هدیهی خداوند به زوجهای جوان
هدیهی خداوند به زوجهای جوان
(ملاط بین دو آجر 1 )
«مودّت» و «رحمت» قیمتی ترین هدایایی هستند که از جانب خداوند بزرگ در آغاز زندگی مشترک به زن و شوهر اهدا می شود.
اگر دو آجر را روی هم بگذاریم، از نظر ماکروسکوپی انطباق دارند ولی در نگاه میکروسکوپی، اینها روی هم قرار نمی گیرند. از نظر میکروسکوپی، خلل و فرج هایی وجود دارد که بین این دو، فاصله ایجاد می کند. حال با این خلل و فرج ها چه کنیم؟
برای رفع این اشکال، ملاطی بین این دو آجر قرار داده می شود تا این ملاط، فضاهای خالی را پر کند و این دو آجر را به بهترین نحو، کنار هم قرار دهد.
در ازدواج چه؟ آیا با وجود تشابه های ظاهری می توان تفاوت های پنهان را نادیده گرفت؟ با آن ها چه باید کرد؟ ملاطی که انطباق و آرامش این دو را سبب می شود، کدام است؟ هر چه در انتخاب همسر دقیق و تیزبین باشیم، بالاخره مواردی از چشم ما دور خواهد ماند و بعدها تفاوت هایی را در زندگی مشاهده خواهیم کرد .
خداوند متعال در پاسخ به این سوال می فرماید: «و جعل بینکم موده و رحمه»؛[1] یعنی «مودّت» و «رحمت» را قرار دادیم تا ضامن آرامش شما باشند. خداوند با دو هدیه ی ارزشمند «مودّت» و «رحمت»، پایداری زندگی مشترک همسران را از همان آغاز ضمانت می کند.
خداوند اساس خلقت را محبت قرار داده است. یکی از پایه های اساسی دین نیز محبت و دوستی است. آن چنانکه امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: «آیا دین غیر از حب است و حب غیر از دین است.» [2] جایگاه محبت در زندگی زناشویی نیز از دید آیات و روایات پنهان نمانده است، در هیچ جای قرآن نمی بینیم که دو کلمه «مودّت» و «رحمت» با هم در ارتباط دو نفر به کار رفته باشد؛ مگر در امر ازدواج.
این دو هدیه، حکم دو کلیه انسان را دارد که وجود هر کدام لازم و ضروری است، اما در صورت مختل شدن یکی، دیگری می تواند وجود انسان را از مرگ و نیستی حفظ کند و حتی بدن را به شرایط عادی باز گرداند. اگر یک فرد بزرگی در اول ازدواج به ما هدیه ای بدهد، تا پایان زندگی آن را با توجه و دقت زیاد نگهداری می کنیم. «مودّت» و «رحمت» نیز قیمتی ترین هدایایی هستند که از جانب خداوند بزرگ در آغاز زندگی مشترک به زن و شوهر اهدا می شود، که البته به دلیل اهمیت ارزش این دو و اهمیت شخصی که آن ها را اهدا کرده است، باید تا پایان زندگی از آن ها به دقت محافظت کنیم. اساساً بسیاری از ظرافت ها و ریزه کاری های ازدواج مربوط به محافظت از این دو هدیه ی ارزشمند است. حال سوال این است که مودت و رحمت یعنی چه؟ چطور می توانیم از این دو هدیه خدا استفاده کنیم؟
مودّت چیست؟
«مودّت» و «رحمت» ویژگی هایی دارند که کارکرد هر کدام را از دیگری متمایز می کند.
در زبان عربی به علاقه ای که ویژگی های زیر را داشته باشند «مودّت» گویند:
1- علاقه ای که دو طرفه باشد.
2- علاقه ای که آشکارا ابراز شود. در «محبت» لزومی ندارد دوست داشتن ابراز شود، اما در «مودّت» حتماً باید دیگری را از علاقه و محبت خود آگاه کنیم. لذا در روایت آمده است: این سخن مرد به زنش که «دوستت دارم» هرگز از دل زن بیرون نمی رود. [3] بعضی از روی تکبر و بعضی بی توجه و غافل از این که لذیذترین غذای روحی زن شنیدن این جمله است، علاقه ی خود را اظهار نمی کنند، با این فرض که همسرم می داند که دوستش دارم.
زن و شوهر باید هنر ابراز محبت را داشته باشند؛ هر چند که شیوه ابراز این دوستی به شناخت همسران از یکدیگر و میزان خلاقیت آن ها بستگی زیادی دارد. البته گفتن و بر زبان آوردن جملات محبت آمیز بر زن تأثیر بیشتری دارد و به او انرژی مضاعف می دهد.
