دروغ شاخدار محمدعلی اینانلو در برنامه 90
سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! +اسناد
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1...140448_522.jpgشاید ایراد از فردوسی پور هم باشد؛ مجری توانمندی که سعی میکند از ریزترین مسائل پیرامون فوتبال آگاهی یافته و به بهانه فوتبال، گاه سوژه های اجتماعی، محرومیت ها، معضلات و... را هم به نوعی ظریف پیگیری میکند تا به حق یکی از موفق ترین چهرههای تلویزیونی کشور در سالهای گذشته لقب بگیرد اما گویا درج تصویر یوز برایش جذابیت نداشته که فرصتی به مطالعه پیرامون آن اختصاص نداده تا دست کم بتواند دروغ آشکار مهمان تلفن برنامهاش را برملا کند.
به گزارش «تابناک»، برای نخستین بار در دنیای فوتبال قرار است یک تیم با پیراهنی منقش به تصویر یک گونه در خطر انقراض در جام جهانی به میدان برود؛ این اتفاق مهم موجب شد که برنامه پر بیننده نود به سراغ حیات وحش رفته و گفتوگویی تلفنی داشته باشد با «محمدعلی اینانلو»؛ همان مجری سبیلوی صداوسیما و شبکه شیک جام جم که برای فارسی زبانان ایران و جهان از محیط زیست ایران میگوید اما به تازگی آشکار شده که چندان دوست دار محیط زیست نیست!
شکارچی کهنه کار که پس از دستگیری ماه گذشته برادرش به جرم شکار غیرقانونی، همه عالم و آدم را مقصر خوانده بود الا برادرش، به عنوان «کارشناس محیط زیست» روی خط برنامه زنده آمد و در بی اطلاعی مجری و عوامل برنامه نود، ادعایی مطرح کرد که همه را انگشت به دهن گذاشت؛ «ایده اولیه این ماجرا به من اختصاص داشت ولی طرحی که سرانجام روی پیراهن تیم ملی رفت، با آنچه انتظار داشتیم متفاوت است.» دروغی آشکار و شاخدار که به راحتی قبل اثبات است.
اگر خبرنگاران و اصحاب رسانه به کمک مقاله محمد درویش، فعال نام آشنای محیط زیست از این پیشنهاد آگاه شده (اصل مقاله را اینجا بخوانید) و همه به نیکی میدانند که درویش در همان مقاله صاحب این ایده را «آرش نورآقایی»، از پیشکسوتان و فعالان حوزه میراث فرهنگی و بومگردی کشور معرفی کرده است، حالا که این ایده اجرایی شده و جای خوشحالی دارد، بینندگان نود به واسطه سخنان کذب اینانلو فرض متفاوتی در ذهنشان شکل گرفت.
ماجرا زمانی جالب تر میشود که بدانیم نورآقایی، ایده پرداز اصلی ماجرا حدود شش ماه پیش در سایت شخصی خود، ضمن توضیح ایدهاش برای ویرایش و بهره برداری، از دو تن به عنوان افرادی که ایده را با ایشان در میان نهاده نام برده است؛ دکتر ناصر کرمی و محمد درویش نه اینانلویی که همه را محکوم به بی اخلاقی میکند اما از فرصت به دست آورده در برنامه نود برای زدودن زشتی های منتسب به خود بهره گرفته و در این راه از دروغگویی نیز ابایی ندارد.
نظرات درج شده ذیل پست «امیدوارم اجرایی باشد» هم جالب توجه است؛ دوست داران محیط زیست هر یک راهی برای حمایت از این ایده معرفی کرده و آنچنان یکپارچه نشان دادهاند که میتواند چرایی وقوع این اتفاق مبارک در بلبشوی مدیریتی کشورمان را دریافت اما جالب اینجاست که یکی تهیه تصاویر را عهده دار شده، دیگری ماجرا را به دیگر فعالان محیط زیستی و به ویژه خبرنگاران این حوزه اطلاع داده و خلاصه از هر دری سخن گفته شده و از بسیاری یاد شده الا اینانلو!
البته این گونه هم نبوده که اینانلو بی اطلاع از ماجرا باشد بلکه ایده پرداز اصلی ماجرا در پست بعدی خود از کسانی که ایدهاش را پیگیری کردهاند، صمیمانه قدر دانی کرده و از اینانلو هم نام برده است؛ بی اطلاع از اینکه ممکن است روزی همین فرد نام همه را زیر سبیلی رد کرده و خودش را عامل دست یابی به موفقیت بزرگ حاصل شده بنامد!
چگونهاش را نمیدانیم ولی اینانلو از ماجرا آگاهی یافت و به عنوان چهرهای رسانهای و احتمالا صاحب نفوذ در سازمان عریض و طویل صداوسیما، چندین هفته بعد و زمانی که حتی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال درباره این ایده اظهار نظر کرده بود، در یک برنامه رادیویی (اینجا بشنوید و از اینجا دانلود کنید) از ایده مطرح شده استقبال کرد تا نامش به این طرح سنجاق شود.
