دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت اول :
روایت تهران
دویدم و دویدم
دویدم و دویدم
سر کویی رسیدم
دو تا خاتونی دیدم
یکیش به من آب داد
یکیش به من نون داد
نون رو خودم خوردم
آب را دادم به زمین
زمین به من سبزه داد
سبزه را دادم به بزی
بزی به من پشکل داد
پشکل را دادم به نانوا
نانوا به من آتش داد
آتش را دادم به زرگر
زرگر به من قیچی داد
قیچی را دادم به درزی
درزی به من قبا داد
قبا را دادم به ملا
ملا به من کتاب داد
کتاب را دادم به بابا
بابام دو تا خرما داد
یکیش خوردم کرمو بود
یکیش خوردم تلخ بود
رفتم به بابام گفتم ،
یک خرما دیگر خواستم
زد تو کلام ، کلام افتاد تو باغچه
سرم پرید تو طاقچه
رفتم به خانه قاضی
جستم سه تا نیم غازی
یکیش را دادم شکمبه
یکیش را دادم به پنبه
یکیش را دادم به دنبه
آتش به پنبه افتاد
گربه به دنبه افتاد
سگ به شکمبه افتاد
پیرزنی که آنجا بود
کِرّی به خنده افتاد
--------------------------------------------------------
پی نوشت
درزی = خیاط
منبع : متل ها و افسانه های ایرانی
گردآورنده سید احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت دوم
روایت خمین
دویدم و دویدم
سر کوهی رسیدم
دو تا خاتون بدیدم
یکیش خاتون پاشا بید
یکیش ترک تماشا بید
یکیش به مو نون داد
یکیش به مو او داد
نون خودم خوردم
اونِ دادم به تی تی
تی تی به مو پشکل داد
پشکل دادم به تندیر
تندیر به مو گرده داد
گرده دادم به قرآن خوان
قرآن خوان به مو قرآن داد
قرآن دادم به بابام
بابام به مو خرما داد
گفتم یکی دیّیه به مو بده
زد بغل گوشم
کلام رفت در خُنِی قاضی
رفتم بیارمش
سه تا پیل سیاه پیدا کردم
یکیش دادم شکمه
یکیش دادم به دمه
یکیش دادم به پمه
سگ به شکمبه افتاد
گربه به دمه افتاد
آتش به پمه افتاد
حاجی اُمد سیلش کنه
افتاد و دندنش شکست
گفت چه کنم چکار کنم
یه من گوشت کباب کنم
بار خر قاضی کنم
بخورم و رقاصی کنم
متل ما به سر رسید
قلاغه به خنش نرسید
--------------------------------------
تی تی = بز
تندیر = تنور
گرده = نان
پیل = پول
پمه = پنبه
سیلش کنه = نگاهش کنه
دندنش = دندانش
قلاغه = کلاغه
خنش = خانه اش
منبع متل ها و افسانه های ایرانی
گردآورنده سید احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت سوم
روایت یزد
دویدم و دویدم
سر کوهی رسیدم
دو تا خاتونی دیدم
یکیش آبُم داد
یکیش نونُم داد
نونِشا خوردم
آبشا دادم به کُرتُک
کُرتُک به من علف داد
علف دادم به گیدُک
گیدُک پشکل به من داد
پشکل دادم به تنور
تنور به من کماچ داد
کماچ دادم به ملا
ملا کتاب به من داد
کتاب دادم به خدا
خدا کلید هفت در بهشت به من داد
این درا وا کردم هیچ که نبود
اون درا وا کردم هیچ که نبود
در سوم که وا کردم
دیدم مرغ و خروس داشتن آش خمیر می خوردن
گفتن بسم الله ، گفتم نوش جان
گفتن بسم الله ، گفتم نوش جان
بار سوم گفتن بسم الله
یکی لقمه برداشتم هیچی نگفتن
لقمه دوم که برداشتم هیچی نگفتن
لقمه سوم که برداشتم نِشک زدن به دستم
کُلام افتید بالا بونشون
رفتم بردارم دیدم کیسه اشرفی افتیده
یکیش دادم آتیش گرفتم
یکیش دادم پنبه خریدم
یکیش دادم سگ خریدم
یکیش دادم گربه خریدم
یکیش دادم شکمبه خریدم
یکیش دادم طولی خریدم
آتیش به پنبه افتید
سگ به شکمبه افتید
گربه به طولی افتید
ماما پیرک به چاه افتید
------------------------------
کُرتُک = زمین
گیدُک = بز
نشک = نوک
کُلام = کلاهم
افتید = افتاد
طولی = روده گوسفند
مام پیرک = پیرزن
منبع متل ها و افسانه های ایرانی
گردآورنده سید احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت چهارم
فرنق خمین
رفتم به باغی
گندم برشته
تخته نوشته
بابام بُولاغی
چشم و چراغی
رفتم به باغی
دیدم قِلاغی
سنگی زَدُم به گوشش
گوشش خین اُمَد
خینش چکید به چالَه
چاله به مو علف داد
علف دادُم به تی تی
تی تی به مو پشکل داد
پشکل دادُم به نونوا
نُونوا به مو گِردَه داد
گرده دادم به آخوند
آخوند به مو قرآن داد
قرآن دادم به خدا
خدا هفت تا پسر کاکل زری به مو داد
هفت تا پسر کاکل زید را اُوُردیم
دو تاش هِشتیم این طاقچه
دوتاش هشتیم اون طاقچه
دو تاش هشتیم لابقچه
یکیش هشتیم صندوقچه
همه را خدا ببخشه
رفتیم پیش خدا ، گفتیم کَمِمون است ، یکی دیگر بمون بده
زد بغل گوشمان ، کلاهمان رفت در خُنَی قاضی
رفتیم پیش قاضی و گفتیم کلاهمان بده بریم بازی
قاضی گفت اگر کلاهت را می خواهی باید در خُنَی مونِ پارو کنی .