زن هنگامی که از کارهای خانه و بازی گوشی و بهانه گیری های بچه ها خسته و دلتنگ می شود، تنها با شنیدن چند جمله ی عاشقانه از سوی همسر، چنان اثر می پذیرد که این اثر تا زمان زیادی وی را شاد و سرحال نگاه می دارد. در حالی که آقایان بیشتر به دیدن رفتار محبت آمیز نیاز دارند. لذا در روایات، شیوه ابراز علاقه زن به مرد، با طنازی کردن و معاشقه و نهایتاً جنبه هایی که در رفتار زن نمایان است، بیان می شود.
متأسفانه گاهی هم همسران در ابراز نکردن محبت و عشق خود، از همدیگر اثر می پذیرند و پیروی می کنند، چون یکی ابراز نمی کند آن دیگری هم از او تبعیت می کند. غافل از این که، این کار آغاز ویران کردن پایه های زندگی مشترک شان است، زن و شوهر باید بدانند، کاری اگر خوب است باید انجام داد و نباید منتظر معامله به مثل بود. البته گاهی هم طرف ابراز عشق می کند، همسرش زبان او را نمی داند[4] و یا روش و زمان مناسبی را انتخاب نکرده است.
3- علاقه ای که همراه با احساس مسئولیت باشد؛ در غیر این صورت این دوستی مودّت نیست. به همین دلیل به بسیاری از دوستی های قبل از ازدواج، که در آن مسئولیتی وجود ندارد و معلوم نیست که طرفین تا چه میزان حاضر به فداکاری برای یکدیگر هستند، واژه «هوس» اطلاق می شود.پر واضح است که اگر کسی ، شخصی را دوست داشته باشد، در مورد امورات شخص مورد نظر، احساس مسئولیت می کند، چرا که او را از خود جدا نمی بیند.
پینوشتها:
[1] - روم/21
[2] - بحارالانوار، ج65، ص62
[3] - الکافی، ج5، ص 549
[4] - آیینه ازدواج و روابط همسران، سیدضیاء الدین صدری، ص 362
تبیان
پاسخ : هدیهی خداوند به زوجهای جوان
می گذارد عشق تان سقوط کند
ملاط بین دو آجر (٢)
ازدواج امر عجیبی است. تا قبل از ازدواج، شخص، پدر و مادر و دوستان بسیار صمیمی ای دارد که تصور نمی کند تحت هیچ شرایطی حاضر به رها کردن آن ها باشد؛ اما با ورود همسر به زندگی فردهمه ی حلقه های او، که ماه ها و سال ها وقت برده تا به این شدت رسیده است، تحت الشعاع علاقه به همسرش قرار می گیرد.
http://img1.tebyan.net/big/1392/09/1...4393312171.jpg
سه مورد از مواردی که ، مودت نامیده می شود را در مقاله ای با نام هدیه خداوند به زوج های جوان بررسی کردیم،
و اما آخرین مورد :
** دوست داشتن فرد به خاطر خودش باشد؛ نه به خاطر مقام، موقعیت، پول و ... .البته گاهی دیده ایم که دو نفر به خاطر چیزهای دیگر با هم ازدواج می کنند؛ اما با جاری شدن صیغه ی عقد چنان محبتی بین آنها ایجاد می شود که فراموش می کنند از آغاز برای چه با هم ازدواج کرده اند و نمی توانند از یکدیگر دست بکشند.
علاقه از ظاهر صفات عبور می کند و به عمق می رسد؛ به گونه ای که زن و شوهر واقعاً یکدیگر را دوست دارند و نمی توانند بدون هم زندگی کنند و هنگام فراغ همواره بهانه ی یکدیگر را می گیرند.
مردی به خدمت رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) رسید و گفت: یا رسول الله، کاری برای من خیلی تعجب انگیز است؛ مردی و زنی یکدیگر را ندیده و نشناخته اند، بعد از این که یک روز از ازدواج شان بگذرد و صحبت کنند چنان یکدیگر را دوست دارند که از آن عظیم تر ممکن نباشد. حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: این از طرف خداوند مهربان است و آیه «و من آیاته... و جعل بینکم مودة و رحمة» را خواندند. [1]
ازدواج امر عجیبی است. تا قبل از ازدواج، شخص، دوستان بسیار صمیمی ای دارد که تصور نمی کند تحت هیچ شرایطی حاضر به رها کردن آن ها باشد؛ رابطه اش با پدر و مادر یا با درس و زندگی اش هم این گونه است؛ اما با ورود همسر به زندگی فرد- همسری که شاید تا چند ماه پیش نمی شناخت و حتی اطلاعی از او نداشت- همه ی حلقه های او، که ماه ها و سال ها وقت برده تا به این شدت رسیده است، تحت الشعاع علاقه به همسرش قرار می گیرد. دلبستگی و رابطه ی ما با پدر و مادرمان یک عمر پشتوانه دارد؛ اما با کمال تعجب این رابطه با زن و یا مردی که فقط چند روزی است که پس از جاری شدن صیغه ی عقد با او ارتباط داریم، چگونه به دلبستگی شدید می انجامد؟ این محبت فوق العاده، طبیعی نیست؛ بلکه هدیه ی الهی است که از سوی خداوند به همسران پیشکش می شود.