خوب که به گفتوگوی رادیویی آن روز دقیق شویم، درخواهیم یافت از همان زمان نیت اینانلو از ورود به ماجرا قابل حدس مینمود و احتمالا به همین دلیل سخنان اینانلو سخنان خود را با «از این پیشنهاد استقبال می کنم...» شروع کرد تا به «ما اگر پیشنهاد بدهیم که در جام جهانی، یوزپلنگ به عنوان نماد ایران باشد، به جاست»!
همه ابهامات مجابمان کرد تا با نور آقایی هم کلام شده و از او بپرسیم نظرش راجع به ادعای اینانلو چیست؟ اما انتظار نداشتیم که این پاسخ را از ایده پرداز درج تصویر یوز روی پیراهن ملی پوشان بشنویم: «تمایل ندارم در این باره صحبت کنم. برای من اصل موضوع مهم است که خوش بختانه موفقیت آمیز بود و سنت فیفا را شکست؛ اینکه بعد چه شد و چه کسی بهره برد و چه کسی نه، مهم نیست. تا همین لحظه موفقیت های بزرگی به دست آمده که بهتر است به آنها بپردازیم.»
با این تفاسیر به نظر راحت تر از قبل میتوان قضاوت کرد که چه کسی چسبیده محیط زیست و یوز ایرانی ست و چه کسی قصد دارد با پز محیط زیست دوستی، حتی از نمد ورود یوز به زمین فوتبال برای خود کلاه بسازد!
پاسخ : دروغ شاخدار محمدعلی اینانلو در برنامه 90
نامه سرگشاده محمد تاجران به اینانلو
سلام جناب اینانلو
من محمد تاجران هستم، همون رفیق عباث جعفری که بعد از حادثه دیدنش ۳ ماه به دنبالش میگشت توی نپال.
از عباث گاهی در مورد شما حرف هایی شنیده بودم و بعضی از گفتههایتان در مورد عباث بعد از حادثه دیدنش خیلی با چیزی که از عباث شنیده بودم تناقض آشکاری داشت اما چون دیگر عباثی نبود که حقیقت را بدانم و بازار دوستیها و ارادتها به عباث گرم بود در پی اون حادثه و هر کسی در پی بافت کلاهی بود از نمد به آب رفته عباث و شما هم به حق کم نگذاشتید.
آنقدر گفتهایتان برام مهم نبود که زحمت بکشم و چند خطی بنویسم و بنا به روحیه خود عباث که بنای پاسخ دادن به هر چیزی را نداشت سکوت کردم.
اما گویا این همه سکوت از طرف همه اهالی طبیعت گردی و محیط زیست شما رو به این توهم انداخته است که گویا اینجا قحط الرجال است و شما تنها مرد این میدان !!!
راستی هرگز به این مساله فکر کرده اید چرا کسی نمیگوید که محمد درویش را به جرم شکار گرفته اند؟
اما به دلیل اینکه اینبار ساکت نشستن خود ظلمی است به محیط زیست و فرهنگ ایران چند خطی برایتان نوشتم!! اگر الان هم آرش نور آقایی دلگیر از رفتار زشت شما تصمیم به دوری نمیگرفت باز ساکت بودیم و مینشستیم و میخندیدیم به بازیهای کودکانه شما!! اما به قول سعدی ساکت نشستن به وقت سخن گویی خود ظلمی است و به یادگار چند خطی برایتان نوشتم که بدانید ما اهالی طبیعت گردی و محیط زیست آنچنان که شما میپندارید نادان نیستیم که هر حرف بی ریشه ای را بپذیریم!! و شما مسلما هر آنجایی که مورد احترام باشید در میان طبیعت گردان و فعالان حقیقی محیط زیست جایگاهی آنچنان که خود میپندارید ندارید!
به نام زدن ایده حضور یوز در برزیل و بهرهبرداری زشت از ( بر این واژه تأکید میکنم چون چیزی غیر از آن نیست !!) آن در حضور مردم ایران را شاید بتوان زیر سبیلهای درشتتان رد کرد ولی آنچه که انسانها را در تاریخ ماندگار میکند سلامت رفتارشان است که گویی شما چندان بهره ای از آن نشان ندادید!!( حداقل در این مورد و آنچه که من از عباث میدانم !).
بگذریم…کلام کوتاه میکنم که وقت بنده و همه آنهایی که در حوزه گردشگری و طبیعت کار میکنند ارزشمند تر از آن است که صرف پرداختن به این موضوع گردد.