قدمان از هفت جا بستیم و در خنی قاضی را جارو پارو کردیم .
سه تا پیل سیاه جستیم ، پیلانِ اُوردیم
یکیشه دادیم به پنبه
یکیشه دادیم به دنبه
یکیشه دادیم شکمبه
آتش افتاد به پنبه
سگ چسبید به شکمبه
گربه هم چسبید به دنبه
متل ما به سر رسید
قلاغه به خنه اش نرسید
----------------------------------------------
قِلاغ = کلاغ
خین = خون
تی تی = بز
گرده = نوعی نان محلی
هشتیم = گذاشتیم
لابقچه = لای بقچه
خنی = خانه
جستیم = پیدا کردیم
پیلان = پول ها
منبع متل ها و افسانه های ایرانی
گردآورنده سید احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت پنجم
روایت چهار محال
رفتم به باغی
گندم برشته
تختش نوشته
بابا بولاغی
چشمون چراغی
رفتم به باغی
دیدُم قلاغی
سرش بریدُم
خینش چکیدُم
خینش دادُم به موری
موری به مو گندم داد
گندم دادُم به نونوا
نونوا به مو نونی داد
نونِ دادُم کاعلی
کاعلی به مو علف داد
علف دادم به گامون
گامون به مو شیر داد
شیرَکِه گربه خورده
کاکا زداغش مرده
--------------------------------------
قلاغی = کلاغی
خینش = خونش
موری = مورچه ای
کاعلی = کاکا علی
گامون = گاومان
منبع متل ها و افسانه های ایران
گردآورنده سید احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت ششم
فیروزآباد میبد یزد
رفتم در باغ درشِکِسّه
رفتم در باغ در شکسه
دیدم علی قلییُک سر پا نشسه
گفتم علیقلی چرا سرپا نشسی
گفت دسِ دلُم نکُن ، تِغارم شکسه
سنگی زدم به گوشش
گوشش او خُونُگ دراومد
او خُونُگدادم به کُرتُگ
کُرتُگ به من علف داد
علف دادم به گیچی
گیچی به من پشگل داد
پشکل دادم به نونوا
نونوا به من کُپُگ داد
کپگ دادُم به ملا
ملا به من کتاب داد
کتاب و دادُم به خدا
خدا هفتاکِلی باغُم داد
با اولیش وا نشد
با دومیش وا نشد
با سومیش وا نشد
با چهارمیش وا نشد
با پنجمیش وا نشد
با ششمیش وا نشد
با هفتمیش وا شد
رفتم تو باغ
دیدم خروسُگ داره پلو می پزه ،
مرغُگ داره خیاطی مُکُنه
چوری اُگ داره جارو مُکُنه
کفترُگ داره آو می پاشه
خروس گفت بفرما !
گفتم نوش جون
دوباره گفت بفرما !
گفتم نوش جون
دوباره گفت بفرما !