ویژگیهای رحمت
هدیه ی دیگر «رحمت» است؛ یعنی یک نوع دوستی با کارکرد و ویژگی های کاملاً متفاوت از «مودّت». در واقع «رحمت» حکم کلیه دوم را دارد که در صورت کار افتادن کلیه اول همچنان به کارش ادامه می دهد.
«رحمت» یک علاقه ی یک طرفه است. در این علاقه، انسان به کسی محبت می کند که محبتش را پاسخ نمی دهد و حتی ممکن است استحقاق و لیاقت این محبت را نیز نداشته باشد. اصلاً در «رحمت» به طرف مقابل نگاه نمی شود؛ فقط بدون هیج توقعی از سوی یکی به دیگری انوار محبت تابانده می گردد.رحمت کاری است خدایی! خداوند متعال هم بدون توجه به اعمال بندگان خودش چه نیک رفتار و چه گناهکار، روزی همه را از قبل مشخص کرده و با دیده محبت و رحمت به آنها می نگرد.
بارها شاهد بوده ایم که فردی تعریف می کند من برای همسرم فلان کار را انجام دادم، یا فلان هدیه را خریدم. دیگران می پرسند مگر او برای تو چه کرده؛ یا او که اصلاً کاری برای تو انجام نمی دهد! اما می بینید وی اصلاً توجهی ندارد که چگونه همسرش به محبت هایش پاسخ می دهد!
در قرآن کریم در سوره ی تغاین دستوراتی بیان شده است که می توان ویژگی های «رحمت» را از آن به دست آورد. [2]
http://img1.tebyan.net/big/1392/09/2...4014924134.jpg
البته در این قسمت فقط نام آن ها برده شده است این ویژگی ها و دستورات عبارتند از:
- عفو کنید؛ یعنی نسبت به یکدیگر و فرزندان گذشت نمایید.
- چشم پوشی کنید؛ یعنی خود را به تغافل بزنید، بگویید اصلاً ندیدم، نشنیدم، اشتباه طرف را اصلاً به رخش نکشید.
- جبران کنید؛ یعنی اگر او کم کاری کرده وظایفش را انجام نداده است، شما جبران کنید.
حتماً دیده اید در کوه نوردی، کوه نورد طنابی در دست دارد که یک سر آن در دست نفر دیگر است. در واقع این طناب «مودّت» است. اما گاهی این طناب پاره می شود یا اصلاً سر کوهنورد به سنگی می خورد و بی هوش می شود، اما با تعجب می بینیم که کوهنورد سقوط نمی کند.
وقتی با دقت نگاه می کنیم در می یابیم که وی طناب دیگری به کمر دارد که از سقوط وی جلوگیری کرده است؛ این طناب، طناب «رحمت» است.
پینوشت ها:
[1] - آیینه ازدواج و روابط همسران، سیدضیاء الدین صدری، ص358
[2] - تغاین/14
تبیان
پاسخ : هدیهی خداوند به زوجهای جوان
گاهی به همسرت نگاه کن
اگر هر دو طناب مودّت و رحمت در زندگی با هم عمل کنند، زندگی دل چسب تر و شیرین تر جلو می رود؛ اما اگر تنها یکی از آن ها عمل کند، باز هم زندگی از هم نمی باشد.
http://img1.tebyan.net/big/1392/09/7...9552087394.jpg
دو عنصر «مودّت» و «رحمت» پایداری زندگی مشترک زن و شوهر را همین گونه محافظت می کنند. مودّت که از کار افتاد. باید طرف دیگر طناب رحمت را محکم نگه دارد تا مودّت آهسته آهسته باز گردد. یعنی همسر با استفاده از رحمتی که خدا در اختیار او گذاشته است. جبران ضعف محبت دیگری را بکند تا وجدان طرف مقابل بیدار شود و به خود آید. مثلاً گاهی فرد به اختلالات روحی- روانی دچار می شود و مشکلاتی پیدا می کند که رفتارهایش اصلاً دست خودش نیست؛ در اینجا طرف دیگر باید با او مدارا کند و سر طناب رحمت را محکم نگه دارد تا او به خود برگردد و جبران کند. اگر همسران بخواهند با کوچکترین مشکلی رحمت خود را نسبت به طرف مقابل فراموش کنند، زندگی از هم می پاشد.اصلا خدا رحمت را برای این قرار داده که در موقع بروز مشکل برای یک نفر ، طرف دیگر میدان را خالی نکند.