تنها امید دارم که آرش عزیز صبورانه این کودکی و جاه طلبی شما را نادیده بگیرد و همچنان عاشق به راهی که در پیش گرفته است برای اعتلای این سرزمین ( منظور جائی است که سهم شما از آن نان است و سهم عاشقهای آن خون دل !) ادامه دهد که شما را نمیدانم ولی ما و این سرزمین به امثال آرش هنوز خیلی نیاز مندیم !
متأسفانه برای رفتارتان احترامی قائل نیستم !!
محمد تاجران
پاسخ : دروغ شاخدار محمدعلی اینانلو در برنامه 90
جوابه جناب نورآقایی
چقدر تو بزرگواری مَرد!
قبل از هر چیز عرض کنم که این آخرین نوشته بنده در رابطه با پروژه “حضور یوزپلنگ آسیایی در جام جهانی” است و رسما از این داستان خداحافظی می کنم. هرجور حساب می کنم می بینم که دیگر ارزشش را ندارد.
به نظرم از اینجا به بعد اگر تصمیم گیری در رابطه با این پروژه در دست متخصصان محیط زیست باشد بهتر است. اگر این پروژه دستاوردی داشته، تقدیم به ایران و ایرانی و اگر اشتباه کردیم، رسما عذرخواهی می کنم.
اما می ماند ابراز ارادتمندی بنده به یک مرد بزرگ!
می خواهم بگویم واقعا مرد بزرگی هستید! زنده باد شما!
فقط نمی دانم چرا،
وقتی که در یکی از جلسات ماهیانه باشگاه هنر و طبیعت، از زبان “محمد درویش” و “هومن جوکار” گفته شد که اصل ایده از کجاست، چیزی را که امشب در برنامه نود گفتید، آن روز نگفتید؟ چرا وقتی من به “محمد درویش” گل اهدا می کردم، نگفتید آنچه را که امشب گفتید؟ چرا وقتی خودتان در محفل خودتان سخنرانی کردید، نگفتید که این ایده از شما بوده و نباید به اسم آرش نورآقایی تمام شود؟
فقط نمی دانم چرا،
وقتی هومن جوکار در برنامه ۱/۶۱۸ می خواسته بگوید که اصل این ایده کجاست، به او گفتید لزومی ندارد که عنوان شود؟
فقط نمی دانم چرا،
در جلسات کارگروه که جمعا سه مرتبه در آن شرکت کردید، هر وقت که از بنده به عنوان ایده پرداز این جریان حرف زده می شد، موضوعی را که امشب در برنامه نود گفتید، نگفتید؟
فقط نمی دانم چرا،
این همه مدت که “محمد درویش” در مورد کل قضییه مطلب نوشته و هر مرتبه هم اسم بنده را عنوان می کرده، هیچ نگفتید؟
فقط نمی دانم چرا،
در روزنامه گُل که در تاریخ شنبه ۵ دی منتشر شده، چنین مصاحبه ای کردید؟
سوال خبرنگار: این داستان قرار گرفتن تصویر پوزپلنگ ایرانی به عنوان نماد ایرانی روی پیراهن تیم ملیپوشان در جام جهانی برزیل از کجا پیدا شد؟
جواب شما: این برنامه کار یا پیشنهاد یک یا دو نفر نیست. یک کارگروه مرکب از افرادی از محیط زیست، فعالان محیط زیست، فدراسیون فوتبال و سازمان میراث فرهنگی به دنبال این برنامه بودند.
(عین جملات منتشر شده در روزنامه گُل را اینجا نوشته ام)
راستی چرا در جواب این خبرنگار نگفتید آنچه را که امشب در برنامه نود گفتید؟ چرا نگفتید که شما اولین نفر بودید و به صورت اتفاقی آرش نورآقایی دو روز بعد از شما این پیشنهاد را مطرح کرده؟ واقعا چرا نگفتید؟ واقعا چرا آنقدر صبر کردید تا طرح بر روی پیراهن ظاهر شود و بعد حقیقت را افشا کنید؟
من از شما عذرخواهی می کنم که هستم! ببخشید واقعا!
پی نوشت:
۱- وقتی خواستم در وادی فرهنگ کار کنم و برای دکتر “منوچهر ستوده” مراسم برگزار کنم، یکی آمد و به استاد ستوده گفت که نورآقایی دارد از اسم تو سوء استفاده می کند و به نام تو از مردم پول می گیرد.
او که این را به ستوده گفت، با بنده دوست بود.
۲- وقتی خواستم در عرصه گردشگری کار کنم، یکی در کلاس های گردشگری که خودش و بنده درس می دادیم بنده را بی سواد خواند و نظر هنرجویان را نسبت به بنده منفی کرد.
او که این را در کلاس گفت، با بنده دوست بود.
۳- وقتی خواستم در عرصه محیط زیست کار کنم، …
…
۴- می خواهم بگویم اگر همه چیز را رها کنم و بروم یک گوشه ی دور برای خودم بیل بزنم، آیا کسی هست که من ممکن است مزاحمش بشوم؟
پاسخ : دروغ شاخدار محمدعلی اینانلو در برنامه 90
جوابه جناب نورآقایی
چقدر تو بزرگواری مَرد!
قبل از هر چیز عرض کنم که این آخرین نوشته بنده در رابطه با پروژه “حضور یوزپلنگ آسیایی در جام جهانی” است و رسما از این داستان خداحافظی می کنم. هرجور حساب می کنم می بینم که دیگر ارزشش را ندارد.
به نظرم از اینجا به بعد اگر تصمیم گیری در رابطه با این پروژه در دست متخصصان محیط زیست باشد بهتر است. اگر این پروژه دستاوردی داشته، تقدیم به ایران و ایرانی و اگر اشتباه کردیم، رسما عذرخواهی می کنم.
اما می ماند ابراز ارادتمندی بنده به یک مرد بزرگ!
می خواهم بگویم واقعا مرد بزرگی هستید! زنده باد شما!
فقط نمی دانم چرا،
وقتی که در یکی از جلسات ماهیانه باشگاه هنر و طبیعت، از زبان “محمد درویش” و “هومن جوکار” گفته شد که اصل ایده از کجاست، چیزی را که امشب در برنامه نود گفتید، آن روز نگفتید؟ چرا وقتی من به “محمد درویش” گل اهدا می کردم، نگفتید آنچه را که امشب گفتید؟ چرا وقتی خودتان در محفل خودتان سخنرانی کردید، نگفتید که این ایده از شما بوده و نباید به اسم آرش نورآقایی تمام شود؟
فقط نمی دانم چرا،
وقتی هومن جوکار در برنامه ۱/۶۱۸ می خواسته بگوید که اصل این ایده کجاست، به او گفتید لزومی ندارد که عنوان شود؟
فقط نمی دانم چرا،
در جلسات کارگروه که جمعا سه مرتبه در آن شرکت کردید، هر وقت که از بنده به عنوان ایده پرداز این جریان حرف زده می شد، موضوعی را که امشب در برنامه نود گفتید، نگفتید؟
فقط نمی دانم چرا،
این همه مدت که “محمد درویش” در مورد کل قضییه مطلب نوشته و هر مرتبه هم اسم بنده را عنوان می کرده، هیچ نگفتید؟
فقط نمی دانم چرا،
در روزنامه گُل که در تاریخ شنبه ۵ دی منتشر شده، چنین مصاحبه ای کردید؟
سوال خبرنگار: این داستان قرار گرفتن تصویر پوزپلنگ ایرانی به عنوان نماد ایرانی روی پیراهن تیم ملیپوشان در جام جهانی برزیل از کجا پیدا شد؟
جواب شما: این برنامه کار یا پیشنهاد یک یا دو نفر نیست. یک کارگروه مرکب از افرادی از محیط زیست، فعالان محیط زیست، فدراسیون فوتبال و سازمان میراث فرهنگی به دنبال این برنامه بودند.
(عین جملات منتشر شده در روزنامه گُل را اینجا نوشته ام)
راستی چرا در جواب این خبرنگار نگفتید آنچه را که امشب در برنامه نود گفتید؟ چرا نگفتید که شما اولین نفر بودید و به صورت اتفاقی آرش نورآقایی دو روز بعد از شما این پیشنهاد را مطرح کرده؟ واقعا چرا نگفتید؟ واقعا چرا آنقدر صبر کردید تا طرح بر روی پیراهن ظاهر شود و بعد حقیقت را افشا کنید؟
من از شما عذرخواهی می کنم که هستم! ببخشید واقعا!
پی نوشت:
۱- وقتی خواستم در وادی فرهنگ کار کنم و برای دکتر “منوچهر ستوده” مراسم برگزار کنم، یکی آمد و به استاد ستوده گفت که نورآقایی دارد از اسم تو سوء استفاده می کند و به نام تو از مردم پول می گیرد.
او که این را به ستوده گفت، با بنده دوست بود.
۲- وقتی خواستم در عرصه گردشگری کار کنم، یکی در کلاس های گردشگری که خودش و بنده درس می دادیم بنده را بی سواد خواند و نظر هنرجویان را نسبت به بنده منفی کرد.
او که این را در کلاس گفت، با بنده دوست بود.
۳- وقتی خواستم در عرصه محیط زیست کار کنم، …
…
۴- می خواهم بگویم اگر همه چیز را رها کنم و بروم یک گوشه ی دور برای خودم بیل بزنم، آیا کسی هست که من ممکن است مزاحمش بشوم؟
پاسخ : دروغ شاخدار محمدعلی اینانلو در برنامه 90
هی میگم این سیبیل کلفتا یه کاسه ای زیر نیم کاسشونه!
بفرما