رفتم پیش ؛
لُخمه اول ورداشتم هیچی نگفت
لُخمه دوم هیچی نگفت
لُخمه سوم ورداشتم نِشک زد پشت دستم
گفتم هِش
گفت مادر پیرت کنج بهشت
رفتم تو بهشت ، دیدم پیرَ ، مادرُم دارن خرما بَخش مُکُنن
یکی مشتگم دادن ، نسوندم
دو تا مشتگم دادن نسوندم
سه تا مشتگم دادن نسوندم
یکی جوآلُم دادن نسوندم
پیَرُم دِلِش جوش اومد ، تَس زد تو کَپُم
کلام افتید بالَی بون مَچّد
رفتی بالَی بون مچّد ، کلام وردارم
دیدم پر اشرفی شده
یکیش دادم شکمبه اِسوندم
یکیش دام توله اسوندم
یکیش دادم پنبه اسوندم
یکیش دادم آتیش اسوندم
یکیش دادم گربه اسوندم
یکیش دادم ننه پیرُک خریدم
یکیش هم دادم شکر خریدم
آتیش به پنبه افتید
سگ به شکمبه افتید
گربه به توله افتید
ننه پیرُک تک افتید
چار دست و پاش هم افتید
---------------------------------------------------
شِکِشه = شکسته
نشسّه = نشسته
خُونُگ = حنک
کُرتُگ = زمین و باغچه کوچک
گیچی = بز
کُپُک = نانی محلی ، کوچک و کلفت
کِلی = کلید
وا = باز
مُکُنه = می کند
چوری اُگ = جوجه کوچک
آو = آب
لُخمه = لقمه
نِشک = نوک یا منقار
هِش = کلمه ای که برای راندن ماکیان به کار برند
پیرت = پدرت
بَخش مُکُنن = تقسیم می کنند
نسوندم = نگرفتم
جوآلم = کیسه ای شبیه گونی که از نخ بافند و برای حمل گندم و آرد به کار برند
تَس = سیلی
کَپُم = دهنم
بالَی بون مچّد = بالای بام مسجد
اِسوندم = گرفتم
توله = روده گوسفند و بچه سگ
تک افتید = تنها افتاد
هم افتید = درهم رفت
منبع متل ها و افسانه های ایرانی
گردآورنده سید احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت هفتم
روایت گرمسار
رفتم به باغ پسته
دویدم و دویدم
خسته ، خسته ، خسته
رفتم به باغ پسته
دیدم کلاغ نشسته
سنگی زدم به گوشش
تپه خونی افتاد
جاش علف دراومد
علف دادم به بره
بره پشکل خوبیم داد
پشکل دادم به نونوا
نونوا نون خوبیم داد
نون دادم به سقا
سقا آب خوبیم داد
آب دادم به جوجه
جوجه تخم خوبیم داد
تخم دادم به عطار
عطار شمع خوبیم داد
شمع بردم به پیری
امیری ! دعا کردم نمیری
------------------------------------------
تپه خونی = قطره خون
پیر = امامزاده
منبع متل ها و افسانه های ایرانی
گردآورنده : سیر احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت هشتم
روایت مسجد سلیمان
متل دونم چه متل
متل دونم چه متل
گُندِ حسن سرِ تل
حسن رفته گویاری
خینش ریسست به چاله
چاله سوزی دراره
سوزین دادم به بز
بز پشکل به مو داد
پشکل دادم به نونوا
نونوا نونی به مو داد
نونو دادم به ملا
هونش نشون مو داد
سر تخت مرتضی
بی بی یلا نشسه بیدن
پر قو به سرسون بید
زیاله و زواله ، زینه گِگوم رسیدم
چادر زرینش کشیدم
----------------------------------------------------
تل = تپه
گویاری = گاویاری
خینش = خونش
ریسست = ریخت
سوزی = سبزی
هونش = خانه اش
بی بی یلا = زنان بزرگان
بیدن = بودند
سرسون = سرشان
زیاله و زواله = این طرف و آن طرف
زینه گِگوم = زن برادرم
منبع متل ها و افسانه های ایرانی
گردآورنده سید احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت نهم
روایت کته سر ( یکی از روستاهای خمام رشت )
ها دیدم و ما دیدم
ها دیدم و ما دیدم
دو جفت تورنگ بدیدم
تورنگ به من آب داد
آبا بردم بیجاره
بیجاره مرا علف داد
علفا دادم سیاگابه
سیا گابه مرا شیر داد
شیرا دادم خدا ره
خدا به من عقل داد
پیر زناکا نه مرده داد
--------------------------------------------
ها و ما = لفظ بی معنی ، جهت رعایت وزن جمله آمده است
تورنگ = پرنده ای است به اندازه خروس که در جنگل ها و باغ های گیلان فراوان و از دسته حلال گوشتان است
آبا = آب را
بیجاره = مزرعه برنج
سیا گابه = گاو سیاه
خدا ره = خدا را ، به خدا
پیر زناکا نه = پیرزنان را
منبع متل ها و افسانه های ایرانی
گردآورنده سید احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : دویدم و دویدم (به روایت های گوناگون )
روایت دهم
روایت همدان
ای طرف چا ورجستم
ای طرف چا ورجستم
او طرف چا ورجستم
تاسولم افتاد به چا
چا بشم آب داد
آبه دادم به زمین
زمین بشم علف داد
علف دادم به بره
بره بشم پشکل داد
پشکل دادم به ننوا
ننوا بشم گرده داد
گرده را دادم به آقا
آقا بشم قرآن داد
قرآن دادم به آخوند
آخوند بشم خرما داد
گفتم یکی دیه بده
زد ، کلام رفت در خانی قاضی
شد دو تا نیم قاضی
یکیشه ای قاضی ورداشت
یکیشه او قاضی ورداشت
های پمّه های پّه آنجه که شهر قمِّ
جو بکارین گندمه
اسبت کجا بَوَندَم
بالای جو و گندم
ا کوری چشم مردم
-------------------------------------------
ای طرف = این طرف
چا = چاه
ورجستم = پریدم
او طرف = آن طرف
تاسولم = ابزاری که با آن از چاه آب می کشند
بشم = به من
ننوا = نانوا
گرده = نان
دیه = دیگر
خانی = خانه
یکیشه = یکی از آن را
پمّه = پنبه
بَوَندَم = ببندم
ا = از ، به
منبع متل ها و افسانه های ایرانی
گردآورنده سید احمد وکیلیان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان