملست.
ب) بیشرف چرا به عرفان حلقه توهین میکنی و دافعه ایجاد میکنی؟ بدبخت بترس از کاری که گریبانت رو بگیرد. از جان بچت بترس بیشرف پست
6) الطاف ائمه اطهار و بیشتر از آنها لطف خداوند و قرآن
7) آهنگ آقای علی فانی بنام به طاها به یاسین
8) تحقیق در مورد شعر ترم اول همه ما خود مسیح عالمیم که مولانا به هیچ عنوان چنین شعری نداشته
9) عدم توانایی اعضای حلقه در پاسخگویی به سوالات و هنگ کردنشون
10) فعالیتهای سیاسی در داخل و خارج از کشور
11) توهین به مقدسات و پیامبران و رد کلیه روایات
12) موحد خواندن ابلیس
اما تجربیات رو هم دیدم و دارم، دیدم که چطور این حلقه باعث از هم پاشیدن خانواده شده و زن و شوهر طلاق گرفتن.
دیدم که مرد خونه به زنش نمیتونه بگه پوشک بچه رو عوض کن، پاهاش میسوزه و اینو جواب بشنوه که: تو نیستی داری حرف میزنی و ویروسات هست داره اینو میگه. و اون بیچاره خسته و خراب بیاد پوشک بچش رو عوض کنه.
دیدم که زن خونه به بهانه کلاس رفتن، ناهار نزاره و روز استراحت شوهرش رو خراب کنه.