یکی از دوستان روانشناس مثال جالبی در این زمینه دارد، او از زن و شوهری که برای حل شدن مشکلشان به او مراجعه کرده بودند، پرسید: هر کدام چند درصد، در زندگی مشترکتان سهم دارید؟ هر دو پاسخ دادند: پنجاه درصد زن و پنجاه درصد مرد. روانشناس گفت: پس هر کدام یکی از پاهایتان را بالا بگیرید و در کنار هم راه بروید، آنها نتوانستند. دوست روانشناسم ادامه داد: هر کدام در زندگی مشترکتان صد در صد سهم دارید ، با هر دو پایتان در کنار هم راه بروید ، تنها در این صورت است که در هنگام بروز مشکلات حتی اگر همسری نتوانست راه برود ، می تواند به همسرش تکیه کند و یا حتی طرف مقابل می تواند او را به دوش انداخته و به زندگی ادامه دهند، پس سهم هر کس از زندگی مشترک صد در صد می باشد.
البته اگر هر دو طناب مودّت و رحمت در زندگی با هم عمل کنند. زندگی دل چسب تر و شیرین تر جلو می رود؛ اما اگر تنها یکی از آن ها عمل کند، باز هم زندگی از هم نمی باشد. بنابراین اگر در برخی از زندگی ها اختلال ایجاد می شود، نشانه ی آن است که هر دو طناب مودّت و رحمت در حال پوسیدن است و بی توجهی و ضعف از سوی هم زن و هم مرد می باشد و هر دو کم کاری کرده اند.
«گاهی محبت خانم بیشتر و گاهی محبت آقا بیشتر است. اگر شوهر در محبت کردن ضعیف است خانم میدان دار شود. البته از مرد توقع بیشتر است (الرجال قوامون علی النساء) [1]
د
ر مسائل معنوی هر کس محبت و ایمانش بیشتر است. لطف و رحمت خدا و همه ملائکه پشت سر اوست. انسان در مقابل محبت هر قدر هم قوی باشد زمین می خورد، خانم می تواند محبت کردن را به همسرش یاد دهد.» [2]
خداوند «مودّت» و «رحمت» را برای زن و شوهر جعل کرده است تا آرامش آن ها را ضمانت کند. حال اگر هر یک از ما، کانون این مودّت و رحمت باشیم و برای ظهور آن بر دیگری پیشی گیریم، خود را در جایگاه جعل الهی قرار داده ایم. چه مرد و چه زن، هر کدام رحمت و مودّت بیشتری را در زندگی نثار کنند، سهم بیشتری از مظهریت و تجلی الهی در این زمینه خواهند داشت.
حال متوجه می شویم که چرا در روایات، بر همسر دوستی تأکید فراوان شده است و از ویژگی اخلاق انبیاء محسوب می شود. [3] تا جایی که امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «بنده هر چه ایمانش بیشتر می شود. محبتش نیز نسبت به زنان افزون می شود.» [4] و یا در بیانی دیگر می فرماید: «باور نمی کنم کسی در ایمان جلو رفته باشد مگر این که محبتش به زنان بیشتر شده باشد.» [5]اصولاً به دلیل خلقت متفاوت زن و مرد ظرف محبت آن دو نیز با یکدیگر متفاوت است. مثلاً موفقیت های اجتماعی و اقتصادی تا حد زیادی مرد را ارضاء می کند اما زن تا در محیط خانواده محبت نبیند، احساس خوشبختی نمی کند.
به همین دلیل امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «خدا مرد را از زمین خلق کرد و همت او را تصاحب زمین قرار داد؛ و زن را از مرد خلق کرد و همت او را تصاحب قلب مرد قرار داد؛ پس محبت خود را نثار زنان تان کنید» [6]
بنابراین آرامش زن در به دست آوردن قلب مرد است و هنگام دستیابی به این امر است که احساس خوشبختی می کند.
حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) می فرماید: «هر گاه بنده به چهره ی همسرش و همسرش به چهره ی او بنگرد، خداوند با نظر رحمت به آن دو می نگرد و هر گاه دست یکدیگر را بگیرند، گناهان آن دو از میان انگشتانشان فرو می ریزد.» [7]
عوامل مثل کلام محبت آمیز، شناخت نیازها، برنامه ریزی، اخلاص در زندگی، همکاری و... انس و محبت در خانواده را افزون می کند. پس همان طور که ذکر شد، اصل اولیه در زندگی «آرامش» است که به هیچ بهانه و تحت هیچ شرایطی مجاز به بر هم زدن آن نیستیم.
پینوشت ها :
[1] - نساء/24
[2] - خانواده پویا ، ج5، ص 29
[3] - الکافی، ج5، ص 220
[4] - مستدرک الوسایل، ج14، ص 157
[5] - الکافی، ج5، ص220
[6] - بحارالانوار، ج10، ص 226
[7] - کنزالعمال، ج16، ص 276
تبیان